kayhan.ir

کد خبر: ۱۰۸۶۸۱
تاریخ انتشار : ۲۳ تير ۱۳۹۶ - ۱۸:۵۲
گزیده‌ای از رازهای دهه شصت -7

نوید یک اتفاق مثبت به ضد انقلاب با انتخاب قائم مقام رهبری!


مرتضی صفار هرندی

در شرايط يأس مفرط ضدانقلابيون فراري، احمد انواري، مدير نشريه جبهه ملّيون ايران (ارگان جمعي از اعضاي جبهه ملي) درست پنج ماه پس از انتخاب آقاي منتظري به قائم مقامي رهبري، نويد يك اتفاق مثبت را به ضدانقلاب داد. او در شماره آذر ماه نشريه‌اش كه در انگليس منتشر مي‌شد، چنين نوشت:
دلايل اين انتخاب هر چه باشد بايد ديد كه اثر آن در جامعه چگونه است و براي رويارويي با آن به چه شيوه‌اي متوسل شد. نبايد از اين نكته غافل شد كه آقاي منتظري به ايجاد تفاهم بين گروه‌ها تمايل فراوان داشت و اين واقعيت بر همگان روشن شده است كه آقاي منتظري از چند سال پيش به اين طرف، ارائه‌دهنده انديشه آشتي و مبلغ اتحاد جامعه است.
انواري در استدلال براي نظر مثبت خود درباره آقاي منتظري در همين مقاله مي‌افزايد:
اكنون كه جنگ مسلحانه را كارساز نمي‌دانيم و ناگزير از توسل به مبارزات سياسي هستيم، اگر ناگزير شده‌ايم كه به استحاله دروني رژيم گردن بگذاريم بايد... به منظور ايجاد محيط مساعد براي مبارزه سياسي، از مقابله با هر جريان مسالمت‌جوي داخلي احتراز نماييم.
وي سپس مي‌نويسد:
ما به اين رژيم در شكل و شمايل موجود اعتقاد نداريم اما چون راه براندازي را مفيد و كارساز نديده‌ايم، چاره‌اي نداريم كه با داخل كشور هماهنگ شويم و به يك مبارزه طولاني دست بزنيم.
احمد انواري كسي بود كه به اذعان ضدانقلابيون سلطنت‌طلب، از كمك‌هاي شاهپور بختيار ـ كه از اشرف پهلوي و اسدالله رشيديان عامل مشهور سازمان سيا دريافت مي‌كرد ـ برخوردار بود و همچنين احمد مدني ديگر عضو حقوق بگير سيا در خارج از كشور مبالغ زيادي به او و نشريه‌اش كمك مي‌كرد.
واقعاً تعجب‌آور بود كه آقاي منتظري پس از شهادت فرزند خويش مسئوليت بيت خود را در اختيار كسي بگذارد كه در دوران زندان در همراهي كامل با منافقين و مبارزه با عالمان مجاهد حتي در روزهاي ماه مبارك رمضان و در مقابل مبارزان مسلمان روزه‌دار به پذيرايي از كمونيست‌ها مي‌پرداخت و به‌رغم كسوت روحانيت با تراشيدن محاسن خود حتي اعتراض آقاي منتظري (پدر همسر خود) را برانگيخته بود. هادي هاشمي كسي بود كه در جريان جدايي سفره علماي مبارز و ديگر افراد متدين از كمونيست‌ها در زندان رژيم شاه حتي آقاي منتظري را از توهين خود (تشبيه به چارپايان) بي‌نصيب نگذاشت. گاهي خود آقاي منتظري به تأثيرپذيري از فشار داخل بيت اعتراف مي‌كرد. در ابتداي دستگيري مهدي هاشمي و پس از مقاومت آقاي منتظري در برابر دستگاه قضائي و اطلاعاتي در اين مورد، وقتي آيت‌الله عبدالله جوادي‌آملي، آيت‌الله محمد يزدي و حجت‌الاسلام علي‌اكبر ناطق‌نوري به منظور متقاعد كردن او به همراهي با نظام در پي‌گيري اين پرونده، با وي گفت‌وگو مي‌كردند به صراحت گفته بود:
آخر شما شرايط من را درك نمي‌كنيد. من زير فشار داخل خانه هستم.
هر چه زمان مي‌گذشت، نقاط ضعف پنهان شخصيت آقاي منتظري از پشت حجاب سابقه درخشان او در تحمل شدايد دوران مبارزه با رژيم ستم‌شاهي نمايان تر مي‌شد. به عنوان مثال حجت‌الاسلام علي‌اكبر ناطق‌نوري در خاطرات خود به تلخي از مشاهده استفاده آقاي منتظري از الفاظ اهانت آلود و تحقيرآميز، در ملاقات و گفت‌وگوبا شهيد آيت‌الله سيد محمدباقر حكيم و در حضور گروهي از افسران ارتش ياد مي‌كند:
آقاي حكيم طبق معمول، در ابتدا عربي صحبت مي‌كرد مگر اين كه به ايشان گفته مي‌شد كه فارسي صحبت كند. ايشان شروع كرد به عربي حرف زدن و يك دفعه آقاي منتظري گفتند: «فارسي حرف بزن» البته اين خيلي مهم نبود، بلكه گفتند: «مرحوم والدتو، فارسي بلد بود» و با اين جمله ادامه داد: «الولد الچموش يشبه بالابوش.» ايشان جانشين فرمانده كل‌قوا بود و جلوي آن همه افسر، آقاي حكيم را با چنين اعتبار و شخصيتي اين‌گونه خطاب كرد. وقتي اين جمله را گفت بسيار شرمنده شدم و با خود گفتم: «عجب قائم مقامي داريم، مملكت دست اين بيفتد چه مي‌شود.»
به هر حال كار اين فقيه برجسته، به جايي كشيد كه حاضر شد با اتكا بر مصونيت ناشي از عنوان قائم مقامي رهبري، حتي مسئوليت برخي از جرائم مهدي هاشمي را برعهده بگيرد و ملاقات با وزير اطلاعات را به حضور متهم جنايتكاري مثل مهدي هاشمي در اين ملاقات مشروط سازد. از اين پس، رفتار آقاي منتظري شكل حيرت‌آوري به خود گرفت. تا جايي كه وقتي امام در نامه‌اي بسيار احترام آميز خواستار «پاك كردن دامان او از ارتباط با مهدي هاشمي» و دادن اجازه پي‌گيري اتهامات او به عنوان فردي متهم به جنايات بسيار، از قبيل قتل شدند، آقاي منتظري با احضار مهدي هاشمي خطاب به وي گفت:
امام با نامه خودشان خواب را از چشمان من گرفته‌اند. من هم نامه‌اي نوشتم كه خواب را از امام بگيرد.
منتظري در اين نامه مهدي هاشمي را در عقل، تدبير، مديريت، تعهد و تقوا بهتر از وزير اطلاعات و فرمانده سپاه دانست و ادامه داد كه مهدي هاشمي «فقط بز اخفش نيست و حاضر نيست كوركورانه مهره كسي شود.» آنچه به عقيده آقاي منتظري، خواب را از چشمان امام مي‌گرفت، مطالبي بود كه به تعبير آقاي ري‌شهري، وزير وقت اطلاعات در كتاب خاطرات سياسي «قلم از نقل آن شرم دارد.» حضرت امام فرموده بودند كه «نامه ايشان [منتظري] به من كپي نامه مهدي هاشمي است به او.»
آقاي منتظري پس از بازداشت مهدي هاشمي با اين تهديد كه «اگر امام مرا تحت فشار بگذارد حسابم را از نظام جدا خواهم كرد»، ملاقات‌هاي خود را لغو كرد و در ملاقات با دوست نزديك خود آقاي سيدجلال‌الدين طاهري، امام جمعه وقت اصفهان، به‌رغم تقاضاي ملتمسانه وي، بر موضع خود اصرار ورزيد. حتي ملاقات حضرت امام با منتظري در منزل حاج احمدآقا و در حضور مسئولان عالي رتبه نظام ـ كه با خاكساري بزرگ منشانه امام راحل و به كار بردن عباراتي همچون «از اين مريد و مخلص خود قبول فرماييد و به كار خود مشغول شويد.» همراه بود ـ تنها تمسك خشم‌آلود او به كلام شريف «لايكلف‌الله نفسا الا وسعها» را به دنبال داشت؛ صحنه‌اي كه به نوشته مرحوم حاج سيداحمد خميني چشمان حضرت آيت‌الله خامنه‌اي را اشك آلود كرد. پيش از اين مرحله وقتي حضرت امام، آقاي سيدجلال‌الدين طاهري را به فاصله گرفتن از مهدي هاشمي و همراه ساختن آقاي منتظري با اين خواسته، امر فرموده بودند، آقاي منتظري از مهدي هاشمي ‌خواسته بود كه به اين مسئله اعتنا نكند. وي پس از مواجه شدن با قاطعيت امام در رسيدگي به پرونده مهدي هاشمي خواستار عدم پي‌گيري جنايات مربوط به قبل از انقلاب او شد. وقتي هم كه مهدي هاشمي از نتيجه بخشي تلاش قائم مقام رهبري نااميد شد و نتوانست به سكوتش در بازجويي‌ها ادامـه دهـد، اين آقـاي منتظـري بـود كه در بـرابر خواسـته امـام دربـاره لـزوم پخـش اعتراف‌هاي تكان‌ دهنده مهدي هاشمي، خط و نشان مي‌كشيد.
به طور خلاصه مي‌توان گفت بي‌اعتنايي به نصيحت امام درباره «انتخاب اصحاب» از موضوع منتظري يك عبرت ماندگار و مثال زدني درباره نتايج فاصله گرفتن از امر ولايت ساخت.