سانسور و جهتدهی اخبار در رسانههای غربی
با بررسی مقایسهای انعکاس اخبار آتش سوزی «پلاسکو» و «گرنفل»
در حالی که همچنان از تلفات آتش سوزی برج «گرنفل» در لندن، آمار و گزارشهای تکان دهنده میرسد، به طوری که مجموع آنها، حکایت از وقوع یک فاجعه انسانی دارد اما اخبار و گزارشهای فوق به نحو شگفت آوری در رسانههای غربی، به خصوص تلویزیون سلطنتی انگلیس (بی بیسی) سانسور میشود!
در طی روزهای گذشته، اخبار متعددی به نقل از مراکز رسمی از جمله پلیس لندن گزارش شد که تلفات آتش سوزی برج گرنفل لندن به یک آمار سه رقمی رسیده و یکی از آخرین خبرها، به نقل از آتش نشانی لندن حکایت از یافته شدن 42 جسد در یکی از اتاقهای سوخته شده برج «گرنفل» داشت که اضافه شدن این تعداد قربانی به رقم 79 تن که پلیس لندن سه روز پیش از آن اعلام کرده بود، تلفات این برج را به 121 نفر میرساند. در حالی که هنوز دهها تن از 600 ساکن ثبت شده برج یاد شده، مفقود بوده و دوستان و آشنایان آنها با نصب تصاویرشان بردر و دیوار، برای یافتنشان، درخواست کمک نمودهاند.
اما در مقابل چنین فاجعه تکان دهنده ای، شبکه رسانهای دولتی انگلیس (بی بیسی) در 3 روز اول حادثه تنها 3 یا 4 خبر و گزارش ارائه داد که یکی از آنها به مقایسه آتش سوزی برج «گرنفل» با ساختمان پلاسکو میپرداخت و دیگری از زبان یکی از شاهدان ماجرا بود و آخرین گزارش در 26 خرداد با تیتر «قربانیان آتشسوزی لندن، ممکن است هیچوقت شناسایی نشوند» با آمار 30 تن، سر و ته قضیه را به هم آورده بود. 7 روز بعد، بیبیسی همان رقم 79 تن را برای نخستین بار به عنوان کشته شدگان فاجعه اعلام نمود، در حالی که اذعان داشت تعداد بیشتری مفقود شدهاند که از سرنوشتشان هیچ اطلاعی در دست نیست. یعنی دقیقا هفت روز، مهمترین رسانه دیداری و شنیداری یکی از بزرگترین مدعیان جهان باز اطلاعات در دنیای امروز، حتی اشارهای کوتاه به پرتلفاتترین فاجعه دهههای اخیر این کشور نکرد و ایضا دیگر رسانههای غربی که انگار زبان و چشم و گوش برروی این فاجعه انسانی بستند!! و پس از آن نیز هیچگاه رقم دقیقی از تلفات و ابعاد مختلف فاجعه مذکور درج نگردید!
این درحالی است که همین رسانهها، آتشسوزی ساختمان پلاسکو را براساس پخش زنده شبانه روزی و یک هفتهای شبکه خبر (که مورد اتهامات بسیاری از سوی همان شبکه هاست) به طور مداوم پوشش خبری داده و با پخش شایعات و ابهامات و شبهات مختلف (مانند عمدی بودن حادثه یا عدم کاربرد امکاناتی مانند بالگرد یا ناتوانی سازمان آتش نشانی و یا ...) سعی کردند از ورای واقعه تاسف باری که در حد 10 درصد فاجعه برج «گرنفل» هم نبود، عدم کارآیی نظام را القاء نمایند و متاسفانه برخی از اذناب داخلیشان و البته رسانههای زنجیرهای و افراد ناآگاه نیز به این موج شایعه و شبهه پراکنی دامن زدند. این در شرایطی بود که آتش نشانی تهران با همان امکانات خود، آتش سوزی پلاسکو را در طول 3 ساعت و نیم خاموش کرده بودند و اگر باز گروهی از مردم به داخل پلاسکو برنمیگشتند و فرسوده بودن ساختمان باعث ریزش آن نمیشد، شاید شاهد هیچ آسیب جانی در آن حادثه نمیبودیم.
اما سخن اینجاست که اگرچه در بسیاری از مقاطع مهم خبری مانند فجایع غزه و یمن و بحرین و همچنین اقدامات عظیمی مانند راهپیمایی بزرگ اربعین شبکههایی مانند «بیبیسی» همواره خاموش بوده و به بایکوت کامل خبری فرو رفتهاند اما در مواردی مانند آتش سوزی برج گرنفل نیز به چالش کشاندن این گونه شبکهها میتواند واقعیت آنها را بیش از پیش روشن سازد. شبکههایی که ادعای بیطرفیشان توسط شبه روشنفکران و مدعیان اصلاحطلبی (که امروز همراه سکوت اربابان رسانهای خویش، ساکت شده اند!) همواره همچون چماقی بر سر رسانههای داخلی کوبیده شده است. تنها یک مقایسه ساده بین برخورد زنده و 24 ساعته شبکهای مانند خبر (با تمام انتقاداتی که متوجه آن هست) در مقابل یک فاجعه شهری با کارنامه «بیبیسی» و آن وسعت امکاناتی و پوشش خبری اش در قبال فاجعهای بسیار گستردهتر که در حد سه-چهار گزارش ساده خلاصه شد، میتواند صحت این مدعا باشد.