kayhan.ir

کد خبر: ۹۳۰۰۲
تاریخ انتشار : ۲۸ آذر ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۸

اخبار ویژه



رونمایی از انواع تناقض‌ها در ماجرای خرید هواپیما
خرید هواپیما اولویت چندم حمل و نقل عمومی در کشور است؟
روزنامه صبح نو با طرح این پرسش نوشت: ساده‌ترین کار، انگ و برچسب زدن به آن‌هایی است که از روند موجود اداره کشور، انتقاد می‌کنند؛ متحجرها، عقب‌مانده‌ها، واپس‌گراها و... گویی برخی در حال گشودن دروازه‌های تمدن‌اند و منتقدان در حال سنگ لای چرخ گذاشتن. این تصویر معوج، معمولاً در سایه قراردادهای کذایی واردات کالاهای خارجی بیشتر رخ می‌نماید و نمونه اخیرش توافق بر سر خرید بوئینگ است.
این که ناوگان هوایی فرسوده را باید بازسازی کرد، از بدیهی‌ترین حرف‌هایی است که می‌شود زد و در صحت آن، تردید نکرد، اما آیا نمی‌توان در باب اولویت‌بندی کارها پرسید و این که چرا هواپیما این همه در چشم برخی آقایان بزرگ می‌نماید و وضع قطارها و راه‌ها و... با این که سهم بزرگ‌تری در حمل و نقل کشور دارند، در اولویت نیست؟ و در پس این سؤال، نظری دیگر سربر می‌آورد که ظاهراً برنامه‌ای تبلیغاتی و سیاسی ناظر بر انتخابات 96 در دستور کار است که با این نمایش‌ها، کارآمدی و توانمندی دولتی را عیان سازد. که مرتباً از جیب خالی خزانه می‌نالد؛ با این خزانه خالی، چطور می‌شود هواپیمای بوئینگ خرید و100 هزار فرصت شغلی در آمریکا ایجاد (یا به تعبیر وزیر مربوط از 100 هزار شغل پشتیبانی) کرد!؟ پول این خریدها از کجا تأمین می‌شود؟ این را چرا کسی توضیح نمی‌دهد.
ماجرا البته به همین جا نیز ختم نمی‌شود؛ این که مقابل رئیس ایرباس که بالاخره یک کمپانی است چرا رئیس جمهور ما باید بنشیند و چرا وقتی قراردادی به این حجم در تهران در حال امضا شدن است، مدیر کمپانی مذکور به این جا نمی‌آید و نماینده‌ای می‌فرستد و ما در سطح وزیر مشارکت می‌کنیم... ممکن است گفته شود این‌ها اشکالات مهمی نیست؛ شاید... اما این موارد نشانه‌هایی از دل دادگی‌های بزرگ‌تری است که نگران کننده‌اند. حل مشکل مردم، واجب‌ترین کارهاست و هواپیما هم یکی از ده‌ها مشکل اصلی راه حل اشتباه را با تبلیغات نمی‌توان به سر سفره ملت رساند.

ادعای رشد اقتصادی منهای اشتغال و رونق اقتصادی
روزنامه‌های حامی دولت با ادعای اینکه دولت، رکورد رشد اقتصادی 7/4 درصدی بر جای گذاشته، تصریح می‌کنند آثار رشد ادعایی در زندگی مردم دیده نمی‌شود.
روزنامه‌های ایران و اعتماد و... به نقل از رئیس جمهور و بانک مرکزی از رشد اقتصادی 7/4 درصدی خبر داده اما نوعاً تصریح کرده‌اند جزئیات و کمیت‌های این ادعا منتشر نشده است. «ایران» نوشت: پرسش اساسی در این خصوص این است که چرا با وجود نرخ رشد 7/4 درصدی چندان در زندگی مردم نمی‌توان این بهبود را احساس کرد؟ پاسخ این است که شدت سقوط اقتصاد ایران در سال‌های 91 و 92 به نحوی بود که با وجود همه دستاوردهای گسترده اقتصادی تنها می‌توان امیدوار بود که تا پایان امسال به سطح تولید سال 90 برسیم. اگر از نظر سرانه درآمد هر ایرانی ارزیابی کنیم دست کم 3 تا 4 سال دیگر برای جبران قدرت خرید ملی زمان نیاز است.
بدین ترتیب روزنامه دولت اذعان می‌کند که نهایت ایده‌آل دور از دسترسش، رسیدن به عملکرد دولت دهم در سال 90 است!؟ این روزنامه در عین حال اذعان کرده که تنها کمیت روشن در رشد مدعایی،‌ درآمد نفت است (چیزی که از سوی کارشناسان به عنوان «رشد بی‌کیفیت» ارزیابی می‌شود).
روزنامه ایران براساس شگرد لو رفته حامیان دولت می‌نویسد چند سال دیگر زمان می‌برد تا مردم آثار رشد اقتصادی را لمس کنند. مفهوم دیگر این سخن آن است که حساب 4 سال سپری شده را از دولت نخواهید و 4 سال دیگر از فرصت‌ها و سرمایه‌های کشور را به دولت فعلی بسپارید.
همزمان روزنامه آرمان به سیاق روزنامه ایران از «رکوردزنی رشد اقتصادی نوشته و در عین حال لابلای گزارش تبلیغاتی‌اش مجبور شده به واقعیت‌ها اذعان کند. این روزنامه می‌نویسد: رکورد رشد اقتصادی شکسته شده هر چند که اقتصاددانان این افزایش را به معنای رونق اقتصادی نمی‌دانند.
این روزنامه در ادبیاتی متناقض می‌نویسد: از همین حالا دولت می‌تواند در کارنامه خود این دستاورد را بارها و بارها مطرح کند و از آن به افتخار یاد کند. واکاوی این رشد و اینکه چرا در زندگی مردم مشخص نیست، موضوعی است که شاید در نخستین مواجهه با این خبر، به ذهن خطور کند. چطور رشد اقتصادی به 7/4 می‌رسد، اما هنوز تولیدکننده‌ها از رکود می‌نالند. یا در زندگی مردم این رشد ملموس نیست؟ اقتصاددانان می‌گویند، این رشد به معنای افزایش ظرفیت‌های اقتصادی کشور نیست؛ زیرا اگر چنین بود نرخ بیکاری به شدت کاهش پیدا می‌یافت. در واقع این نرخ نشان‌دهنده استفاده از ظرفیت‌هایی است که پیش‌تر در ایران وجود داشتند، اما به دلیل اعمال تحریم‌ها مسکوت باقی مانده بودند. حالا مشخص است که چرا مردم تأثیر این رشد چشمگیر را در زندگی خود احساس نمی‌کنند؛ مبنای این رشد افزایش ارزش افزوده بود اما رشدی است که اشتغال به دنبال نداشته است.
بانک مرکزی خبر رشد اقتصادی 7/4 درصدی را داده است، اگرچه بانک مرکزی هیچ جزئیاتی از چند و چون نرخ رشد شش ماهه نخست ارایه نکرده و تنها به گفتن اینکه متعاقباً اعلام می‌شود اکتفا کرده است، اما همین رقم نشان دهنده جهش اقتصادی کشور است.(!)
این روزنامه توضیح نداده که چگونه می‌تواند ظرفیت‌های اقتصادی آزاد وبالفعل شود حال آن که اثری از رونق و اشتغال و بهبود فضای کسب و کار با خود نداشته باشد؟!
اعتماد اذعان کرد: تورم تک رقمی هم در زندگی مردم احساس نمی‌شود چرا که مردم بهبود را زمانی حس می‌کنند که قدرت خریدشان افزایش یابد.
جالب اینکه براساس گزارش‌های دیگر روزنامه اعتماد، «رکوردزنی افزایش قیمت دلار تا بالای 3954 تومان به عنوان بالاترین رکورد 2 سال گذشته ادامه دارد»، «شاخص بورس در سرازیری و نزول قرار دارد» و «بازار لوازم خانگی گرانی را تجربه می‌کند»!
شاید واقعی‌ترین وجه رشد، افزایش هزینه‌های جاری دولت از 104 هزار میلیارد تومان در سال 92 به 340 هزار میلیارد تومان در لایحه بودجه 96 (3/2 برابر) است حال آن که بودجه عمرانی در همین لایحه، 60 هزار میلیارد تومان پیش‌بینی شده است.


گران شدن دلار از جیب مردم، در جیب سوداگران!
در حالی که نشریات حامی دولت از عصیانگری دلار و احتمال صعود آن تا بالای 4 هزار تومان خبر می‌دهند، یک روزنامه منتقد دولت نسبت به رانت‌های دولتی بزرگ نهفته در بازار ارز هشدار داد.
روزنامه شهروند در گزارشی تحت عنوان دلار عصیانگر نوشت: قیمت دلار، رکورد دو سال اخیر را شکست و 3954 تومان معامله شد. گرانی عجیب دلار روند قیمت در بازار سکه و طلا را نیز تغییر داد و با وجود آن که نرخ هر اونس طلای جهانی سیر کاهشی به خود گرفته بود، دلار باعث شد بازار ایران برخلاف جهت بازار جهانی حرکت کرده و قیمت سکه و طلا را صعودی کند.
مهدی تقوی کارشناس اقتصادی به شهروند می‌گوید: قیمت ارز در ایران باید کاهش پیدا کند؛ چرا که ما تحریم نیستیم و با اروپایی‌ها معامله می‌کنیم، اگرچه ممکن است آمریکا برخی تحریم‌ها را نگه داشته باشد. افزایش قیمت نفت نیز بر کاهش نرخ تورم موثر است، بنابراین اگر مابقی پول‌های بلوکه شده ایران بازگردد، انتظار می‌رود قیمت دلار در ایران سقوط کند، اما قیمت ارز هم‌اکنون بیش از 3950 تومان است و این از نظر اقتصادی عجیب است. شاید افزایش قیمت دلار ترفندی برای جبران کسری بودجه دولت باشد، اما پشت این افزایش هرچه هست، به جز تحلیل اقتصادی.
روزنامه وقایع اتفاقیه نیز گزارش داد: بازار در سودای دلار 4 هزار تومانی است. دلار رکورد زد. هفته گذشته برای بازار ارز و دلار، روزهایی پرهیجان و صعودی بود؛ روزهایی که برای اولین‌بار از سال گذشته تا به امروز، دلار را از مرز سه هزار و 900 تومان عبور داد و در آخرین روز هفته، به نرخ سه هزار و 954 تومان رساند.
این روزنامه گران شدن قیمت دلار را، کندکننده رشد اقتصادی توصیف کرده است.
در این میان روزنامه شرق معتقد است: اگر نرخ ارز به صورت جهشی افزایش یابد، آنچه موجب فشار بر اقشار آسیب‌پذیر خواهد بود، افزایش نرخ تورم است که می‌تواند اثر خود را به صورت عمومی بر تمام کالاها بگذارد؛ اما تا زمانی که تورم حاصل از سیاست‌های پولی بانک مرکزی و بودجه‌ای دولت کنترل شود، افزایش نرخ ارز اثر چشمگیری بر تورم و نهایتا معیشت خانوار نخواهد گذاشت. اظهار نظر رئیس کل محترم بانک مرکزی مبنی بر کاهش نرخ ارز در سه ماه آینده بدون توجه به وضعیت اقتصاد کشور انجام شده است. تجربه نشان داده که هیچ‌گاه، با وجود اظهارنظرهای روسای بانک مرکزی، افزایش نرخ ارز بر اساس واکنش واقعی اقتصاد، به بازه‌های قبلی بازنخواهد گشت.
در همین حال روزنامه جوان (نشریه منتقد دولت) از «رانت‌های ارزی بزرگ در پایان عمر دولت یازدهم به خاطر کم‌کاری در تک‌نرخی کردن نرخ ارز» خبر داده و می‌نویسد: اختلاف 720 تومانی میان نرخ ارز مبادلاتی و نرخ آزاد، به نوعی تقدیم رانت به رفقا و تحمیل گرانی به مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان است.
قرار بود ارز تک‌نرخی شود اما آنچه در عمل اتفاق افتاده، ایجاد رانت بیشتر برای کسانی است که توان استفاده از ارز مبادلاتی برایشان فراهم است.
این بالا رفتن قیمت نرخ ارز آزاد و پیگیری نکردن تک‌نرخی شدن ارزها به رغم وعده وعیدهایی که هرچند ماه یکبار از سوی رئیس کل بانک مرکزی و مسئولان برنامه‌ریزی کشور تکرار می‌شود می‌تواند به نوعی تقدیم رانت به رفقا و تحمیل گرانی به مردم باشد؛ تجربه‌ای که در دولت سازندگی اتفاق افتاد و خیلی از رفقا را یک‌شبه به ثروت‌های بادآورده‌ای رساند.
جوان این را هم پرسیده که رشد اقتصادی مورد ادعای دولت، محصول فروش نفت است یا گران کردن 700 تومانی هر دلار؟!

ملاقات نماینده هاشمی با رئیس گروهک مطرود امام(ره)
رئیس دفتر هاشمی رفسنجانی به نمایندگی از وی به ملاقات رئیس گروهک نهضت آزادی رفت.
بنابرعکس منتشر شده در اینستاگرام ابراهیم یزدی، محمد هاشمی از طرف هاشمی رفسنجانی به ملاقات یزدی رفته و ضمن آرزوی سلامتی برای وی کتابی قطور را که ظاهراً خاطرات مصور هاشمی رفسنجانی است، به یزدی هدیه داده است.
ملاقات محمدهاشمی با رئیس گروهک نهضت آزادی در حالی است که او سال گذشته از حزب کارگزاران جدا شد و علت این جدایی را پیروی از مکتب امام خمینی توصیف کرد.
گروهک نهضت آزادی از جمله گروهک‌های مرتبط با لانه جاسوسی آمریکا بود که نقش مهمی را گشودن مجاری نفوذ شیطان بزرگ و همچنین شبهه افکنی علیه جمهوری اسلامی ایفا کرد. این گروهک در جریان جنگ تحمیلی عملاً به عنوان بازوی عملیات روانی دشمن در نا امید کردن مردم رفتار می‌کرد و پس از آن نیز با نزدیک شدن به برخی مدیران دولت‌های سازندگی و اصلاحات، به عنوان سرپل نفوذ در عرصه انحراف مسیر سیاستگذاری‌ها عمل می‌کرد. این گروهک نقش ویژه‌ای در آشوب‌های 78 و 88 داشت.
گسیل نماینده‌ای از سوی هاشمی رفسنجانی برای ملاقات با رئیس گروهک ورشکسته نهضت آزادی در حالی است که هاشمی بهتر از هر کسی، موضع صریح حضرت امام خمینی(ره) را درباره نهضت آزادی می‌داند. امام بهمن 1366 در پاسخ نامه وزیر کشور وقت (محتشمی‌پور) با صراحت نوشته: «در موضوع نهضت به اصطلاح آزادی، مسایل فراوانی است که بررسی آن محتاج به وقت زیاد است. آنچه باید اجمالاً گفت آن است که پرونده این نهضت و همین طور عملکرد آن در دولت موقت اول انقلاب شهادت می‌دهد که نهضت به اصطلاح آزادی طرفدار جدی وابستگی کشور ایران به آمریکا است و در این باره از هیچ کوششی فروگذار نکرده است و حمل به صحت اگر داشته باشد، آن است که شاید آمریکای جهانخوار را- که هر چه بدبختی ملت مظلوم ایران و سایر ملت‌های تحت سلطه او دارند از ستمکاری اوست- بهتر از شوروی ملحد می‌دانند و این از اشتباهات آن‌ها است. در هر صورت به حسب این پرونده‌های قطور و نیز ملاقات‌های مکرر اعضای نهضت چه در منازل خودشان و چه در سفارت آمریکا و به حسب آنچه من مشاهده کردم از انحرافات آن‌ها که اگر خدای متعال عنایت نفرموده بود و مدتی در حکومت موقت باقی مانده بودند، ملت‌های مظلوم به ویژه ملت عزیز ما اکنون در زیر چنگال آمریکا و مستشاران او دست و پا می‌زدند و اسلام عزیز چنان سیلی از این ستمکاران می‌خوردکه قرن‌ها سربلند نمی‌کرد و به حسب امور بسیار دیگر، نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانون‌گذاری یا قضایی را ندارند و ضرر آن‌ها به اعتبار آن که متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیزمان را منحرف خواهند کرد و نیز با دخالت بی‌مورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث شریفه و تأویل‌های جاهلانه موجب فساد عظیم ممکن است بشوند، از ضرر گروهک‌های دیگر حتی منافقین- این فرزندان عزیز مهندس بازرگان- بیشتر و بالاتر است. نهضت آزادی و افراد آن از اسلام اطلاعی ندارند و با فقه اسلامی آشنا نیستند، از این جهت گفتارها و نوشتارهای آنها که منتشر کرده‌اند مستلزم آن است که دستورات حضرت مولی‌الموالی امیرالمؤمنین را در نصب ولات و اجرای تعزیرات حکومتی که گاهی برخلاف احکام اولیه و ثانویه اسلام است، برخلاف اسلام دانسته و آن بزرگوار را -نعوذبالله- تخطئه بلکه مرتد بدانند و یا آنکه همه این امور را از وحی الهی بدانند که آن هم برخلاف ضرورت اسلام است. نتیجه آن که نهضت به اصطلاح آزادی و افراد آن چون موجب گمراهی بسیاری از کسانی که بی‌اطلاع از مقاصد شوم آنان هستند می‌گردند، باید با آن‌ها برخورد قاطعانه شود و نباید رسمیت داشته باشند.»
یادآور می‌شود پیش از این نفوذ عنصر فتنه‌گری به اسم عبدالحسین هراتی در دفتر هاشمی- در حالی که سابقه فتنه‌گری و هتاکی علیه حضرت امام و جمهوری اسلامی را داشت- با اعتراض گسترده رسانه‌ها مواجه شده بود.
گفتنی است ابراهیم یزدی دیروز با بدرقه برخی اعضای گروهک نهضت آزادی و حزب منحله مشارکت (شکوری‌راد، نعیمی‌پور، تاج‌زاده و...) به ترکیه رفت.