نامه یک جانباز به رئیس جمهور
حل مشکلات جانبازان جزء حقوق شهروندی نیست؟
رئیس جمهور محترم جناب آقای دکتر روحانی
با سلام، احتراماً پیامک جنابعالی با مضمون «مردم شریف ایران بیاییم با حقوق خود بیشتر آشنا شویم و قدرتمندانه آن را پاس بداریم» در تاریخ 95/9/29 واصل شد، بسیار متأسفم که در چنین شرایطی و علیرغم میل باطنی کام شیرین شما را با بیان برخی واقعیتهای رنجآور تلخ کرده و به خود جرأت دادهام که دست به قلم شوم و از عدم رعایت حقوق شهروندی و مسئله تضییع حق مطالبی را عنوان نمایم. احساس میکنم موضوعات عنوان شده را با توجه به رونمایی از منشور حقوق شهروندی که در اجرای آن تأکید نمودهاید بررسی، پیگیری و احقاق حق خواهید فرمود.
آقای رئیس جمهور اینجانب در سال 1361 در عنفوان جوانی و در لباس مقدس بسیج در فتح خرمشهر عضوی از اعضای بدن خود را در راه خدا ایثار و به جرگه جانبازان پیوستم. بعد از آن نیز پس از دو سال بستری در بیمارستانها و آسایشگاه جانبازان با عزمی راسختر در کلیه صحنههای انقلاب از جمله مسئولیت در بالاترین سطح ردههای مقاومت بسیج و حفاظتی و فرهنگی حاضر شدم. همچنین با حضور مجدد در جبههها با پای معلول بمدت 19 ماه دوبار دیگر نیز مجروح و هم اکنون مفتخر به 50 درصد جانبازی میباشم. از طرفی اوایل جنگ تحمیلی هم بمدت 6 ماه در ستاد جنگهای نامنظم در خدمت شهید چمران بودهام و از خداوند میخواهم که توفیق این همه نعمات را در عمل و در پاسداری از ارزشهای انقلاب نیز به این بنده حقیر عنایت فرماید.
آقای رئیسجمهور 35 سال است که از مجروحیت و معلولیت رنج میکشم و تاکنون بیش از 17 مرتبه مورد عمل جراحی قرار گرفته و همواره با دیگر مشکلات جسمی ناشی از معلولیت، مشکلات مربوط به تحصیل و پیشرفتهای علمی، تنگناهای مالی، مشکلات خانواده و اجتماع و... درگیر بودهام. لیکن به عشق اسلام و ولایت این رنجها را به خود آسان گرفته چرا که آگاهانه به جبهه رفته و میدانستم مخاطرات جنگ چیست، اما بیشترین رنج من در طول چند سال اخیر از بیمهریهایی است که مسئولان بنیاد شهید در امر درمان برایم فراهم آوردهاند. البته در خیلی از موارد ناسپاسی نسبت به زحمات این آقایان را هم نمیکنم. مگر عنایت به امر درمان مجروحیت و عوارض ناشی از آن یک اقدام ویژه و اضطراری برای جانبازان نمیباشد، چرا باید این موضوع به کرات دستخوش تغییر و اعمال سلیقه مدیران اجرائی از جمله مدیران بنیاد شهید واقع شود و همواره موجبات تشویش و نگرانی جانبازان را فراهم آورد. در حال حاضر عدم اعتبار و بودجه کافی در بنیاد شهید استان سمنان موجب اخلال در امر درمان جانبازان شده و این موضوع آنان را بصورت جدی آزار میدهد، مگر تأمین 100 درصد هزینه درمان جانبازان (صدمات ناشی از مجروحیت) به عهده دولت نمیباشد، چرا بنیاد شهیداستان سمنان در این زمینه کوتاهی مینماید، برابر آئیننامه و دستورالعمل اجرائی، مگر پرداخت هزینه ایاب و ذهاب به مراکز درمانی خارج از استان و براساس تعرفههای موجود و نظریه پزشک متخصص استان به عهده بنیاد شهید نمیباشد، چرا این امر بصورت سلیقهای انجام میشود و بنیاد آن را غیرتکلیف میداند، چرا باید جانباز برای کوچکترین مطالبات و احقاق حق به دیوان عدالت اداری یا کمیسیون ماده 16 تظلمخواهی و احقاق حق نماید و دیگر چراها که در این مختصر نمیگنجد.
آقای رئیس جمهور وقتی خیلی از مدیران نظام دریافت حقوق نجومی و هجومی را حق خود میدانند، آیا این بنده حقیردرمان خود را نباید حق خود بدانم، آیا بنیاد باید پرداخت هزینه آن را همچون صدقه بداند که هر وقت دلش خواست بدهد و دلش نخواست ندهد و بگوید در تکلیف ما نمیباشد. آیا با این برخوردها انتظار دارید فرهنگ ایثار و شهادت نهادینه شود، مگر یک جانباز بازنشسته چقدر حقوق میگیرد که قسمتی از آن را به امر درمان مجروحیت خود اختصاص دهد. سخن کوتاه کنم و بگذرم که سخن بسیار است و گوش شنوا اندک. من فقط و فقط از کسانی که مسئولیت دارند میخواهم که این قامت شکسته را دل شکسته نکنند و این گزارش هم که خدمتتان تقدیم کردم به خاطر رضای خدا بوده و انعکاس آن واقعیتی از وضعیت جانبازی افرادی میباشد که داوطلبانه همه چیز خود را در طبق اخلاص گذاشتند در چنین شرایطی کاملاً طبیعی است و باید پذیرفت که جانباز حق دارد نگران باشد و صدای اعتراض خود را به گوش افکار عمومی جامعه برساند و خواستار اتخاذ تدابیر جدی برخورد با متخلفین و مهار این روند که متأسفانه در اکثر دستگاهها با قشر ایثارگر تازگی ندارد باشد. مسئولین بنیاد باید متوجه این واقعیت ملموس باشند که راه علاج مشکلات فقط در حد حرف و تعریف و تمجید نباید باشد. علیایحال از محضر آن ریاست و مقام عالی کشور و دیگر مسئولین نظارتی خواهان رسیدگی و بررسی موضوع و نهایتاً احقاق حق هستم.
علی اکبر اسیری- جانباز 50 درصد