kayhan.ir

کد خبر: ۹۳۲۱۷
تاریخ انتشار : ۰۱ دی ۱۳۹۵ - ۱۹:۴۴
آسیب شناسی نظارت و ممیزی در عرصه نشر - بخش اول

نفوذ اغیار نامهربان در بازار یار مهربان






آرش فهیم
سازمان نشر کتاب، زیربنای ساختار فرهنگی یک جامعه را تشکیل می‌دهد. غنا و قوام فرهنگ، هنر و نظام رسانه‌ای یک کشور به طور مستقیم از حوزه کتاب تأثیر می‌پذیرد.
هم از این روست که بسیاری از جریان‌های سیاسی و ایدئولوژیک، خاصه در ایران، همواره به حوزه نشر و مکتوبات، نظر ویژه‌ای داشته‌اند و در این زمینه سرمایه‌گذاری می‌کنند و فعال هستند. چون می‌دانند که حیات و ممات آنها در گرو نقش‌آفرینی در بازار کتاب است.
پر بیراه نیست که بگوییم با تماشای ویترین کتابفروشی‌ها در مناطقی مثل خیابان انقلاب (روبه‌روی دانشگاه تهران) و زیر پل کریمخان زند در تهران، می‌توان وزن نحله‌های فکری، فرهنگی و سیاسی و حد قدرت‌طلبی آنها را سنجید.
به همین دلیل هم آلوده‌سازی بازار نشر، یکی از جریان‌های عمده جنگ نرم علیه ایران اسلامی شناخته می‌شود که سابقه‌ای طولانی دارد. تضعیف نهاد خانواده، سست کردن اخلاق‌گرایی و باورمندی نسل جوان به ارزش‌های دینی و تبلیغ و تطهیر جریان‌های تبهکار، ازجمله طرح‌هایی است که در نشر کتاب ایران برگزار شده است. این مسائل، نظارت، پالایش و ارزشیابی کتاب‌های منتشر شده در بازار را به یکی از وظایف حاکمیت در ایران تبدیل کرده است.
چگونگی نظارت بر نشر کتاب
حوزه نشر کتاب هم همچون سایر عرصه‌ها، دارای ساز و کار نظارت قانونی است. قوانین و ضوابط این حوزه، توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تعیین و تصویب می‌شوند. مصوبه‌ای با عنوان «اهداف، سیاست‌ها و ضوابط نشر کتاب» در تاریخ 20 اردیبهشت سال 1367 توسط این شورا ثبت و آخرین بار نیز در تاریخ 24 فروردین سال 1389 اصلاح و ارزیابی شد. این مصوبه دارای 16 ماده قانونی است که همه ضوابط و شاخص‌های لازم برای صدور مجوز یا منع انتشار کتاب‌ها به طور شفاف و دقیق مشخص شده است.
 به طور مثال، براساس این مصوبه، کتاب‌هایی که به ترویج اباحه‌گری و فساد اخلاقی یا تبلیغ نحله‌های انحرافی یا تطهیر رژیم پهلوی می‌پردازند، ممنوع است.
اجرای این قوانین برعهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
براساس مصوبه «اهداف و سیاست‌ها و ضوابط نشر کتاب» شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید توسط اداره کتاب معاونت فرهنگی این وزارتخانه به اجرا و نظارت بر ضوابط مطرح شده در این مصوبه بپردازد.
استانداردسازی کتاب؛ امری جهانشمول
تصور برخی از مردم این است که امر نظارت و ممیزی کتاب، فقط در ایران انجام می‌شود. این درحالی است که کارشناسان، نظر دیگری دارند.
کیوان امجدیان، نویسنده و کارشناس کتاب به گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «من به این کار نمی‌گویم ممیزی، من این فرایند را «استانداردسازی» می‌نامم. فرایندی که در همه جای دنیا وجود دارد. چون در همه کشورهای جهان، کتاب‌ها را با شرایط خاص خودشان استانداردسازی می‌کنند. یعنی ناهنجاری موجود در کتاب‌ها را رفع می‌کنند. ناهنجاری ممکن است در حوزه‌های مختلف اخلاقی، سیاسی و ... باشد. شاخص‌های استانداردسازی کتاب در شورای عالی انقلاب فرهنگی، درست و بجا شکل گرفته‌اند.»
محمد حقی، ناشر و مشاور مجمع ناشران انقلاب اسلامی نیز در این باره به گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «وجود قانون و نظارت در نشر کتاب، امری جهانی است و همه کشورهای دنیا، به فراخور فرهنگ، مذهب و مقاصد سیاسی و ایدئولوژیک، خطوط قرمزی را برای نشر کتاب تعیین کرده‌اند. حتی در کشور فرانسه که خودش را مهد آزادی و دموکراسی می‌داند، کتاب‌هایی که برخی از مفاهیم ازجمله هولوکاست را زیر سؤال برده باشند، اجازه انتشار نمی‌یابند. در همه کشورها نیز کتاب‌های ممنوعه وجود دارد. به طور مثال کتابی به دلیل محتوای فاسد و مشمئز‌کننده، در آمریکا شامل قانون منع نشر شد. اما اتفاق شگفت‌انگیز این است که همین کتاب در ایران مجوز انتشار گرفت! البته با تغییراتی. تا آنجا که حتی خود ناشر کتاب هم شگفت زده شد که چگونه به این کتاب مجوز دادند!»
این ناشر به مقایسه نظارت بر کتاب با نظارت بر موادغذایی می‌پردازد و می‌گوید: «کتاب و محصولات فرهنگی، غذای روحی هستند. باید از افرادی که نظارت و ممیزی در عرصه کتاب و فرهنگ را زیر سؤال می‌برند پرسید که چرا درباره توزیع یک خوراکی مسموم که حداکثر ممکن است چند نفر را دچار بیماری کند، تا این قدر حساسیت دارند، اما درباره انتشار غذای مسموم فکر و روح که می‌تواند کل فرهنگ کشور را نابود و یک نسل را فاسد کند، مخالف چنین نظارتی هستند؟ آیا می‌توان گفت که دولت نباید روی مواد غذایی نظارت نکند و مردم آزادند غذای مسموم بخورند؟ چرا آنجا حساسیت داریم؟ چون اثراتش برای ما واضح است و به همین دلیل هم خیلی سریع واکنش نشان می‌دهیم. اما نسبت به کتابی که محتوای آن مسموم است و ممکن است یک جوان با خواندن آن به فساد یا تفکرات انحرافی دچار شود چون تأثیرش پنهان و در دراز مدت اتفاق می‌افتد، حساسیت کمتری داریم. کما اینکه در یک دوره‌ای مسامحه وزارت ارشاد نسبت به انتشار کتاب‌های مروج عرفان‌های نوظهور و ضددین صورت گرفت و نتیجه‌اش این شد که در آن دوره گرایش به نحله‌های انحرافی در جامعه گسترش یافت که روی امنیت ملی هم تأثیر منفی گذاشتند. اخیرا هم می‌بینیم.»
وی به تأثیر منفی کتاب‌های مسموم بر رونق بازار کتاب اعتقاد دارد و می‌گوید: «وجود کتاب‌هایی با مضامین انحرافی و ضداخلاقی، برای بسیاری از خانواده‌ها ناامنی اجتماعی و فکری درست می‌کند. به طور مثال، اخیرا کتابی درباره یک دختر نوجوان که ماجراهای جنسی پیرامون خود را شرح می‌دهد، برای مخاطب نوجوان منتشر شده است. چند نمونه از این کتاب‌ها کافی است تا باعث شود، خانواده‌ها دیگر سراغ خرید کتاب برای فرزندان خود نروند.»
نامهربانان در بازار یار مهربان
با وجود قوانین و هیئت‌های مجری این قوانین، باز هم گاهی کتاب‌هایی را می‌خوانیم که این سؤال را برای ما ایجاد کرده‌اند: «چگونه به این کتاب مجوز چاپ داده‌اند؟» چرا با وجود ضوابط صریح و شورایی برای اجرای این قوانین، باز هم کتاب‌هایی در تعارض با ضوابط تصریح شده، مجوز انتشار می‌گیرند؟
محمد حقی، ناشر و مشاور مجمع ناشران انقلاب اسلامی در پاسخ به این پرسش به گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره ضوابط نشر کتاب، قانونی تقریبا جامع نسبت به مسئله نظارت بر حوزه کتاب است. اما وقتی این قانون به دست مجری می‌رسد و قرار است اجرا شود دو اتفاق می‌افتد؛ اول اینکه ممکن است مجری مصوبه (وزارت ارشاد) در مقام تطبیق، دچار مشکل شود. یعنی گاهی در مقام اینکه برخی موارد جزو قانون هستند یا نه دچار ابهام می‌شود. دوم هم اینکه ممکن است به دلیل سیاستگذاری‌هایی در وزارت ارشاد برای اجرای مصوبه مذکور، تسامح به کار رود و برخی از شاخص‌های مصوبه با سلیقه شخصی اجرا شود.»
وی می‌افزاید: «واقعیت این است که مصوبات قانونی در حوزه نشر کتاب، صریح، شفاف و حساب شده است و ابهام ندارد. اما در برخی از دوره‌های مدیریتی در وزارت ارشاد، نسبت به اجرای این مصوبات کاهلی اتفاق می‌افتد. همچنان که در سایر حوزه‌ها نیز برخی از قوانین اجرا نمی‌شوند و معطل هستند.»
مدیر دفتر قم مجمع ناشران انقلاب اسلامی، درباره دلیل تسامح و کاهلی در اجرای مصوبات قانونی در نظارت بر حوزه نشر کتاب، توضیح می‌دهد: «دلیل اصلی این است که وزارت ارشاد در قبال اشتباهات خودش هزینه‌ای پرداخت نمی‌کند. نهاد موثر و بازدارنده‌ای که بر عملکرد وزارت ارشاد نظارت کند وجود ندارد و بسیاری از اشتباهات در صدور مجوز انتشار کتاب، هیچ گاه مشخص نمی‌شود. گاهی در رسانه‌ها می‌بینیم که نسبت به انتشار برخی از کتاب‌ها برخلاف مصوبات قانونی افشا می‌شود. اما من معتقدم آنچه افشا می‌شود فقط یک دهم از آن چیزی است که به اشتباه منتشر می‌شود. به طوری که به جرات و صراحت می‌توانم بیان کنم که امسال بیش از 100 کتاب مسئله‌دار، مجوز انتشار گرفته اند، اما حتی اگر این کتاب‌ها برملا هم شوند، وزارت ارشاد به خاطر انتشار آنها پاسخگو نیست و هیچ هزینه‌ای را هم نمی‌پردازد»
وی تصریح می‌کند: «شورای نظارت بر کتاب، شورایی با اعضا و توانایی‌های محدود است. این اعضا امکان اینکه به طور دقیق، اجرای مصوبات نظارت بر کتاب را بررسی کنند ندارند. به ویژه در حوزه‌هایی مثل ادبیات، روان شناسی، علوم اجتماعی و دین برای افرادی که در شورای نظارت حضور دارند امکان اینکه اجرای کامل و درست قوانین را بسنجند نیست.»
کیوان امجدیان هم در این‌باره به گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «قواعد و قوانین نشر کتاب در کشور ما تقریبا جامع و کامل هستند. برای تمام مواردی که ممکن است خللی ایجاد و ناهنجاری به وجود بیاورد یا آسیبی را باعث شود، پیش‌بینی‌هایی شده است.»
این نویسنده می‌افزاید: «اما گاهی اوقات اداره کتاب مرعوب فضاسازی‌ها می‌شود. گاهی می‌بینیم که یک باره چند ناشر شروع می‌کنند به فشار روی وزارت ارشاد که کتاب‌های ما چه شد؟ چرا تاخیر؟ و... هنوز فراموش نکرده‌ایم که در دولت قبل، برخی تعمدا سعی می‌کردند تا در کار نظارت بر حوزه نشر، خلل ایجاد کنند. این فشارها و فضاسازی‌ها باعث می‌شود که کتاب‌ها با دقت کمتر خوانده شوند و اعضای شورای نظارت کتاب، گاهی با اغماض از کنار کتاب‌ها عبور کنند. بخش عمده مشکلات و اشتباهات در نشر آثار مسئله‌دار، ناشی از فضاسازی‌های خارج از وزارت ارشاد است.»
وی همچنین می‌گوید: «یکی از ترفندها برای فشار بر اداره کتاب، تمسخر و تحقیر امر نظارت است. یعنی گاهی مصادیقی که معلوم نیست واقعیت داشته یا نداشته باشند را آنقدر تکرار می‌کنند که تبدیل به شوخی می‌شود. این باعث می‌شود که ممیز یا کسی که قصد استانداردسازی کتاب‌ها را دارد، دستش موقع کار بلغزد و شهامت و شجاعتش تحت تاثیر فضاسازی ایجاد شده قرار گیرد.»
امجدیان اضافه می‌کند: «فرایند ممیزی در عرصه فرهنگی و رسانه‌ای امروز ما جایگاه نامطلوبی پیدا کرده است. ممیز کتاب، دقیقا یک کارشناس کتاب است. یعنی کار او این است که کتاب‌ها را می‌خواند و کمک می‌کند تا کتاب‌ها در فضای اجتماعی، سیاسی و اخلاقی جامعه ما بهتر پذیرفته شوند. اما عده‌ای فضایی را به وجود آورده‌اند که ممیزی کتاب، فردی شناخته می‌شود که کاری جز قلع و قمع کتاب ندارد و مانع آزادی بیان است! این تصویر متأسفانه، آرام آرام در طول یک عملیات بلند مدت جا افتاده است.»
وی تصریح می‌کند: «نتیجه مستقیم این فضاسازی، گرفتن شجاعت و شهامت از کارشناسان ممیزی است که در یک زمان کوتاه و با ترس و لرز و اضطراب یک کتاب را بررسی کنند. طبیعی است که در این فضا، خیلی موارد از دست ناظران در می‌رود.»