kayhan.ir

کد خبر: ۸۶۶۲۵
تاریخ انتشار : ۰۶ مهر ۱۳۹۵ - ۲۱:۲۸

اخبار ویژه




برخی می‌خواهند شورای انقلاب فرهنگی به تصمیم نرسد یا تصمیم اجرا نشود
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی خبر داد کسانی می‌خواهند این شورا به تصمیم نرسد یا تمهیدی برای اجرای سیاست‌های مصوب آن فراهم نشود.
محمدرضا مخبر دزفولی در مصاحبه با روزنامه صبح نو گفت: اینکه هشدار و نگاه آقا درباره تهاجم فرهنگی دشمن، نگاه غالب بر مجموعه مسئولان کشور بوده است یا خیر، باید بگویم هیچ وقت چنین نبوده است. نه اینکه برای مسئولان دغدغه نبوده، نه اینکه نگرانی نبوده یا توجه برای برنامه‌‌ریزی نبوده، تمام اینها بوده اما نگاه غالب وقتی شکل می‌گیرد که استراتژی‌ها تدوین شده باشند، سیاست‌ها متناسب با این استراتژی‌ها تعریف شده باشند و بر اساس این برنامه‌ریزی، اعتبار و بودجه تعیین شده باشد. لذا می‌بینیم ستاد مستقلی که بتواند پایش کند دشمن چه کار می‌کند و ما باید در مقابل چه کار کنیم، هیچگاه شکل نگرفته است. اگر هم تلاشی شده تلاش‌هایی است که از سر دلسوزی انجام گرفته است.
وی در پاسخ به این سؤال که «یعنی فرهنگ اولویت دولت‌ها نیست؟ دولت‌ها نفوذ فرهنگی را نپذیرفته‌اند؟» می‌گوید: بله اولویتشان نبوده است. یک دولت روی کار می‌آید و اعلام می‌کند محور کار من سازندگی و اقتصاد است؛ دولت بعدی روی کار می‌آید و می‌گوید محور کار من فضای باز سیاسی است. یک دولت دیگر می‌آید می‌گوید من در حوزه عدالت می‌خواهم کارهایی را انجام دهم. برای دولت بعدی مسئله دیپلماسی و روابط بین‌الملل اولویت است.
در منظر رهبر معظم انقلاب، فرهنگ جزو اولویت‌های اول و دوم بوده، در حالی که برای دولت‌های مستقر، فرهنگ اولویت‌های آخر بوده است. یعنی فرهنگ در نگاه دولت‌ها مهجور است. ما در شورای عالی انقلاب فرهنگی این اشکالات را می‌بینیم.
خبرنگار می‌پرسد: «شاید سیاست دولت‌ها بر این بوده که جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی را به سمت موضوعات کم اهمیت‌تر منحرف کنند، یا به اشکال مختلف این شورا را در حاشیه نگاه دارند» و مخبر می‌گوید: این را نمی‌توانم نفی کنم. اگر نفی کنم خلاف واقع گفته‌ام. در مقاطع مختلف چنین مسیرهایی هم بوده است. بگذارید اینگونه بگویم، همه در لسان و قول قبول دارند شورای عالی انقلاب فرهنگی محور تحولات علمی و فرهنگی کشور باید باشد، اما در عمل ممکن است افراد یا بخش‌هایی در جا بزنند، یا باور قبلی نداشته باشند یا از مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی تفسیر دیگری بکنند.
... ممکن است تلاش شود شورای عالی انقلاب فرهنگی ابزار اجرایی شود. هیچگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی وظیفه اجرا نداشته است. ممکن است تلاش شود این شورا تبدیل به نهادی شود که چهار تا سیاست بنویسد و تمهیداتی برای طراحی و اجرای آن وجود نداشته باشد. چنین چیزی نه نظر امام راحل بوده و نه نظر رهبری انقلاب است.
وی تصریح کرد: شورای عالی انقلاب فرهنگی باید بتواند از صفر تا 100 یک مصوبه را پایش و نظارت کند و اگر جایی دید اشکالی در اجرا وجود دارد برای رفع اشکال مداخله کند. یک عده فقط می‌خواهند شورای عالی انقلاب فرهنگی در حد همین چند سطر سیاست‌گذاری باقی بماند و تصمیمی از شورای عالی انقلاب فرهنگی خارج نشود. در حالی که شورای عالی انقلاب فرهنگی قرارگاه است. قرارگاه تعریف دارد. شورای عالی انقلاب فرهنگی قرارگاه خط مقدم نیست، قرارگاه مرکزی است و این قرارگاه باید قرارگاه‌های خط مقدم را تعریف کند. در اینجا تعبیر رهبر انقلاب این بود که بسیاری از دستگاه‌ها باید به قرارگاه خط مقدم شورای عالی انقلاب فرهنگی تبدیل شوند؛ یعنی اگر تصمیمی گرفته شد و کاری قرار شد انجام بگیرد تحت امر قرار بگیرند؛ اما این اتفاق در عمل نیفتاده است.

انکار بدعهدی آمریکا با وجود تأکید روحانی و ظریف!
محمد هاشمی می‌گوید آمریکا به تعهدات برجامی خود عمل کرده و اینکه گفته شود طرف مقابل به تعهدات برجامی خود عمل نکرده محل بحث است.
رئیس دفتر هاشمی در مصاحبه با ایرنا گفته است: اینکه گفته می‌شود طرف مقابل به تعهدات برجامی خود عمل نکرده هم محل بحث است. اولاً برجام بین 6 کشور با ایران بود. آنچه در برجام تعریف شده روابط 6 کشور با یک کشور است نه روابط بین ایران و آمریکا. در سفر اخیر آقای صالحی به اروپا هم مسئول این اتحادیه گفت هم ما و هم ایران بخش زیادی از تعهدات برجامی خود را عملی کرده‌ایم.
وی می‌افزاید: اما درباره نوع عملکرد آمریکا در برجام! سؤال اینجاست که آیا موارد این بدعهدی مربوط به تعهدات برجامی آمریکاست یا روابط دوجانبه کشور؟! طی این مذاکرات روابط ما با آمریکا تغییری نکرد و حتی بدتر شد. شاهدیم که از دو طرف موضع‌گیری‌های سختی علیه یکدیگر می‌شود.
هاشمی گفت: ما در لبه پرتگاه جنگ بودیم. دولت روحانی موفق شد جلوی جنگ را بگیرد.
وی همچنین در مورد وضع سلامتی هاشمی گفته است: من که برادر و بسیاری اوقات کنار ایشان هستم هیچ ناراحتی از ایشان ندیدم. ایشان هنوز هم پله‌های ساختمان را خیلی سریع بالا می‌روند.
یادآور می‌شود اخیراً حتی آقایان روحانی و ظریف و صالحی‌ نیز به صراحت گفتند «آمریکا بدعهدی می‌کند و به خاطر همین بدعهدی و تهدیدهای ضد برجامی آمریکا، 8 ماه پس از اجرای برجام، هیچ بانک بزرگ اروپایی با ایران کار نمی‌کند». اما متأسفانه محمد هاشمی بد عملی آمریکا را نه به نقض عهد بلکه به روابط نسبت می‌دهد. با چنین توجیه‌گری‌هایی، آمریکا چرا باید نگران نقض تعهدات خود باشد؛ درحالی که طیفی مشغول بزک خباثت‌های آمریکا هستند؟!
از سوی دیگر اگر برجام به خوبی درحال اجراست، پس چرا حتی یک بانک بزرگ اروپایی نتوانسته با ایران کار کند؟ بخش اصلی برجام که مورد توقع ما بود، لغو تحریم‌های اصلی بود که عملی نشده است.
اما درباره ادعای «بودن کشور در لبه پرتگاه جنگ» نه آقای هاشمی و نه هیچ مدعی دیگری توضیح نمی‌دهد که براساس کدام اسناد و مدراک و قرائن می‌گویند کشور بر لبه پرتگاه جنگ بود؟!

از اختلاس نجومی تا سوداگری مسکن بانک‌ها تبدیل به معضل اقتصاد شده‌اند
« به نظر می‌رسد در حالی که بانک‌ها باید حلال مشکلات اقتصادی باشند در سال‌های اخیر خود تبدیل به مشکل و معضل شده‌اند. دراین‌باره می‌توان رد پای بانک‌ها را در معضلات اقتصادی کشور مشاهده کرد. از اختلاس‌های نجومی که منشاء آن بانک‌ها بوده تا اخلال در بازار ارز و سکه یا فیش‌های نجومی و... همیشه پای یک بانک در میان بوده است.»
سایت فرارو می‌نویسد: اخیرا برخی از فعالان بازار مسکن عنوان کردند: بانک‌های خصوصی و موسسات مالی و اعتباری اقدام به خرید واحدهای مسکونی با عمر کمتر از سه سال در نقاط مختلف تهران و دیگر کلانشهرها کرده‌اند تا خانه‌ها را در دوره رونق با قیمتی نجومی و حداقل تا 50 درصد بالاتر از قیمت خرید واحدهای مسکونی در دوره رکود بفروشند.
بایزید مردوخی مشاور وزیر کار گفت؛ باید دید انگیزه افراد صاحب سرمایه از تاسیس بانک چیست. آیا انگیزه اینها دریافت یک سود منطقی و قابل قبول است یا می‌خواهند سیصد میلیارد آنها در عرض یک سال هزار میلیارد شود. بنابراین دستگاهی که مجوز تاسیس بانک می‌دهد و نظارت می‌کند باید دقت کند که این افراد سوداگری را در حد معقول انجام دهند که ظاهرا اینگونه نیست.»
مردوخی در پاسخ به این سوال که آیا می‌توان گفت وضعیت معیوب بانک‌ها ناشی از وضعیت معیوب اقتصاد کلان کشور است؟، گفت: «خیر؛ بانک‌ها باید مشکل‌گشا باشند. بنده به خاطر دارم در یکی از قانون‌های پولی و بانکی گذشته، ورود بانک‌ها به حوزه سرمایه‌گذاری‌ای که منابع آن منجمد شده و از دور گردش نقدینگی خارج شود ممنوع بود. اما امروز این اتفاق در بسیاری از بانک‌ها به دلیل همان رقابت شدیدی که عرض شد روی داده است. به طور مثال بانک‌ها در سال‌های اخیر در بخش مسکن، واردات، خدمات، تجارت خارجی و دلالی حضور پیدا کرده‌اند که البته باید انتظار داشت با توجه به دقت و نظارت خوبی که وزارت اقتصاد دراین‌باره دارد و یکسری آماری  که می‌توان منتشر کرد، تمام ملامت‌ها بر سر بانک‌ها خالی نشود و گفته شود چقدر از منابع بانکی در بخش صنعت و کشاورزی و چقدر در بخش مسکن، دلالی و تجارت رفته است. آنگاه با تحلیل این آمار می‌توان گفت آیا اشکالی در ترکیب این منابع خارج شده از بانک وجود دارد یا خیر و سپس سیاست مورد نظر را اتخاذ کرد.»
مردوخی درباره پیامدهای فعالیت سوداگری  و بنگاه‌داری بانکها گفت: «وقتی بانک‌ها منابع خود را به طور مثال در بخش مسکن وارد می‌کنند و بخش مسکن دچار رکود می‌شود، به این معنا خواهد بود که بانک‌ها انتظار سودی داشتند که این سود برنمی‌گردد که بیشترین ضرر از این اقدام را خود بانک می‌برد چرا که نمی‌تواند پاسخگوی متقاضیانی باشد که با طرح‌های موجه خواستار تسهیلات هستند.»
وی ادامه داد: «ضرر بعدی این است که این اقدام بانک‌ها نوعی احتکار است که مثلا اقدام به ساخت مسکن کرده یا در شرایط رکودی تعداد قابل توجهی مسکن با قیمت پایین خریداری می‌کنند. این کار هم برای بانک‌ها و هم برای بخش مسکن کشور ریسک بسیار بزرگی است، چرا که بانک‌ها به سهولت قیمت‌ها را پایین نمی‌آورند.»

تاجر‌نیا: اتفاقات بدتری را در میان اصلاح‌طلبان پیش‌بینی می‌کنم
رئیس دوره‌ای شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان اعلام کرد که برخی اصلاح‌طلبان اختلافات را به حوزه عمومی کشانده‌اند و اتفاقات بدتری را میان اصلاح‌طلبان پیش‌بینی می‌کنم.
علی تاجرنیا در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: با توجه به سابقه‌ای که در شورای هماهنگی دارم و اطلاعاتی که از نقطه نظرات بعضی از اعضای شورای هماهنگی دارم، مسائلی  که بعد از تصمیم شورای هماهنگی اتفاق افتاد، برای من کاملا قابل پیش‌بینی بود مضاف بر اینکه من اتفاقات بدتر از این را هم پیش‌بینی می‌کنم!
وی در پاسخ این سؤال که «از این بدتر» دقیقا به چه معناست؟! می‌گوید: به هر حال، مجموعه جناح مخالف اصلاحات با توجه به ابزارهای رسانه‌ای که در اختیار دارد، به نوعی سعی خواهد کرد که این شکاف میان اصلاح‌طلبان را تشدید کند، در این میان دوستانی هم حضور دارند که مستعد آن هستند که این اختلافات را طرح کنند و سابقه چنین اقداماتی را هم در گذشته دارند! بنابراین فکر می‌کنم تا زمان رسیدن به موعد انتخابات، بعضی از دوستان بیش از پیش این اختلاف را به حوزه عمومی خواهند کشید.
تاجرنیا با این اعتراض مواجه شد که «اما مخالفان شورای سیاستگذاری از جناح مخالف اصلاحات نیستند و از قضا، بعضی از آنها از شخصیت‌های شناخته شده اصلاح‌طلب هستند» و پاسخ داد؛ ببینید! شورای هماهنگی تمامی ظرفیت اصلاح‌طلبی نیست. همین الان، چند تشکیلات خارج از شورای هماهنگی وجود دارند که ظرفیت‌های آنها، اگر از احزاب داخل در شورای هماهنگی بیشتر نباشد، کمتر نیست.
بخش دیگر آن است که مباحث اختلافی هم همیشه وجود داشته اما در دوره‌های گذشته، همه ملتزم بودند که اگر تصمیمی گرفته شد و اکثریت به آن رای داد، مخالفان نیز بپذیرند. مانند آنچه در دوره قبلی شورای هماهنگی در باب ورود به شورای سیاستگذاری اتفاق افتاد در حال حاضر، وضعیت متفاوت است.
این بار اختلاف پیش آمده، جدی‌تر است. برخی از مخالفان شورای سیاستگذاری کسانی هستند که در شورای سیاستگذاری دوره قبل حضور داشتند و تا سطح هیئت رئیسه هم پیش رفتند و در جلسات آن نیز شرکت می‌کردند.
با توجه به اینکه این اختلاف تنها در درون جبهه اصلاحات نیست، بعید نیست که در ماه‌های آینده بیش از پیش به اختلافات دامن زده شود.
عضو حزب اتحاد ملت می‌افزاید: من پیش‌بینی می‌کنم که بعضی از دوستان ما از مصوبه شورای هماهنگی تمکین نکنند. اگر این شورا، احساس کند تصمیماتی که اتخاذ می‌شود توسط اعضا تمکین نمی‌شود، طبق  آیین‌نامه نسبت به آنها عمل خواهد کرد. واقعیت این است تا زمانی که ما کار و رفتار حزبی نداریم، این مسئله ادامه خواهد داشت. متاسفانه در مجموعه اصلاح‌طلبان هم سعی شده که بسیاری از اختلافات با ریش سفیدی حل شود چون عمل کردن به آیین‌نامه هزینه‌هایی دارد. همیشه ترسیدیم که ایجاد و پرداخت این هزینه موجب کدورت شود اما من فکر می‌کنم چیزی که مهم‌تر هست این است که ما در هر انتخاباتی این اختلاف‌نظرها را داریم و همین امر باعث می‌شود که کار اجرایی و ستاد انتخاباتی ما به تاخیر بیفتد، ما نزدیک به چهار ماه است که در حال بحث روی موضوع شورای سیاستگذاری هستیم. حدود دو ماه است که فقط موضوع شورای سیاستگذاری در دستور کار قرار داشته است!  همین مسئله، ما را به لحاظ انتخاباتی، چند ماه عقب انداخته است.  فکر می‌کنم که در آینده، این امکان وجود دارد، که در ساختار و سیستمی که در جبهه اصلاحات وجود دارد پالایش‌هایی صورت بگیرد. این پالایش‌ها ممکن است در حوزه خروج برخی از افراد و یا ممکن است درباره متناسب‌سازی میزان تاثیر‌گذاری آن باشد.
تاجرنیا ضمن اعلام حمایت مشروط از روحانی در انتخابات 96 می‌گوید: احساس من این است که مجموعه‌ای که حلقه نخست رئیس‌جمهور محسوب می‌شوند، به صورت کامل و تمام‌عیار ملتزم به نگاه اصلاح‌طلبی نیستند. نکته بعدی این است که بخشی از بدنه دولت، مجموعه پیری است که آن نشاط و چابکی لازم را برای پیاده کردن شعارهای رئیس‌جمهور ندارد؛ این موارد، نقدهایی است که به آقای رئیس‌جمهور وارد می‌شود.
وی افزود:  ما در پله اول با برخی مسائل ناگزیر مواجهیم. به جهت اینکه شاید جریانات سیاسی، نتوانند کاندیدای ایده‌آل خود را در فضای عمومی جامعه طرح کنند. همین امر چانه‌زنی گروه‌های مختلف را کاهش می‌دهد. مانع دوم این است که متاسفانه در تریبون‌های مختلف از «قدرت» و صاحب اثر بودن افراد، بدگویی می‌شود حتی لفظ قدرت‌طلبی، امری منفی تلقی می‌شود... وقتی چنین نگرشی وجود دارد، این امکان وجود ندارد که افراد با یکدیگر صراحتا گفت‌وگو کنند. بنابراین اگر من اینجا اعلام کنم که ما از آقای روحانی سهم نمی‌خواهیم، بسیاری  آن را مثبت  تلقی می‌کنند. در حالی که من احساس می‌کنم که این صحبت، سخنی رودربایستی‌گونه است. این نوع گفتار، نه تنها ممدوح نیست، بلکه مذموم  است.