kayhan.ir

کد خبر: ۹۲۸۷۹
تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۹

پاداش 1400 برابری عمل نیک(خوان حکمت)


ذات اقدس اله در قرآن كريم به ما فرمود اين دين، دين آسان است: «لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ»[1] ما برنامه دشوار و سخت نداريم. اين كتاب آسماني خيلي آسان است، عمل به آن دشوار نيست، اين اصل اوّل. جهاد هم  يك كار توانفرسا و دشوار است، جهاد اصغر كه جنگ با دشمن بيرون است سخت است و جهاد اكبر كه جنگ با دشمن درون است سخت‌تر است؛ لذا جهاد اكبر ناميده شد، اين هم اصل دوم.
چه كار كنيم كه اين سخت‌ها آسان شود، آيا ما بايد تلاش و كوشش كنيم كه اين سخت‌ها آسان شود يا خود نظام ديني،نظام آساني است؟ در قرآن نفرمود شما بكوشيد اين سخت را آسان كنيد، فرمود اين دين آسان است: «لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ». پس بحث در اين نيست كه ما چگونه سخت را آسان كنيم، بحث در آن است كه ما چگونه به اين دين عمل كنيم كه اين دينِ آسان، فيضش را به ما برساند، فرمود دين آسان است، شما آن بخش اوّل را عمل كنيد نشانه آساني دين را مي‌بينيد.
بی حد بودن پاداش اعمال نیک
براي توضيح اين مطلب يك بيان نوراني از امام سجاد(ع) است كه فرمود: «وَيْلٌ لِمَنْ غَلَبَتْ آحَادُهُ أَعْشَارَه‏»؛[2] واي بر حال كسي كه يكي‌هاي او بر ده‌تاهاي او اضافه شود؛ چون بعضي‌ها گفتند با اين وضعي كه احكام اسلامي به همراه آورده بهشت رفتن سخت است. حضرت فرمود جهنم رفتن، دليل مي‌خواهد ،بهشت رفتن كه دليل نمي‌خواهد، چرا؟ براي اينكه كار حرام، يك عمل يك كيفر دارد: «جَزاءُ سَيِّئَهًٍْ سَيِّئَهًٌْ مِثْلُها»[3] اين‌طور نيست كه اگر كسي يك گناه كرد، دو برابر يا سه برابر در نامه عمل او نوشته شود، در محكمه عدل محاسبه شود و مانند آن، يك گناه يك كيفر دارد «جَزاءُ سَيِّئَهًٍْ سَيِّئَهًٌْ مِثْلُها»، اما درباره بهشت رفتن، يكي حداقل ده برابر پاداش دارد، گاهي فرمود: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهًِْ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها»,[4] از آن روشن‌تر «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهًِْ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها»؛[5] از آن روشن‌تر و شفاف‌تر بخش پاياني سوره مباركه «بقره» است كه فرمود: «مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّهًٍْ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ في‏ كُلِّ سُنْبُلَهًٍْ مِائَهًُْ حَبَّهًٍْ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ»؛[6] فرمود: كار خيري كه انسان انجام مي‌دهد مثل آن كشاورزي است كه مزرعه را شيار كرده و بذري را در دل خاك نهان كرده، اين بذر اگر خوب آبياري شود يك بذر، هفت خوشه مي‌دهد هر خوشه هم صد دانه دارد؛ پس يكي شده هفتصدتا، اين حداقل! اگر خيلي انسان با اخلاص باشد با اشك چشم اين مزرعه را آبياري كند: «وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ» اين اگر «ضِعف» به معناي دو برابر باشد، مي‌شود 1400تا، اگر «ضِعف»، يعني چند برابر باشد مقدارش روشن نيست؛ ولي بخش پاياني، حرف آخر را مي‌زند، فرمود سخن از ده‌تا و صدتا و هزار و چهارصدتا نيست «وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ»؛ چقدر مي‌دهد، به چه كسي مي‌دهد، آن ديگر روشن نيست؛ پس يكي حداقل 1400 برابر هست. وجود مبارك امام سجاد فرمود: يك گناه يك كيفر دارد؛ اما يك ثواب، ده برابر گاهي هفتصد برابر، گاهي 1400برابر پاداش دارد: «وَيْلٌ لِمَنْ غَلَبَتْ آحَادُهُ أَعْشَارَه‏»؛ واي به حال كسي كه اين يكي‌هاي او بر ده‌تاهاي او پيروز شود! اگر عده‌اي «خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً»[7] اگر در محكمه الهي اعمال حسنات و سيّئات را مي‌سنجند، كسي به جهنم مي‌رود كه يكي‌هاي او بيش از ده‌تاهاي او باشد(گناهانش بیش از حسناتش باشد)؛ لذا حضرت فرمود: جهنم رفتن تعجب دارد، نه بهشت رفتن، اين يك مطلب.
مطلب دقيق‌تر آنکه اين طور نيست كه اگر كسي لباس نظامي پوشيد، دارد جهاد اصغر مي‌كند يا درصدد آن است كه جهاد اكبر بكند، خدا در دنيا او را مدد نكند، اين طور نيست كه يكي را فقط در قيامت ده برابر پاداش بدهند. در بعضي از احاديث قدسي و مانند آن آمده است که خدا فرمود صراط مستقيم داريم ؛ شما اين راه را طي كنيد با سرعت: «وَ سارِعُوا إِلي‏ مَغْفِرَهًٍْ»،[8]؛ نه تنها سرعت بگيريد، بلكه سبقت بگيريد، سعي كنيد از ديگران جلوتر بيفتيد: «فَاسْتَبِقُوا)[9]»،(سابقوا)]‌10] ما را بعد از سرعت، به سبقت دعوت کردند. در فضایل علمی اگركسي بخواهد جلوتر برود، نه غرور و تكبّري در كار هست نه جاي كسي را تنگ مي‌كند.دراين دعاي كميلي كه مي‌خوانيد مي‌گوئيد:«وَ أَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَهًًْ مِنْك وَ أَخَصِّهِمْ زُلْفَهًًْ لَدَيْكَ»[11] همين است؛ خدايا من از همه بالاتر، بهتر، قوي‌تر، عالمتر، عاقل‌تر، عادل‌تر، باشم، جاي كسي را آدم تنگ نمي‌كند، هر چه عالم‌تر و عاقل‌تر و عادل‌تر باشد به ديگران جا مي‌دهد، اين جلو رفتني نيست كه عده‌اي را عقب بزند، اين جلو رفتني است كه مزاحم كسي نيست؛ لذا در چند بخش از آيات، ما را بعد از سرعت به سبقت دعوت كردند كه سعي كردند شما در حوزه بشويد اعلم،بشويد افقه؛ چرا در اين حدّ باشيم، مگر خدا نبايد دين خود را ياري كند، مگر دين او به دست علما ياري نمي‌شود، ما اگر اعلم باشيم ،افقه باشيم، دين را بهتر ياري مي‌كنيم، اين جاي كسي را تنگ نمي‌كند. پس سرعتي است كه تصادف ندارد، سبقتي است كه كسي را نمي‌رنجاند ما را به اين امور دعوت كردند؛ اما تنها حرف اينها نيست، آن لطيفه در روايت ديگر است. در آن روايت فرمودند شما خيال نكنيد اين راهي كه مي‌رويد ما به شما بگوئيم سرعت بگيريد اين هدف، يك چوب خشكي باشد كه شما مي‌خواهيد به آنجا برسيد.[12] در مسابقه‌ها اين دونده‌ها كه مي‌روند آن مقصد، يك خطّ جامد ايستايي است كه اينها بايد به آن خط برسند؛ اما در «فَاسْتَبِقُوا»، در «سابِقُوا» اين طور نيست كه اگر جامعه بخواهد سبقت بگيرد به لقاي الهي برود ،لقاءالله، قُرب الي الله، فيض الهي خطّي باشد جامد و راكد؛ چقدر اين روايت لطيف است.
سبقت گرفتن فیض خدا
 در وصول به بنده
فرمود شما اگر يك قدم به طرف اين پايان راه در مسابقه برويد آن مقصد و هدف، ده قدم به طرف شما مي‌آيد، شما اگر آرام آرام داريد مي‌رويد او با هروله مي‌آيد، هروله را كه شما در سعي بين صفا و مروه تجربه كرده‌ايد، فرمود فيض ما دوان دوان به طرف تو مي‌آيد، نه ذات اقدس اله، اين طور نيست كه فيض خدا يك خط‌كشي باشد انسان بايد به فيض خدا برسد. اگر كسي جزم كرد و با اخلاص در صدد اين است كه كامل بشود در هر رشته‌اي كه هست، نه بيراهه برود، نه راه كسي را ببندد؛ اين طور نيست كه آن مقصد يك خطّ ثابت و جامدي باشد كه اين دونده‌ها بايد به آن خط برسند خير! فرمود شما اگر يك قدم برداشتيد به طورآرام، فيض ما بطور هروله به طرف شما مي‌آيد؛ يعني اگر شما يك متر قدم برداشتيد فيض ده متر مي‌آيد؛ بنابراين راه نزديك است.
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (دام ظله) در جلسه درس اخلاق در ديدار با جمعی از دانشجويان و طلاب، قم؛ 11/9/1395
مرکز اطلاع رسانی اسرا
[1]. قمر، 17 و 22 و 32 و 40.      [2]. معانی الأخبار، النص، ص248.
[3]. شوری، 40.      [4]. نمل، 89؛ قصص، 84.        [5]. أنعام، 160.
[6]. بقره، 261.        [7]. توبه، 102.           [8]. آل عمران، 133 .
[9]. بقره، 148؛ مائده، 48؛ يس، 66.           [10]. حديد، 21  .
[11]. مصباح المتهجد، ج2، ص850.       [12]. فلاح السائل، ص147.