رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک-6
فریبکاری در قوانین مالیاتی و دفترسازی
سوءاستفادههای شخصی و فعالیتهای غیرسالم اقتصادی، از دیگر بخشهای فعالیتهای شرکت امناء به ریاست حبیب ثابت است که در جریان اختلافات تشکیلاتی فردی به نام «یدالله ثابت راسخ» با آنان، به شرح زیر افشاء شده است:
«جناب شوقی ربانی در تاریخ 12/8/36 بدون اولاد و پدر و مادری که در قید حیات باشند، در لندن به شهادت میرسد و ذکرالله خادم نه و دکتر علیمحمد ورقا و تیمسار بازنشسته شعاعالله علائی و علی اکبر فروتن و حبیباله ثابت و هادی رحمانی شیرازی و هیئت مدیره شرکت سهامی امناء و دکتر مهدوی سردفتر 25 تهران و ممیزین و کارمندان ثبت اسناد و املاک و دارایی که مشخصات آنان در پروندههای مربوطه مشخص و معین است، به شرکت و وکالت منوچهر قائم مقامی وکیل دادگستری جهت حیف و میل نمودن ماترک متوفی به تنظیم صلحنامههای 47308 – 20/10/36 و 47434 – 16/11/36 و 47948 – 12/3/37 در دفترخانه 25 تهران پرداخته و قبل از انجام انحصار وراثت و تعیین وراث قانونی و همچنین تعیین سهم الارث هر یک از وراث و پرداخت مالیات بر ارث و مالیات بر صلح و تعیین پلاک و مشخصات مورد صلح، برخلاف موازین مواد 32 و 40 آیین دفاتر اسناد رسمی، مزورانه به دکتر علیمحمد ورقا مصالحه مینمایند و دکتر علیمحمد ورقا نیز بدون انجام حصر وراثت و پرداخت مالیات بر ارث و مالیات بر صلح وراث و تعیین پلاک و مشخصات مورد صلح و پرداخت مالیات بر درآمد صلح، به شرکت سهامی امناء که خودشان در تاریخ 1/2/37 تشکیل میدهند، تحت شماره 47948 – 12/3/37 دفترخانه 25 تهران مصالحه مینماید و شرکت سهامی امناء بدون ذکری از املاک و اراضی و اماکن در اساسنامه خود، سرمایه 287 میلیون دلار را طبق اساسنامه مربوطه به سه میلیون تومان نقدی معرفی میکند.»
نوع دیگری از این سوءاستفادهها؛ نامهای است که حبیب ثابت در آن به جریان خرید و فروش زمینهای «خرگوش دره» و اختلافی که بین او و «شرکت نونهالان» وجود داشته، اشاره نموده است:
«درست به یاد دارم که موقعی که زمین خرگوش دره را برای جلب عایداتی بیشتر به نونهالان توصیه خرید کردم و از قرار متری 150 ریال بود، کراراً به نونهالان توصیه کردم که اگر زمین را که در حدود 250 هزار متر است، به خودشان انتقال بدهند، موقع فروش، مشمول پرداخت مالیات سنگین میگردد و بهتر است که به اسم ایرامز بماند و هر وقت فروختند، وجه آن را به نونهالان بپردازند.
نونهالان با اطلاع کامل از این موضوع، اصرار کرد که زمین سهمی خودشان را به خودشان انتقال بدهند و در موقع فروش، مالیات آن را خواهند پرداخت و صلاح شرکت در این است که 250 هزار متر به خودشان انتقال داده شود. من موافقت کردم و شرکت نونهالان بهترین قطعات جلوی خیابان آسفالته را به خودشان انتقال دادند. موقعی که خریدار برای تمام پانصد هزار متر از قرار متری یکهزار ریال پیدا شد، من موافقت نکردم و گفتم نونهالان گرچه بهترین قسمت زمین را برداشت، خودشان آن را بفروشند و تفاوتی به ایرامز بدهند؛ زیرا بدیهی است که جلوی خیابان آسفالته با عقب آن خیلی تفاوت دارد، در صورتی که حق این بود که نونهالان از دو قسمت جلوی خیابان لااقل یکی را به ایرامز بدهد و یکی را خودش نگاه دارد... هرچه سعی کردم خودم چیزی بفهمم که قانونی و درست و بیدردسر باشد، به نتیجه نرسیدم؛ این است که خیلی متشکر میشوم که مرا روشن کنید. زیرا مردمانی دور[و]ور این معامله هستند که انسان از ته قلب آنها خبر ندارد و به راحتی میتوانند اسباب اشکال فراهم سازند؛ بخصوص که در این معامله شرکت ایرامز کوچکترین نفع مادی هم نداشته که باید خودش را نگران آتیه نماید.
از طرف دیگر درست است که نونهالان در خرگوش دره دیگر زمینی ندارد، ولی باید توجه کامل داشت که فروش یک قطعه زمین به این بزرگی، بخصوص زمینی که در ورقه مالکیت آن سالها قبل از تصویب قانون 45 یا 46 بوده به قیمت منطقه لطمه بزرگی به معاملات آینده شرکت ایرامز در این زمین وارد خواهد کرد.
چون جواب سؤالات بالا را ندارم و هرگز من چنین کاری را نمیکردم و انتظار آن را هم نداشتم که برای دادن مبلغی منافع بیشتر به سهامداران و نونهالان چنین طرز عملی انتخاب شود.
مطلب، مطلبی نیست که بشود با همه کس در میان گذاشت، لذا استدعا دارم که هر طور صلاح میدانید، با مشورت کامل هیئت مدیره جواب واضح و روشنی مرقوم دارید که من هم از جریان مطلع باشم و یا راهحلی پیش از اینکه دیر شود، پیدا کرد.
نونهالان قرار بود که نامه مشروح و کامل به شرکت ایرامز بنویسد که تعهد هر نوع خسارت مستقیم یا غیرمستقیم که در اثر این معامله به شرکت وارد شود بنماید و بپردازد. به انتظار وصول جواب و تشکر قبلی
فریبکاری در قوانین مالیاتی و دفترسازی، از دیگر اقدامات حبیب ثابت در جریان فعالیتهای اقتصادی است:
«غضنفری رئیسسابق حسابداری شرکت زمزم، که بعداً نیز به سمت مدیر کارخانه اسوکولا تعیین گردید و چندی قبل به علت کهولت سن از کارخانه اخراجش نمودند، اظهار داشته که با نظر ایرج ثابت، کارفرمای شرکت مورد بحث، تاکنون مبلغی در حدود صد میلیون تومان بابت مالیاتی که قرار بود به وزارت دارایی پرداخت شود، با تنظیم دفاتر دروغی سوء استفاده نموده و حتی مراتب را کتباً به اطلاع مقامات وزارت دارایی رسانیده، ولیکن پس از مدتی نامه وی مستقیماً به دست ایرج ثابت رسیده و مشارالیه نیز برای اینکه سر و صدای غضنفری را بخواباند، مجدداً وی را استخدام و درحال حاضر نیز در شرکت سهامی زمزم مشغول کار میباشد.»