جرعه های معرفت-شرح حدیث معصومین (ع) در کلام رهبر انقلاب
عواقب خطرناک ریاست و مقام دوستی در آخرت
عن النّبیّ (صلَّى اللَه علیه و آله) قال: لا یُؤَمَّرُ رَجُلٌ عَلى عَشَرَهًْ فَما فَوقَهُم اِلّا جِیءَ بِهِ یَومَ القیامَهًِْ مَغلولَهًًْ یَدُهُ اِلى عُنُقِه فَاِن کانَ مُحسِناً فُکَّ عَنهُ وَ اِن کانَ مُسیئاً زیدَ غِلّاً اِلى غِلِّهِ.(1)
پیامبر اکرم (ص) میفرماید: هیچ کس نیست که بر ده نفر یا بیشتر، ریاست و امارت داشته باشد مگر اینکه او را روز قیامت در حالی میآورند که دستش به گردنش بسته است؛ پس اگر چنانچه آدم درستکاری بود و تقصیری متوجّه او نبود، او را رها میکنند و اگر چنانچه بدکار و گناهکار بود، غل و زنجیرش افزایش پیدا میکند.»
این حدیث درباره بنده و امثال بنده است؛
]رسول اکرم (ص)] فرمود که هیچ کس نیست که بر ده نفر یا بیشتر ریاست و امارت داشته باشد، هر کسی که بر ده نفر، نه حالا بر هشتاد میلیون نفر امارت و ریاست داشته باشد، - «اِلّا جیءَ بِهِ یَومَ القیامَهًْ مَغلولَهًْ یَدُهُ اِلى عُنُقِه»، [مگر اینکه] این آدمِ رئیس را که اینقدر در دنیا محترم است و رئیس است و مدیر است، چنین آدمی را در روز قیامت وقتی که میآورند، دست او را به گردنش بستهاند؛ یعنی دستبسته او را وارد محشر میکنند، آن هم به این شکل که دستش به گردنش بسته است. نفْس این مسئولیّت و آمریّت و ریاست، یک تبعاتی دارد که این را ایجاب میکند.
در آن حوزه مأموریّت که ما آنجا رئیسیم، مدیریم، یک کارهای هستیم، بعضی از کارها انجام میگیرد که ما میتوانستیم مانع آن بشویم و نشدیم؛ حالا یا غفلت کردیم [وارد] نشدیم، یا از روی تنبلی وارد نشدیم؛ این کار خلاف، زیر نظر ما و در پُست نگهبانی ما انجام گرفت، یا بعضی از کارها باید در حوزه مأموریّت ما انجام میگرفت که انجام نگرفت؛ یا بهخاطر اینکه ما نفهمیدیم، دقّت نکردیم، تعقیب نکردیم، مشورت نکردیم، پرس وجو نکردیم و ندانستیم، یا نه، دانستیم، تنبلی کردیم، امروز و فردا کردیم، [گفتیم] حالا انشاءاللّه بعداً، فردا و ضایع شد، فوت شد. اگر ماها عقل داشته باشیم، باید دنبال ریاست ندویم. باید دنبال ریاست نرویم؛ ریاست این تبعات را دارد. بعضی دنبال ریاست میدوند، نمیفهمند که نفْس این آمریّت و ریاست، این خطرات را دارد که روز قیامت وقتی او را بیاورند، مغلولاً (دست بسته) پای محاسبه الهی میآورند.
فَاِن کانَ مُحسِناً فُکَّ عَنه؛ اگر چنانچه او آدم خوبی بود، درستکار بود، در آنچه انجام گرفته بود تقصیری و گناهی متوجّه او نبود، اینجا او را رها میکنند. بالاخره شارع مقدّس و پروردگار عالم موازینی دارد؛ یک جاهایی ممکن است که انسان مَعفوّ به دلیلی باشد؛ قصورش قصورِ عنتقصیرٍ نباشد- گاهی ما قاصریم، جاهلیم امّا جهلمان عنتقصیرٍ است، گاهی نه، واقعاً تلاش خودمان را کردهایم، زحمتمان را کشیدهایم، آخرش این [نتیجه] درآمده - این [قصور]، اینجا مورد عفو الهی است. پس اگر «محسن» باشد این آمر و این رئیس، فُکَّ عَنه]او را رها میکنند[.
- وَ اِن کانَ مُسیئاً زیدَ غِلّاً اِلى غِلِّه؛ امّا اگر نه، انسان نیکوکاری در دنیا نبوده است، خودش هم آدم بدکار و بدعملی بوده است- هرجور بدعملیای که فرض کنید - اینجا آن گرفتاری و آن غل و زنجیری که به او بسته شده است، افزایش پیدا میکند.
اینها را باید بفهمیم. دنبال کرسیهای ریاست ] بودن]- چه ریاست اجرایی، چه ریاست تقنینی]نباشیم[؛ میبینید برای نمایندگی مجلس بعضی خودشان را میکُشند، اگر چنانچه به هر دلیلی راه پیدا نکنند یا مثلاً فرض کنید صلاحیّتش را تأیید نکنند یا رأی نیاورد و غیره، خودش را به آب و آتش و در و دیوار میزند که چرا نشد - عقل نیست، تدبیر نیست. ملاحظه کردید؟ اگر چنانچه این ریاست، مایه یک چنین دغدغهای است، انسان رها کند؛ مگر اینکه واقعاً متوجّه انسان بشود و برای انسان واجب باشد؛ آن [جا] بله ]لازم است[.
بنده دوره دوّم ریاست جمهوری، قطعاً عازم (دارای تصمیم قطعی ) بودم به اینکه نامزد ریاست جمهوری نشوم - حالا دوره اوّل که بر ما تحمیل شد، هیچ - دوره دوّم دیگر یقیناً گفتم من قطعاً نامزد نمیشوم؛ امام به من فرمودند بر تو واجب عینی و تعیینی است - هر دو را گفتند - گفتند: هم واجب عینی است، هم واجب تعیینی است؛ بنده هم بر خلاف میل خودم قبول کردم و رفتم. درست این است که اگر چنانچه تکلیفی وجود ندارد، واجب بر انسان نیست، انسان به سراغش نرود و آن را دنبال نکند. بله، اگر چنانچه ناچار شد، ناگزیر شد، به گردن انسان گذاشته شد، آنجا «خُذها بِقُوَّهًْ»؛ (آن را به جد و جهد بگیر...) (2) بایستی با قوّت انسان دنبال بکند.
* شرح حدیث در ابتدای درس خارج فقه،۲۷/۹/۱۳۹۷
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱) امالی طوسی، مجلس دهم، ص ۲۴۶ 2) سوره اعراف، آیه ۱۴۵.
پايگاه اطلاعرساني دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتالله خامنهاي