اشتغالزایی و سودآوری در صنایع دستی را جدی بگیریم - بخش پایانی
صنایع دستی، هنری زیبا، ساده و بیتکلف امـا مغفـول مـانده!
فریده شریفی
هنر از همان زمان بدو خلقت با انسان متولد شد و در وجود او متجلی گشت، انسانهای اولیه هنرخویش را با کشیدن نقاشی، خطوط بر در و دیوار غارها و یا ساختن ابزارها و وسایل زندگی به اثبات رساندند و نشان دادند که بیقراریهای روح و روان با هنر و هنرمندی آرامش میگیرد و میتوانند لحظات خاطرهانگیز و به یادماندنی برای خود و نسلهای آینده به جای گذارند.
نقش و اهمیت صنایع دستی به عنوان هنری مقدس، صنعتی مستقل، بومی و اصیل با جنبههای قوی بر همگان آشکار است اما مهمترین ويژگی صنایع دستی که اهمیت صدچندان آن را مشخص میسازد سادگی، کمهزینه بودن قابل دسترس بودن و عدم پیچیدگی آن است، صنایع دستی نیاز به تکنولوژی و فناوری پیچیده ندارد، بر پایه توانمندیها و هنر متخصصان و هنرمندان استوار است و با توجه به فرهنگ غنی ایران میتواند از تنوع، جذابیت و کیفیت بالایی برخوردار باشد به همین دلیل است که در دانشگاه رشتهای به نام رشته صنایع دستی ایجاد کردهاند که هدف آن تربیت هنرمندان و متخصصان ایرانی است تا بتوانند فرهنگ غنی و پیشرفته کشورمان را به دیگر کشورها منتقل کنند. رشته صنایع دستی آموزش علمی و مقدماتی اموری است که منجر به خلاقیتها و انجام کارهای جذاب در این صنعت میشود. صنعتی که در هر خانه ایرانی اثری ماندگار از خود به جای گذاشته است.
امروزه هنر دستان هنرمندان و صنعتگران ایرانی که در چوب، سنگ، شیشه، پارچه، گچ، نقره، ورشو و... شکل میگیرد و به بازار عرضه میشود در داخل و خارج کشور طرفداران بسیاری دارد این هنر ملی به واسطه ذوق سرشار و اندیشه خلاق هنرمندان ایرانی از کیفیت منحصر به فردی برخوردار است اما متأسفانه در سالهای اخیر به دلیل عدم حمایت مالی و فکری مورد غفلت قرار گرفته و از دوران رونق و شکوفایی خود دور شده است.
حمایت از قدیمیترین صنایع دستی ایرانیان
گیوهبافی یا گیوهدوزی از جمله قدیمیترین صنایع دستی ایرانیان است و طبق اسناد تاریخی به دست آمده پیشینه این صنعت به 1000 سال قبل باز میگردد.
گیوه، پاافزاری است که دهها ویژگی و خاصیت دارد، چپ و راست ندارد و از نظر طبی کاملا تایید شده و برای افرادی که مبتلا به دیسک کمر، زانودرد و دیابت هستند توصیه شده است، متناسب با آب و هوای ایرانی طراحی شده و سبک و قابل شستو شو است و دوام آن به حدی است که در صورت دور انداختن هم آثار پارگی یا کهنگی در آن دیده نمیشود چرا که هنرمند گیوهدوز تاروپود آن را طوری محکم نموده که تا سالها مورد استفاده قرار گیرد و پارگی و فرسودگی در آن اثر نکند.
یک خانم خانهدار اهل کرمانشاه که به بافتن گیوه در خانه مشغول است در این باره میگوید: «کار گیوه بافتن را از مادرم آموختم و اکنون با گرفتن سفارش به گیوهبافی مشغول هستم و تعدادی از افراد فامیل و دوستانم را نیز به این کار تشویق نمودهام که آنان نیز به این صنعت زیبا و قدیمی مشغول هستند و علاوه بر اشتغالزایی و کسب درآمد به هنر زیبای نیاکان خود ادامه میدهند.»
وی اضافه میکند: «گیوهبافی هنری زیبا، قدیمی و در عین حال ساده و بدون پیچیدگی است، یادگیری هنر گیوهبافی کار سختی نیست، نیازمند دستگاهی نیست، تنها نیازمند نخ و سوزن است و پیشتر فقط به بافتن رنگ سفید آن اقدام میکردیم اما این روزها متناسب با سلیقه افراد به ویژه جوانان از رنگهای مختلف و غالبا شاد برای بافتن گیوهها استفاده میکنیم و به طور متوسط بین 600 تا یک میلیون درآمد ماهیانه دارم.»
صنعت گیوهبافی از جمله صنایع دستی است که در اکثر روستاها و شهرستانهای غربی ایران رواج دارد و به فراموشی سپرده نشده است، آب و هوای شهرستانهای مختلف پاافزاری را میطلبد که سبک، مقاوم، خنک و در عین حال ارزان باشد و روستائیان قادر به تولید آن باشند.
یکی از شهروندان پاوه در این باره میگوید: «گیوه پایافزار سنتی ما ایرانیان است که رویه آن از نخ پنبه بافته شده و با چرم به تخت پارچهای یا لاستیگی دوخته میشود و به لحاظ اینکه سبک و مقاوم است پاپوش اکثر اهالی کردستان است.»
وی اضافه میکند: «بسیاری از روستائیان به غیر از فعالیتهای کشاورزی و دامپروری به بافت گیوه هم مشغول هستند، زیرا این صنعت هنری کهن در کردستان است و غالبا از پدر و اجداد خود این هنر زیبا را آموختهاند.»
یک هنرمند گیوهدوز ساکن شهر پاوه در این باره میگوید: «ورود انواع و اقسام کالاهای بیکیفیت خارجی سبب بیرونقی بازار صنایع دستی به ویژه صنعت زیبا و قدیمی گیوهدوزی شده و مغازههای ما پر شده از گیوههایی که در انتظار فروش هستند.»
وی که سابقهای طولانی در صنعت گیوهدوزی دارد میگوید این هنر را از پدرش و اجدادش آموخته و بدون هیچ چشمداشتی به مزایای اقتصادی به کار خود ادامه میدهد چه گیوههایش به فروش برسد و چه در مغازه خاک بخورند.
این هنرمند تبلیغات فراوان درباره کالاهای خارجی به خصوص در شبکههای اجتماعی و دیگر رسانهها راعامل عدم استقبال مردم به هنرهای دستی و کالاهای ارزشمند ایرانی میداند و اضافه میکند: «باید مسئولان و برنامهریزان فرهنگی و اقتصادی از شبکههای مختلف اجتماعی، صدا و سیما و رسانههای گروهی نگاه مردم را به صنایع دستی تغییر دهند و آنان را به سمت خرید کالاهای صددرصد ایرانی تشویق نمایند.»
برای بافتن گیوه تقریبا دو روز زمان نیاز است و هر بافنده در ماه میتواند 15 جفت گیوه ببافد. مرغوبیت این کالا به دلیل هزینه مواد اولیه آن است، قیمت هر جفت گیوه در داخل کشور بین 150 تا 200 هزار تومان است که اگر آن را به عراق یا ترکیه صادر کنیم بین 300 تا 350 هزار تومان به فروش میرسد و همین مسئله نشاندهنده ارزآوری و مزیت اقتصادی این صنعت باارزش دستی است.
«پویا محمودیان» معاون صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در اینباره میگوید: «زیراندازها از جمله گلیم و نمد، گیوه، ظروف شیشهای و سفالی، سرامیک، محصولات چوبی، سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی و... از مهمترین اقلام صادراتی صنایع دستی کشور هستند و استانها بسته به قدرت تولیداتشان نقشهای مختلفی را در صادرات بازی میکنند.»
وی اضافه میکند: «کشورهای اتحادیه اروپا و حاشیه خلیج فارس از بازارهایی بودند که از دیرباز صادرات صنایع دستی ایران به آنها انجام میشد اما در برخی از سالها بازارهای خود را از دست دادیم و دوباره تلاش کردیم در رقابتی درست با رقبا، جایگاه خودمان را در بازارها پیدا کرده و ضریب نفوذمان را بیشتر کنیم.»
راهاندازی
بازارهای عرضه صنایع دستی
کارشناسان اقتصادی بازاریابی و فروش صنایع دستی را یکی از عوامل مهم عرضه، شناخت، تبلیغ و استقبال مردم از هنرهای دستی میدانند و معتقدند در بحث تبلیغات و بازاریابی باید تلاش بیشتری صورت گیرد تا محصولات و تولیدات صنایع دستی و هنرهای سنتی به مردم داخل کشور و همچنین گردشگران خارجی معرفی شود و این مسئله باعث فروش و رونق این بخش مهم اقتصادی شود.
به گفته این کارشناسان راهاندازی بازارهای عرضه صنایع دستی، نمایشگاهها و تعاونیهای صنایع دستی میتواند زمینه ساز ایجاد و حفظ اشتغال و درآمد پایدار شود و صنعت پرسود و درآمدزای صنایع دستی را که متاسفانه مغفول مانده، دگرگون و متحول سازد.
یک خانم خانهدار در این زمینه میگوید: «من به اتفاق دوستانم هرگاه که بازارچه صنایع خانگی و صنایع دستی در پارکها، فرهنگسراها یا میادین شهر میگذارند میرویم تا از نزدیک با محصولات و صنایع دستی کشورمان آشنا و کالاهایی را هم خریداری نماییم اما متاسفانه بیشتر مواقع یا دست خالی بازمیگردیم یا اقلام خوراکی خریداری میکنیم. چرا که بیشتر این بازارچهها تبدیل به محلی برای فروش لباس، کیف، کفش و یا خوراکیها شدهاند و نمیتوانیم صنایع دستی مورد علاقه و دلخواه خود را تهیه کنیم.»
وی اضافه میکند: «البته چند غرفه هم همیشه به صنایع دستی و سوغاتیهای شهرستانها اختصاص دارد اما قیمت ها بسیار بالاست و آن انتظاری که ما خریداران از بازارچههای صنایع دستی داریم برآورده نمیشود. به طور مثال گلیم، فرش، کیف و کفش، گیوه، رومیزی، شال و روسری و دیگر محصولات صنایع دستی بسیار زیبا و روحافزاست اما به قیمتهای بالایی عرضه میشود که در توان مالی ما نیست.»
این خانم خانهدار همچنین میگوید: «همه ما میدانیم که ارزش محصولات خانگی و صنایع دستی کشورمان چقدر بالاست و معیار و ملاک مادی نمیتوان برای آنها در نظر گرفت چرا که یک هنرمند تجربه سالها هنر، تلاش و تخصص خود را در راه ساختن یک محصول و یک کالای دستساز میگذارد اما با توجه به وضعیت اقتصادی خانوادهها، خرید این صنایع امکانپذیر نیست!»
«دنیا علیزاده» دانشجوی رشته هنر در گفتوگو با گزارشگر کیهان در اینباره میگوید: «در گذشته مردم توجه زیادی به صنایع دستی داشتند و در خانههای ایرانیان این صنایع به وفور دیده میشد و فقط جنبه تزیینی و دکوری و نمایشی نداشت اما امروزه به دلیل شرایط نامناسب اقتصادی و پایین بودن توان اقتصادی خانوادهها خرید صنایع دستی از سبد کالای مردم خارج شده و فقط گاهی برای هدیه دادن یا سوغاتی خریداری میشود.»
وی اضافه میکند: «متاسفانه امروزه به هر مغازهای مراجعه میکنیم کالاهای بیکیفیت خارجی به ویژه محصولات چینی عرضه میشود و صنایع دستی زیبای کشورمان روی دست هنرمندان مانده است.»
این دانشجو همچنین میگوید: «با برنامهریزیهای مناسب، سیاستهای تشویقی، حمایت از هنرمندان، راهاندازی نمایشگاهها و بازارهای عرضه صنایع دستی میتوان هنر ناب ایران و ایرانی را به تمام جهان عرضه کرد و صنایع دستی متنوع و جذاب کشور را هم در داخل کشور و هم برای صادرات به خارج معرفی و عرضه کرد.»
وی خاطرنشان میکند: «بر کسی پوشیده نیست که هنر ایرانیان در جهان زبانزد و ارزشمند است و صنایع دستی ایران از فرش گرفته تا گلیم و صنایع بلوری، چوبی، فلزی، میناکاری، معرق و... همه و همه حرف اول را میزنند و حتی قابل رقابت با صنایع دستی دیگر کشورها نیستند و واقعا از همه آنها زیباتر و متنوعتر است.»
مصداق عینی اقتصاد مقاومتی
صنایع دستی و هنرهای سنتی ایران بخش ارزشمندی از میراث فرهنگی گذشتگان ماست و در شرایط فعلی که مسئله بیکاری و ایجاد اشتغال مهمترین دغدغه مسئولان و برنامهریزان اقتصادی و اجتماعی کشور به حساب میآید میتواند نقش موثری در پیشرفت و توسعه کشور به ویژه در پرتوی اقتصاد مقاومتی محسوب شود.
کارشناسان اقتصادی معتقدند صنایع دستی از جمله فعالیتهایی است که میتواند روی رشد صادرات غیرنفتی موثر واقع شود و زمینه اشتغالزایی فراوانی ایجاد کند و هم بستر مناسبی برای معرفی فرهنگ و هنر ایرانی باشد.
به گفته این کارشناسان از آنجا که صنایع دستی ایران از تنوع و کیفیت بالایی برخوردار است مورد توجه توریستهای خارجی قرار گرفته و همین مسئله میتواند زمینهای برای تبلیغات و معرفی بیشتر این کالاها و فروش آن به گردشگران شود که مسلما در تحقق اقتصاد مقاومتی و پیشرفت اقتصادی کشور تاثیر فراوان دارد.