اخبار ویژه
خط و نشان حامیان جهانگیری برای اطرافیان روحانی
در حالی که برخی روزنامههای اصلاحطلب اختلاف میان جهانگیری و برخی اعضای کابینه را تکذیب کردند، برخی دیگر از همین نشریات تصریح کردند کنار زده شدن جهانگیری واقعیت دارد.
تحرکات تازهای، در راستای اخذ امتیازات جدید از روحانی ارزیابی میشود.
روزنامه آرمان در اینباره نوشت: مخالفان دولت باز هم به اوت زدند، اختلاف روحانی و جهانگیری شوخی است. واعظی میگوید میان همه اعضای دولت صمیمیت وجود دارد.اما روزنامه آفتاب یزد با تأیید ماجرا نوشت: در انتخابات امسال، اصلاحطلبان از مدتها قبلتر طرح نامزد پوششی را برای حسن روحانی مطرح کرده بودند. نامزدی که نقش ضربهگیر را در مناظرههای انتخاباتی بازی کند و یاریرسان روحانی باشد و البته اگر به هر دلیلی حسن روحانی از انتخابات بازماند، او ادامهدهنده راهش باشد... همه اختلافات از همین جا شروع شد. حسن روحانی حتی با نامنویسی احمدینژاد در کنار قالیباف و رئیسی نیز به وجود یک نامزد پوششی اعتقادی نداشت.
جرقههای جدی شدن کدورت احزاب اعتدال و توسعه و اعتدالیون حامی دولت با جهانگیری اما در مناظره اول زده شد؛ مناظرهای که اسحاق آن قدر درخشان در آن ظاهر شد که بسیاری از توجهات به جای حسن روحانی به سمت او برگشت. آقای معاون بعد از مناظره اول گل کرده بود. همه میگفتند که او یا کاندیدای 1400 است یا حتی زمزمههایی مبنی بر اینکه بهتر است روحانی به جای او کنارهگیری کند شنیده میشد(!) معادلات بازی پس از نخستین مناظره جهانگیری به هم ریخته بود. مردم گویی روحانی را از یاد برده بودند و اسحاق را صدا میزدند.
به واسطه همین محبوبیت غیرقابل پیشبینی بود که اعتدالیون حامی دولت با جهانگیری جلسه گذاشتند و او را مجاب کردند تا حواسش باشد که قرار نیست او اصیلتر و تندتر از روحانی باشد. نتیجهاش آن شد تا اسحاق جهانگیری در مناظرههای دوم و سوم از روی متن بخواند، تپق بزند جهانگیری به نفع حسن روحانی در انتخابات کنار کشید تا محبوبیت عارف در سال 92، اینبار نصیب او در سال 96 شود.
آفتاب یزد میافزاید: اختلافات جهانگیری با دولتیها در انتخابات 96 اما تداوم یافت. آن قدر که حتی عدهای میگفتند آقای معاون اول دیگر در دولت دوازدهم نیست و از همین رو بود که اعضای اصلاحطلب شورای شهر تهران نام او را جزو گزینههای شهرداری قرار دادند اما روحانی و تیمش که میدانستند کنار گذاشتن اسحاق جهانگیری هزینههای بسیار بالایی دارد و به وجهه اعتدال لطمه جبرانناپذیری خواهد زد از ادامه این کار صرفنظر کردند تا معاون اول در دولت دوازدهم نیز ابقا شود.
وقتی حسن روحانی اسحاق جهانگیری را مسئول تهیه لیست انتخابی کابینه کرد کدورتها رنگ و بوی جدیتری به خود گرفت، چرا که اگرچه اسحاق لیست را آماده و به حسن روحانی داد اما ظاهرا نظر واعظیها و اعتدال و توسعهایها و حتی اصولگرایان به حسن روحانی نزدیکتر بود تا اسحاق جهانگیری. نتیجه آن شد که اسامی وزرای پیشنهادی کابینه جهانگیری کانلمیکن تلقی شد و به مجلس معرفی شدند موضوعی که باز هم زمزمههای اختلافات معاون اول با دولتیها را به گوش رساند. آنوقتها معاون اول در برخی توئیتهایش غیرمستقیم به کابینه انتقاداتی هم وارد کرد و از نبود زنان و اصلاحطلبان ناله و فغان سیاسی سر داد.
جهانگیری اما در این ماهها بیشتر از هر زمان دیگری به حاشیه رفته، محرم اسرار دولتیها و اعتدالیون دانسته نشده و برخلاف دولت یازدهم که در متن بود اکنون تا حدودی کنار گذاشته شده است. حرفهایی هم که این روزها درباره برادرش مهدی میگویند موقعیت او را بیش از پیش تحت فشار قرار داده است.
حمیدرضا جلاییپور عضو حزب منحله مشارکت نیز در گفتوگو با روزنامه اعتماد تهدید کرد: تضعیف جهانگیری خطای بزرگی است.
این شانس بزرگی برای یک دولت است. اینکه نیروی حامیاش، انتظاری از او نداشته باشد. در اصل انتظار اصلاحطلبان همان مهمترین هدف روحانی است. اینجا است که برخی از خطاها ناراحتکننده میشود. بیتوجهی به آقای جهانگیری در بحثی که ما داریم یک خطا همچون «ایجاد ترک در بدنه سیلندر موتور ماشین» است. ممکن است در ارزیابیمان از یک خودرو به این نتیجه برسیم که به درستی کار میکند غافل از اینکه یک ترک در آن افتاده است. این موتور در فشار و سربالایی ممکن است ناگهان از کار بیفتد.این یک ضربه بزرگ است. ساده، روشن و تجربی بگویم. مثلا آقایان واعظی، نهاوندیان، ابوطالبی و آشنا افراد محترمی هستند. خیلی هم برای دولت آقای روحانی مغتنم هستند. ولی هیچ کدام یک دهم کار و نقش کلیدیای که آقای جهانگیری میتواند بازی کند، بازی نمیکنند.
فراموش کردهاید که چگونه به جای آمریکا تضمین میدادید؟!
وزیر خارجه میگوید توافق برجام براساس اعتماد به آمریکا نبود. محمدجواد ظریف در گفتوگو با شبکه سیبیاس نیوز و در پاسخ به سؤالی در خصوص مخالفت رهبری با توافق و بیاعتمادی رهبری به آمریکا از ابتدای مذاکرات گفت: رهبر معظم انقلاب از توافق حمایت کردند، اما هیچگاه به آمریکا اعتماد نکردند. ما نیز هیچگاه به آمریکا اعتماد نکردیم. هیچ یک از ما هیچگاه به آمریکا اعتماد نداشتیم. این توافق مبتنی بر اعتماد نیست. توافق هستهای مبتنی بر عدم اعتماد دوجانبه است. ما اقداماتی که باید انجام میدادیم را خیلی شفاف تعریف کردهایم.
وی افزود: هیچ کس در این توافق آن قدر سادهلوح نبوده که به طرف مقابل اعتماد کند. چرا که ما در گذشته بارها شاهد بدقولی و بدعهدی آمریکا بودهایم. فراموش نکنید من اهل کشوری هستم که دولت منتخب مردم آن در کودتایی که آمریکا مهندسی کرده بود ساقط شد. من از کشوری میآیم که مردمش در جنگ با دشمنی که از سلاح شیمیایی استفاده میکرد و آمریکا پشتیبان آن بود کشته شدند. بنابراین دلیلی وجود ندارد که به آمریکا اعتماد داشته باشیم. لذا ما این توافق را بر اساس بیاعتمادی متقابل بنا کردیم و من تصور میکنم این از نقاط قوت این توافق است. این اصلاً نکته منفیای نیست. این نقطه قوت برجام است که برمبنای بیاعتمادی دوجانبه بنا شده است.
خبرنگار سیبیاس از ظریف پرسید چرا تلفن را برنمیدارد و در تماس با تیلرسون،همتای آمریکایی خود، با او در مورد طرحی جامع برای پایان دادن به نزاع و درگیری در منطقه صحبت نمیکند؟
ظریف پاسخ داد: بگذارید همین قراردادی که بستهایم را اجرا کنیم تا ببینیم بعد از آن چه پیش میآید. چرا که اگر قرار باشد باز هم دو سال و نیم، یا بهتر بگویم 13 سال، وقت خود را صرف بستن یک قرارداد کنیم، و دولت بعدی آمریکا روی کار بیاید و بگوید «این قرارداد را دولت قبلی آمریکا منعقد کرده و آن دولت منافع ایالات متحده را در نظر نگرفته است»، آن وقت دیگر چه کسی حاضر میشود با آمریکا مذاکره کند؟ مذاکره بر مبنای حسن نیت نیازمند طرف مذاکرهای است که به حسن نیت پایبند باشد. من چنین چیزی (در آمریکا) نمیبینم.
سخنان آقای ظریف مبنی بر عدم اعتماد به آمریکا در حالی است که آقای عراقچی معاون ظریف صراحتاً گفته بود «امضای کری تضمین است». همچنین مرحوم هاشمی رفسنجانی براساس توجیهی که شده بود میگفت «جان کری به وزیر خارجه ما قول داده که نقض برجام و عدم لغو تحریمها را جبران کند». مقامات وزارت خارجه بارها در مقابل هشدار منتقدان و کارشناسان درباره بدعهد بودن آمریکا میگفتند «برای اعتبار و حیثیت آمریکا بد میشود و بنابراین چنین امکانی وجود ندارد».
آقای روحانی در بازگشت از اولین سفر به نیویورک و پس از مکالمه 15 دقیقهای با باراک اوباما گفت من او را «بسیار مؤدب» و باهوش یافتم.
اما آنچه نقض سخنان آقای ظریف را پیش از هر چیز دیگری نمایان میسازد، نوع تنظیم برجام است که از نوعی خوشخیالی و خوشگمانی یک طرفه حکایت میکند. چرا که در این توافق، نه مانند هر قرارداد دیگری، اصل توازن تعهدات رعایت شده و نه اصل همزمانی اجرای تعهدات و امکان بازگشتپذیری آنها، در واقع تیم مذاکرهکننده در اثر فشارهای سنگین شخص آقای روحانی امتیازات نقد را یکجا و ظرف 3 ماه واگذار کرد و وعدههای نسیهای را گرفت که پس از 22 ماه نه تنها عملی نشده بلکه تحریمها شدت هم گرفته است.
تیم مذاکرهکننده در زمینه مکانیسم داوری (اصول 36 و 37 برجام) نیز عملاً سنگینی کفه طرف آمریکایی را پذیرفت، ضمن اینکه هیچ تضمینی از طرف بدعهد آمریکایی نگرفت و از چگونگی جبران خسارت در صورت طرف آمریکایی نیز غافل ماند. اشتیاق به توافق به هر قیمت، علت اصلی این آشفتگیها در نگارش و اجرای برجام بود.اما در طرف مقابل همواره تأکید بر این بود که به ایران اعتماد نداریم و عدم توافق بهتر از توافق بد است.
چند نفر دیگر استعفا کنند غیرعادی میشود آقای کرباسچی؟!
دبیرکل حزب کارگزاران ضمن لاپوشانی برخی اختلافات شدید در شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان گفت استعفای هادی خامنهای امری عادی است.
غلامحسین کرباسچی در گفتوگو با خبر آنلاین عنوان کرد: «هادی خامنهای از ریاست شورای هماهنگی جبهه اصلاحات انصراف داد» این خبری بود که روز گذشته روی خروجی اکثر رسانهها قرار گرفت و در کمتر از چند دقیقه واکنشهای بسیاری از چهرههای سیاسی را به دنبال داشت، برخی آن را تایید و برخی دیگر از رایزنی با دبیرکل مجمع نیروهای خط امام برای عدم انصراف از مسئولیتش خبر دادند. در این میان برخی گمانهزنیهای رسانهای و سیاسی هم ریشه این استعفا را در انتقادات هادی خامنهای به شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان میدانستند. چه آنکه هادی خامنهای از جمله سیاسیونی است که معتقد است باید تحرکات در جریان اصلاحات ذیل شورای هماهنگی جبهه اصلاحات صورت بگیرد و ماموریت شورای عالی سیاستگذاری به پایان برسد.
غلامحسین کرباسچی، در گفتوگو با خبرآنلاین درباره استعفای اعتراضی هادی خامنهای گفت: «ریاست شورای هماهنگی جبهه اصلاحات دورهای است؛ برخی از آقایان وقت شرکت در جلسات را ندارند بنابراین مجبور هستند نماینده خود را به این جلسات بفرستند. امری که پیش از این اتفاق افتاده است.»
او در پاسخ به این سوال که آیا هادی خامنهای خود این تصمیم را گرفته است یا خیر اظهار بیاطلاعی کرد.
کرباسچی با عادی خواندن استعفای هادی خامنهای گفت: «در هر حال رئیس شورای هماهنگی اصلاحات هر سه ماه یک بار تغییر میکند و یکی از اعضا باید دبیر و رئیس جلسه شود. در برخی از موارد دبیران به دلیل مشغله کاری نمایندگان خود را که در این شورا حضور دارند به عنوان دبیر معرفی میکنند.»
تلاش کرباسچی برای عادیسازی استعفای اعتراضی هادی خامنهای در حالی است که پس از انتخابات شوراها، طیفی از اصلاحطلبان - از عبدی گرفته تا منتجبنیا- درباره زد و بند (در شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان) در بستن فهرست امید هشدار دادند. آن زمان گفته شد که با وجود ریاست ظاهری عارف، کرباسچی و مرعشی همه کاره بودهاند.
رسول منتجبنیا قائممقام حزب اعتماد ملی 9 خرداد 96 گفت «عده خاصی در پشت پرده در تهیه و تدوین لیست اثرگذار بودند. آنها خاتمی و عارف را تحت فشار قرار دادند تا لیست را تایید کنند. بیپرده بگویم همانها که لیست را بستند میخواهند شهردار خود را به شورا تحمیل کنند». پیش از منتجبنیا، عباس عبدی در مجله صدا نسبت به انحصارطلبی برخی اصلاحطلبان در بستن لیست به عنوان «آش کشک خاله» اعتراض کرده بود.
روزنامه آفتاب یزد هم در مطلبی با عنوان «چه کسی پیشنهاد 2 میلیاردی برای حضور در لیست امید به نامزدها داده بود؟!» نوشت: «یک منبع آگاه توضیحاتی را در مورد ماجرای درخواست 2 میلیارد تومان از برخی کاندیداهای شورای شهر تهران جهت حضور در لیست امید ارائه داد. گویا چنین درخواستی از جانب آقای غ-ک دبیرکل یکی از احزاب سرشناس اصلاحطلب مطرح شده است؛ بدین صورت که وی با برگزاری جلسات خصوصی با کاندیداهای مطرح و خواستار حضور در لیست امید به آنان پیشنهاد میداده که 2 میلیارد تومان بپردازند تا بتوانند در لیست حضور داشته باشند.»
این نکته هم گفتنی است که در پی تحرکات مشکوک زوج کرباسچی و مرعشی برای افزودن برخی عناصر مسئلهدار (مانند قوچانی و لیلاز و...) به مرکزیت کارگزاران محمد هاشمی از عضویت در حزب استعفا کرد و نسبت به تکرار سرنوشت ساختارشکنانه حزب مشارکت در کارگزاران هشدار داد.
آسو طالبانی: بارزانی کردها را فریب داد
عضو ارشد حزب اتحاد میهنی کردستان عراق تصریح کرد برگزاری همهپرسی در این منطقه، به خاطر وعدههای دروغین بود.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، آسو طالبانی گفت: درگیریهایی که در کرکوک روی داد، ممکن است به اربیل نیز برسد. این درگیریها و تحولات نتیجه اشتباههای مقامات کرد است.
وی افزود: هنوز مشخص نیست که چه طرفی ایده همهپرسی را مطرح کرد. آیا ایدهای کردی یا خارجی است. ما قرنهاست که در عراق زندگی میکنیم و تاکنون نیز از شر داعش (گروهک تکفیری صهیونیستی داعش) رها نشدهایم.
وی گفت: هنوز این درگیریها ادامه دارد که مسئله همهپرسی روی داد. همه کشورها از اروپا و آمریکا تا کشورهای منطقه گفتند که زمان برای برگزاری همهپرسی اشتباه است و باید کردها دقت بیشتری در این زمینه داشته باشند و همهپرسی در بیست وپنجم سپتامبر تغییر کند اما مسئولان کرد به شهروندان کرد گفتند که این هشدارها اشتباه است و اروپاییها و آمریکاییها وحتی برخی از کشورهای همسایه پس از همهپرسی از ما حمایت خواهند کرد و ما پس از همهپرسی به جدایی دست خواهیم یافت و کردستان از عراق جدا و این کشور تجزیه خواهد شد.
طالبانی گفت: این اظهارات اشتباه بود و ما دیدیم که چه شد. ارتش عراق وارد کرکوک شد و به مسئولان کرد گفتند که ما وارد کرکوک شدیم و کرکوک یک شهر عراقی است و ما نمیخواهیم جنگی روی بدهد و مقاومت نکنید ولی مسئولان کرد گفتند که ما دربرابر ارتش عراق مقاومت میکنیم. با تاسف شدید شاهد آن بودیم که برخی از نیروهای پیشمرگه حزب اتحاد میهنی مقاومت کردند.
وی گفت: در آن زمان نیروهای پیشمرگه بارزانی در کرکوک حضور داشتند و خط مقدم دراختیار نیروهای پیشمرگه حزب اتحاد میهنی بود. پس از اینکه اولین گلوله شلیک شد، بارزانی به نیروهای خود دستور عقبنشینی از کرکوک را صادر کرد.
نیروهای ارتش عراق به هیچ فردی در کرکوک آسیب نرساندند و برعکس شاهد آن بودیم که نیروهای ارتش به کرکوک احترام میگذاشتند و هیچ تفاوتی میان اعراب، کردها و ترکمانها قائل نبودند. من خودم در کرکوک بودم و زندگی به حالت عادی بازگشته و امروز بهتر از دیروز بود.
طالبانی در ادامه گفت: با تاسف شدید دو شبکه تلویزیونی به نامهای روداو و بیستوچهار در کردستان وجود دارد. ما میدانیم این شبکهها توسط چه طرفهایی حمایت مالی میشوند. طرفهای خارجی به این شبکهها کمک مالی میکنند تا در منطقه کردستان و میان اربیل و بغداد مشکلتراشی کنند.
آسو طالبانی گفت: بحران اقتصادی شدیدی در منطقه کردستان وجود دارد و با تاسف شدید مقامات کرد، ما را به دهه نود میلادی قرن گذشته بازگرداندند. ما قبلا هفده درصد از بودجه دولت عراق را دراختیار داشتیم و این بودجه وضع خوب اقتصادی برای منطقه کردستان ایجاد کرده بود. منطقه کردستان با این بودجه به دبی دوم تبدیل شده بود. چرا مسئله استقلال مالی از بغداد را مطرح و منطقه کردستان را تخریب کردند.
وی گفت: مقامات کرد این ادعا را برای کردها مطرح کرده بودند که اگر یک نظامی ارتش عراق به کرکوک نزدیک شود، جنگندههای آمریکایی و اسرائیلی ارتش عراق را هدف قرار خواهند داد ولی ما در کرکوک بودیم و هیچ جنگنده آمریکایی و اسرائیلی ندیدیم.