نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
صنعت داروسازی کشور در خطر تعطیل تکلیف یکی دیگر از میوههای برجام مشخص شد!
سرویس سیاسی-
روزنامه شرق در یادداشتی به مشکلات دارویی مردم پرداخته و نوشت : در شهریور سال گذشته به مناسبت روز داروساز، در مطلبی با عنوان «حال ناخوش صنعت داروسازی» همراه بااشاره به وضعیت نابسامان این حیطه استراتژیک و حیاتی، به مصائب متعددی که در سالهای اخیر دامنگیر آن شده است،اشاره کردم؛ اینکه با ادامه این روند و بدون مداخله مسئولان و اصلاح تصمیمات افراد مؤثر در این زمینه، نتیجهای جز توقف تولید دارو در داخل کشور حاصل نخواهد شد. متأسفانه نهتنها مشکلات یادشده از قبیل وصولنشدن معوقات چندهزارمیلیاردی و قیمتگذاریهای دستوری و ایجاد رقابتهای ناسالم و خانمانبرانداز کاهش نیافتهاند، بلکه با توجه به شرایط بینالمللی پیشآمده و وابستگی بالای صنایع داخلی به وضعیت تأمین ارز، امکان ادامه کار در اکثر خطوط تولید شرکتهای داروسازی با شک و تردید مواجه شده است.
در ادامه این یادداشت آمده است : به واسطه موقعیت شغلی خویش شاهد قطع تولید برخی داروها در شرکتهای مختلف نیز بودهام. هماکنون علاوهبر مشکلات پیشآمده در قیمت تمامشده دارو به واسطه تغییر یکشبه و خلقالساعه نرخ ارز با تخصیصندادن بهموقع و صحیح ارز مورد نیاز صنعت دارو برای خرید مواد اولیه، کار سختتر از قبل شده است. هر روز معضلی جدید خودنمایی میکند.
نویسنده افزوده است : یک روز بانک مرکزی یورو ندارد، یک روز سیستم ثبت سفارش قطع است، روز دیگر کارشناس مدنظر با شرکت در کلاسهای آمادگی برخورد با سیستم جدید در سر کار حاضر نشده است یا سازمان مربوطه به دلیل انباشتهشدن کارها از صدور مجوز سر باز میزند و در نهایت هم بانک واسطه یا کارگزاری پیدا نمیشود که بتواند ارز مربوطه را به حساب اعلامشده واریز كند. ناگفته نماند در برخی از موارد نیز بالاخره این انتقال وجه انجام میشود، اما برایند این فرایندها و هزینههای مالی و انسانی جانبی آن، فراتر از حد انتظار است.
گفتنی است در نزدیک دو سال گذشته روزنامههای زنجیرهای بهبود و تسهیل دسترسی مردم به دارو را یکی از موفقیتهای برجام خوانده بودند موفقیتی که سراب بودن آن این روزها برای همگان حتی مدعیان اصلاحات عیان و در یک کلام تکلیف یکی دیگر از میوههای برجام مشخص شده است!
تحریف مخاطب اعتراض مردم برای توجیه جنایات آمریکا!
روزنامه زنجیرهای شرق در یادداشتی با عنوان «مردم آمریکا را نرنجانیم » آتش زدن پرچم آمریکا را توهین و رنجاندن مردم این کشور دانست!
در بخشی از این یادداشت آمده است : «اکنون نوبت بازي ماست تا با طرح ادعانامه عليه پيمانشکني آمريکا و مانور بر آن در سطحي وسيع، ساير کشورهاي مستقل و در رأس آنها اتحاديه اروپا، روسيه و چين را که خود زخمخورده از تکرويها و انحصارطلبيهاي آمريکا هستند، در يک جبهه قرار دهيم. شکي نيست که اگر از اين نيز فراتر رويم و افکار عمومي ملت آمريکا را نيز به سو و سود خود بسيج کنيم، کاري خواهد شد کارستان. در اين راستا، رنجاندن ملت آمريکا با بياحترامي به پرچم اين کشور که نماد استقلال اين کشور است و مردمان آن سرزمين، آن را بسي مقدس ميپندارند، تلاشهاي بينالمللي ما را در محکوميت دولت آمريکا تحت تأثير قرار خواهد داد.»
درباره این یادداشت نکاتی حائز اهمیت است که به اختصار به آن میپردازیم ، نخست آنکه آمریکا در نزدیک صد سال گذشته از هیچ جنایتی علیه مردم ایران دریغ نکرده است جنایاتی که نویسنده نیز به بخشهایی از آناشاره کرده ولی آتش زدن پرچم آمریکا را توهین به ملت آمریکا قلمداد نموده است، این در حالی است که پرچم آمریکا نماد دولت آن است و مردم ایران با مردم آمریکا مشکلی ندارند که اعتراض اصلی آنان به دولت ایالات متحده است و این اعتراض را با آتش زدن نماد رسمی دولت این کشور نشان میدهند.
جالب اینکه روزنامههای زنجیرهای سال گذشته زمانی که یک آشوبگر پرچم ایران را آتش زد او را بیگناه خوانده و به توجیه اقدام خائنانه او پرداختند و نوشتند پرچم نماد دولت و حاکمیت است نه ایران، عجیب اینکه برای مدعیان اصلاحات آتش زدن پرچم ایران از سوی یک به اصطلاح و ظاهر ایرانی ایرادی ندارد و آن را با لطایف الحیل توجیه و تفسیر میکنند ولی آتش زدن پرچم آمریکا از سوی یک ملت دیگر برای اعتراض به دولت ایالات متحده را برنمیتابند!
مدعیان اصلاحات تفاوت این دو حرکت را نمیدانند و یا خود را به نفهمیدن زدهاند، آتشزدن پرچم یک دولت و آن هم آمریکا از سوی مردم یک کشور دیگر توهین به هیچ ملتی نیست بلکه ابراز انزجار از جنایات آمریکا است ولی زمانی که شهروند یک کشور و آن هم فرقی نمیکند ایرانی باشد یا آمریکایی پرچم خود آن کشور را آتش میزند مرتکب جنایتی و خیانتی به کشور و میهن خود شده و این در هیچ کشوری قابل بخشایش نیست.
نکته دیگر آنکه زنجیرهایها برای بزک کردن برجام دست به هر کاری میزنند این روزها و با مشخص شدن دستاورد تحقیقا هیچ برجام برای ملت ایران مدعیان اصلاحات به اروپا پناه برده و از آن طلب کمک میکنند ولی خود نیز معترفند و اذعان دارند که کاری از اروپا برای زنده کردن مرده برجام برنمیآید.
مغلطه به سبک زنجیرهای ها
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«آنچه که باعث تعجب و شگفتی بوده این مطلب است که منتقدان خروج از برجام همان منتقدان ورود به برجام هستند! این تعارض و دوگانگی برای مردم قابل هضم نیست. آنان که دلواپسی خود را از آغاز برجام اعلام میداشتند چگونه امروز طلبکارانه خروج از برجام را نکوهش میکنند؟».
وقتی برجام هیچ دستاوردی نداشته باشد مجبور میشوی که با مغلطه و توهین به شعور مخاطبان، همچنان این خسارت محض را بزک کنی.
این روزنامه زنجیرهای مدعی شده است که منتقدان برجام هم با ورود و هم با خروج از برجام مخالف هستند!
این ادعای مضحک در حالی است که منتقدان برجام با اصل این توافق که «اقدامات نقد ایران در مقابل وعدههای نسیه طرف مقابل» است، مخالف هستند. اینکه دولت ایران یک توافق یکطرفه و خسارت بار را امضا و اجرا کرد و حتی پس از خروج آمریکا از برجام نیز واکنش قاطع و متقابلی به گستاخی طرف مقابل نشان نداد.
آمریکا در حالی از برجام خارج شد که دهها امتیاز نقد از ایران گرفت، برنامه هستهای کشورمان را نابود کرد و نه فقط به هیچیک از تعهدات خود در برجام عمل نکرد و تحریمها را که لغو آن موضوع مذاکرات بود لغو نکرد، بلکه دهها تحریم جدید هم به آن افزود. و به وضوح میتوان دید که هیچیک از امتیازاتی که دادهایم قابل برگشت نیست و یا اینکه بازگشت آنها با دشواری و صرف هزینههای فراوان همراه است. به بیان دیگر، آمریکا شیره برجام را تا آخرین قطره مکیده است و حالا تفاله آن را دور انداخت! آمریکا از برجام خارج شد اما به فاصله کوتاهی از خروج آمریکا از برجام، فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت که روحانی به ما تضمین داده بود که علیرغم خروج آمریکا از توافق، در برجام میماند!. از سوی دیگر در روزهای گذشته رسانههای منطقهای محتوای مذاکرات اخیر دولت آمریکا با اروپا را فاش کردند که نشان میدهد آمریکا قبل از خروج از برجام از اروپا برای ادامه فشار به ایران تضمین گرفته است.
اروپا بهدنبال منافع ایران نیست
«اروپا - همانطور که منتقدین غرب اعتقاد دارند - طبیعتاً بهدنبال منافع ایران نیست. پافشاری اروپا بر تداوم برجام، در راستای تأمین منافع اروپا است.» این گزاره را دیروز روزنامه ایران بدان تصریح کرد.
ارگان دولت در مطلبی نوشت: «با خروج ترامپ از برجام، نقش اروپا در حفظ توافق برجسته شده است. بههمین خاطر، گمانهزنیها در مورد «نیت واقعی اروپا» و رویکرد نهایی آن نیز در رسانههای داخلی شدت گرفته است. برخی با طرح گزارههایی از قبیل «اروپا و آمریکا تقسیم وظیفه کردهاند»، «اروپا و آمریکا سر و ته یک کرباس هستند»، «سگ زرد برادر شغال است» و «اروپا در نهایت به منافع اقتصادی خود نگاه میکند» معتقدند رایزنی با اروپا فایده چندانی نخواهد داشت. عدهای هم معتقدند این قبیل نتیجهگیریهای از پیشساختهشده - که مبتنی بر یک رویکرد «تقدیری» یا یک ایدئولوژی «ماهیتگرایانه» به کشورهای غربی است - بدرستی صحنه روابط بینالمللی امروزی را به تصویر نمیکشد. شخصاً معتقدم - جدا از اینکه سوابق تاریخی و ماهیت اروپا چه باشد - موضعگیریهای فعلی و اقدامات پیشنهادی آن در برابر ترامپ - آن هم در حمایت از ایران - آنقدر جدی، بیسابقه و از دید منافع بلندمدت ایران «قابل ملاحظه» هست که ارزش امتحان و واکاوی داشته باشد.»
«اروپا شریک دزد است» چون در پسابرجام برخلاف نص صریح توافق هستهای بارها ایران را تحریم کرد. چون با وجود پیمان شکنی آمریکا و نقض مکرر برجام معتقد بود همه طرفها به برجام پایبند بودهاند! «اروپا برادر شغال است» چون نقش پلیس خوب را بازی میکند. به نیابت از آمریکا تلاش میکند توان موشکی و نفوذ منطقهای ایران را محدود کند. چون آمریکا قبل از خروج از برجام، از سه کشور اروپایی برای مقابله با برنامه موشکی و منطقهای ایران ضمانت گرفته است. همین آلمانها از ترس آمریکا به هواپیمای ظریف هم سوخت ندادند. آخر از وزارت دفاع و وزارت خارجه کمک گرفتند. ظریف میگوید «هنوز یک حساب بانکی هم نمیتوانیم در انگلیس باز کنیم.» اصلا مگر همین اروپا نبود که در دوره اصلاحات، پس از بستن معاهدهای با ایران در مسئله هستهای، زیر امضا و تعهداتش زد؟
ارگان دولت خاطرنشان کرد: «اروپا - همانطور که منتقدین غرب اعتقاد دارند - طبیعتاً بهدنبال منافع ایران نیست. پافشاری اروپا بر تداوم برجام، در راستای تأمین منافع اروپا است؛ اما این منافع به هیچ عنوان محدود و محصور به منافع «اقتصادی» نمیشود. به عبارت دیگر، جدا از اینکه حفظ برجام و به تبع حفظ ثبات در منطقه خلیجفارس به صورت مستقیم به امنیت، آسایش و بافت جمعیتی اروپا گره خورده است، ماجرای «توافق هستهای ایران» نیز مستقیماً حاکمیت (استقلال) اتحادیه اروپا را بهعنوان یک بلوک مدعی تأثیرگذاری در صحنه جهانی درگیر کرده است.»