بیم و امیدهای صنعت فرش آویخته از دار قالی- بخش نخست
روییدن ترنج از سر انگشتان زخمی بافنده
فریده شریفی
نخ و قرقره، گره و شیرازه، دار و چله کشی
تار و پود... رنگ کبود، فیروزهای، لاجوردی
زرد و آبی، بتههای سیب و گلابی،
همه و همه به کار میآیند تا فرشی بافته شود.
و هنری متجلی گردد.
هنر زیبای فرش ایرانی
فرش زیبای ایرانی که عمری به درازای تاریخ و فرهنگ ایران دارد.
فرش دستباف، ایرانی نه تنها در داخل کشور از علاقهمندان زیادی برخوردار است بلکه در خارج از ایران نیز مشتریان فراوانی دارد و هر روزه بر تعداد خریداران اروپایی و آسیایی آن افزوده میشود تا آنجا که داشتن فرش ایرانی را در رویای خود جستوجو میکنند.
نقشهای زیبا، اصالت طرحها و رنگآمیزی جالب و دلپذیر بر کیفیت فرش ایرانی افزوده و آن را در نزد مشتریان داخلی و خارجی محبوب و خواستنی کرده است.
صنعتی گرانبها اما مهجور مانده
قالیبافی یکی از کهنترین و برجستهترین صنایع دستی ایرانیان به شمار میرود که در نواحی روستایی همواره به عنوان یکی از مهمترین منابع تأمین درآمد مردم نیز بوده است. با توجه به شرایط اقتصادی کشور به ویژه تأکید بر اقتصاد مقاومتی که رهبر معظم انقلاب بارها در بیانات خویش بر آن اصرار ورزیده و شکوفایی اقتصاد کشور را مرهون اقتصاد مقاومتی ارزیابی کردهاند صنعت فرش از نظر اقتصادی اهمیت فراوانی دارد زیرا اولاً کلیه مواد اولیه در داخل کشور یافت میشود و نیازی به واردات مواد اولیه نیست ثانیاً بعد از نفت بزرگ ترین ارزش اقتصادی صادرات غیرنفتی را تشکیل میدهد.
«غضنفر آقایی سمیرمی» کارشناس فرش در گفتوگو با گزارشگر کیهان درباره اهمیت این صنعت گرانبها و با ارزش میگوید: «صنعت فرش به دلیل اشتغالزایی، ایجاد ارزش افزوده و تحصیل ارز نقش قابل توجهی در اقتصاد ایران دارد و با کمترین سرمایه بیشترین اشتغال و ارزش افزوده را ایجاد نموده است، اما متأسفانه چالشها و مشکلاتی در این صنعت به وجود آمده که باعث شده هنر زیبای فرش ایرانی با مهجوری و بیاعتنایی مواجه شود.»
وی اضافه میکند: «مشکلاتی که در مسیر بافتن فرش وجود دارد از جمله سختی شرایط کار برای بافنده، مواد اولیه گرانقیمت، عدم حمایت دولت؛ نداشتن بیمه، کارفرماهای متعدد و به طبع آن واسطههای بیشمار، مشکلات گمرکی، مسئله تحریم و... از جمله چالشهایی است که تولیدکنندگان فرش با آن مواجه هستند. همین مسئله موجب شده که تولید فرش با مشکلات داخلی و خارجی عدیدهای مواجه باشد و بافندگان ترجیح میدهند فضای روستا را رها کنند و به شهرها و شغلهای کاذب روی بیاورند درحالی که اگر دولت بافندگان فرش را حمایت میکرد دارها همچنان پابرجا و استوار بودند و فرشها یکی پس از دیگری بافته میشد.»
«پروین خوانساری» که بهرغم داشتن مشکلات فراوان هنر زیبای فرشبافی را رها نکرده در اینباره میگوید: «با اینکه در طول سالهای بسیار که همچنان به فرشبافی مشغول بودهام با مشکلات جسمی زیادی مواجه شدهام اما به خاطر عشق به این هنر اصیل ایرانی فرش میبافم و هر فرشی که به اتمام میرسد فکر میکنم فرزندی متولد شده است و به آن افتخار میکنم.»
وی میافزاید: «عدم برخورداری از بیمه، وجود کارگاههای سنتی و غیربهداشتی، توان پایین اقتصادی بافندگان فرش، وجود دلالان و واسطههای بیشمار و گران بودن قیمت خامه و دیگر مواد اولیه عرصه را بر بافندگان فرش تنگ میکند و آنها را از انجام کار بازمیدارد، اما اگر علاقه و عشق به این هنر اصیل و زیبا وجود نداشته باشد کاری انجام نمیشود و فرشی بافته نمیشود.»
این خانم بافنده از مسئولان و متولیان امر میخواهد با جدیت مشکلات و موانع موجود بر سر بافت فرشهای ایرانی را از میان بردارند تا نهتنها در عرصه داخلی بلکه در عرصه خارجی هم شرایط برای رقابت و شکوفایی هرچه بیشتر فرش ایرانی فراهم آید.
دستاندرکاران صنعت فرش معتقدند اگرچه جایگاه معنوی این هنر هرگز در اذهان جهانیان کمرنگ نشده و نخواهد شد اما متأسفانه جایگاه اقتصادی آن دچار افت و خیزهایی شده که باید هرچه سریعتر برای رفع این چالشها چارهای اندیشیده شود.
جایگاه اقتصادی فرش دستباف ایرانی
فرشهای ایرانی اعم از فرش نایین، فرش تبریز، ساروق، هریس کاشان، کرمان، مشهد، قم و... هر کدام تجلی هنر، اصالت، ظرافت، معنویت و زیبایی هستند و در یک کلام فرش ایرانی حرف اول و آخر را میزند. فرش ایرانی از سالهای گذشته یکهتاز بازارهای بینالمللی بوده و آوازهاش همهجا پیچیده بود، اما امروزه به دلیل مشکلات اقتصادی به دست فراموشی سپرده شده و در غیاب فرش ایرانی فرش چینی، ترک و ژاپنی در قالب برندهای کاشان، تبریز و... در سطح بینالمللی به فروش میرسد.
یکی از عوامل مهم تضعیف صنعت فرش ایران در سالهای گذشته پایین آمدن درآمد مردم و چرخش بازار داخلی به سمت فرشهای ماشینی بوده است.
«شاهین شکوری» کارشناس فرش و عضو هیئت علمی دانشگاه هنر در این زمینه به گزارشگر کیهان میگوید: «فرش دستباف ایران که به آن قالی نیز میگویند یکی از شاخصهای مهم فرهنگ و اقتصاد ایران به شمار میرود و در جهان علاقهمندان بسیاری دارد. به نحوی که بارها مشاهده شده است که در انتخاب فرش نهایت دقت را به عمل میآورند که فرش چینی خریداری نکنند و به جای آن از فرش زیبا و اصیل ایرانی استفاده کنند چرا که معتقدند هم زیباتر است و طرحها و نقشههای اصیل و زیبایی دارد و هم دوام آن بیشتر است.»
به گفته این کارشناس سهم ویژهای از هنر و تمدن ایران مدیون فرش ایران است و همچنین یکی از بهترین راهها و ابزار انتقال فرهنگ و تمدن ایران زمین به دیگر نواحی جهان به شمار می رود به همین دلیل توسعه و رونق این صنعت میتواند راهگشا باشد و آثار مثبتی بر اقتصاد کشور داشته باشد.
مهندس شکوری یادآوری میکند: «اکنون در بسیاری از موزههای معروف جهان از جمله در پاریس و لندن فرشهای ایرانی آذینبخش دیوارهای این موزهها است و این مسئله باعث فخر و مباهات هر ایرانی است لذا با حمایت از این صنعت و دستاندرکاران آن به ويژه بافندگان و تولیدکنندگان میتوان عظمت دوبارهای به این صنعت بخشید و این هنر متعالی را جانی دوباره بخشید.
از نظر اقتصادی صنعت فرش دارای اهمیت بسیاری است زیرا ارزش افزوده آن حدود 65 درصد است و فرآوردههای این صنعت بزرگ ترین رقم صادرات غیرنفتی را تشکیل میدهد. از سوی دیگر رقمی معادل 15 تا 17 میلیون نفر در ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم صنعت فرش قرار دارند و از این طریق در کشور اشتغالزایی ایجاد میشود.
حرفهای شیرین و غرورآفرین
فرش ایران دستپرورده تلاش زنان و مردان هنرمندی است که این هنر زیبا را از 2500 سال پیش تاکنون در دستان هنرآفرین خود حفظ کرده و به عنوان میراثی گرانبها نسل به نسل منتقل کردهاند.
«سمیرا اقتداری» که در اراک زندگی میکند و درآمد خانوادهاش را از طریق بافتن فرش تأمین میکند، در این باره میگوید: «هنر فرشبافی را از مادرم یاد گرفتم و همیشه هنگام بافت فرش در کنار او بودم و از او میآموختم که چگونه چلهکشی کنم، چند گره از رو بزنم یا چند گره از زیر... زیاد سخت نیست اما دقت و تمرکز میخواهد به همراه عشق و علاقه تا علاقه و اشتیاق نباشد گرهی زده نمیشود و ردیفی بالا نمیآید...»
وی اضافه میکند: «خیلیها وارد این حرفه میشوند و دو هفته طول میکشد تا آموزش ببینند و از هفته سوم میتوانند فرش ببافند اما اگر علاقه و عشق قلبی و صادقانه به این حرفه نداشته باشند زود آن را رها میکنند و به سراغ کار دیگری میروند. چرا که درآمد این شغل زیاد نیست و آن قدر کارفرما و واسطه وجود دارد و این فرش دست به دست میگردد که برای بافنده چیزی باقی نمیماند به همین دلیل باید به این حرفه دلبستگی داشت.»
به گفته این بافنده، انتخاب نقشها، طرحها و رنگهای زیبا و متنوع و اصیل عامل اصلی درخشندگی، تجلی و زیبایی فرش ایرانی است که هیچ فرش دیگری قابلیت رقابت با فرش ایرانی را ندارد.
نقش دلالان
یکی از مهمترین چالشهایی که صنعت فرش با آن مواجه است حضور گسترده و متعدد دلالان و واسطهها در چرخه تولید فرش دستباف است. مشکلات اقتصادی باعث شده که بافندگان فرش، تولیدات خود را به قیمت کمتر به واسطهها بفروشند و بهای ناچیزی دریافت کنند که نهتنها خستگی آن همه کار و تلاش را از آنان دور نمیکند بلکه مشکلات مالی آنان را نیز حل نمیکند!
به طور مثال فرشی که ممکن است 20 یا 30 میلیون قیمت داشته باشد تنها به قیمت 2 یا 3 میلیون از تولیدکنندگان اصلی آن خریداری میگردد، در واقع دسترنج چند ماهه و حتی چند ساله آنان فدای سوءاستفاده دلالان و واسطههای از خدا بیخبر میشود! مهندس شکوری در این باره میگوید: «راه طولانی روستا به شهر، عدم آشنایی بافندگان با خریداران و بازارهای موجود، تبلیغات سوءدلالان و... موجب میشود که بافندگان در ارتباط مستقیم با خریداران قرار نگیرند و در این میان معلوم است که دلالان یک شبه به چه سود کلانی دست مییابند؟!»
وی اضافه میکند: «اگر حمایتهای لازم صورت گیرد و دولت از بافندگان حمایت کند و دست سوداگران و دلالها را از چرخه تولید فرش کوتاه کند صنعت فرش تقویت شده و بافندگان نجیب و هنرمند به حقوق اصلی خود دست مییابند.»
به گفته این کارشناس اگر پروسه تولید فرش تحت حمایت دولت و تشکلهای صنعتی، اتحادیهها و مراکز ملی فرش قرار بگیرد دست واسطهها کوتاه میشود و بافندگان با علاقهمندی بیشتری این صنعت و هنر با ارزش و اصیل ایرانی را متجلی خواهند ساخت.
تشکلهای مقتدر، سالم و پویا با نظارت آگاهانه و مقتدارانه میتوانند جلوی هرگونه اخلال، فساد و سوءاستفاده از چرخه تولید فرش را بگیرند.
هنر فرشبافی مانند هر هنر و صنعت دیگری نیازمند توجه، حمایت و پشتیبانی است و قدر مسلم آنکه هر قدر این حمایتها بیشتر باشد بافندگان با دلگرمی بیشتری به تولید فرش مشغول میشوند و اقتصاد ایران را شکوفا میسازند.
فرش ایران در طول سالهای گذشته گوی سبقت را از دیگر فرشها ربوده است و مشتریان اروپایی و آمریکایی و آسیایی حاضرند بهای زیادی برای فرش ایرانی بپردازند.
بنابراین سرمایهگذاری، حمایت و برطرف کردن مشکلات این صنعت میتواند برگ برندهای برای ایران باشد و اقتصاد ایران را شکوفا سازد.
از دیدگاه کارشناسان اقتصادی چندان دور از انتظار هم نیست که به زودی بازار فرش ایران چندان رونق و پیشرفتی پیدا کند که انحصار فرشهای بیکیفیت جهان را از دست آنان خارج و خودش همچون گذشته طلایهدار این صنعت زیبا و اصیل شود.