استقلال اقتصادی و منزلت زن از دیدگاه اسلام و سایر مکاتب
استاد شهید مرتضی مطهری(ره)
طرفداران فرهنگ غرب مدعی هستند که جایگاه و منزلت و حقوق زنان در نظامهای غربی مراعات شده و تحقیر و انزوای زنان جای خود را به تساوی حقوق زن و مرد و رسیدن به خاستگاهها و جایگاه اصلی زنان در جامعه داده است.
در نوشتار حاضر شهید مطهری(ره) ضمن بیان تفاوتها و اختلافات موجود درباره شخصیت زن، دیدگاه اسلام ناب را درباره جایگاه و منزلت حقیقی زنان از منظر قرآن تبیین مینماید.
***
یکی دیگر از نظریات تحقیرآمیزی که درباره زن وجود داشته این است که میگفتهاند: زن مقدمه وجود مرد است و برای مرد آفریده شده است. اسلام هرگز چنین سخنی ندارد. اسلام، اصل علت غایی را در کمال صراحت بیان میکند؛ اسلام با صراحت کامل میگوید: زمین و آسمان، ابر و باد، گیاه و حیوان، همه برای انسان آفریده شدهاند، اما هرگز نمیگوید زن برای مرد آفریده شده است.
اسلام میگوید: هر یک زن و مرد برای یکدیگر آفریده شدهاند: «هن لباس لکم و انتم لباس لهن.» زنان، زینت و پوشش شما هستند و شما زینت و پوشش آنها. (بقره- 187)
اگر قرآن زن را مقدمه مرد و آفریده برای مرد میدانست، قهرا در قوانین خود این جهت را در نظر میگرفت، ولی چون اسلام از نظر تفسیر خلقت چنین نظری ندارد و زن را طفیلی وجود مرد نمیداند، در مقررات خاص خود د رباره زن و مرد به این مطلب نظر نداشته است.
یکی دیگر از نظریات تحقیرآمیزی که در گذشته درباره زن وجود داشته، این است که زن را از نظر مرد یک شر و بلای اجتنابناپذیر میدانستهاند. بسیاری از مردان با همه بهرههایی که از وجود زن میبردهاند، او را تحقیر و مایه بدبختی و گرفتاری خود میدانستهاند. قرآن کریم مخصوصا این مطلب را تذکر میدهد که وجود زن برای مرد خیر است؛ مایه سکونت و آرامش دل او است.
یکی دیگر از آن نظریات تحقیرآمیز این است که سهم زن را در تولید فرزند بسیار ناچیز میدانستهاند. اعراب جاهلیت و بعضی از ملل دیگر، مادر را فقط به منزله ظرفی میدانستهاند که نطفه مرد را که بذر اصلی فرزند است، در داخل خود نگه میدارد و رشد میدهد. در قرآن، ضمن آیاتی که میگوید شما را از مرد و زنی آفریدیم و برخی آیات دیگر که در تفاسیر توضیح داده شده، به این طرز تفکر خاتمه داده شده است.
از آنچه گفته شد، معلوم شد اسلام از نظر فکر فلسفی و از نظر تفسیر خلقت، نظر تحقیرآمیزی نسبت به زن نداشته، بلکه آن نظریات را مردود شناخته است. (نظام حقوق زن در اسلام، صص 147- 152)
استقلال اقتصادی زنان
اسلام در هزار و چهارصد سال پیش این قانون را گذراند و گفت: «للرجال نصیب مما اکتسبوا و للنساء نصیب مما اکتسبن».۱
مردان را از آنچه کسب میکنند و به دست میآورند، بهرهای است و زنان را از آنچه کسب میکنند و به دست میآورند، بهرهای است. (نساء- 32)
قرآن مجید در آیه کریمه همانطوری که مردان را در نتایج کار و فعالیتشان ذیحق دانست، زنان را نیز در نتیجه کار و فعالیتشان ذیحق شمرد.
در آیه دیگر فرمود: «للرجال نصیب مما ترک الوالدان والاقربون و للنساء نصیب مما ترک الوالدان والاقربون.»
یعنی مردان را از مالی که پدرو مادر و یا خویشاوندان بعد از مردن خود باقی میگذارند، بهرهای است و زنان را هم از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان از خود باقی میگذارند، بهرهای است. (نساء- 7)
این آیه، حق ارث بردن زن را تثبیت کرد. ارث بردن یا نبردن زن، تاریخچه مفصلی دارد. عرب جاهلیت حاضر نبود به زن ارث بدهد، اما قرآن کریم این حق را برای زن تثبیت کرد.
یک مقایسه
پس قرآن کریم سیزده قرن قبل از اروپا به زن استقلال اقتصادی داد. با این تفاوت: اولا، انگیزهای که سبب شد اسلام به زن استقلال اقتصادی بدهد، جز جنبههای انسانی و عدالتدوستی و الهی اسلام نبوده. در آنجا مطالبی از قبیل مطامع کارخانهداران انگلستان وجود نداشت که به خاطر پرکردن شکم خود این قانون را گذراندند؛ بعد با بوق و کرنا دنیا را پر کردند که ما حق زن را به رسمیت شناختیم و حقوق زن و مرد را مساوی دانستیم.
ثانیا، اسلام به زن استقلال اقتصادی داد، اما به قول «ویل دورانت» خانهبراندازی نکرد، اساس خانوادهها را متزلزل نکرد، زنان را علیه شوهران و دختران را علیه پدران به تمرد و عصیان وادار نکرد. اسلام با این دو آیه، انقلاب عظیم در اجتماع به وجود آورد، اما آرام بیضرر و بیخطر.
ثالثا، آنچه دنیای غرب کرد، این بود که به قول «ویل دورانت» زن را از بندگی و جان کندن در خانه رهانید و گرفتار بندگی و جان کندن در مغازه و کارخانه کرد؛ یعنی اروپا غل و زنجیری از دست و پای زن باز کرد و غل و زنجیر دیگری که کمتر از اولی نبود، به دست و پای او بست. اما اسلام زن را از بندگی و بردگی مرد در خانه و مزارع و غیره رهانید و با الزام مرد به تأمین بودجه اجتماع خانوادگی، هر نوع اجبار و الزامی را از دوش زن برای تأمین مخارج خود و خانواده برداشت.
زن از نظر اسلام در عین این که حق دارد طبق غریزه انسانی به تحصیل ثروت و حفظ و افزایش آن بپردازد، طوری نیست که جبر زندگی، اورا تحت فشار قرار دهد و غرور و جمال و زیبایی را که همیشه با اطمینان خاطر باید همراه باشد، از او بگیرد. اما چه باید کرد، چشمها و گوشهای برخی نویسندگان ما بستهتر از آن است که درباره این حقایق مسلم تاریخ و فلسفی بیندیشند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- نظام حقوق زن در اسلام، صص 258-256