سران احزاب منحله دقیقا از کدام سرمایهگذاری حرف میزنند؟!(خبر ویژه)
اعضای احزاب منحله مشارکت و سازمان مجاهدین (انقلاب) به جای پاسخگویی درباره بزک آمریکا و اعتماد به آن، منتقدانی را که آخر و عاقبت این روند را پیشبینی میکردند، متهم میکنند.
محسن میردامادی در این باره به روزنامه شرق گفت: اگر بعد از پذیرش برجام، اجازه سرمایهگذاری به آمریکاییها را میدادیم، آنها نمیتوانستند از برجام خارج شوند.
وی میافزاید: قبل از دوران ترامپ که برجام تصویب و عملیاتی شد، به نظرم با رفتارمان عملا برجام را ابتر کردیم و باعث شدیم نتایج مفیدی که کشور از برجام انتظار داشت، محقق نشود.
وی میافزاید: در حقیقت برجام مدلی بود که میتوانستیم درباره سوریه، یمن و جاهای دیگر به کار ببریم و منافعمان را کاملا در آن چارچوب حفظ کنیم. همان زمان شنیده میشد که جانکری، وزیر امور خارجه آمریکا، به آقای ظریف پیشنهاد داده بود درباره سوریه هم به همین شکل عمل کنیم و در چارچوبی بینالمللی مسائل سوریه را حل کنیم. ما این پیشنهاد را نپذیرفتیم و گفتیم به جز مسئله هستهای در موضوع دیگری صحبت نمیکنیم.
میردامادی گفته است: وقتی برجام را پذیرفتیم، باید کشورهای مختلف را در اقتصاد و سرمایهگذاری در ایران درگیر میکردیم که نتوانند به راحتی علیه ما کاری کنند. در بحث نفت، شرکتهای بزرگ نفتی آمریکا به مراتب تواناتر از توتال فرانسه هستند؛ ولی حاضر نشدیم با آمریکاییها قرارداد نفتی ببندیم. یادمان هست که در مذاکرات برجام ناسازگارترین کشور با ما، فرانسه بود. اما زمانی که برجام تمام شد، قبل از همه، از توتال استقبال کردیم که در نفت ما سرمایهگذاری کند. در صورتی که اگر همین قراردادهای نفتی را با شرکتهای نفتی آمریکا میبستیم، آمریکا هیچوقت از برجام خارج نمیشد؛ چون به منافعی میرسیدند که صاحبان منافع در دولت آمریکا اجازه نمیدادند دولتشان از برجام خارج شود.
در همین حال بهزاد نبوی ضمن سخنانی در نشست حزب اعتماد ملت گفته است: مخالفتهای داخلی با برجام، امکان سرمایهگذاری را از ایران گرفت.
وی گفت: با امضای برجام تصور میشد با عادی شدن روابط با جهان وضعیت تغییر کند تا بتوانیم کمبود سرمایه داخلی را با سرمایه خارجی جبران کنیم اما اقدامات و مخالفتهای داخلی، امکان سرمایهگذاری را تا یک سال پس از برجام از ایران گرفت و شرایطی ایجاد شد که دولتهای خارجی که در روزهای اول امضای برجام، به صورت مرتب به ایران میآمدند عملا به نتیجه نرسیدند تا این کار را متوقف کنند.
درباره ادعای میردامادی و نبوی باید چند واقعیت را متذکر شد: نخست اینکه دولت اوباما بلافاصله پس از برجام، با تهدید و گسیل هیئتهایی، شرکتهای اروپایی، آمریکایی را از معامله بر حذر داشت. آنها همچنین با تصویب و اجرای قانون ممنوعیت ویزایی، اتباع 38 کشور را از معامله با ایران ترساندند که نقض صریح برجام بود اما هرگز با مخالفت افراطیون بزککار شیطان بزرگ روبهرو نشد، ثانیاً باید پرسید کدام شرکت آمریکایی آماده همکاری و تجارت با ایران بود که آقای میردامادی مدعی آن است؟
ثالثاً یک مدل همکاری شیوه همکاری عربستان با آمریکاییهاست که دولت ترامپ صریحا از آن به عنوان «دوشیدن» نام میبرد و فقط در 2 سال گذشته بالغ بر 500 میلیارد دلار باج گرفته است. این مدل در دوره پهلوی در ایران نیز در حال اجرا بود و با انقلاب ملت ایران بساطشان برچیده شد.
رابعاً چرا افراطیون مدعی اصلاحطلبی، وقتی دولت به فرانسه کینهتوز امتیاز میداد، اعتراض نکردند و حال یادشان افتاده که فرانسه در مذاکرات بدرفتاری کرده است.
از سوی دیگر باید از همینها پرسید همان یکی دو قراردادی که با توتال و پژو و ایرباس و بوئینگ منعقد کردید، سرانجامش به کجا رسید؟ چرا همه قراردادها به راحتی آب خوردن نقض شد و همین طیف مدعی اصلاحطلبی، اعتراض نکردند؟ این چه نوع قراردادی بود که به راحتی میشد زیر پا گذاشت و خسارتی هم نپرداخت؟!
خامسا اگر قرار بود به حضرات اجازه مذاکره درباره قدرت نظامی و نفوذ منطقهای ایران داده شود که امروز با چند برابر خسارت برجام و چکهای برگشتی آن و تهدیدهایی که با خود آورده، روبهرو بودیم. به عنوان مثال، ما پیش از برجام یک و نیم میلیون بشکه نفت میفروختیم که اکنون با کاهش شدید روبهرو شده است. در عین حال قبل از برجام سابقه نداشت دولت بیسر و پایی مثل انگلیس که بر حفظ برجام از سوی ایران اصرار دارد، اقدام به توقیف نفتکش حامل نفت ایران کند.