اخبار ویژه
فرار دولت از پاسخگویی درباره دوسوم بودجه کشور
دو سوم بودجه کشور به سمت شرکت های دولتی سرازیر می شود که تقریبا هیچ نظارتی بر آنها نیست و اصلا معلوم نیست که با این بودجه چه میشود؟
جهان نیوز در یادداشتی نوشت: اگر خاطرتان باشد در پایان هر سال بحثهایی مفصل در شبکههای اجتماعی در مورد بودجه جدول موسوم به 17 (کمک به موسسات فرهنگی و اشخاص حقوقی غیردولتی) صورت میگیرد. کاری به اینکه این مجموعه ها مستحق دریافت چنین بودجههایی هستند یا نه، و اینکه چه میکنند یا اصولا چند درصد بودجهشان محقق میشود ندارم اما حتما مستحضر هستید که طی چند سال اخیر بحثهای زیادی و تمرکز وسیعی از سوی رسانهها بر روی تکتک ردیفهای این جدول شده است.
دوسوم بودجه کشور به سمت شرکتهای دولتی سرازیر میشود که تقریبا هیچ نظارتی بر آنها نیست و اصلا معلوم نیست که با این بودجه چه میشود؟ چه کار میکنند؟ کجا خرج میشود؟ مدیران این شرکتها چقدر میگیرند؟ و... این شرکتها حتی حاضر نیستند به مردم یا نمایندگان مردم در مجلس توضیح دهند که با این بودجهها چکار میکنند؟
مجموع بودجه جدول 17 کمتر از 300 میلیارد تومان است اما بودجه شرکتهای دولتی بیش از «800 هزار میلیارد تومان» است. کاری که رسانه با ما میکند همین است. از صبح تا شب جدول 17 را در چشم ما میکند و ما هم خیال میکنیم که به ریشه رسیدهایم اما کسی از بخش اعظم بودجه حرفی به میان نمیآورد. بودجه جدول 17 خیلی کمتر از یک هزارم بودجه شرکتهای دولتی است اما میزان پرداخت رسانه به جدول 17 خیلی بیش از هزار برابر مقداری است که به بودجه شرکتهای دولتی میپردازد.
در این شگرد مخاطبان جملگی مشغول میشوند تا کسی از آن 800 هزار میلیارد تومان سؤالی نپرسد. مخاطب فکر میکند که آگاه شده در حالی که قربانی چشمبندی شده است.
یک تکنیک متداول رسانهها در عملیات روانی «برجسته سازی» است یعنی همین مثال بالا، یک موضوع کماهمیت را آنچنان برجسته میکنند تا مخاطب موضوع اصلی را فراموش کند.
برجسته کردن ماجرای کنسرتها و دیوارکشی و کمرنگ کردن مسائل اقتصادی در انتخابات 96، انتقاد تند فلان نماینده از رئیسجمهور یا وزیر خارجه، و... از جمله حاشیههایی هستند که بر متن غلبه کردهاند.
بنابر برخی آمارها و گزارشهای دیگر، کل بودجه نهادها و مؤسسات فرهنگی، حداکثر 3 درصد کل بودجه میباشد و این در حالی است که بودجه دستگاههای دولتی بالای 65 درصد کل بودجه میباشد.
آیتی: هیچ یک از وعدههای روحانی عملی نشد
عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم میگوید حلقه نزدیک به روحانی، وزن سیاسی ندارد و مشاورههای غلط به روحانی میدهد.
مهدی آیتی در گفتوگو با روزنامه آرمان و درباره رفتار برخی دولتمردان برای ایجاد فاصله میان رئيسجمهور و اصلاحطلبان گفت: بله! متاسفانه این تلاشها وجود دارد به عنوان نمونه اخیرا آقای واعظی رئیس دفتر رئیسجمهوری گفتهاند «آقای روحانی تغییری نکرده و از ابتدا خط و ربطش همانی که بوده، مانده است. از سویی دولت و آقای روحانی و دفتر ایشان ارتباط خوبی با اصلاحطلبان دارند مگر با برخی از اصلاحطلبانی که نظرات تندی علیه دولت دارند!» درباره اینگونه اظهارات باید اذعان کرد که طرح برخی سخنان بدون حاشیه نبوده است. برخیها هرگاه سخنی را در رسانهها منتشر کردهاند، آن مطلب در جامعه و در بین جناحهای سیاسی، تنش ایجاد کرده است. علت این تنشآفرینیها این است که این افراد در زمره سیاستمداران شناخته شده در کشور نبودهاند. سوابق و جایگاه آنها نشان میدهد که هیچگاه به عنوان چهرههای سیاسی درجه یک یا وزنههای سیاسی در جناحها که فعالیت و یا مبارزهای داشته باشند، نبوده و نیستند.
وی افزود: این بار اولی نیست که چنین سخنانی مطرح میشود و شائبهای ایجاد میکند که هدف از این سخنان نشانه گرفتن اصلاحطلبان است. پیش از این نیز برخی از اطرافیان رئیسجمهور، روحانی را وامدار هیچ گروهی از جمله اصلاحطلبان ندانستهاند! این در حالی است که همه بدون استثنا میدانند که اگر حمایتهای بیدریغ جبهه اصلاحات و افرادی چون رئیس دولت اصلاحات، ناطق نوری، آیتا... سیدحسن خمینی و ایثار و گذشت آقای عارف و مجموعه عوامل دیگری نبود و برخی تصمیمات دست به دست هم نمیداد، در همان سال 92 و براساس افکارسنجی و نتایج نظرسنجیهای مختلف صورت گرفته، آقای روحانی بیش از 5 درصد هم رأی نداشت، اما اکنون آقای واعظی میگوید دکتر حسن روحانی وامدار جریانی نبوده و رأی کسب شده را خودش آورده است! یا میگویند اساسا آقای روحانی ستاد انتخاباتی نداشت و شخص آقای روحانی و اعتبار سیاسی و اجتماعی ایشان باعث رأیآوری و به ریاستجمهوری رسیدن او منتهی شد!
آیتی همچنین گفته است: رئیسجمهور امروز نیاز به چشمانی باز و گوشهایی شنوا دارد تا مشکلات مردم را بدون واسطه ببیند و بشنود. اگر رئیسجمهور در چارچوب خاصی قرار گیرد و ایزوله شود و بدین وسیله ارتباطش با بدنه جامعه و حامیان خود قطع شود، آن مقام دیگر درک درستی از مشکلات و دردهای جامعه نخواهد داشت. امروز آقای روحانی با این افکار افرادی که به عنوان مشاوره به او راهکار میدهند، اطلاع و احساس درستی از فضاهای اقتصادی، مشکلات جامعه، فقر، مشکلات سیاسی، فشارهای روحی و روانی مردم و غیره ندارند که دلیلش هم حضور و اظهارات به عبارتی القاهای برخی مشاوران و حلقه نزدیک به رئیسجمهور است که با مشورتهای خاص خودشان در جایگاه یک فرد مطلع و آگاه دکتر روحانی را از واقعیات جامعه دور نگه داشتهاند. آقای روحانی باید مقداری از این حلقه دور شده و خود را از چارچوب چنین مشاورانی خارج کند باید به جای آن افرادی صادق، دلسوز، خیرخواه و آگاه به مسائل و مشکلات جامعه را در اطراف خود به عنوان دستیار و مشاور به کار گیرد تا این افراد دلسوز، مستمر و روزانه از اوضاع کشور به ایشان گزارش صحیح و درست بدهند.
چرا باید آقای روحانی قولهایی به مردم بدهد اما هیچکدام عملی نشود؟ بارها درباره مسائل مختلف سخن گفته شده، از کنترل بازار ارز گرفته تا زنده بودن و شاداب نگه داشتن محیط دانشگاهها و برخی گشایشهای سیاسی، چرخیدن چرخ معیشتی مردم و... اما هنوز چنان که باید و شاید نتیجه موثری دیده نشده و در حد حرف و حدیث و شعار باقی مانده است! امروز و در سال 97، جیب و سفره مردم نسبت به سال 92 که آقای روحانی به منصب ریاست جمهوری رسید، به مراتب کوچکتر شده است.
مسئله این است که گشایشی در اغلب مشکلات مردم به وجود نیامده است؛ نه در بخش اقتصادی، نه آموزشی نه در بخش فرهنگی و نارساییهای اجتماعی و... به هر حال این مسائل در کارنامه آقای روحانی ثبت خواهد شد.
سانسور زنجیرهای خبر پولشویی مشترک مدعیان اصلاحات و توتال
روزنامههای مدعی اصلاحطلبی و اعتدال که طی چند ماه گذشته ژست مبارزه با پولشویی گرفته بودند، خبر محکومیت شرکت توتال به پرداخت 500 میلیون یورو به خاطر دادن رشوه به برخی مدیران نفتی دولت اصلاحات را سانسور کردند.
دادگاه فرانسه روز جمعه شرکت توتال را به جرم پرداخت رشوه از قراردادهای گاز با ایران در سال 1997 به پرداخت 500 هزار یورو محکوم کرد. توتال متهم است برای عقد قرارداد دو میلیارد دلاری، 30 میلیون دلار رشوه به طرف ایرانی داده است. در آن زمان، مهدی هاشمی مدیر شرکتهای پیمانکار شرکت ملی نفت بود.
روزنامههای ایران و اعتماد و آرمان و آفتاب یزد و شرق و ابتکار و اطلاعات و هفت صبح و همشهری و جمهوری اسلامی و سازندگی دیروز ترجیح دادند از کنار خبر مهم محکومیت توتال به خاطر پرداخت رشوه (که مصداق بارز پولشویی است) با سکوت بگذرند. سایتها و خبرگزاریهای همسو با این طیف نظیر ایرنا و ایسنا و خبرآنلاین و عصر ایران و انتخاب و آفتاب و ... نیز به همین نحو ترجیح دادند یا اصلا خبر را منتشر نکنند و یا لابهلای انبوه خبرها گم و گور کنند؛ و این درحالی است که مدعیان مبارزه با پولشویی باید پیگیر زوایای تاریک این پرونده مهم باشند.
سؤال مهم از طیف مذکور این است که چرا تحلیلهای باسمهای خود (اتهام محض و خلاف واقع) در سیاهنمایی علیه نظام به بهانه پولشویی را تبدیل به «خبر القایی» میکنند اما اخبار واقعی درباره فساد واقعی طیف متبوع خویش را درز میگیرند؟!
خروج نیروهای آمریکا از سوریه ضربه سخت به اسرائیل است
وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی گفت این رژیم از تصمیم آمریکا برای خروج نیروهایش از سوریه غافلگیر شده است.
ییسرائل کاتز، وزیر اطلاعات و همحزبی نتانیاهو، در مصاحبه با تلویزیون واینت گفت: «موضع پرزیدنت ترامپ این بود که آمریکا زمانی نیروهایش را از سوریه خارج میکند که ابتدا ایران از سوریه بیرون رفته باشد، اما او تصمیمش را تغییر داده است. این تصمیم، بیشتر مقامات اسرائیل را غافلگیر کرد.
کاتز افزود: برای ما بهتر میبود اگر وجود نظامیان آمریکایی همچنان حائلی میان سوریه با عراق ایجاد میکرد تا مانع از پیوستن زمینی شیعی (از ایران به عراق و سپس به سوریه و لبنان) شود اما در همین حال اسرائیل نمیتواند به آمریکا بگوید که نظامیانش را وارد کدام قلمرو کند.
به گزارش رادیو فردا مجموعهای از واکنش کارشناسان نظامی اسرائیل و مقامات رسانههای این رژیم نشان میدهد اسرائیل با غافلگیر شدن از تصمیم دونالد ترامپ، خروج نیروهای آمریکایی را به سود ایران و بشار اسد میداند.
وبسایت والانیوز، نزدیک به دولت نتانیاهو، روز پنجشنبه نوشت این تصمیم، گشایش جاده تهران - بیروت است و به قاسم سلیمانی، فرمانده شاخه قدس سپاه پاسداران ایران، امکان میدهد سوار بر خودرو از راه زمینی به ضاحیه
(منطقه شیعهنشین جنوب بیروت و مقر اصلی حزبالله) برسد.
به نوشته والا، خروج نیروهای آمریکایی از سوریه، «یک ضربه سخت» برای مرز شمالی اسرائیل است.
روزنامه جروزالم پست نیز به نقل از سنگ ساگنیک، کارشناس مرکز مطالعات دایان نوشت: «ابهام در سیاست خارجی آمریکا برای تمامی همپیمانان این کشور در خاورمیانه خطرناک است. خروج موثرترین متحد اسرائیل از سوریه درحالی که هنوز کار زیادی در آنجا باقی است، به آشفتگی میانجامد.»
سث فرنتزمن، گزارشگر جروزالم پست نیز که با کردهای منطقه در ارتباط است، پنجشنبه نوشت، تصمیم آمریکا دست این کشور را در برابر ایران تضعیف میکند و شرق سوریه را به کام هرجومرج میبرد.
سرچشمه افزایش نقدینگی بودجه خود دولت است
یک کارشناس اقتصادی تصریح کرد سرچشمه افزایش نقدینگی، بودجه دولت است.
آقای روحانی اخیرا ضمن اظهاراتی سعی کرده بود اختصاص 45 هزار میلیارد تومان به مسکن مهر در دولت قبل از خود را ریشه نقدینگی عنوان کند و این در حالی است که نقدینگی در دولت وی از 470 هزار میلیارد به 1693 هزار میلیارد تومان در مهرماه گذشته رسید.
علیاکبر نیکو اقبال اقتصاددان و استاد دانشگاه در گفتوگو با روزنامه آرمان درباره ریشه افزایش نقدینگی گفت: سرچشمه افزایش نقدینگی و پایه پولی، بودجه دولت است. زمانی که هزینههای بودجهای به طرقی افزایش یافته یا منابع آن به دلایلی کاهش پیدا میکند، کسری بودجه بروز میکند. این کسری بودجه معمولا از طریق برداشت دولت از منابع بانک مرکزی جبران میشود طی سالهای گذشته متوسط افزایش نقدینگی بالای 22 درصد بوده است. اما با توجه به رشد اقتصادی پایین در سال جاری و سال آینده، همین میزان رشد نقدینگی نیز به دلیل ایجاد تقاضا و قدرت خرید کاذب میان خانوارها، موسسات و شرکتها و...، باعث تورم نیز خواهد بود.
وی میافزاید: هماکنون نیز برخی اقتصاددانان، تورم فعلی را تا 70 درصد برآورد میکنند اما از آنجا که ایران دچار تحریم بوده و منابع درآمدی ما از محل فروش نفت نیز به شدت کاهش یافته و دولت درصدد است بخشی از این کسریها را از طریق درآمدهای مالیاتی تامین کند که این امر در دوران رکود، مشکل ایجاد خواهد کرد؛ چرا که دولت در حقیقت باید در این دوران مالیاتها را کاهش دهد تا واحدهای تولیدی و بازرگانی به سود رسیده و موجب رونق اقتصادی و افزایش سرمایهگذاری شوند. اما در مقابل در جایی که موسسات سوددهی خوبی ندارند و در مقایسه با گذشته ضرر هم میدهند، دولت میخواهد مخارج خود را از طریق مالیاتها جبران کند که این امر روی تولید فشار آورده و رکود را بیشتر میکند. دولت میتواند براساس پیشنهادهای علم اقتصاد، از طریق ارائه سوبسید و حمایتهای مختلف دولتی از تولیدات، فشار مخارج خود را از روی تولید بردارد.
وی درباره سقف مجاز نقدینگی در اقتصاد گفت: براساس قوانین علم اقتصاد، نقدینگی دو تا سه درصد بالاتر از میزان رشد اقتصادی مجاز است. مثلا اگر رشد اقتصادی سه یا چهار درصد باشد، نقدینگی اجازه دارد شش یا هفت درصد باشد. اما حالا که رشد اقتصادی منفی است و برای سال آینده نیز تا منفی سه درصد نیز پیشبینی شده، رشد نقدینگی در حقیقت باید صفر باشد. حالا اگر این رقم نیست و شده است بالای 20 درصد، پیشبینی اقتصاددانان مبنی بر رشد تورم تا 80 درصد در سال آینده میتواند درست باشد. این انباشت نقدینگی در سالهای گذشته و عدم وجود عرضه تولیدی برای پاسخ به تقاضا، میتواند ما را با یک تورم سرسامآور روبهرو کند.
این کارشناس افزود: عجیب است که هیچ اقدام اساسی برای جلوگیری از این روند تورمی انجام نمیشود و گویی که اتفاق خاصی رخ نداده است. بخشی از این افزایش نقدینگی به عدم استقلال بانک مرکزی در تصمیمگیریها بازمیگردد. بانک مرکزی نباید از دولت در مجاز دانستن برداشت از منابع تبعیت کند. حتی طرحی که برای استقلال بانک مرکزی به مجلس فرستاده شد نیز آنچنان که باید اثر قوی و محکمی نخواهد داشت و بانک مرکزی همچنان مشغول تامین مالی خواستههای بودجهای دولتها خواهد بود.
تلویزیون اسرائیل: تصمیم ترامپ از ترس تحقیر بیشتر توسط ایران بود
تلویزیون اسرائیل میگوید دستور خروج نیروهای آمریکایی از سوریه به خاطر ترس از عملیات انتقامجویانه ایران و تحقیر هرچه بیشتر آمریکا بوده است.
به گزارش گویانیوز، شبکه تلویزیون ملی اسرائیل ادعا کرد یکی از علل تصمیم پرزیدنت ترامپ برای بیرون بردن نیروهای آمریکایی از سوریه، این نگرانی بوده که سپاه پاسداران و فرماندهی سپاه قدس، یک رشته عملیات علیه سربازان آمریکایی تدارک میبینند.
این شبکه گفت: بخشی از این عملیات تعرضی و انتقامجویانه، علیه حضور سربازان آمریکایی در عراق تدارک دیده شده بود.
در ادامه خبر ادعا شده «فرماندهان سپاه پاسداران قصد داشتند با انجام یک رشته عملیات علیه سربازان آمریکایی و کشتن شماری از آنان، موجب تحقیر هرچه بیشتر ایالات متحده گردند.»
دو سوم بودجه کشور به سمت شرکت های دولتی سرازیر می شود که تقریبا هیچ نظارتی بر آنها نیست و اصلا معلوم نیست که با این بودجه چه میشود؟
جهان نیوز در یادداشتی نوشت: اگر خاطرتان باشد در پایان هر سال بحثهایی مفصل در شبکههای اجتماعی در مورد بودجه جدول موسوم به 17 (کمک به موسسات فرهنگی و اشخاص حقوقی غیردولتی) صورت میگیرد. کاری به اینکه این مجموعه ها مستحق دریافت چنین بودجههایی هستند یا نه، و اینکه چه میکنند یا اصولا چند درصد بودجهشان محقق میشود ندارم اما حتما مستحضر هستید که طی چند سال اخیر بحثهای زیادی و تمرکز وسیعی از سوی رسانهها بر روی تکتک ردیفهای این جدول شده است.
دوسوم بودجه کشور به سمت شرکتهای دولتی سرازیر میشود که تقریبا هیچ نظارتی بر آنها نیست و اصلا معلوم نیست که با این بودجه چه میشود؟ چه کار میکنند؟ کجا خرج میشود؟ مدیران این شرکتها چقدر میگیرند؟ و... این شرکتها حتی حاضر نیستند به مردم یا نمایندگان مردم در مجلس توضیح دهند که با این بودجهها چکار میکنند؟
مجموع بودجه جدول 17 کمتر از 300 میلیارد تومان است اما بودجه شرکتهای دولتی بیش از «800 هزار میلیارد تومان» است. کاری که رسانه با ما میکند همین است. از صبح تا شب جدول 17 را در چشم ما میکند و ما هم خیال میکنیم که به ریشه رسیدهایم اما کسی از بخش اعظم بودجه حرفی به میان نمیآورد. بودجه جدول 17 خیلی کمتر از یک هزارم بودجه شرکتهای دولتی است اما میزان پرداخت رسانه به جدول 17 خیلی بیش از هزار برابر مقداری است که به بودجه شرکتهای دولتی میپردازد.
در این شگرد مخاطبان جملگی مشغول میشوند تا کسی از آن 800 هزار میلیارد تومان سؤالی نپرسد. مخاطب فکر میکند که آگاه شده در حالی که قربانی چشمبندی شده است.
یک تکنیک متداول رسانهها در عملیات روانی «برجسته سازی» است یعنی همین مثال بالا، یک موضوع کماهمیت را آنچنان برجسته میکنند تا مخاطب موضوع اصلی را فراموش کند.
برجسته کردن ماجرای کنسرتها و دیوارکشی و کمرنگ کردن مسائل اقتصادی در انتخابات 96، انتقاد تند فلان نماینده از رئیسجمهور یا وزیر خارجه، و... از جمله حاشیههایی هستند که بر متن غلبه کردهاند.
بنابر برخی آمارها و گزارشهای دیگر، کل بودجه نهادها و مؤسسات فرهنگی، حداکثر 3 درصد کل بودجه میباشد و این در حالی است که بودجه دستگاههای دولتی بالای 65 درصد کل بودجه میباشد.
آیتی: هیچ یک از وعدههای روحانی عملی نشد
عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم میگوید حلقه نزدیک به روحانی، وزن سیاسی ندارد و مشاورههای غلط به روحانی میدهد.
مهدی آیتی در گفتوگو با روزنامه آرمان و درباره رفتار برخی دولتمردان برای ایجاد فاصله میان رئيسجمهور و اصلاحطلبان گفت: بله! متاسفانه این تلاشها وجود دارد به عنوان نمونه اخیرا آقای واعظی رئیس دفتر رئیسجمهوری گفتهاند «آقای روحانی تغییری نکرده و از ابتدا خط و ربطش همانی که بوده، مانده است. از سویی دولت و آقای روحانی و دفتر ایشان ارتباط خوبی با اصلاحطلبان دارند مگر با برخی از اصلاحطلبانی که نظرات تندی علیه دولت دارند!» درباره اینگونه اظهارات باید اذعان کرد که طرح برخی سخنان بدون حاشیه نبوده است. برخیها هرگاه سخنی را در رسانهها منتشر کردهاند، آن مطلب در جامعه و در بین جناحهای سیاسی، تنش ایجاد کرده است. علت این تنشآفرینیها این است که این افراد در زمره سیاستمداران شناخته شده در کشور نبودهاند. سوابق و جایگاه آنها نشان میدهد که هیچگاه به عنوان چهرههای سیاسی درجه یک یا وزنههای سیاسی در جناحها که فعالیت و یا مبارزهای داشته باشند، نبوده و نیستند.
وی افزود: این بار اولی نیست که چنین سخنانی مطرح میشود و شائبهای ایجاد میکند که هدف از این سخنان نشانه گرفتن اصلاحطلبان است. پیش از این نیز برخی از اطرافیان رئیسجمهور، روحانی را وامدار هیچ گروهی از جمله اصلاحطلبان ندانستهاند! این در حالی است که همه بدون استثنا میدانند که اگر حمایتهای بیدریغ جبهه اصلاحات و افرادی چون رئیس دولت اصلاحات، ناطق نوری، آیتا... سیدحسن خمینی و ایثار و گذشت آقای عارف و مجموعه عوامل دیگری نبود و برخی تصمیمات دست به دست هم نمیداد، در همان سال 92 و براساس افکارسنجی و نتایج نظرسنجیهای مختلف صورت گرفته، آقای روحانی بیش از 5 درصد هم رأی نداشت، اما اکنون آقای واعظی میگوید دکتر حسن روحانی وامدار جریانی نبوده و رأی کسب شده را خودش آورده است! یا میگویند اساسا آقای روحانی ستاد انتخاباتی نداشت و شخص آقای روحانی و اعتبار سیاسی و اجتماعی ایشان باعث رأیآوری و به ریاستجمهوری رسیدن او منتهی شد!
آیتی همچنین گفته است: رئیسجمهور امروز نیاز به چشمانی باز و گوشهایی شنوا دارد تا مشکلات مردم را بدون واسطه ببیند و بشنود. اگر رئیسجمهور در چارچوب خاصی قرار گیرد و ایزوله شود و بدین وسیله ارتباطش با بدنه جامعه و حامیان خود قطع شود، آن مقام دیگر درک درستی از مشکلات و دردهای جامعه نخواهد داشت. امروز آقای روحانی با این افکار افرادی که به عنوان مشاوره به او راهکار میدهند، اطلاع و احساس درستی از فضاهای اقتصادی، مشکلات جامعه، فقر، مشکلات سیاسی، فشارهای روحی و روانی مردم و غیره ندارند که دلیلش هم حضور و اظهارات به عبارتی القاهای برخی مشاوران و حلقه نزدیک به رئیسجمهور است که با مشورتهای خاص خودشان در جایگاه یک فرد مطلع و آگاه دکتر روحانی را از واقعیات جامعه دور نگه داشتهاند. آقای روحانی باید مقداری از این حلقه دور شده و خود را از چارچوب چنین مشاورانی خارج کند باید به جای آن افرادی صادق، دلسوز، خیرخواه و آگاه به مسائل و مشکلات جامعه را در اطراف خود به عنوان دستیار و مشاور به کار گیرد تا این افراد دلسوز، مستمر و روزانه از اوضاع کشور به ایشان گزارش صحیح و درست بدهند.
چرا باید آقای روحانی قولهایی به مردم بدهد اما هیچکدام عملی نشود؟ بارها درباره مسائل مختلف سخن گفته شده، از کنترل بازار ارز گرفته تا زنده بودن و شاداب نگه داشتن محیط دانشگاهها و برخی گشایشهای سیاسی، چرخیدن چرخ معیشتی مردم و... اما هنوز چنان که باید و شاید نتیجه موثری دیده نشده و در حد حرف و حدیث و شعار باقی مانده است! امروز و در سال 97، جیب و سفره مردم نسبت به سال 92 که آقای روحانی به منصب ریاست جمهوری رسید، به مراتب کوچکتر شده است.
مسئله این است که گشایشی در اغلب مشکلات مردم به وجود نیامده است؛ نه در بخش اقتصادی، نه آموزشی نه در بخش فرهنگی و نارساییهای اجتماعی و... به هر حال این مسائل در کارنامه آقای روحانی ثبت خواهد شد.
سانسور زنجیرهای خبر پولشویی مشترک مدعیان اصلاحات و توتال
روزنامههای مدعی اصلاحطلبی و اعتدال که طی چند ماه گذشته ژست مبارزه با پولشویی گرفته بودند، خبر محکومیت شرکت توتال به پرداخت 500 میلیون یورو به خاطر دادن رشوه به برخی مدیران نفتی دولت اصلاحات را سانسور کردند.
دادگاه فرانسه روز جمعه شرکت توتال را به جرم پرداخت رشوه از قراردادهای گاز با ایران در سال 1997 به پرداخت 500 هزار یورو محکوم کرد. توتال متهم است برای عقد قرارداد دو میلیارد دلاری، 30 میلیون دلار رشوه به طرف ایرانی داده است. در آن زمان، مهدی هاشمی مدیر شرکتهای پیمانکار شرکت ملی نفت بود.
روزنامههای ایران و اعتماد و آرمان و آفتاب یزد و شرق و ابتکار و اطلاعات و هفت صبح و همشهری و جمهوری اسلامی و سازندگی دیروز ترجیح دادند از کنار خبر مهم محکومیت توتال به خاطر پرداخت رشوه (که مصداق بارز پولشویی است) با سکوت بگذرند. سایتها و خبرگزاریهای همسو با این طیف نظیر ایرنا و ایسنا و خبرآنلاین و عصر ایران و انتخاب و آفتاب و ... نیز به همین نحو ترجیح دادند یا اصلا خبر را منتشر نکنند و یا لابهلای انبوه خبرها گم و گور کنند؛ و این درحالی است که مدعیان مبارزه با پولشویی باید پیگیر زوایای تاریک این پرونده مهم باشند.
سؤال مهم از طیف مذکور این است که چرا تحلیلهای باسمهای خود (اتهام محض و خلاف واقع) در سیاهنمایی علیه نظام به بهانه پولشویی را تبدیل به «خبر القایی» میکنند اما اخبار واقعی درباره فساد واقعی طیف متبوع خویش را درز میگیرند؟!
خروج نیروهای آمریکا از سوریه ضربه سخت به اسرائیل است
وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی گفت این رژیم از تصمیم آمریکا برای خروج نیروهایش از سوریه غافلگیر شده است.
ییسرائل کاتز، وزیر اطلاعات و همحزبی نتانیاهو، در مصاحبه با تلویزیون واینت گفت: «موضع پرزیدنت ترامپ این بود که آمریکا زمانی نیروهایش را از سوریه خارج میکند که ابتدا ایران از سوریه بیرون رفته باشد، اما او تصمیمش را تغییر داده است. این تصمیم، بیشتر مقامات اسرائیل را غافلگیر کرد.
کاتز افزود: برای ما بهتر میبود اگر وجود نظامیان آمریکایی همچنان حائلی میان سوریه با عراق ایجاد میکرد تا مانع از پیوستن زمینی شیعی (از ایران به عراق و سپس به سوریه و لبنان) شود اما در همین حال اسرائیل نمیتواند به آمریکا بگوید که نظامیانش را وارد کدام قلمرو کند.
به گزارش رادیو فردا مجموعهای از واکنش کارشناسان نظامی اسرائیل و مقامات رسانههای این رژیم نشان میدهد اسرائیل با غافلگیر شدن از تصمیم دونالد ترامپ، خروج نیروهای آمریکایی را به سود ایران و بشار اسد میداند.
وبسایت والانیوز، نزدیک به دولت نتانیاهو، روز پنجشنبه نوشت این تصمیم، گشایش جاده تهران - بیروت است و به قاسم سلیمانی، فرمانده شاخه قدس سپاه پاسداران ایران، امکان میدهد سوار بر خودرو از راه زمینی به ضاحیه
(منطقه شیعهنشین جنوب بیروت و مقر اصلی حزبالله) برسد.
به نوشته والا، خروج نیروهای آمریکایی از سوریه، «یک ضربه سخت» برای مرز شمالی اسرائیل است.
روزنامه جروزالم پست نیز به نقل از سنگ ساگنیک، کارشناس مرکز مطالعات دایان نوشت: «ابهام در سیاست خارجی آمریکا برای تمامی همپیمانان این کشور در خاورمیانه خطرناک است. خروج موثرترین متحد اسرائیل از سوریه درحالی که هنوز کار زیادی در آنجا باقی است، به آشفتگی میانجامد.»
سث فرنتزمن، گزارشگر جروزالم پست نیز که با کردهای منطقه در ارتباط است، پنجشنبه نوشت، تصمیم آمریکا دست این کشور را در برابر ایران تضعیف میکند و شرق سوریه را به کام هرجومرج میبرد.
سرچشمه افزایش نقدینگی بودجه خود دولت است
یک کارشناس اقتصادی تصریح کرد سرچشمه افزایش نقدینگی، بودجه دولت است.
آقای روحانی اخیرا ضمن اظهاراتی سعی کرده بود اختصاص 45 هزار میلیارد تومان به مسکن مهر در دولت قبل از خود را ریشه نقدینگی عنوان کند و این در حالی است که نقدینگی در دولت وی از 470 هزار میلیارد به 1693 هزار میلیارد تومان در مهرماه گذشته رسید.
علیاکبر نیکو اقبال اقتصاددان و استاد دانشگاه در گفتوگو با روزنامه آرمان درباره ریشه افزایش نقدینگی گفت: سرچشمه افزایش نقدینگی و پایه پولی، بودجه دولت است. زمانی که هزینههای بودجهای به طرقی افزایش یافته یا منابع آن به دلایلی کاهش پیدا میکند، کسری بودجه بروز میکند. این کسری بودجه معمولا از طریق برداشت دولت از منابع بانک مرکزی جبران میشود طی سالهای گذشته متوسط افزایش نقدینگی بالای 22 درصد بوده است. اما با توجه به رشد اقتصادی پایین در سال جاری و سال آینده، همین میزان رشد نقدینگی نیز به دلیل ایجاد تقاضا و قدرت خرید کاذب میان خانوارها، موسسات و شرکتها و...، باعث تورم نیز خواهد بود.
وی میافزاید: هماکنون نیز برخی اقتصاددانان، تورم فعلی را تا 70 درصد برآورد میکنند اما از آنجا که ایران دچار تحریم بوده و منابع درآمدی ما از محل فروش نفت نیز به شدت کاهش یافته و دولت درصدد است بخشی از این کسریها را از طریق درآمدهای مالیاتی تامین کند که این امر در دوران رکود، مشکل ایجاد خواهد کرد؛ چرا که دولت در حقیقت باید در این دوران مالیاتها را کاهش دهد تا واحدهای تولیدی و بازرگانی به سود رسیده و موجب رونق اقتصادی و افزایش سرمایهگذاری شوند. اما در مقابل در جایی که موسسات سوددهی خوبی ندارند و در مقایسه با گذشته ضرر هم میدهند، دولت میخواهد مخارج خود را از طریق مالیاتها جبران کند که این امر روی تولید فشار آورده و رکود را بیشتر میکند. دولت میتواند براساس پیشنهادهای علم اقتصاد، از طریق ارائه سوبسید و حمایتهای مختلف دولتی از تولیدات، فشار مخارج خود را از روی تولید بردارد.
وی درباره سقف مجاز نقدینگی در اقتصاد گفت: براساس قوانین علم اقتصاد، نقدینگی دو تا سه درصد بالاتر از میزان رشد اقتصادی مجاز است. مثلا اگر رشد اقتصادی سه یا چهار درصد باشد، نقدینگی اجازه دارد شش یا هفت درصد باشد. اما حالا که رشد اقتصادی منفی است و برای سال آینده نیز تا منفی سه درصد نیز پیشبینی شده، رشد نقدینگی در حقیقت باید صفر باشد. حالا اگر این رقم نیست و شده است بالای 20 درصد، پیشبینی اقتصاددانان مبنی بر رشد تورم تا 80 درصد در سال آینده میتواند درست باشد. این انباشت نقدینگی در سالهای گذشته و عدم وجود عرضه تولیدی برای پاسخ به تقاضا، میتواند ما را با یک تورم سرسامآور روبهرو کند.
این کارشناس افزود: عجیب است که هیچ اقدام اساسی برای جلوگیری از این روند تورمی انجام نمیشود و گویی که اتفاق خاصی رخ نداده است. بخشی از این افزایش نقدینگی به عدم استقلال بانک مرکزی در تصمیمگیریها بازمیگردد. بانک مرکزی نباید از دولت در مجاز دانستن برداشت از منابع تبعیت کند. حتی طرحی که برای استقلال بانک مرکزی به مجلس فرستاده شد نیز آنچنان که باید اثر قوی و محکمی نخواهد داشت و بانک مرکزی همچنان مشغول تامین مالی خواستههای بودجهای دولتها خواهد بود.
تلویزیون اسرائیل: تصمیم ترامپ از ترس تحقیر بیشتر توسط ایران بود
تلویزیون اسرائیل میگوید دستور خروج نیروهای آمریکایی از سوریه به خاطر ترس از عملیات انتقامجویانه ایران و تحقیر هرچه بیشتر آمریکا بوده است.
به گزارش گویانیوز، شبکه تلویزیون ملی اسرائیل ادعا کرد یکی از علل تصمیم پرزیدنت ترامپ برای بیرون بردن نیروهای آمریکایی از سوریه، این نگرانی بوده که سپاه پاسداران و فرماندهی سپاه قدس، یک رشته عملیات علیه سربازان آمریکایی تدارک میبینند.
این شبکه گفت: بخشی از این عملیات تعرضی و انتقامجویانه، علیه حضور سربازان آمریکایی در عراق تدارک دیده شده بود.
در ادامه خبر ادعا شده «فرماندهان سپاه پاسداران قصد داشتند با انجام یک رشته عملیات علیه سربازان آمریکایی و کشتن شماری از آنان، موجب تحقیر هرچه بیشتر ایالات متحده گردند.»