دفاع یکطرفه عراقچی از توافق هستهای
10 ادعای خلاف واقع در یک گفتوگوی تلویزیونی درباره برجام
سیدعباس عراقچی، معاون سیاسی وزارت امور خارجه دوشنبه شب در برنامه «جهان آرا» حاضر شد و حدود دو ساعت درباره برجام صحبت کرد. به سیاق سابق اعضای تیم مذاکرهکننده هستهای همچنان حاضر نیستند به هیچ وجه در برنامهای با حضور منتقدان برجام حضور یابند و شرط حضورشان را یکطرفه بودن برنامه اعلام کردهاند. هرچند مجری کوشید با طرح برخی سؤالات چالشی، بخشی از حقایق را آشکار کند اما محدودیتهای حرفهای اجرا و مهمتر از آن، ضرورت رعایت موارد بسیار زیادی (که عدم توجه به آنها میتواند باعث قهر مذاکرهکنندگان از سیما شود) از این برنامه هم یک مونولوگ کسالتبار و تکراری ساخت.
مهمترین مشکل آنجا بود که عراقچی با اطلاع از این محدودیتها، با خونسردی کامل موارد خلاف واقع بسیاری بر زبان راند! این رفتار عراقچی واکنشهای بسیاری در بین فعالان فضای مجازی و کارشناسان موضوع مذاکرات به وجود آورد که هریک در جای خود قابل توجه است.
اکنون بخش اندکی از مهمترین اظهارات خلاف واقع معاون سیاسی وزارت خارجه و توضیحاتی درباره آن، تقدیم شما میشود:
آنچه در ادامه میخوانید، فهرست 9 حرف خلاف واقعی است که از سوی او بیان شد:
1- پول نفت آزاد است!
دکتر عراقچی در آن برنامه با اعتماد به نفس کامل گفت که«پول نفت آزاد است»!!
این یعنی هیچ محدودیتی برای استفاده از درآمدهای نفتی وجود ندارد.
اما واقعیت غیر از این است و درباره انتقال پول نفت به داخل، دو مشکل اساسی وجود دارد که عراقچی تنها به یکی از آنها اشاره کرد و البته آن را بیارتباط با برجام دانست و به دیگری اصلا اشارهای نکرد!
مشکل مهمی که عراقچی دوست نداشت اشاره کند، باقی ماندن تحریمهای ثانویه بانکی بود. وزارت خزانهداری در دستورالعمل اجرای برجام در بخشB.1 مربوط به خرید نفت خام ایران شفاف اعلام کرده است که خریداران نفت ایران باید مراقب باشند که در تراکنش مربوط به پول نفت هیچ فرد و نهاد تحریمی یا همان SDNها درگیر نباشند.
همین یک شرط (که باید از سوی بانکهای طرف حساب ایران راستیآزمایی شود) کار را برای انتقال آزادانه پولهای ایران سخت کرده است. در نتیجه راحتترین کار خرید اقلام مصرفی از آن کشورها به جای دریافت دلار است!
اما مشکل دومی که عراقچی به آن اشاره کرد، مسئله تبدیل ارزهاست. وقتی در کره جنوبی معادل چند میلیارد دلار پول نفت انباشت شده است و از طرف دیگر نیاز ارزی ایران در امارات و به درهم است، (حتی برای خرید کالاهای مصرفی) باید بانک مرکزی بتواند این درآمد را به امارات منتقل کند. اما تبدیل مستقیم پول کره به درهم در حجم زیاد امکانپذیر نیست چرا که بازار کافی ندارد. برای تبدیل باید به ارز مرجع دلار تبدیل شود و بعد به درهم تبدیل شود. ولی چون چرخه دلار برای ایران بسته است، این تبدیل امکانپذیر نیست.
فراموش نکنیم که بستن چرخه دلار، یک تحریم ثانویه هستهای بوده است که برداشتن آن جزء مهمترین اهداف برجام بود، اما چنین نشد!
از سوی دیگر عراقچی در حالی ادعا میکند «بانک مرکزی میتواند پول نفت را در قالب اسکناس به داخل بیاورد» که نوبخت سخنگوی دولت و رئیس سازمان برنامه و بودجه از این نقل و انتقالات خبر ندارد! چرا که همین چند روز قبل گفته بود: «در بازار ما دلار زیاد است ولی برای کنترل نرخ آن باید بانک مرکزی ورود کند که متاسفانه برای تهیه ارز مشکل دارد»!
با این توضیحات روشن است که اظهارات عراقچی خلاف واقع بوده و ما همچنان دسترسی آزادانه به پول نفت نداریم. چیزی که آثار آن به وضوح در اقتصاد کشور مشهود است.
2- تثبیت حق هستهای!
عباس عراقچی در برنامه جهان آرا مدعی شد در اثر مذاکرات هستهای«حق هستهای ایران تثبیت شده است»! این ادعا از جمله آن ادعاهایی است که خود گوینده هم به نادرستی و خلاف واقع بودن آن تردید ندارد! بر اساس متن برجام، ایران تا سالهای طولانی و تا زمانی که آژانس انرژی اتمی تایید نکند، بهعنوان عضو عادی NPT شناسایی نخواهد شد و این یعنی حق فعالیت صلحآمیز هستهای ندارد. به نظر میرسد دکتر عراقچی به مرحلهای از توجیه نائل شده که میتواند حتی متن برجام را هم انکار کند!
3- ترامپ مقصر است!
عراقچی در آن برنامه با فراموش کردن حقایق مسلم دو سال قبل مدعی شد: «فضای سازنده(!)اجرای برجام با روی کار آمدن ترامپ، بهم خورد.» این البته رسم دولتمردان و بهخصوص مذاکرهکنندگان است که چهره آمریکا را بزک کنند و همه اتفاقات تلخ را به ترامپ نسبت بدهند نه به کلیت ساختار آمریکا! اما باید به عراقچی یادآوری کرد که اتفاقا مهمترین موارد نقض فاحش برجام با تمدید قانون تحریمی «آیسا» در زمان اوباما صورت گرفت. اتفاقا علیرغم هیاهو و عربدهکشیهای ترامپ، او تاکنون اقدامی فراتر از رفتار برجامی اوباما انجام نداده است.
4- آب سنگین
دکتر عراقچی که ظاهرا به دلیل سفرهای متعدد خارجی فرصتی برای سفر داخلی و حتی سر زدن به اراک ندارد در آن برنامه مدعی شد:«ماهیت آب سنگین اراک حفظ شد»! این ادعا در حالی است که دولت یازدهم سخاوتمندانه و بدون در نظر گرفتن خونهای ریخته شده در راه اعتلای علمی هستهای، قلب رآکتور اراک را نابود کرد و سپس با
بتن ریزی، خاطر آمریکاییها را برای ابد از بسته شدن این مجموعه راحت کرد و پس از آن رخداد تلخ، حتی نیم گرم آب سنگین استفاده نکرده و نمیتواند هم بکند. میدانید چرا؟ چون دیگر اساسا چیزی تحت عنوان رآکتور آب سنگین در ایران وجود ندارد! و معلوم نیست که عراقچی با چه چیزی و در کجا مشغول غنیسازی با آب سنگین است!
5- واکنش شدید!
در گذشته و پس نقض عهدهای اوباما، عراقچی و تیم مذاکرهکننده واکنشهای شدیدی نشان دادند. اقداماتی مثل پرتاب خودکار و یا ارسال ایمیل اعتراضی! اکنون عراقچی اعلام کرده که به عهدشکنیهای ترامپ هم واکنش نشان داده است! به گفته عراقچی: «ما به تخریب اطمینان سرمایهگذاری در ایران توسط ترامپ، واکنش نشان دادیم»! او البته نگفته واکنش مذاکرهکنندگان چه بوده اما اخبار منتشر شده گویای آن است که دولتمردان کشورمان، حتی یک مورد اقدام عملی در واکنش به این نقض فاحش توافق هستهای نشان ندادهاند و گواه این سخن اینکه هیچ گشایشی در امور ایجاد نشده است.
6- باز هم جنگ روانی!
چند بند بالاتر خواندید که عراقچی به مرحلهای از توجیه رسیده که میتواند حتی متن برجام را هم انکار کند! در نمونهای دیگر او ادعا کرد که اساسا «بتنریزی در قلب رآکتور اراک، جنگ روانی کری و اوباما بود»! یعنی از نظر آقای عراقچی، الان رآکتور مشغول کار است و هیچ اتفاقی نیفتاده و همه چیز جنگ روانی بود!؟ این ادعای مضحک و این خلافگویی آشکار عراقچی در حالی است که به موجب متن برجام «بتن ریختن در کلندریا به نحوی که قابل استفاده نباشد» به ایران تحمیل شده و دیپلماتهای متخصص ما هم آن را پذیرفته و سخاوتمندانه اجرا کردهاند و معلوم نیست اکنون چه چیزی را انکار میکنند!؟ آن هم وقتی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی این رخداد تلخ را تایید کرده است! معلوم نیست عراقچی از کدام جنگ روانی صحبت میکند!؟ به نظر میرسد ادعای جنگ روانی بهخاطر باخت در جنگ دیپلماتیک باشد.
7- سراب سرمایهگذاری!
از جمله آرزوهای محققنشده دولتمردان، سرازیر شدن سرمایههای جهانی به ایران در سایه برجام است. اما همگان دیدیم که چنین نشد و بر اساس گفته دهها تن از کارشناسان و دستاندرکاران و اقتصاددانان حامی دولت، حتی یک قلم سرمایهگذاری حقیقی در کشور صورت نگرفت و قراردادهایی مثل توتال هم به استناد اظهار صریح رئیستوتال، متوقف به تایید شرایط از سوی آمریکا شد! با این حال عراقچی آرزوهای برباد رفته خود را به خبر تبدیل کرد و گفت:«سرمایهگذاران زیادی بدون توجه به فضای مخرب ترامپ، در ایران فعالیت میکنند»! میبینید که او البته همچنان در فضای تفکیک آمریکا از ترامپ است و حتی در هنگام این اظهار خلاف واقع هم این اصل را فراموش نمیکند! ادعای عراقچی مبنی بر حضور آزادانه سرمایهگذاران در حالی است که به رغم خواست مکرر منتقدان، حاضر نیستند فهرستی از سرمایهگذاریهای واقعی انجامشده را نشان بدهند تا مردم هم در جریان رونق تولید در کشور باشند. خوب است آقای عراقچی به این نکته شرمآور توجه کند که بر اساس اظهار یک مقام مسئول در جشنواره تئاتر فجر، به دلیل استمرار تحریمها، حتی گروههای تئاتری بخش بینالملل هم به ایران نیامدند! آقای عراقچی از کدام سرمایهگذار سخن میگوید!؟
8- کلید دست خودمان است!
نمایش اینکه همه اختیارات در دست خودمان است، یکی از ویژگیهای برخی دولتمردان است. تهدیدهای گاه و بیگاه دکتر روحانی این را به روشنی نشان میدهد! طبیعتا در حالی که همه چیز را یکطرفه به دشمن دادهاند، تهدید مضحک و بیمعنی است. دکتر عراقچی هم از این سیاق پیروی میکند و مانند شخصی که با شنیدن خبر دزدیده شدن ماشینش با اعتماد به نفس گفته بود: «کلیدش دست خودم است»! درباره امکان واکنش ما به عهدشکنی آمریکا میگوید: «مکانیزم نظارت بر تخلفات برجامی آمریکا، در دست ایران است»! این ادعا درحالی است که در متن برجام، تله بسیار سختی برای ما طراحی شده است. طبق متن برجام، به محض شکایت ایران از نقض برجام توسط آمریکا، موضوع به کمیسیون مشترک میرود و در آنجا سازوکار به گونهای چیده شده (و مذاکرهکنندگان هم قبول کردهاند) که حتی اگر اثبات کنیم آمریکا نقض عهد کرده، همه تحریمهای ایران برمیگردد! واقعا آقای عراقچی معتقد است ما میتوانیم شکایت کنیم!؟ از آمریکا به آمریکا و اروپا!!؟
9- انزوای آمریکا!
داستان انزوای آمریکا از آن طنزهای تلخ تاریخی است که جز دیپلماتهای دولت یازدهم، کسی به آن معتقد نیست. اگر انقلاب اسلامی با ایجاد امید در دل محرومان عالم هیمنه آمریکا را شکست، مذاکرات هستهای پرچم اقتدار ما را پائین کشید و نه تنها آمریکا را منزوی نکرد، بلکه کاری کرد که به تعبیر اوباما آنها بتوانند «بدون شلیک حتی یک گلوله» پیروز شوند! با این حال عراقچی هنوز در حال و هوای آن روزهاست که از شکاف تاریخی و برای نخستین بار بین دولت و کنگره، جمهوریخواهها و دموکراتها قصهسرایی میکردند و فریب افکار عمومی را رقم زدند! اکنون عراقچی میگوید:«آمریکا الان در بین متحدانش هم منزوی شده است»! کافی است به رفتار مشترک آمریکا و اروپا در موضوع توان موشکی و اقتدار منطقهای ایران توجه کنید تا نادرستی این گزاره بر شما معلوم شود. ادعای عراقچی در حالی است که اروپا و آمریکا در این موضوع کاملا متفق و متحد هستند و هر یک به شیوهای میکوشند برجام دو و سه را به تیم مذاکرهکننده ما تحمیل کنند. همین چند روز قبل بود که تیلرسون وزیر امور خارجه آمریکا اعلام کرد: «آلمان، انگلیس و فرانسه هم موارد اصلاح و تکمیل برجام از سوی آمریکا را پذیرفتهاند و بر آن تاکید دارند»! ظاهرا انزوای آمریکا با برجام روز به روز بیشتر میشود!
10- تحریم هدف ما نبود!
عراقچی در آن برنامه سخن عجیب دیگری هم گفت. او مدعی شد:« از اول هم هدف برجام برداشتن تحریمها نبود بلکه تثبیت حق هستهای هدف اول ما بود»! واقعا این حرف چه معنایی دارد!؟ آیا دکتر روحانی نبود که میگفت همه تحریمها در روز اول اجرای برجام برداشته میشود!؟ آیا فراموش کرده که رئیسجمهور همه چیز حتی آب خوردن و هوا و... را منوط به برجام میدانست!؟ یعنی از اول هم هدف تیم مذاکرهکننده به دست آوردن کاپ اخلاق بود!؟
کاش معاون سیاسی وزارت خارجه بیش از این به شعور و حافظه مردم توهین نکند و با دفاع بلاوجه از برجام، موجبات وهن دیپلماسی و اعتماد عمومی را رقم نزند. قطعا اگر برجام دستاوردی داشت، مردم در زندگی خود آن را حس میکردند و نیازی به داستانسرایی نبود و اگر دستاوردی نداشته باشد(که ندارد) با هزار برنامه تلویزیونی دیگر هم چیزی عوض نمیشود که گفتهاند: مُشک آن است که خود ببوید...