به یاد سردار شهید «موسی رضازاده»
شهیدی که با یک کلمه 4 اسیر گرفت(حدیث دشت عشق)
شهید«موسی رضازاده» سال ۱۳۱۸ در کازرون چشم به جهان گشود. حاج موسي در اولين روزهاي جنگ عازم اهواز شد و با ديگر دوستان و همرزمان، تيپ المهدي را بنيان نهادند. در عملیاتهای متعددی ازجمله فتح المبین، طریقالقدس، محرم، رمضان، خیبر، کربلای 4و 5، ثامنالائمه و والفجر شرکت کرد و حماسههایی ماندگار از خود به یادگار گذاشت و در عملياتهاي متعددي نيز مجروح شد اما نگذاشت حتي نزديكترين افراد خانواده از اين امر مطلع شوند. فرمانده لشكرالمهدي ميگويد: اين شهيد عزيز ما مظلوم و گمنام بود، در عين اينكه تمام امور لشكر را به تنهايي ميچرخاند اما هيچ جا حاضر نبود اسمي از ايشان برده شود. وقتي ما از تبليغات لشكر يك عدد فيلم ايشان را خواستيم اصلاً وجود نداشت. خاطره شهید از فتح خرمشهر: ساعتی از آزادسازی خرمشهر میگذشت که وارد خرمشهر شدم. روی سکویی نشستم تا خستگی در کنم. لحظهای بعد ۴ نفر دیگر هم کنار من نشستند. اسلحه یکی از آنها روی پایم بود و ناراحتم میکرد. گفتم:«برادر اسلحه رو بردار. » تا گفتم برادر، هر۴ نفر که بر خلاف من مسلح بودند، اسلحهها را جلو من انداختند و بلند گفتند: «دخیل یا خمینی!» روایت دوستان در وصف شهید: ایشان روزهاي دوشنبه و پنجشنبه روزه ميگرفتند. من ياد ندارم كه نماز شب ايشان ترك شده باشد. حتي در شب عمليات كربلاي 5 در شلمچه زمانيكه عمليات در حال شروع بود ايشان بالاي سنگر رفته بود در نزديكيهاي خط بر روي خود پتو كشيده بود و مشغول نماز خواندن بود و از همه مهمتر اينكه با زبان روزه به شهادت رسيد. اوسرانجام در اسفندماه سال ۱۳۶۶ با سمت معاونت لجستیکی لشکرالمهدی (عج) پس از عمری تلاش و مبارزه، در عملیات والفجر ۱۰ بر اثر استنشاق گازهای سمی به آرزوی دیرینه خویش نائل گردید و شهادت را عاشقانه در آغوش کشید.