kayhan.ir

کد خبر: ۸۳۵۶۲
تاریخ انتشار : ۰۲ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۹:۱۷
خادمان سلطه

رنگین‌نامه‌های رژیم پهلوی در انحصار آگهی‌های غیر اخلاقی و مشروبات الکلی



با اين‌كه چندين و چند بار كميسيون از بابت مقالات نشريه امید ایران و تندروي وي ابراز نگراني كرده است همچنان اين نشريه به كار خود ادامه مي‌دهد، تا آن جايي كه تنها در جريان بررسي مجله شماره 379 اين گزارش از سوي كميسيون به ساواك فرستاده شد:
«در شماره 379 مجله اميد ايران مقاله و عكس‌هايي از قبيل كاريكاتور صفحه 20 خبر و عكس صفحه 24 تحت عنوان (خانم لختش قشنگه‌) شعر... در صفحه مزبور- داستان عشق خانگي صفحه 27- داستان زنجير طلا صفحه 44- داستان جاده هوس صفحه 52 كه همگي منافي عفت و اخلاق حسنه مي‌باشد ملاحظه و مقرر شد مراتب براي اقدام قانوني به دادسراي تهران اعلام شود.»
و سرانجام براي پايان دادن به بحث كميسيون در رابطه با داستان روي جاده هوس‌،مسئولان ساواك در حاشيه يكي از اسناد در پاسخ به كميسيون مربوطه مي‌نويسند:
«از ادامه چاپ داستان روي جاده هوس خودداري نمي‌توان نمود زيرا تعدادي خواننده دارد منتها به آقاي صفي‌پور تذكر داده شد كه از درج مقالات منافي عفت خودداري نمايد.»
همان‌طور كه گفته شد،مجله‌ها اغلب صحنه داستان‌ها و رمان‌هاي عشقي بود كه ارزش‌هاي اخلاقي و هنجارهاي اجتماعي را زير سؤال مي‌برد و به اين منظور كه ذائقه‌ها ذهنيت‌ها را تغيير دهد، به چاپ مي‌رسيد و اين درحالي بود كه نوشته‌هاي انتقادي از وضعيت جامعه مانند: سوء استفاده‌هاي سياستمداران‌، فساد دستگاه‌هاي اداري‌، روابط خارجي‌، وضعيت دربار، امور مربوط به دربار و شاهزادگان‌، مسايل مربوط به سازمان امنيت و ساواك و به‌طور خلاصه هر نوع خبر انتقادي سياسي‌، فرهنگي و اجتماعي ممنوع بود.
از طرفي اخبار مربوط به داير كردن قمارخانه‌ها، تبليغات مشروبات الكلي‌، عكس‌هاي مستهجن و غيراخلاقي و داستان‌هاي مبتذل از معمول‌ترين مسايل مندرج در مطبوعات بود. راديو پيك ايران كه در آن روزها به‌عنوان يكي از راديوهاي مخالف رژيم سخن مي‌گفت در اين‌باره توضيح رسايي دارد:
راديو پيك ايران ساعت 20، روز 30/10/46
«... در اين‌كه در ايران مطبوعات دولتي و ملي سروته يك كرباسند ترديدي نيست‌. وابستگي مطبوعات دولتي به خودي خود روشن است‌. روزنامه و يا مجله ملي هم يعني همين روزنامه‌ها و مجلات {كه‌} مانند قارچ از زمين مي‌رويند، مشتي واقعيات تحريف شده و دروغ‌، اخبار مجعول و نوشته‌هاي خلاف اخلاق تحويل خواننده مي‌دهند. مثلاً در صفحه شانزدهم همين مجله سپيد و سياه يك صفحه تمام را عكس‌هاي لخت زنان و عكس مردي كه مجله وي را استاد استريپ‌تيز يعني لخت شدن تدريجي زنان در بارهاي شبانه مي‌نمايد اشغال كرده است و اين فقط يك نمونه كوچك از مجله به اصطلاح ملي است‌.»
در تأييد ابتذال نشريات ملي همين بس كه صرف‌نظر از داستان‌ها و عكس‌هاي مستهجن تنها در يك شماره فروردين سال 42، نشريه تهران مصور 5 آگهي مربوط به مشروبات الكلي را در صفحات 64، 68، 81، 83 و 86 به همراه عكس‌هاي زننده به چاپ رساند. اين صفحات‌، سواي ساير آگهي‌هاي غيراخلاقي مجله است‌. در واقع‌، با اين‌كه مشروبات الكلي از نظر مسلمانان حرام شمرده مي‌شود، اين مسئله هيچ اهميتي نداشت و هيچ‌وقت هم حساسيت مسئولان را برنمي‌انگيخت‌.
ناگفته نماند كه در همان سال‌هاي ابتدايي نيز توقيف‌، امري جدي نبود و اگر نشريه‌اي توقيف مي‌شد، در همان زمان صدها مقاله و داستان به مراتب مبتذل‌تر در نشريات ديگر به چاپ مي‌رسيد.
تزريق تدريجي فرهنگ غربي كاري بود كه تنها از عهده نشريات برمي‌آمد و اگر ساواك مجبور بود گاهي يكي از مجله‌ها را براي چند روزي توقيف كند، نشريات ديگر به جبران‌، قدم‌هاي بلندتري برمي‌داشتند. در كنار مجله زن روز كه با انتخاب دختر شايسته‌، چاپ زندگي بازيگران خارجي و داخلي و انواع داستان‌هاي مبتذل وظيفه اصلي‌اش ترويج فرهنگ غرب بود، همه‌ نشريات اعم از سياسي و غيرسياسي داستان‌هاي عاشقانه اما به واقع مبتذل به چاپ مي‌رساندند كه بسيار مورد توجه جوانان قرار مي‌گرفت‌. در قالب اين داستان‌ها جوانان به تدريج مي‌آموختند كه چگونه سنت‌ها و آداب و رسوم جامعه را كنار بگذارند و به تغيير ارزش‌ها فكر كنند.