نگاهی به ماجرای «نفوذ» فرهنگی برای «نفوذ» سیاسی- بخش آخر
برج مراقبت رسانهای
شیدا اسلامی
مغزافزارها و سختافزارهای
طرح نفوذ
این ابزارها هم در بعد سختافزاری (فراگیر کردن دستگاههای تلفن همراه واجد قابلیتهای ارتباطی بالا، وارد کردن هارد دیسکها و حافظههای با ظرفیت بالا و کمترین حجمها، تسهیل تجهیز عامه مردم به فناوریهای استفاده از محتواهای هدفگذاری شده برای کل یا بخشهای وسیعی از جهان نظیر ماهوارهها و دستگاههای گیرنده امواج ماهواره و...) و هم در بعد نرمافزاری (طراحی شبکههای اجتماعی وب محور، اپلیکیشنهای تلفن همراه و...) و هم در طراحی محتوا و ساختارهای جذاب که از طریق تولید سریالهای استراتژیکی چون سرزمین مادری، 24، بازی تاج و تخت، دنیای غرب و...، استفاده از ساختار برنامههای تعاملی سرگرمکننده موسیقی محور نظیر استیجها، بهرهگیری از قابلیت و جذابیتهای ساختار انیمیشن و... در کنار سناریونویسیهای هوشمندانه برای خبر و جریان سیال اطلاعات در رسانههای دشمن صورت میگیرد، به خورد مخاطب داده میشوند
بی گمان؛ شناخت راههای نفوذ، گام بزرگی در طراحی نقشه عمل برای مقابله با آن است. بر این اساس با نگاهی به همه آنچه گفته شد توجه به اینکه ضروری است نوعی وحدت رویکرد در مواجهه با جلوهها و مصادیق نفوذ در رسانهها ایجاد، پایش، تقویت و استمرار یابد، بیش از پیش مینمایاند حالا که جبهه غرب علیه ما متحد و یکپارچه صف آرایی کرده است، وقت آن نیست که رسانههای جناح انقلاب و صدا و سیما جزیرهای عمل کنند.
مراقب رسانههایمان باشیم
اما آنچه نگارنده بیش از همه در این مجال اندک در پی آن است، پیشنهاد نکات قابل ملاحظه و محورهایی است که صدا و سیما میتواند با تمرکز و برنامهسازی درباره آنها، ایفای نقش خود در مقابله با نفوذ را عملیاتی یا بهتر بتوان گفت؛ مراقبت کند.، که از جمله آنها است:
اطلاع رسانی از خدمات و تاثیرات حضور بالنده نظام اسلامی و امیدآفرینی هوشمندانه، همچنین مقایسه غیر مستقیم حجم بالای سازندگی و خدمات جمهوری اسلامی در مقایسه با رژیم پهلوی برای کمرنگ جلوه دادن تبلیغات گسترده غرب پیرامون اندک اقدامات ناگزیر انجام شده در دوره پهلوی گامی مهم در این زمینه است. همچنین است تقویت حس غرور و مباهات ملی به داشتههای ملی و دینی و... ایران و ایرانیان با برجسته کردن افتخارات و نقاط مثبت بویژه مقایسه تاریخ و پیشینه فرهنگی و تمدنی ایران نسبت به دیگر تمدنهای جهان و...، پرداختن به تاریخ، شخصیتها و اساطیر، هنرها و عناصر فرهنگی بومی و ملی و ایجاد حس غرور و افتخار از این داشتهها که با توجه به قهرمانان ملی و مذهبی، اسطورههای ایرانی و ثروت بیکران ادبیات کهن فارسی و جریان نوزای ادبیات دفاع مقدس و انقلاب اسلامی
از دیگر سو؛ مقابله با شکافهای قومی با احترام و توجه مستمر و گسترده و سهمدهیهای سازمان یافته به اقوام ایرانی در کلیت و جزییات محصولات رسانه ملی. این اتفاق با مجموعههایی نظیر پایتخت، گذر از رنجها، از یاد رفته و .... در سریال سازی و برنامههایی چون جهانگرد، سیمای آبادی و... حتی برنامههای مشاعره که در استانهای مختلف ضبط شد و...، تمرکز تولیدات را حتی من باب لوکیشن، از تهران خارج و سهم تولیدات صدا و سیما را در برد وسیع تری از پهنه ایران به مشارکت گذاشت، از اقدامات شایسته رسانه ملی است که لازم به تقویت و استمرار است.
آموزش، اطلاع رسانی و افزایش سواد رسانهای مخاطبان با ابزار گوناگون چون برنامههای مستقیم نقد یا اشارات بینامتنی و غیرمستقیم و...، اطلاعرسانی صحیح و مشروح درباره مزایا و معایب برنامههای ماهواره و... که برای این منظور استفاده از سازوکار برندسازی محصولات انیمیشن با درونمایه طنز نیز میتواند بسیار کارساز باشد؛ کاری که شاید میشد با مجموعههایی مشابه دیرین دیرین به خوبی انجام داد.
رسانه ملی باید با ایجاد عمق در مباحث، کاربردی کردن و گستردن دامنه آنها به بطن زندگی مردم، تنوع ساختاری و جذاب سازی بصری، استفاده از کارشناسان مورد علاقه و دارای نفوذ کلام در برنامههای دینی و مذهبی که شاید یکی از بهترینها در این زمینه برنامه «این شب ها» باشد، به این بخش از رسالت خود عمل نماید. اما طبیعی است که «این شبها» یا «سمت خدا» در میان خیل برنامههای صدا و سیما و گستره مخاطبان، همچون سوزنی در انبار کاه نمود مییابد.
تولید هوشمندانه و هنرمندانه برنامههای ویژه به منظور افشای دروغها و غرضورزیهای رسانههای بیگانه به نحو غیرشعاری و منصفانه و برنامهسازی با اهداف و مضامینی چون: طرح خطرات و تهدیدات جریانهای منحرف سیاسی،تشریح و بررسی مقایسهای ادعاهای سران استکبار با عملکرد واقعی آنان، تشویق و ترغیب اندیشمندان ایرانی خارج از کشور به فعالیت و تحقیق در داخل کشور، ترویج و تبلیغ فرهنگ عدالتخواهی، نقد و ارزیابی اندیشههای لیبرالیستی و سکولار و ماهیت فریبکارانه نظام لیبرال دمکراسی، تقبیح نقش مخرب روشنفکران غرب زده در وابستگی کشور، نقد و ارزیابی جریانات روشنفکری مروج فرهنگ غربی، تبیین آثار شوم فرهنگی مصرف و رواج کالاهای غربی در جامعه،حمایت و تشویق مردم به مصرف کالاهای داخلی، تبیین و تحلیل کاهش میزان وابستگی اقتصادی در فعالیتها، بخشها و مناطق مختلف، تبیین مشروعیت و مقبولیت نظام انتخابات و مشارکتدهی مردم در تعیین سرنوشت خویش نیز از دیگر زمینههای شایان توجه سیاستگذاران صدا و سیما است.
ایجاد سازوکار نظارتی حساس نسبت به تولیدات خنثی بویژه در حوزه کودکان، خردسالان و نوجوانان که در کنار خیل قابل توجه تولیدات غرب که در شبکههای تخصصی پویا و نهال و امید و برنامههای ویژه این اقشار سنی در دیگر شبکهها پخش میشوند، رها کردن آنها در دامان خنثیگرایی ظاهری عملا به تقویت سبک زندگی مورد نظر تولیدات غرب در ذهنیت و باور مخاطبان این برنامهها میانجامد، هم بایستی در نقطه تمرکز برنامهسازان و سیاستگذاران تولیدات این حوزه باشد. متاسفانه به دلیل ضعف در پرداخت محتوایی و ساختار معیوب و گل درشت در برخی آثار و نیز به موجب یک خرده فرهنگ نهادینه شده غلط در ذهن ما، عموما تا سخن از حب دین و وطن و... به میان میآید، با اتهام شعاری شدن آنها را پس میزنیم و چارهای نمیاندیشیم تا این مفاهیم را در ساختار درست، جذاب و دلپذیر کنیم؛ کاری که در غرب اتفاقا با تولیدات حوزه خردسال و کودک و نوجوان به گزارههایی مانا در سواد رسانهای آحاد جامعه بدل میشود و هرگز شعاری و گل درشت تفسیر و تاویل نمیشوند.
طراحی و نمایش چهره باورپذیر، مثبت و تاثیرگذار از روحانیت برای ایجاد نگرشهای مفید و مثبت نسبت به دین و ... نیز از دیگر نقاط عطف کار رسانه ملی در چند تجربه سالهای گذشته تلویزیون بوده که لازم است دنبال شود.
همگی این موارد میتوانند در قالب برنامههای تاک شو، جنگهای استودیویی، انیمیشن، فیلم و سریال و نیز سخنرانی و مستندهای جذاب انجام پذیرند.
همچنین نمایش عبرتهای امت اسلام و آسیب شناسی تاریخی نفوذ در جهان اسلام در قالب برنامههای جذاب نمایشی، توجه گسترده به زنده نگاه داشتن و تعظیم و تکریم شعائر دینی و مناسک مذهبی بویژه زنده نگاه داشتن شعائر حسینی(ع) به عنوان پایه و اساس حفظ روحیه پاسداری و ایثار برای حفظ دین و نظام مبتنی بر شریعت اسلام و مبانی شیعه با برنامهسازی هر چه نزدیکتر به ریشههای فرهنگی و ساختار سنتی سوگواریهای مذهبی (منابر پرمغز و اثرگذار، آیینهای عزاداری به دور از خرافه و تحریف و نمایانگر شکوه شیعه، فیلم و سریالهای دیدنی و موثر و ...) و برنامهسازی هنرمندانه و گسترده برای مناسبتهای مختلف دینی و ملی برای پرهیز از القای حس بیتفاوتی رسانه ملی نسبت به مناسبتها و احساس خلا محسوس بویژه در مناسبتهای شاد دینی که لازم است دست صدا و سیما در این ایام هم پر باشد از تعداد بالای برنامهها و بخصوص موسیقیها و نوا-نماهای جذاب و به دور از محتوای سبک و سردستی نیز در حوزه ادبیات دینی بسیار ارزنده و نیازمند توجه و امعان عملی است.
تعاملیسازی هر چه بیشتر برنامههای رسانه ملی برای ایجاد حس اعتماد و جذب مخاطبان بیشتر یکی از راههایی است که رسوخ و نفوذ پیامهای رسانه را با ضریب اطمینان بالا بیمه میکند. در چنین برنامههایی تلاش برای اثبات توجه رسانه ملی به معیشت و زندگی روزمره مردم با تولید برنامههایی ویژه جوانان و معضلات آنها و ... برای جلب حس اعتماد مردم به رسانه، توجه ویژه به بحث «اقتصاد مقاومتی» و...، تبیین صحیح، هنری و هوشمندانه مفهوم «خطواتالشیطان» در برنامههای رسانه ملی برای تجهیز آحاد مخاطبان به دانش و حساسیت لازم برای مقابله با هرگونه نفوذ خزنده و آرام در ابعاد مختلف زندگی و سرنوشت فردی و جمعی بیشتر به هدف خود نزدیک میشوند.
همچنین ضرورت دارد ایجاد حس اعتماد مردم به نهادهای مسئول مبارزه با انحرافات و نفوذ بیگانه با نمایش گهگاه گوشههایی از تلاشهای دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی کشور که اقتدار و هوشیاری آنها ضامن امنیت آحاد جامعه است، تحقق یابد.
استفاده از ظرفیت و توجه به تولید گسترده قالب«میان برنامه» برای مخاطب عام، به دلیل قابلیتهای: کوتاه بودن، پخش مکرر، امکان جانمایی در کنداکتور شبکههای مختلف و .... برای فرهنگسازی اهداف مختلف رسانه ملی در مقابله فوری، زودبازده و اثرگذار با جلوههای نفوذ از سبک زندگی تا موضوعات اقتصادی و .... بسیار مفید است. این میان برنامهها در ساختارهای داستانی و تکنیکهای رئال و انیمیشن و...، موسیقی و تصویر و... علاوه بر ایجاد فضای بصری زیبا و متنوع برای شبکههای تلویزیونی، امکان بازبهرهبرداری از تولیدات رسانه و بهرهوری بیش از پیش از آنها را نیز فراهم کرده و فرآیندی جذاب، زودبازده و دارای تنوع بالا را حاصل میکند.
استفاده از ظرفیت رسانههای نوین و شبکههای اجتماعی مجازی برای پشتیبانی از محتوای تولیدات رسانه ملی، خنثی کردن شایعات و اطلاع رسانی موثق، ایجاد رابطه محکم و استوار بین رسانه و مخاطبانش و...، همچنین ایجاد شبکههای اطلاعرسانی به روز و هدفمند برای مدیران رسانه ملی که آنها را به صورت لحظهای و نو به نو در جریان آخرین و جدیدترین اطلاعات لازم برای کاربست در محصولات رسانه ملی و سد کردن راه نفوذ در ابعاد گوناگون قرار دهد، نیز از مهمترین و استراتژیکترین محملهای عملکرد رسانه ملی در دوران حاضر است.
از دیگر جانب؛ توجه ویژه و طراحی راهبردهایی برای برنامههای مفرح در رسانه با توجه به اینکه برنامههای طنز و موسیقی و مسابقه در رسانه عمده بار وجه سرگرم کنندگی را به دوش داشته و غفلت از طرازهای سلامت هر یک از آنها میتواند لطمات جبرانناپذیری وارد آورند، از اهمیت بالایی برخوردار است. در این راستا الگوبرداری از ساختارهای پیش نهاده غرب الزاما محل رد آنها نیست اما وارد کردن عناصر و مولفههای بومی در این ساختارها، پرهیز از راهیابی شوخیهای جنسی، مقابله با جریان مبتنی بر پایین آوردن ذائقه طنز مخاطبان با شیوع شوخیهای به اصطلاح مستراحی در تولیدات، ترجیح ضبطی بودن این قبیل برنامهها بر پخش زنده آنها به سبب مزیت قابلیت کنترل بیشتر، جلوگیری از تبدیل شدن این دسته از برنامهها به محل جولان افراطی و شو گونه نامها و چهرهها، خودداری از نزدیک شدن این برنامهها به زمینههایی برای مباح شمردن تماشای ماهواره به دلیل نزدیکی بسیار آنها به آنچه در برنامههای ماهوارهای دیده میشود و...، پرهیز از تنزل سطح دسترسی و دستیابی اقشار نوجوان و حتی کودک به محتوای مشابه ماهواره که به مرور جایگزینی ماهواره را امری طبیعی میسازد و .....
توجه و دقت ویژه در گزینش مدیران رسانه ملی، پستهای کلیدی نظارتی و سیاستگذاری و... و کنترل و تازه نگهداشتن حساسیتهای آنها نسبت به تهدیداتی که رسانه ملی را به خطر میاندازند، دقت در گزینش خالقان آثار در رادیو و تلویزیون و... نیز فصلی مهم و بینیاز از تاکید است.
در نهایت آن که هر چه چشم و گوش رسانهها بیناتر و شنواتر و ذهن طراح پشت آنها هوشمندتر و زود انتقالتر و دراکتر باشد، به همین میزان میتوان به سرعت و دقت عمل بیشتر رسانهها و از جمله رسانه ملی در بزنگاههای تصمیمگیری و محتواسازی مطمئنتر بود.
به همین دلیل هم هست که رهبر انقلاب در حکم انتصاب اخیر بالاترین سطح مدیریتی صدا و سیما بر لزوم جذب و میداندهی به مدیران انقلابی و متعهد تاکید ویژه داشته و از آن به عنوان وظایف خاص رئیس رسانه ملی نام بردهاند.
حالا دیگر حرف اصلی را در میدان نفوذ؛ فکر، ایده و طرز عمل افراد بر اساس باورهای پذیرفته شده یا غفلت افراد از مواضع صحیح به سبب عمیق نشدن و ریشهدار نبودن و به اصطلاح ملکه ذهن و رفتار نشدن ارزشهای انقلابی میزند.
مراقب رسانههایمان باشیم...