نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
اعتراف دیرهنگام اصلاحطلبان: دوگانه «دموکرات خوب-جمهوریخواه بد» دروغ بود
بارها منتقدان در این سالها بر این نکته تاکید کرده بودند که دموکرات و جمهوریخواه در هدف با هم فرقی ندارند و آن خیال خام برانداختن نظام جمهوری اسلامی است، تفاوت آنها در شیوه رسیدن به این هدف است، کما اینکه اوباما یک بار در میان لبخندهای فریبای برجامی خود نقاب از چهره برداشت و گفت اگر میشد تمام پیچ و مهرههای تاسیسات هستهای ایران را باز میکردم. حالا گویا طیف اصلاحات نیز به این حقیقت و شناخت منطبق با واقعیت، پس از این سالها و این تجربهها نزدیک شده است.
سرویس سیاسی-
روزنامه شرق در یادداشتی با عنوان «ما و بازی دموکراتهای آمریکا» نوشته: گفته میشود آنها [دموکراتهای آمریکایی] به موازات موضعگیریهای علنی، در نهان هم به طرف ایرانی پیام میدادند که تا پایان دوره ریاستجمهوری ترامپ و روی کار آمدن مجدد دموکراتها و احیای برجام صبوری پیشه کند... اینکه ایران با دو حزب اصلی آمریکا در تماس و ارتباط باشد، نهتنها اشکالی ندارد بلکه در جای خود ممکن است ضرورت هم داشته باشد. آنچه اشکال دارد این است که احزاب مزبور ما را به بازی در زمین خود بکشانند. ادعای تلاش دموکراتها برای بازداشتن تهران از گفتوگو با دولت ترامپ تا پایان دوره ریاستجمهوری او اگر صحت داشته باشد، مصداق بازی کردن در زمین دموکراتها است.
نقل فرازهایی از اظهارات دو سیاستمدار ارشد دموکرات [اوباما و هیلاری کلینتون مبنی بر فریب دادن ایرانیان] که در هشت سال ریاستجمهوری اوباما تصدی دستگاه دیپلماسی آمریکا را به عهده داشتند، به قدری گویا است که جایی برای مجامله درباره تفاوت دیدگاه و رویکرد دموکراتها و جمهوریخواهان درباره ایران و پرونده هستهای باقی نمیگذارد و به ما نشان میدهد که باز کردن حساب مستقل روی هرکدام از آنها، به ویژه وقتی که در موقعیت اپوزیسیون قرار دارند، راه به جایی نمیبرد.
ذکر این نکته ضروری است که نوشته روزنامه شرق از این منظر صحیح بوده و نه میشود به اوباما اعتماد کرد و نه به ترامپ. چه آنکه خود اوباما هم در کتاب خاطرات خود شیوههای فریب دادن طرف مذاکرهکننده ایرانی را به شکل تحقیرآمیزی روایت کرده است.
اما سؤال اساسی این است که چه کسانی میگفتند دموکراتها پیوریتن و آزادیخواه هستند؟ و چه کسانی با دیپلماسی لبخند با جان کری قدم زدند و دست در دست وی در این 6 سال گذشته، به مذاکره امیدی واهی بستند. این همه در حالی است که در برجام دوره اوباما به اعتراف خود ظریف، سیف و عراقچی دستاورد و عایدی ما «هیچ» بوده است. 6 سال از انرژی و هزینه کشور مصروف مذاکرهای شد و حالا که دستکش مخملی آنان کنار رفته و دست چدنیشان بیرون زده است از این میگویند که نمیشود به آمریکاییها اعتماد کرد!
تعریف عضو شورای شهر از هنر قالیباف در اداره شهر
از سال 92 به بعد روزنامههای طیف موسوم به اصلاحطلبان همگام با دولتمردان شیوهای را به صورت گسترده به کار گرفتند که به صورت خلاصه این گونه میتوان آن را بیان کرد: «تقصیر قبلیهاست!»
روزنامه آفتاب یزد در شماره دیروز خود گفتوگویی را با محمود میرلوحی عضو شورای شهر تهران با عنوان «شعار شفافیت را عملی کردیم» منتشر کرده است. در جایجای این گزارش میرلوحی جز تخریب مدیریت پیشین شهر تهران (دوره قالیباف) هدفی ندارد. به عبارتی عضو اصلاحاتی شورای شهر تهران هم در ناخودآگاه خود به این نکته واقف است که کارهایی را که این شورا پس از 2سال انجام داده آنقدرها قابل توجه نیست و لذا تلاش میکند که با مخلوط کردن تخریب قبلیها آنها را قابل توجه نشان دهد.
اما نکته دقیقی در این گفتوگو وجود دارد که یحتمل خود میرلوحی در لحظه گفتن آن به این دقت نکرد که با نیت تخریب مدیریت پیشین اما ناخواسته مدح آنها را گفته است. او ابتدا در بخشی از این گفتوگو میگوید: «رفاقت[!] ما با دولت و مجلس برخی از گرهها را گشوده است امتیازات زیادی از دولت گرفتیم[!!]، طلبمان را [طلب شهرداری را] بعد از 10 تا 15 سال از دولت اخذ کردیم...»
سپس این عضو اصلاحطلب شورای شهر تهران در همان مسیر گفتهشده تلاش میکند که موضوعات بالا را با تخریب قبلیها در هم آمیزد لذا مدعی میشود که در گذشته از محل تراکمفروشی شهر اداره میشده است.
خب اینکه شورای شهر فعلی با مهربانی دولتی مواجه شده که طلب 10 - 15 ساله خود را نگه داشته و اکنون به شورای شهر اصلاحطلب داده و به اقرار صریح میرلوحی این شورای شهر مستقر «امتیازهای زیادی از دولت گرفته» و همه این موارد با لطف «مجلس» نیز تکمیل شده آیا به واقع تعریف میرلوحی از مدیریت پیشین شهر تهران نیست؟!
اگر خوب دقت کنیم میبینیم که او در حقیقت این نکته را میگوید که مدیریت قبلی شهر تهران بدون همه این الطاف و در مضیقه فراوان این همه کار کرد و پروژههای فراوانی را به اتمام رساند که گسترش قابل تحسین مترو در 10-12 سال گذشته تنها یکی از آن موارد است. قالیباف در مصاحبههای فراوانی از بیمهری دولت تدبیر و امید گلایه کرده بود چرا که دولت آقای روحانی با سیاسیکاری خود کمترین پرداختی به شهرداری پیشین را (که طبق قانون باید انجام میشد) نیز دریغ کرد.
ضمن آنکه باید یادآور شویم پیش از این در دورهای که افشانی از طرف شورای شهر به شهرداری تهران برگزیده شده بود همین روزنامه آفتاب یزد در یادداشتی شورای شهر را به خاطر آن انتخاب مورد هجمه قرار داد و خطاب به اعضای همین شورا نوشت که آقایان آیا حواستان هست که مردم شما را با دستاوردهای دوره قالیباف مقایسه خواهند کرد؟! همچنین باید گفت که شورای شهر و شهرداری یکدست اصلاحطلب تهران در بهترین اقدامات خود نام چند خیابان را در تهران تغییر دادهاند.
روزنامه مشاور رئیسجمهور و مکانیسم مالهکشی!
روزنامه سازندگی در گزارشی به موضوع برگزار نشدن جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی مجازی پرداخته و نوشته است: «ضرغامی مدعی شده رئیسجمهور به دلیل لجبازی این شورا را تشکیل نمیدهد.»
نویسنده در این گزارش به مواضع ضرغامی، رحیمپور ازغدی و حمید رسایی علیه رئیسجمهور اشاره کرده و آورده است: «ضرغامی به اعتراضات خود به رئیسجمهور در این رابطه هم اشاره کرده و گفته است آقای روحانی اخلاقی دارد و تا به حال نشده که یک بار جلسه را بر عهده نایبرئیس(چه اول، چه دوم) بگذارد.»
این نشریه در پاسخ به اینکه «سرچشمه اختلافات کجاست؟» آورده است: «از سال گذشته بود که اخبار ضد و نقیضی از مشاجره لفظی ضرغامی و روحانی پیرامون انتقادهای رئیسجمهور در مورد فیلترینگ اینترنت و شبکههای اجتماعی و برخورد با زنان در موضوع حجاب ایران درز پیدا کرد.... ضرغامی و ازغدی هر دو در انتخابات 92 و 96 از رقبای روحانی حمایت میکردند... هر دو به دولت انتقاد میکردند... به همین دلیل اظهارات ضرغامی مبنی بر اینکه رئیسجمهور لجباری میکند در ادامه انتقادات پیشین او به دولت است.»
روزنامه ارگان سازندگی که سردبیرش سمت دولتی دارد (مشاور رسانهای رئیسجمهور) سعی کرده در راستای مکانیسم مالهکشی و موجهسازی لجاجت در برگزاری جلسات، آسمان را به ریسمان ببافد و بگوید منتقدان روحانی لجباز هستند حال آنکه فرض کنیم لجباز آنها هستند اما بالاخره برگزاری جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی که با ضرغامی و رحیمپور ازغدی نیست! هست؟ همین سؤال کافی است تا بدانیم چه کسی لجاجت میکند!
از طرفی مسئلهای که روزنامه سازندگی پیش کشیده این نیست که چه کسی لجبازی میکند، بلکه مهمترین سؤالی که در حال حاضر مطرح بوده این است که چرا رئیسجمهور جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی مجازی را برگزار نمیکند؟ آیا به خاطر اینکه از منتقدان حاضر در جلسات بدش میآید؟ یا چرا آقای لاریجانی به عنوان نایبرئیس شورا جلسات را برگزار نمیکند؟ چرا سند نقشه مهندسی فرهنگی کشور که بیش از 6 سال از تصویب آن در این شورا گذشته هنوز ابلاغ و اجرا نشده است؟ سؤالاتی که روزنامه سازندگی بیپاسخ گذاشته و در صفحه تمامقد خود صرفاً تأکید کرده است که روحانی لجباز نیست!