شاخصهای قرآنی گفتـمان انقلاب اسلامی
فرشته محیطی سورکوهی
انقلاب اسلامی یک انقلاب بزرگ است که نمیتوان آن را در حیطه جغرافیای سیاسی ایران، یا حتی جغرافیای فرهنگی ایران محدود کرد؛ زیرا دامنه آن به سبب جغرافیای جهانی اسلام، گفتمانی جهانی را شکل داده است که همه بشریت را در بر میگیرد. از این رو، آثار تحولات آن برای همه جهان به خوبی به چشم میآید و کسی نمیتواند منکر تاثیرات جهانی آن باشد. البته از نگاه دقیق فلسفی حرکت هر پر کاهی در چاهی نه تنها بر کره خاکی بلکه بر هستی تاثیر مستقیم و غیر مستقیم دارد؛ بنابراین، به طور طبیعی انقلاب اسلامی که یک تحول عظیم اجتماعی در ایران و منطقه است، تاثیرات شگرفی را بویژه در تحولات اجتماعی سده اخیر هزاره دوم و سده نخست هزاره سوم میلادی گذاشته است و بیهیچ شک و تردیدی، باید آغاز سده نخست هزاره سوم را عصر امام خمینی(ره) و گفتمان انقلاب اسلامی نامید. نویسنده در این مطلب بر آن است تا برخی از آثار تحول آفرین این گفتمان را تبیین و به برخی شاخصهای قرآنی آن اشاره کند.
امت وسط، سرمشق جهانیان
از نظر آموزههای قرآن، امت اسلام میبایست به گونهای شکل یابد که به عنوان «امت وسط» سرمشق جهانیان در اموری باشند که عناصر اصلی گفتمان اسلام و همچنین گفتمان انقلاب اسلامی را تشکیل میدهد و اصولا اسلام برای تحقق آن در قالب شرایع و مناهج از سوی خدا فرستاده شده است.
خدا در قرآن از قرارگرفتن امت اسلام به عنوان سرمشق بشریت بلکه جهانیان از جن و انس میفرماید: و بدینگونه شما را امتی وسط و میانه قرار دادیم تا بر مردم شاهد و گواه باشید و پیامبر بر شما شاهد و گواه باشد؛ و قبلهای را که چندی بر آن بودی مقرر نکردیم، جز برای آنکه کسی را که از پیامبر پیروی میکند، از آن کس که از عقیده خود برمیگردد بازشناسیم؛ هرچند این کار، جز بر کسانی که خدا هدایتشان کرده، سخت گران بود؛ و خدا بر آن نبود که ایمان شما را ضایع گرداند؛ زیرا خدا نسبت به مردم دلسوز و مهربان است. (بقره، آیه 143)
خدا در این آیه بهصراحت به امت اسلام یادآور میشود که امت اسلام میبایست به عنوان یک امت وسط، شاهدی برای مردمان از هر دین و آیین و نژاد و فرهنگ و سرزمینی باشد.
خدا امت اسلام را به عنوان گروه شاهد قرار داده است و این امت به عنوان امت معیاری قرار میگیرد که امتهای دیگر را بر اساس آن میسنجند و مورد ارزیابی قرار میدهند. از این رو به امت اسلام به عنوان امت شاهد تعبیر شده است. از آیات قرآنی چنین استنباط میشود که خداوند امت اسلام را به جعل تکوینی یا جعل تشریعی این گونه قرار داده است. اگر به جعل تکوینی باشد یعنی ساختار امت اسلام از سوی خدا به گونهای است که به عنوان امت شاهد مطرح است؛ اگر به معنای جعل تشریعی باشد به این معنا است که امت اسلام، میبایست خود را برای چنین امری آماده کند و به عنوان معیار الهی سنجش و ارزیابی امتها عمل کند.
مهمترین شاخصهای گفتمان انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی درصدد برآمد تا بر اساس آموزههای قرآن و معارف اهل بیت(ع) یعنی ثقلین به نظامسازی، دولتسازی و امتسازی بپردازد. از این رو بنیانگذار آن امام خمینی(ره) خود را مفتخر میداند که در چارچوب ثقلین به انقلاب اسلامی اقدام کرده و گفتمان جهانی انقلاب اسلامی را شکل داده است؛ زیرا هرگز امامخمینی(ره) دایره انقلاب اسلامی و گفتمانی آن را محدود به ایران اسلامی یا مسلمانان نکرده، بلکه همانند پیامبر(ص) جهانیان و مردم را مخاطب خود قرار داده است؛ هر چند که در این اقدام، مخاطب آغازین و اصلی را امت مسلمان ایران، سپس مسلمانان یا موحدان عالم قرار میدهد، ولی همواره گفتمان خود را بر پایه اصول انسانی قرار میدهد که جهانی و برای همه بشریت است.(نگاه کنید: وصیتنامه، صحیفه امام؛ ج 21، ص 393)
برای درک تاثیرگذاری گفتمان انقلاب اسلامی بر نهضتهای جهانی از مسلمان و غیر مسلمان میبایست شاخصهای گفتمان انقلاب اسلامی را شناخت. برخی از مهمترین شاخصهای قرآنی گفتمان انقلاب اسلامی که حتی نهضتهای غیر مسلمان را به خود جلب و جذب کرده است؛ عبارتند از:
1- حقطلبی و عدالتخواهی: از نظر آموزههای قرآن که گفتمان انقلاب اسلامی بر اساس آن شکل گرفته است، حقطلبی و عدالت خواهی از مهمترین ویژگیهای امت شاهد و گواه است که میبایست دیگر امتها از آن سرمشق گرفته و بدان سمت حرکت و گرایش داشته باشند. خدا بهصراحت میفرماید: وَمِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّهًْ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ؛ و از ميان كسانى كه آفريدهايم گروهى هستند كه به حق هدايت مىكنند و به حق داورى مىکنند و به آن گرایش دارند.(اعراف، آیه 181) از نظر قرآن، این گونه نیست که در طول تاریخ همه امتهای مسلمان در شرایع مختلف به اصول حق و عدالت توجه و به آن گرایش داشته باشند؛ زیرا خدا بصراحت در جایی دیگر بیان میکند: وَمِنْ قَوْمِ مُوسَى أُمَّهًْ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ؛ و از ميان قوم موسى جماعتى هستند كه به حق راهنمايى مىكنند و به حق داورى مىنمايند و بدان گرایش دارند. (اعراف، آیه ۱۵۹) بنابراین، در هر امتی ممکن است بخشی تنها به امت وسط و شاهد تبدیل شوند و معیار قرار گیرند؛ چنانکه بر اساس آموزههای قرآن، در میان امت اسلام نیز برخی شاخص هستند که اهل بیت عصمت و طهارت هستند و آنان همان شاهدان امت خواهند بود که معیار سنجش اعمال امت میشوند (توبه، آیه 105؛ احزاب، آیه 33؛ نساء، آیه 59)؛ زیرا در روایات نیز آمده است که امیرمومنان (ع) که نفس پیامبر(ص) است (آلعمران، آیه 61) میزان الاعمال برای امت است و حق بر مدار وی میگردد چنانکه او این گونه است.(الأمالي (للصدوق)، ص 89؛ الجمل، ص 81؛ الأمالي (للطوسي)، ص 548؛ کفاية الأثر في النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص 20؛ سنن الترمذي، ج 5، ص 633؛ الإمامه و السياسه، ج 1، ص 98؛ المستدرک علی الصحيحين، ج 3، ص 135.
هدف و فلسفه بعثت پیامبران اموری چند ازجمله تعلیم و تزکیه و تبیین حقوق و قوانین الهی در قالب قوانین و سنتهای مکتوب است که پیامبران و امت ایشان بدان عمل کرده و بستری برای قیام عمومی مردم برای قسط و سهمخواهی میشوند. (حدید، آیه 25) امت اسلام به عنوان امت وسط و شاهد میبایست نه تنها نمایش حاکمیت و حکومت الله در زمین باشند، بلکه نشان دهند که مهمترین ویژگی کرامت و برتری انسان که تقوای الهی است (حجرات، آیه 13)، تنها در سایه عدالت و عفو به دست میآید و اینها نزدیکترین امور به تقوا و دستیابی به آن است.(مائده، آیه 8؛ بقره، آیه 237) پس اگر کسی بخواهد مسلمان و اهل تقوا باشد، باید آن را در عدالت و عفو به نمایش بگذارد، و گرنه نمیتوان از کسی که اهل قسط و عفو نیست به عنوان مسلمان یاد کرد، بلکه کافری بیش نیست.(جن، آیه 14) از نظر قرآن، مومنان و امت وسط و شاهد باید نه تنها قیام به قسط داشته و سهم هر کسی را بدهند (حدید، آیه 25)، بلکه در نهضت جهانی مطالبهگری سهم خواهی باید قوامین باشند و همه هویت ایمانیشان قسط خواهی و تحقق آن در محیط اجتماعی نسبت به همگان از جن و انس و جانور و گیاه و یا هر موجود و آفریده دیگر الهی باشد. خدا بهصراحت در این باره میفرماید:ای کسانی که ایمان آوردهاید! برای خدا به داد برخیزید و به عدالت شهادت دهید و البته نباید دشمنی گروهی شما را بر آن دارد که عدالت نکنید عدالت کنید که آن به تقوا نزدیکتر است و از خدا پروا دارید که خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است (مائده، آیه ۸) در این آیه بیان شده که مومنان وظیفه و تکلیف دارند تا به عدالت با تمام وجودشان قیام کنید به طوری که به عنوان گروه شاهد و کنترل و معیار برای دیگران قرار گیرند؛ زیرا اگر کسی بخواهد اهل تقوا باشد بهترین راه، عدالتورزی است و اگر بخواهیم اهل تقوا را بشناسیم بهترین راه، شناخت عدالتورزی آنان است. پس کسی که عدالت نمیورزد و یا اهل قسط و قوامین و شاهد بر آن نیست، بیگمان چنین شخصی از نظر قرآن اهل اسلام و ایمان نیست و از تقوای الهی به دور است. از همین رو خدا ضمن تاکید بر قوام بر قسط بودن به مومنان هشدار میدهد و میفرماید: ای کسانی که ایمان آوردهاید! پیوسته با تمام وجود خودتان به عدالت قیام کنید و برای خدا شاهد و گواهی دهید هرچند به زیان خودتان یا به زیان پدر و مادر و خویشاوندان شما باشد. اگر یکی از دو طرف دعوا توانگر یا نیازمند باشد، باز خدا به آن دو از شما سزاوارتر است. پس از پی هوس نروید که در نتیجه از حق و عدالت عدول کنید؛ و اگر به انحراف گرایید یا اعراض کنید؛ قطعا خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است. (نساء، آیه ۱۳۵) بنابراین، کسی که دنبال عدالت نمیرود دنبال هواهای نفسانی رفته و از اسلام و تقوا دور شده است و دیگر نمیتواند شاهد امت باشد. همین قیام برای عدالت یکی از شاخصهای گفتمان انقلاب اسلامی است که جهانیان را به خود مجذوب کرده است و حتی کمونیستها در آمریکای لاتین به سبب همین اصول اصلی گفتمان انقلاب اسلامی به آن گرایش داشته و حتی برخی با تغییر به اسلام شیعی بر آن هستند تا خود را هر چه بیشتر به آن نزدیک کنند. در آمریکای لاتین میتوان افراد شاخصی را یافت که به سبب این اصل گفتمانی انقلاب اسلامی به شدت به آن گرایش یافته و مدافع و پیرو آن شدهاند. نام بردن از این افراد ممکن است برای ایشان که زنده هستند خطرناک و از سوی دشمنان بستری برای ترور شخص یا شخصیت آنان شود.
2- دفاع از مظلوم و مستضعف: از دیگر شاخصهای قرآنی امت وسط و نمونه که گفتمان انقلاب اسلامی تلاش دارد تا آن را جهانی کند، دفاع از مظلوم در برابر ظالم و مستضعف در برابر مستکبر است. این دفاع همانند دفاع از عدالت همواره بیتوجه به معیارها و عناوین دیگر است. آنچه معیار دفاع حتی در قالب جنگ و جهاد علیه ظالم و مستکبر است، تنها عنوان مظلوم و مستضعف است. بنابراین، عناوینی دیگر نقشی نخواهد داشت. به سخن دیگر، اگر در عدالت، عنوان «قیام للناس برای قسط و سهمخواهی است»(حدید، آیه 25) و رنگ و نژاد و جنس و دین و مذهب و مانند آنها هیچ نقشی ندارد، بلکه یک مسلمان خود را موظف میداند حتی از سهم کافر ولو حربی دفاع کند با آنکه میان مسلمان و کافر حربی دشمنی است، اما برای انجام قوامین بودن در قسط بیتوجه به دشمنی کافر حربی به او در سهمخواهیاش کمک میکند و سهم او را از غاصب سهم میستاند.(حدید، آیه 28؛ مائده، آیه 8؛ نساء، آیه 135) همچنین در مسئله دفاع از مظلوم و مستضعف، زمانی که عنوان مظلوم و مستضعف بر شخصی یا امتی صدق کند، به دفاع از آنان میپردازد و در این راه حتی به مقاتله و جهاد میرود؛ زیرا حکم الهی این است؛ چنانکه خدا به صراحت فرمان میدهد و میفرماید: چرا شما در راه خدا و در راه نجات مردان و زنان و كودكان مستضعف نمىجنگيد، همانان كه مىگويند: پروردگارا، ما را از اين شهرى كه مردمش ستمپيشهاند بيرون ببر و از جانب خود براى ما سرپرستى قرار ده و از نزد خويش ياورى براى ما تعيين فرما. (نساء، آیه ۷۵)
امروز انقلاب اسلامی به وظیفه خویش عمل کرده و در دفاع از مظلوم و مستضعف در فلسطین اشغالی، آمریکای لاتین، سرخپوستان و سیاهپوستان ایالات متحده آمریکا، مردم مظلوم و مستضعف یمن و دیگر نقاط جهان اقدام کرده و میکند. البته دیگران نیز از گفتمان انقلاب اسلامی سرمشق گرفتهاند و مردم پاکستان و افغانستان و یمن و بحرین و فلسطین و لبنان و عراق و سوریه و نیجریه و لیبی با آنکه خود مظلوم قرار گرفتهاند، به دفاع از دیگر مظلومان جهان قیام کرده و به یاری مستضعفان در هر جای جهان میروند و حتی برخی مانند حیدریون، فاطمیون، زینبیون و مانند آنها به یاری دیگر مظلومان و مستضعفان در کشورهای دیگر شتافتند و این گونه شر داعش و آمریکا و رژیم صهیونیستی را از سر مردم شام و عراق و سوریه کم کردند. تحلیلگران و نویسندگان غربی درباره این جنبه انقلاب اسلامی و سرمشق قرار گرفتن آن کتاب و مقاله نوشتهاند؛ آنان بر این باورند که یکی از اثرات الهامبخش بودن آن برای دیگر مستضعفان جهان در برخاستن علیه ستمگران بوده است. به عنوان نمونه یکی از نویسندگان غربی مینویسد: ارزش اصلی هر انقلاب واقعی تأثیرات عمومی آن بر نزدیکترین همسایگان آن کشور است. انقلاب فرانسه و انقلاب روسیه هر کدام باعث ایجاد جمهوریهای دموکراتیک، مشروطه و سوسیالیست شدند. گرچه قضاوت در مورد اثرات گستردهتر انقلاب ایران بسیار ساده است، یکی از این اثرات، الهامبخش بودن آن برای دیگر مستضعفان جهان در برخاستن علیه ستمگران بوده است که از نمونههای آن همکاری ایران در جنگ علیه آپارتاید و صهیونیسم است... درون سرزمین اشغالی، فلسطینیها علیه ارتش اشغالگر اسرائیلی شورش کردند، درست به همان روشی که مردم ایران علیه ارتش شاه شوریدند تا فلسطین را کنترلناپذیر کنند. اثر انقلاب ایران هویت بخشیدن به آن بود. در دیگر نقاط دنیا، چیزی بیش از شواهد تصادفی برای اثبات این حدس وجود دارد که حرکت قدرتمند ملت کوراسون آکینو که رژیم رو به انحطاط مارکوس را سرنگون کرد، از ایران الهام گرفته است. نظر ما در مورد صلح جهانی این است که شالوده این حرکت صلحطلبانه که بین شرق و غرب در جریان است با انقلاب اسلامی گذاشته شد... در پایان، میتوان گفت که ایران با از بین بردن سلطه ابرقدرتها در خاورمیانه، صحنه را برای حرکتهای صلحطلبانه کنونی جهان آماده ساخت.(موضع امام خمینی در حمایت از مظلومان در مقابل ظالمین؛ جانی مامبوِه؛ «تایمز زامبیا» در شمارۀ 12 فوریه 1990)
3- معنویتگرایی و ارزشهای انسانی و اسلامی: از دیگر ویژگیهای امت اسلام که امت وسط و شاهد است، گرایش به الله به عنوان بنیاد حق و ارزشهای انسانی است. از این رو مومنان به عنوان « قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ»(نساء، آیه 135) یا «قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ»(مائده، آیه 8) معرفی میشوند. در حقیقت آنچه امت وسط و شاهد را از دیگر امتهای انسانی جدا میسازد، نقش الله در همه ابعاد فکری و رفتاری آنان است. آنان به گونهای عمل میکنند که هر کس به آنان نظر کند، الله را در تمام فلسفه و سبک زندگی ایشان مییابد. بر این اساس، معنویتی خاص برخاسته از الله در همه وجود آنان به چشم میآید. در گفتمان انقلاب اسلامی این امرها، برجسته بود به طوری که برخی عنوان کتاب خویش را این گونه قرار دادند. این کتاب که توسط دو تن از خبرنگاران روزنامه لیبراسیون (Liberation) ، چاپ فرانسه، به رشته تحریر درآمده، نگاهی است اجمالی بر روند حوادث، اوضاع و وقایع داخلی ایران به سال 1357. خانم «کلر بریه» (Clair Briere) و آقای «پیر بلانشه» (Pierre Blanchet) نویسندگان کتاب مذکور سعی کردهاند با اشاره به گوشههایی از سلطنت شاه پهلوی، وقایع و اتفاقاتی را که موجب نضج و تکامل حرکت عظیم مردمی علیه این رژیم شد و نهایتا موجبات تشکیل حکومتی «با نام خدا» را فراهم آورد، مورد مطالعه قرار دهند. جهان در آخرین سالهای قرن بیستم شاهد بزرگترین انقلاب سیاسی، اجتماعی عصر حاضر بود؛ انقلابی متفاوت با همه انقلابهای بزرگی که جهان در دو قرن اخیر به خود دیده است. انقلابی که بحق از سوی تحلیلگران غربی «انقلاب به نام خدا» لقب گرفت.
رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی، سالها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در نخستین اعلامیه سیاسی خود همگان را به قیام برای خدا فرا خوانده و میفرماید: قال الله تعالی: «قل انما اعظکم بواحدة ان تقوموا لله مثنی و فرادی». خدای تعالی در این کتاب شریف، از سرمنزل تاریک طبیعت تا منتهای سیر انسانیت را بیان کرده و بهترین موعظههایی است که خدای عالم از میان تمام مواعظ انتخاب فرموده و این کلمه را پیشنهاد بشر فرموده، این کلمه تنها راه اصلاح در جهان است. قیام برای خداست که ابراهیم خلیل الرحمن را به منزل خلت رسانده و از جلوههای گوناگون عالم طبیعت رهانده... قیام لله است که موسی کلیم را با یک عصا به فرعونیان چیره کرد و تمام تاج و تخت آنها را به باد فنا داد. (صحیفه نور، ج 1، ص 3، تاریخیترین سند مبارزاتی امام خمینی، 11 جمادی الاول 1363 ق.)
گفتمان انقلاب اسلامی نه تنها موجب بیداری مسلمانان و گرایش آنان به اسلام به عنوان تنها راه حل برای مشکلات دنیوی و اخروی و عقبافتادگیها شد، بلکه موجب شد تا حتی دیگر مذاهب و شرایع موسوی و عیسوی(ع) و حتی شرایع غیر الهی چون بودایی و هندویی دوباره زنده شوند؛ زیرا پیش از انقلاب اسلامی چنان مادیت غربی در همه جای جهان سلطه افکنده بود که شعار خدا مرده را بر زبان جاری میکردند، اما با انقلاب اسلامی دوباره کلیسا و کنیسه قدرت یافت و مردم به ارزشهای الهی و انسانی بازگشتند و موج عظیم از عرفانها و معنویت گرایی حق و باطل در جهان راه افتاد. بنابراین، نقش انقلاب اسلامی را در بیداری و زنده شدن معنویت و ارزشهای اسلامی و انسانی میبایست نقشی پررنگ یافت که دیگران از آن سرمشق گرفتند. البته معنویت موجود در انقلاب اسلامی که بر پایه امدادهای غیبی و نصرت و ولایت الهی شکل گرفته است، نه تنها معادلات را به هم زد و قدرت تحلیل و تبیین را از دشمنان گرفت، بلکه بستری شد که نتوان حوادث و رخدادهای انقلاب را پیشبینی کرد و برای آن سدی ایجاد کرد. از این رو تعجب نیست برای آنها كه از معنویت انقلاب اسلامی بیخبر بوده و همیشه برای بررسی و تحلیل انقلابها معیارهای جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی خود را داشتند، علل و جوهره پیروزی انقلاب اسلامی مجهول و پنهان بماند و نتوانند از عهده تحلیل و تبیین برآیند و توصیهها و نقشه راهی علیه آن داشته باشند که موفقیتآمیز باشد؛ بلکه همواره نظریهها و نقشههای آنان به چالش کشیده شده است تا جایی که در اوج بحرانها و به ظاهر بنبست، راهی گشوده میشود که همگان را شگفتزده میکند.
به هر حال باید گفت انقلاب اسلامی یكی از بزرگترین رخدادهای اجتماعی نیمه دوم قرن بیستم به حساب میآید كه در نوع خود بینظیر و منحصر به فرد بود، به گونهای كه موجبات شگفتی همگان را برانگیخت و توجه جهانیان را به سوی خود جلب کرد.
این تحول و دگرگونی در نظام اجتماعی ایران در سال 1357 با تحولات حاصل در ساختار سیاسی و نظامهای حكومتی دیگر تفاوت اساسی داشت. این پدیده موجب شد تا نظام اجتماعی حاكم بر ایران به طور كامل دگرگون گشته و نظامی نوین با اهداف، ارزشها و ساختاری كاملاً متفاوت جایگزین آن شود و در نتیجه منشأ ظهور آثاری بس شگرف در ابعاد گوناگون سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و مانند آنها شود. این حادثه بزرگ قرن، از یكسو معادلات سیاسی استكبار را در ادامه سیاست سلطه و تقسیم استعماری جهان بهم زد و از سوی دیگر یكی از استوارترین رژیمهای وابسته را كه از حمایت قدرتهای بزرگ برخوردار بود، ریشهكن کرد و در كشوری چون ایران، با آن همه اهمیتی كه از نظر استراتژیكی و اقتصادی برای قدرتهای بزرگ جهان داشت، تحولی عظیم به وجود آورد.
مهمتر از این دو تاثیر شگرف انقلاب، تأثیرگذاری روند انقلاب اسلامی به سطح آگاهیهای عمومی ملتهای مسلمان جهان به ویژه كشورهای اسلامی است كه خود زمینه تحولات سیاسی، اجتماعی ریشهداری را در بین آنان فراهم آورد. به اعتراف تحلیلگران سیاسی ویژگیهای انقلاب اسلامی از قبیل: برخورداری از جهانبینی الهی، ماهیت ایدئولوژیكی، قدرت رهبری، تفكر و اندیشه مبتنی بر دین و مشاركت عظیم مردم، موجب شد بسیاری از تحلیلها، نظریهها و پیشبینیهای صاحبنظران سیاسی بی اعتبار گشته و مجبور به تجدید نظر در فرضیهها و نظریههای خود شدند.