گفتاری از استاد رحیمپور ازغدی
انقلابی بدون نسخ و مسخ!
* اشاره: متن زیر گزیدهای از سخنان روشنگرانه استاد حسن رحیمپور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در نشست سالانه اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل است که توجه خوانندگان فرهیخته را به مرور آن جلب می نماییم:
شخصا فکر میکنم و حاضر به بحث هستم که در 39 سال گذشته هر کجا کم آوردیم یا ضربه خوردیم در حوزه مربوط به روشها بوده است نه ارزشها یعنی جایی که باید اجتهاد و نوآوری توسط کادر انقلاب و نخبگان حاکمیت صورت میگرفت. یعنی این چیزی که در دهه چهارم انقلاب به شما دانشجویان رسیده است بخشی مربوط به ابتکارات و ابداعات نسل اول جمهوری اسلامی است و بخشی دیگر کپی برداری از انقلابها و کشورهای دیگر بود است.
بخشی از اینها در دهه شصت کارآمد بوده و مشکلات جامعه را توانسته است حل بکند و همچنین امروزه نیز توانایی حل مشکلات را داراست و دسته دیگری از روشهای اجرایی در دهه شصت مورد استفاده قرار میگرفت ولی امروزه در حالی که شرایط کشور و نسل عوض شده است و تهدیدها و فرصتها تغییر کرده است مثلا از جهات علمی، سیاست خارجی و از قبیل این مسائل پیشرفت کردهایم.
آرمانهای انقلاب اسلامی نسخ نمیشود باید مراقب بود که مسخ نشوند. وقتی میگوییم نسخ شد یعنی باطل شد که اینگونه نخواهد شد یعنی هیچ وقت شعار عدالت و آزادی و شعارهای انبیایی، معنویت و توحید نسخ نمیشوند اما وقتی گفته میشود که باید مراقب بود تا مسخ نشود یعنی تحریف، دستکاری یعنی معنای آرمان انقلاب را تغییر ندهند و تغییر معنوی در آنها ایجاد نکنند.
در موضوع شعار و اهداف در دهه 90 ضرورت، فایده و مشروعیتی ندارد که بر روی تغییر مبنا فکر شود و نمیتوان در شعارها نوگرایی ایجاد کرد چون آن شعارها انسانی است و فرا تاریخ است و اکنون نیز هر جای دنیا بخواهند انقلاب اسلامی و انسانی کنند با همین شعارها انقلاب میکنند.
دو نکته وجود دارد که در آن خطر وجود دارد، باید شما دانشجویان کاملا آگاه باشید و حساس شوید تا در نسل دوم حاکمیت جمهوری اسلامی بتوانید مشکلات را برطرف کرده و با فساد اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، عقیدتی و ایدئولوژیکی مبارزه کنید و کمک کنید تا نظام از چالهها بیرون بیاید. یک مورد اینکه مراقب باشید تا مبانی را به اسم نوگرایی تغییر ندهند و دوم اینکه مراقب باشید تا مبانی را تحریف و تفسیر به رای نکنند یعنی آزادی و استقلال را طوری تفسیر نکنند که مخالف آزادی و استقلال باشد. بارها در این 39 سال سعی شده است که شعار جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی را تغییر دهند یا به نحوی تفسیر کنند که با لیبرال سرمایهداری و فاشیسم یا تفسیر داعشی از جمهوری اسلامی تفاوتی نداشته باشد.
قرن جدید هجری یعنی قرن 15 را شما پیش به سوی تمدن سازی جدید اسلامی، با این پیش فرضها شروع خواهید کرد در حوزه روشها قانون اساسی و چه خارج از آن در بحثهای مالیات، بانک، بیمه، اشتغال و تولید ثروت انقلاب اسلامی که بزرگترین انقلاب در قرن 14 هجری بود و مسیر جهان را تغییر داده است ادامه پیدا کند و نقاط ضعف در اقتصاد، فرهنگ و سیاست را اصلاح کرده و نقاط قوت را کامل شناخته و دشمنان و کسانی را که به دنبال مسخ انقلاب اسلامی هستند را شناسایی کنند.
کسانی که به دنبال مسخ انقلاب هستند عدهای جاسوس هستند و بعضی الاغ و بعضی دیگر روباه، که الاغها به دشمن سواری داده در حالیکه فکر میکنند به کشور خدمت میکنند و روباهها نیز اساسا فاسد شدهاند. حتی کسانی که سابقه انقلابی هم داشتند ولی دیگر آن آدمهای اول انقلاب نیستند و دیگر مبانی انقلاب اسلامی را قبول ندارند و دچار فساد مالی شدند و عدهای در حال حاضر به دنبال خرید و فروش مناصب و پستهای حکومتی هستند و سهم خود را بعد از انتخابات میخواهند که این بدعتهای جدیدی است که بوجود آمده است.
در اول انقلاب هم عدهای به دنبال این بودند که سهم خود را بعد از انقلاب تقسیم کنند بین کمونیستها، ملیگرایان، چریکها و روحانیون و... اما این انقلاب نه انقلاب چریکها بود نه چپها و نه کس دیگر بلکه انقلاب امام(ره) و امت بود. این سهمخواهیها در مورد قومیتها، جنسیت و طبقه اجتماعی نیز مطرح است اما هیچکدام مبانی درستی ندارد. ما در انقلاب اسلامی یک سهمیهبندی داریم که آن هم شایستهسالاری و هر کس که صالحتر باشد به آن خواهد رسید و با جنسیت و قومیت کاری نداریم.
همه روشهای اجرایی دهه 60 را نمیتوان در دهه 90 و بعد از آن اجرا کرد پس به آنها قداست ندهید چون بخشی از این اتفاقات به صورت اضطراری انجام شده است. اگر یک شعار روشی نه محتوایی در دهه 60 را تغییر دهید اشکالی ندارد اما مراقب باشید شعارهای اصلی فراموش و تفسیر به رای نشود. مانند اینکه نماز را در هر صورتی نمیتوان ترک کرد حتی در حالت غرق شدن باید نماز را زیر لب خواند. اما شرایط که عوض میشود مدل نماز خواندن و طهارات قبل از نماز هم تغییر میکند یعنی در برخی موارد ایستاده، نشسته و درازکشیده هم میتوان نماز خواند.
یکی از تاکتیکهایی که برای انحراف در مبانی به کار میرود تقطیع و تجزیه شعارهای اصلی اسلام و انقلاب است و جدا از هم هدف گرفتن و منقطع از هم تفسیر کردن میباشد. یعنی اگر کسی فردا به شما گفت که انقلاب اسلامی فقط باید متمرکز به فرهنگ و دین باشد و به اقتصاد و آزادی و عدالت کاری نداشته باشد حتما انحراف است و بالعکس یعنی کسانی که به اقتصاد، پیشرفت و توسعه و رفاه تاکید میکنند و به مسائل دینی و معنوی اهمیت نمیدهند که این هم انحراف است و یا اینکه بگویند رفاه، دین و معنویت خوب است ولی آزادی، حقوق اجتماعی، سیاسی، آزادی رسانه، مطالبهگری از حاکمیت مهم نیست که این هم باز انحراف است.
اگر ملیگرایی به صورت غیرت ملی، احترام به مفاخر و ملت، فداکاری برای کرامت ملت و کشور مطرح شود مورد قبول است اما به عنوان یک حرکت نژادپرستانه غرور و تکبر ملی مطرح شود انحراف است. پس تکتک شعارها یک وجه انحرافی دارد و یک وجه درست که باید مراقب بود.
در 8 سال دفاع مقدس هیچ کدام از ملیگرایانی که ایرانیگری و خاکپرستی و ایران بدون اسلام را مطرح میکردند در جبههها حضور نداشتند. همچنین در مسئله جنسیت نیز امام (ره) فرمودند اگر زنان نبودند انقلاب به پیروزی نمیرسید و در 8 سال دفاع مقدس هم نمیتوانستیم مقاومت کنیم. پس مبانی انقلاب اسلامی، فمینیسم و مقابل آن یعنی عقدههای ضد زنانه را هم قبول ندارد و مرد و زن هر دو را بندگان خدا میداند و در 95 درصد حقوق و حدودشان در جامعه مشترک میدانند و در درون خانواده نیز تقسیم کار وجود دارد که حقوق هر دو محفوظ است.
قبل از انقلاب، بودند روحانیونی که میگفتند آقای خمینی بدعت روی بدعت میگذارد و حالا زنان را از خانهها بیرون کشیده و صدای شعار زنان را گناه میدانستند در مقابل این جریان هم افرادی هستند که میخواهند زن را به عنوان رقیب مرد در همه عرصهها معرفی کرده و آنها را با هم دشمن نشان دهند.
انقلاب اسلامی برای حقوق بشر و آزادی برپا شده است و نه فقط در ایران بلکه در کل جهان که صدور انقلاب نیز به معنای حقوق و ارزشها برای همه بشریت است که باید برای تحقق هر چه بیشتر این شعارها تلاش کرده و آنها را جهانی کنیم. یکی از وظایف اصلی نسل شما برنامه جدی برای صدور انقلاب و ارزشهای انقلاب اسلامی است که تا به حال بعضی شعارها و ارزشها جهانی شده است.
هیچکدام از انقلابهای دنیا به کاملی انقلاب اسلامی ایران نبوده است، بعضی از انقلابها فقط شعار آزادی را بیان کردند و یا در بعضی دیگر مسئله اقتصادی یا مذهبی مطرح بوده است و به بقیه مسائل توجهی نداشت در صورتی که انقلاب اسلامی تمامی مسائل را مطرح میکند همانطور که امام خمینی میگوید ما برای اسلام انقلاب کردیم و وقتی اسلام آمد تمام مسائل در آن مطرح میشود.