«ناتوی عربی» ؛ توطئه دیگری که روی دست آمریکا ماند
مجتبی باجلان
دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا از مرداد ماه سال گذشته که مرحله نخست تحریم های امریکا علیه ایران را اعمال کرد و آن را دشوارترین تحریمها به منظور تنگتر کردن حلقه فشار اقتصادی بر ایران نامید، همزمان بر روی پرونده تشکیل اتحاد جدید امنیتی در منطقه علیه ایران کار میکرد که اعضای آن، شش عضو شورای همکاریهای کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس یعنی عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین، کویت، قطر، عمان، مصر و اردن بودند . واشنگتن هدف از این همکاری میان حامیان مالی، سیاسی و تسلیحاتی تروریسم در منطقه را مقابله با خطر ایران در منطقه می نامید. گرچه نام رسمی این بلوک اتحاد راهبردی خاور نزدیک گذاشته شده بود ، اما رسانههای گروهی بینالمللی آن را ناتوی عرب نامیدند.
در حالی که مقامات رسمی امریکایی و عربی هدف این ائتلاف نظامی را ، کمک به صلح منطقه غرب آسیا عنوان کردند ولی ناگفته پیدا بود که هرگاه توطئههای امریکا علیه ایران شکست میخورند، دوباره بحث تشکیل این ائتلاف به صدر اخبار میآید. همان گونه که بعد از جشن ۴۰سالگی پیروزی انقلاب اسلامی در نشست ورشو سعی کردند تا سایر کشورها را در تقابل با ایران قرار دهنداز سوی دیگر با وجود اینکه نام این ائتلاف عربیست ولی در راستای منافع امریکایی-اسرائیلی در منطقه هدفگذاری شده بود.
به عبارتی آمریکا و رژیم صهیونیستی که خود از بانیان جنگ افروزی ها، اشغالگری ها، توسعه طلبیها و کشتار زنان و کودکان و مسلمانان منطقه بوده و هستند با ژست بشر دوستانه انگشت اتهام خود را به سوی ایران و محور مقاومت اسلامی در منطقه گرفته و آنان را ناقض حقوق و امنیت مسلمانان ، بشریت و منطقه و حامی تروریسم دانسته و با بیانات مضحک به زعم خود تلاش داشتند تا با تشکیل اتحاد و ناتوی عربی راهی برای حل مشکلات خود بیابند.
این در حالی بود که سر سپرده گی سردمداران عربی بویژه حکام سعودی و اماراتی در برابر امریکا که بیش از 5 سال است در یمن نسلکشی میکنند و از حامیان اصلی تروریسم در منطقه اند آن چنان واضح و آشکار است که ترامپ آنان را مکلف به عادی سازی روابط خود با رژیم صهیونیستی کرد و علاوه بر آن با ایجاد وگسترش افکار ایران هراسی و اسلام ستیزی در دنیا، آنها را به تشکیل ناتوی عربی در غرب آسیا و خلیج فارس تشویق کرد تا بتواند به مطامع اقتصادی خود در منطقه دست یابد و همچنین هزینههای سنگین مداخلات نظامی و ایجاد پایگاههای نظامی در اقصی نقاط دنیا ازجمله منطقه خلیج فارس را با قراردادهای کلان با اعراب بپوشاند.
به واقع آمریکا همواره به این کشورهای سر سپرده عربی منطقه نیاز دارد و اگر آنها را از دست بدهد، بایدمنطقه خلیج فارس را ترک و پایگاههای نظامی خود را تعطیل کند و دیگر هیچ جایگاه و پایگاهی در منطقه نداشته باشد. به همین دلیل با فروش سلاحهای خود در منطقه هم به گسترش تروریسم و ایجاد فشار علیه ایران و دیگر کشورهای مستقل کمک میکند و هم به نیات اقتصادی خود دست مییابد.
کاخ سفید همواره تلاش کرده به روند عادیسازی روابط کشورهای مرتجع عرب با رژیم اسرائیل شتاب بخشد و آن را علنی سازد تا امنیت موجودیت این رژیم را تامین کند و از سویی دیگر کشورهای عربی که نگران سرنگونی رژیمهای سرسپرده ودیکتاتوری خود هستند ، بزدلی آنان موجب شده تا بقای حاکمیتشان را از آمریکا طلب کنند. این واقعیت آنها را وادار می کند تا با گسترش سیاست ایران هراسی در منطقه هر روز به تبلیغات گسترده ای علیه ایران بپردازند.
با همه این تفاسیر اما این توطئه امریکائی – عربی نیز حتی از اندک شانسی برای پیروزی برخوردار نبوده و نیست، چرا که برخی کشورهای عربی دیگر که قرار بود به این اتحاد جدید ملحق شوند، به هیچ وجه نمی توانند در خصوص مسائل اساسی با یکدیگر به توافق برسند.
به عبارتی آمریکاییها برای تحقق این هدف خود همواره به سران عرب اینگونه القاء کرده بودند که ناتوی عربی سازمانی در برابر یک تهدید مشترک خواهد بود و آن چیزی نیست جز تهدید ایران! این استراتژی واشنگتن اما امروز به محل اختلاف میان برخی سران عرب تبدیل شده است.
با وجود تلاشهای پیوسته ایالات متحده آمریکا برای تشکیل ناتوی عربی اما نه تنها اخیرا واشنگتن خبرهای خوبی در این زمینه نمیشنود، بلکه تمامی نشانهها جملگی حکایت از شکست طرح مذکور دارند. به عنوان نمونه میتوان به یکی از خبرسازترین اخبار روزهای اخیر اشاره کرد که توسط رویترز منتشر شد. این رسانه آمریکایی به نقل از منابع آگاه اعلام کرد که دولت مصر انصراف خود از عضویت در ناتوی عربی را اعلام کرده است.
منابع آگاه در این زمینه تأکید کردند که مصر از مدار تلاشهای تحت رهبری آمریکا برای تشکیل ناتوی عربی خارج شده است؛ اقدامی که یک ضربه استراتژیک به دولت واشنگتن محسوب میشود. برخی منابع اعلام کردهاند: «مصر به این دلیل از مشارکت در ناتو منصرف شده است که نسبت به جدیت برنامههای آن تردید دارد و تاکنون یک برنامه رسمی مکتوب از آن به دست نیامده است».
گرچه نسبت به چرایی انصراف غیرمنتظره و اعلامنشده مصر از مشارکت در ناتوی عربی ذهن گمانه زنیهای زیادی صورت گرفته اما با این حال، میتوان از اصرار بیش از حد مقامات آمریکایی بهویژه «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری این کشور بر لزوم مقابله جدی ناتوی عربی با جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از اصلیترین علل و عوامل انصراف قاهره از مشارکت در این سازمان، یاد کرد.
چرا که از زمان روی کار آمدن السیسی در مصر، هرچند که این کشور روابط چندانی با جمهوری اسلامی ایران نداشته است اما مقامات آن همواره طی سالهای گذشته نشان دادهاند که هیچ تمایلی به ورود به تنش با تهران ندارند.درهمین ارتباط، رویترز ضمن تأیید مطلب فوق، مینویسد که «مقامات قاهره اعتقاد دارند تشکیل ناتوی عربی با شکل و سیاق کنونی به افزایش تنشها با ایران منجر خواهد شد. به همین دلیل آنها قصد ندارند با ایالات متحده آمریکا برای اعمال فشار بر تهران از طریق ناتوی عربی، همکاری کنند.»
از سوی دیگر، مقابله با نفوذ روسیه و برخی کشورهای آسیای شرقی در منطقه همچون چین نیز ازجمله اهداف ثانویه تشکیل ناتوی عربی محسوب میشود که این مسأله هم مخالفت مقامات قاهره را به دنبال داشته است. قاهره همواره سیاست خارجی خود را به نحوی پیش برده است که روابط آن با ایالات متحده به قیمت قربانی شدن مناسباتش با مسکو تمام نشود. بنابراین، در این زمینه نیز ناتوی عربی درست در نقطه مقابل اصولِ سیاست خارجی مصر قرار میگیرد.
همانطور که گفته شد، تأکید ایالات متحده آمریکا بر هدفگذاری ضد ایرانیِ ناتوی عربی، در نهایت موجب انصراف قطعی مصر از عضویت در این سازمان شد اما ابعاد مختلف این مسأله به همین نقطه محدود و محصور نمیشود؛ چراکه برخی دیگر از کشورهای عربی هم نسبت اقدام آمریکاییها برای استفاده مطلق از ناتوی عربی علیه تهران، معترض هستند.
درهمین ارتباط، مقامات قطری نیز به ایالات متحده آمریکا اطلاع دادهاند که در صورت ضد ایرانی بودن ناتوی عربی از حضور در این سازمان معذور خواهند بود. پس از ظهور و بروز بحران میان قطر و کشورهای عربی تحریمکننده، معادلات سیاسی در منطقه تا حدودی دستخوش تغییر شد.
علاوهبر قطر و مصر، عمان نیز هرچند تاکنون موضعی همچون قطر و مصر درخصوص عضویت در سازمان ناتوی عربی اتخاذ نکرده است اما سیاست خارجی آن در منطقه طی سالیان گذشته نشان از آن دارد که این کشور هیچگاه تمایلی به ورود به تنش با ایران و همچنین کشورهای عربی، نداشته است. لذا ناگفته پیداست که میتوان انتظار مخالفت عمان با عضویت در ناتوی عربی درصورت اصرار آمریکاییها بر ضد ایرانی بودن ساختار این سازمان را داشت. برهمین اساس، «مقابله با ایران» به عنوان هدف اصلی ناتوی عربی به محل مناقشه و اختلاف میان آمریکا و برخی سران عرب تبدیل شده است.
عدم اتحاد سران عرب در تشکیل ناتوی عربی، عربستان سعودی به عنوان متولی اصلی این طرح را برآن داشت تا تمام تلاش خود را برای موفقیت آن به کار بندد. به همین دلیل مقامات سعودی طی هفتههای گذشته نشستی را تحت عنوان نشست عربی ـ آمریکایی به منظور بحث و تبادل نظر پیرامون راهکارهای یکسانسازی مواضع جهت تأسیس ناتوی عربی، ترتیب دادند.
نشست مذکور با حضور سران شماری از کشورهای عربی و همچنین نمایندهای از سوی ایالات متحده آمریکا در شهر ریاض، پایتخت عربستان برگزار شد. آمریکاییها و سعودیها بسیار امیدوار بودند تا از رهگذر این نشست بتوانند برخی از مخالفان طرح ناتوی عربی را به صفوف موافقان ملحق سازند؛ اتفاقی که البته در نهایت موفق به تحقق آن نشدند.
یکی از علل مهم عدم موفقیت ریاض و واشنگتن در برگزاری نشست عربی ـ آمریکایی جهت تأسیس ناتوی عربی، عدم مشارکت مصر در این نشست بود. با وجود دعوت سعودیها از مقامات مصری اما قاهره در نهایت حاضر به اعزام نماینده خود به نشست عربی ـ آمریکایی در ریاض نشد تا بدینترتیب، بارقه امید باقیمانده در نزد ریاض و واشنگتن جهت منصرف ساختن مصر از عدم مشارکت در ناتوی عربی، عملا از بین برود.
عدم نتیجهبخش بودن سلسله مذاکرات، گفتگوها و رایزنیهای فشرده و متعدد میان سران کشورهای عربی و مقامات ایالات متحده آمریکا برای تشکیل ناتوی عربی، عمق شکاف میان آنها را برای افکار عمومی منطقه و جهان به نمایش گذاشت. بدینترتیب، افکار عمومی دریافتند که همپیمانی واشنگتن با طرفهای عربی آنگونه که وانمود میشود و درباره آن تبلیغات رسانهای صورت میپذیرد، عمیق و راهگشا نیست.
فاصلههایی که اخیرا میان شماری از کشورهای عربی و همچنین ایالات متحده آمریکا ایجاد شده تنها به مسأله تشکیل ناتوی عربی محدود و محصور نمیشود، بلکه این فاصلهها، چرخش تدریجی سران عرب از غرب به شرق را به دنبال داشته و دارد. درهمین ارتباط، سلسله تحولات اخیر نشان میدهد که کشورهای عربی اهتمام ویژهای به تقویت روابط و مناسبات خود با روسیه دارند؛ مسألهای که به هیچ وجه به مذاق آمریکاییها خوش نمیآید.
از سوی دیگر، ریچارد مورفی سفیر پیشین ایالات متحده آمریکا در عربستان سعودی ضمن مبهم توصیف کردن آینده طرح ناتوی عربی اذعان میکند: «مصر عضویت در ناتوی عربی را به عنوان چالشی در برابر خود میبیند؛ با توجه به تحولات اخیر، محقق شدن طرح ناتوی عربی پیچیده شده است». براین اساس، به نظر میرسد که یکی دیگر از طرحهای مشترک ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی برای ایرانستیزی در منطقه درحال حاضر با درهای بسته مواجه شده است.