تألیف قلوب؛ ابزاری کارآمد(پرسش و پاسخ)
پرسش:
تألیف قلوب یا مولفه القلوب در سیره پیامبر گرامی اسلام(ص) چگونه توانست آن حضرت را در رسیدن به اهداف الهی و انسانی یاری رساند؟
پاسخ: مؤلفهًْالقلوب را در لغت، از این عبارات برگرفتهاند: الًفتَ بینَهم تألیفاً...؛ الفت دادی بین آنها الفتی؛ یعنی تفرقه بین آنها را از بین بردی و الًفتَ الشی تألیفا...؛ (لسان العرب، ج9، ص 9) چیزی را الفت دادی... بنابراین در لغت به معنای پیونددادن بین دلها و جمع كردن آنهاست.
مؤلفهًْالقلوب در اصطلاح، یك معنای عام و یك معنای خاص دارد:
این كلمه در معنای اصطلاحی عامش به كفاری اطلاق میشود كه با اختصاص بخشی از زكات به ایشان، دلهای ایشان جلب و به اسلام متمایل میشود و یا در جهاد یا دفاع، مسلمانان را همراهی میكنند. همچنین به «ضعفاء العقول» از مسلمانان (كسانی كه از نظر عقلی كاستی دارند) «مؤلفهًْالقلوب» اطلاق میشود و به آنها نیز اموالی میپردازند تا اعتقاد یا رغبتشان برای همراهی مسلمانان در جهاد و دفاع، تقویت شود. (الغايهًْالقصوي، ترجمه شيخ عباس قمي، ج 2، ص 30)
البته در این كه آیا تألیف قلوب تنها به كفار اختصاص دارد و یا شامل مسلمانان میشود ـ همانگونه كه در غایهًْالقصوی آمده است ـ اختلاف وجود دارد؛ (من لايحضره الفقيه، ج 2، ص 5)
اما مؤلفهًْالقلوب در معنای اصطلاحی خاصش شامل كسانی میشود كه پیامبر اكرم(ص) برای جلب آنها به اسلام، بخشی از غنایم جنگ هوازان را به ایشان بخشید. این گروه، شامل افرادی چون ابوسفیان، معاویه، حكیم بن حزام، نضر بن حارث و دیگران بودهاند كه به آنها اشاره خواهد شد.
علی بن ابراهیم قمی مینویسد: «مؤلفهْ قلوبهم گروهی بودند كه خداوند را به یگانگی میشناختند؛ اما معرفت (واقعی) به این كه محمد(ص) رسول و فرستاده الهی است، در دلهای آنها وارد نشده بود؛ بنابراین رسول خدا(ص) با آنها الفت ایجاد كرد و آنها را آگاه كرد. خداوند برای آنها نصیبی از صدقات قرار داد تا پیامبر(ص) را به رسالت بشناسند و به اسلام و پیامبر، رغبت پیدا كنند». (تفسير القمي، ج1، ص 298)
شیخ طوسی و شیخ طبرسی در تعریف مؤلفهًْالقلوب آوردهاند: «ایشان گروهی از اشراف زمان حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله بودند كه آن حضرت، آنان را به اسلام متمایل ساخت و از آنها برای جنگ با دشمنان خویش كمك گرفت و به ایشان سهمی از زكات را عنایت كرد». (التبيان، ج 5، ص 344)
مؤلفهًْالقلوب چه کسانی بودند؟
همانگونه كه بیان شد در جنگ با قبیله ثقیف و هوازان، غنایم زیادی نصیب پیامبر و مسلمانان شد. آن حضرت از خمس این غنایم به اشراف و بزرگان مكه بخشش كرد. طبری مینویسد: «پیامبر به كسانی از اشراف مكه كه میخواست دلهای آنها را جلب كند، عطا داد و آنها به «مؤلفهْ قلوبهم» مشهور شدند (که عبارتاند از:) ابوسفیان بن حرب و پسرش معاویه، حكیم بن حزام، نضر بن حارث، علاء بن حارثه، حارث بن هشام، صفوان بن امیه، سهیل بن عمرو، خویطب بن عبدالعزی، عیینة بن حصن، اقرع بن حابس و مالك بن عوف كه هر كدام صد شتر گرفتند». (تاریخ طبری، ج3، ص 1214 و 1215)
محمد بن سعد مینویسد: «در جنگ حنین و برخورد با قبیله ثقیف، غنایم زیادی نصیب مسلمانان شد. 6 هزار اسیر، 24 هزار شتر، 40 هزار گوسفند و بز و چهل هزار اوقیه نقره... آن حضرت این اموال را بین مسلمانان تقسیم كرد. ابتدا اموالی را به كسانی پرداخت كه میخواست دلهای آنان را با پرداخت مال بدست آورد.
ابوسفیان بن حرب 40 اوقیه نقره و صد شتر، یزید بن ابوسفیان و معاویه بن ابوسفیان نیز همین مقدار، حكیم بن حزام 200 شتر و نضر بن حارث و اسید بن جاریه 100 شتر، حارث بن هشام، صفوان بن امیه، قیس بن عدی، سهیل بن عمرو... 50 شتر و عباس بن مرداس ابتدا 40 شتر و سپس 100 شتر. (الطبقات الکبری، ج2، ص 147 – 150)
نبی مكرم اسلام، حضرت محمد(ص) در ماه شوال سال هشتم هجری، پس از آگاهی از تصمیم اشراف و بزرگان هوازن و ثقیف برای حمله به مسلمانان، تصمیم گرفت به مقابله با آنها بپردازد. پیامبر با 12 هزار نفر از مسلمانان به سوی دشمن حركت كرد. (الطبقات الكبري، ج2، ص 147)مسلمانان در ابتدای این جنگ، شكست خوردند؛ اما در نهایت، پیروز شدند. (تاريخ يعقوبي، ج1، ص 423)
دشمنان اسلام پس از شكست، برخی به طائف و گروهی به نخله رفتند و عدهای در اوطاس اردو زدند. (تاريخ طبري، ج 3، ص 1204) در این جنگ، غنایم زیادی نصیب مسلمانان شد. (السيرهًْالنبويه، ج2، ص 303) پیامبر(ص) خمس این اموال را ـ كه متعلق به خودش بود ـ به افردی بخشید كه در تاریخ اسلام به «مؤلفهًْالقلوب» مشهور شدهاند.
ادامه دارد