در گفت و گویکارشناس فلسطینی با کیهان طرح شد
غلبه انتفاضه فلسطین بر مشت آهنین نتانیاهو
مصاحبه: محمدرضا مرادی
ترجمه: مهرداد آزاد
اشاره:
مردم فلسطین از مهرماه 94 انتفاضه سوم خود را با نام «قدس» آغاز کردهاند و در این مسیر بیش از 200 شهید تقدیم قیام خود کردهاند. شدت و گسترش این انتفاضه باعث شد تا نتانیاهو به دنبال اجرای سیاست مشت آهنین با هدف مهار این قیام باشد. از این روی لیبرمن چهره افراطی و جنگطلب صهیونیست را به عنوان وزیر جنگ خود انتخاب کرد. این اقدام از سوی نهادهای حقوق بشری به نوعی محکوم شد و کارشناسان آن را زمینهساز شروع جنگی دیگر در فلسطین تفسیر کردند. از سوی دیگر رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر با پدیدهای به نام مهاجرت معکوس مواجه شده است که دلیل اصلی آن اقتصادی و امنیتی است. برای بررسی چنین شرایطی و همچنین شرایط انتفاضه سوم با «دکتر اسعد عبدالرحمن» پژوهشگر فلسطینی مصاحبهای انجام دادهایم. دکتر عبدالرحمان دارای مدرک دکترای علوم سیاسی از کانادا است که در دانشگاههای زیادی تدریس کرده است. وی عضو شورای امنا و رئیس اجرایی موسسه بینالمللی فلسطین و همچنین عضو موسس و عضو شورای اداری سازمان عربی حقوق بشر تا سال 1998 بوده است. دکتر عبدالرحمان که 19 کتاب و 44 پژوهش دانشگاهی در زمینه مسائل فلسطین دارد چهار بار نیز توسط صهیونیستها زندانی شده است. متن کامل این گفتوگو پیشروی شما است.
سرویس خارجی کیهان
*شما به عنوان کسی که سالها است در مسئله فلسطین فعالیت و پژوهش میکنید دلیل اصلی طولانی شدن مبارزات مردم فلسطین را بیشتر مسائل داخلی میدانید یا کارشکنیهای خارجی؟
علل و عوامل متعددی باعث طولانی شدن مبارزات فلسطینیها شده است که نخستین آن وجود سازمان جهانی صهیونیسم است. آنان برنامه صهیونیستیای را به اجرا گذاشتند که تصریح میکند:«هدف صهیونیسم، برپائی کشورهای یهودیان در فلسطین با حمایت و ضمانت قوانین جهانی است. آنان حتی به این هم بسنده نکردند و اهداف خود را توسعه دادند و اعلام کردند هدف نخستشان وحدت ملت یهود و مرکزیت سرزمین «اسرائیل» و گرد آوردن ملت یهود در وطن تاریخی خود از طریق مهاجرت از تمام نقاط جهان به این سرزمین است. علاوه بر این وجود دولتهای اسرائیلی راستگرا و اقدام آنها در پاکسازی نژادی و اجرای طرح استعماری شهرکسازی با هدف تسلط بر زمینهای فلسطینیها و آواره کردن آنها و جایگزین کردن شهرکنشینان به جای آنها از دیگر عوامل است.
همچنین از دیگر عوامل این روند، اختلافات و جدائی میان خود فلسطینیها، است که به عنوان «نکبت سوم» محسوب میشود؛ کوتاهی جهان عرب و جهان اسلام و مواضع کشورهای غربی حامی صهیونیسم که تاکنون از هرگونه کمک اقتصادی، سیاسی و نظامی و رسانهای به آن دریغ نکردهاند نیز در این امر تاثیر داشته است.
* در شرایط کنونی مردم فلسطین در حال سپری کردن انتفاضه سوم یا انتفاضه قدس هستند. این انتفاضه اکنون در چه شرایطی است و آیا میتوان به آن امیدوار بود؟
علیرغم تفاوت عملیاتها در 9 ماه عمر این انتفاضه، مشخص شده که، آتش آن انتفاضه، همچنان در زیر خاکستر باقی است. هر چند دولت راستگرای افراطی اسرائیل پس از هر عملیاتی مجازاتهای گروهی وضع میکنند، اما اینها برای فلسطینیها ضربه قابل توجه بهشمار نمیرود و هرگز نخواهد توانست مانع عملیاتها شود. اسرائیل با جنایات خود، هر روز آتش انتفاضه را شعلهور میکند. چون قاعده این است که خون، خون میآورد، کینه، کینه را سبب میشود و سرکوب منجر به مبارزه خواهد شد و تا زمانی که مقاومت ادامه دارد، امیدواریها هم وجود دارد و نتایج خوبی به دست خواهد آمد.
* شما روی کار آمدن لیبرمن در اسرائیل به عنوان فردی جنگطلب را چگونه ارزیابی میکنید؟
دولت نتانیاهو هر چند بیشتر از دولتهای پیشین، راستگراست اما با تدوین و اجرای قوانین اشغالگرانه نژادپرستانه، همه فلسطینیها را دچار مشکل میکند. با این وجود، این دولت این روزها، فقط فلسطینیهای سال 1948 را مورد توجه قرار داده است و حضور لیبرمن نشانهای از افزایش گرایش های افراطی و نژادپرستانه دولت اشغالی اسرائیل و به معنی جهشی مضاعف در افراطیگری اسرائیل است.
*آیا روی کار آمدن لیبرمن میتواند به معنای اتخاذ مشت آهنین از سوی نتانیاهو برای مقابله با انتفاضه قدس باشد؟
کسی که مطبوعات اسرائيل را پیگیری میکند، با حجم انتقادات مربوط به انتخاب لیبرمن به عنوان وزیر دفاع مواجه میشود. محور این انتقادات بر سر اینکه او از دیگران افراطیتراست نیست بلکه به خاطر این است که مسئله امنیت، یک مسئله شعاری نیست بلکه نیاز به درایت و تخصص دارد که هیچ کدام از اینها در لیبرمن وجود ندارد. مضافا اینکه دستگاه اطلاعاتی اسرائيل تقریبا به این نتیجه رسیده است که موفقیت مشت آهنین در برابر انتفاضه غیرممکن است و بدون راه حل سیاسی و تشکیل یک دولت فلسطینی، آتشفشان مقاومت و انتفاضههای فلسطینی هرگز خاموش نخواهد شد.
* برخی نهادهای حقوق بشری هم از روی کار آمدن لیبرمن ابراز نگرانی کردهاند. به نظر شما احتمال وقوع جنگی دیگر علیه مردم فلسطین وجود دارد؟ این احتمال چقدر است؟
انتخاب لیبرمن به عنوان وزیر دفاع، در اصل برای تقویت دولت نتانیاهو با اعضای اضافی کنست (پارلمان) است تا آن دولت از امتیازات داخلی و خارجی برخوردار شود به اضافه اینکه چهره حقیقی اسرائیل را به نمایش میگذارد. در نتیجه هیچ بعید نیست که انتخاب او پروسه آماده شدن برای مرحله جدید در سایه تحولات منطقهای باشد. قطعا ما شاهد افزایش اقدامات بر ضد مقاومت فلسطینی در غزه و بر ضد دولت فلسطین در کرانه باختری خواهیم بود. نمیتوان مواضع اعلام شده لیبرمن را در قبال مسائل فلسطینی نادیده گرفت. او مقابله با مقاومت در غزه را در راس اولویتهای خود قرار داده است. شرایط منطقهای فعلی زمینه مناسبی برای هرگونه ماجراجوئی برای لیبرمن است به طوری که در بسیاری از مسائل شعلهور در مناطق جهان که جهان به آنها توجه کمتری میکند حضور رژیم صهیونیستی در آنها مشهود خواهد بود.
* در کنفرانس هرتزلیا حزبالله به عنوان بزرگترین مشکل اسرائیل بیان شد. با توجه به موفقیتهای حزبالله لبنان در منطقه احتمال وقوع جنگ علیه این حزب را چقدر میدانید؟
همه ما هشدار معاون رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائيل یائیر گولان در آخر ماه آورین گذشته خطاب به حزبالله را به یاد داریم که گفته بود: هر گونه جنگ در آینده میان اسرائیل و حزبالله، نابودکننده خواهد بود. اما حزبالله توانمندیهای خود را افزایش داد و اسرائیل آن را تهدیدی بیسابقه خوانده و اعلام کرده اسرائیل تقویت زرادخانه سلاحهای این حزب را رصد میکند و این حزب بیش از صد هزار موشک در اختیار دارد. که این امر منجر به بروز یک جنگ حقیقی خواهد شد و فقط محدود به لبنان نخواهد بود و لذا ما باید از ماهیت رژیمی که بر اشغال و تجاوز برپا شده غفلت نکنیم.
* با توجه به تجارب و توانمندیهای حزبالله در صورت وقوع جنگ اسرائیل توان غلبه بر حزبالله را خواهد داشت؟
با پایان جنگ اسرائیل بر لبنان در سال 2006، قطعنامه 1701 شورای امنیت مبنی بر عقبنشینی ارتش اسرائیل و نیروهای حزبالله از جنوب لبنان و استقرار ارتش لبنان در جنوب و توسعه نیروی یونیفل برای کنترل اجرای قطعنامه صادر شد. از منظر حزبالله و متحدان آن، پیروزی این حزب این بود که اهداف اسرائيل را در این جنگ ناکام گذاشت و از منظر اسرائیل، پیروزی اسرائيل این بود که حزبالله را از حمله مجدد به این رژیم بازداشت. با وجود عدم تمایل دو طرف به شروع جنگ جدید میان آنها، تحولات و ائتلافهای جدید در منطقه ممکن است این دو را وارد چنین جنگهایی کند که تاثیرات و نتایج و بازتاب بزرگی در منطقه در پی خواهد داشت و اسرائیل از آن بیمناک است. همچنین جنگ مجدد این بار خشونتبار و مخربتر خواهد بود و بعید نیست که اسرائیل - بر اساس اظهارات سران آن و گزارشهای کارشناسان - متوسل به سیاست زمین سوخته شود و از تمام ذخایر نظامی غیرهستهای خود بهره گیرد.
* اسرائيل در سالهای اخیر با مهاجرت معکوس مواجه شده است. شما اطلاعات خاصی در مورد میزان و جزئیات خروج و فرار یهودیان از اسرائیل را دارید؟
بر طبق اعلام رسانههای اسرائيل، سال 2015، شاهد بیشترین تعداد متقاضیان لغو تابعیت در اسرائيل بود. به طوری که 749 اسرائیلی پاسپورتها و کارتهای شناسایی خود را تحویل دادند. این تعداد در سال 2003، 470 نفر و در سال 2014، 635 نفربود. احساس عدم امنیت و عوامل اقتصادی دو انگیزه اصلی برای مهاجرت معکوس یهودیان است. همچنین چالش جمعیتشناسی سیاسی پیش روی اسرائیل عامل افزایش نگرانی در میان شهروندان اسرائیلی خواهد بود. در یک نظرسنجی که از سوی روزنامه اسرائیلی معاریو منتشر شده، آمده است که 28 درصد از اسرائیلیها در اندیشه هجرت از اسرائيل به دلایل مختلف هستند و بیشترین عامل و انگیزه پذیرش سکونت در اسرائیل ارتباطات خانوادگی بوده در حالی که انگیزه ارتباطهای دینی که اسرائیل به آن استناد میکند فقط 1 درصد بوده است. با تاسف شدید نتایج نشان میدهد که مهاجرت به اسرائیل بر مهاجرت معکوس غلبه دارد که دلیل آن هم وخامت اوضاع منطقه و ایجاد جنگ میان دشمنان اسرائیل به جای ائتلاف و اتحاد برای جنگ با اسرائیل است مضاف بر اینکه انتفاضه فلسطین هم تنها رها شده است.
* چرا در شرایط کنونی مسئله فلسطین از اولویت جهان عرب خارج شده است؟
پیدایش جنگهای طایفهای در کشورهای خاورمیانه منجر به کاهش توجه بینالمللی و عربی و اسلامی به مسئله فلسطین شد. الان اولویت، مبارزه با تروریسم شده در حالی که تروریست بزرگتر همان اسرائیل است لذا جهان، مسئله فلسطین و روند صلح را فراموش کرده است به اضافه اینکه اختلاف و جدایی فلسطینیها از همدیگر مزید بر علت شده و دیگر یک تصمیم فلسطینی مستقل یا حتی شبه مستقل وجود ندارد. همه اینها باعث بیتوجهی به مسئله فلسطین در تمام سطوح عربی، اسلامی و منطقهای و بینالمللی شده است.
* در ماههای اخیر اخبار زیادی از نزدیکی عربستان و اسرائیل منتشر شده است ارزیابی شما در این مورد چیست؟
امروزه کشمکش در امتداد منطقه خاورمیانه افزایش یافته و طرحهای زیادی مطرح شده که برخی از آنها با برخی متناسب و همسو است و برخی دیگر در تعارض با یکدیگر میباشد. آنچه باعث درد و ناراحتی است اینکه این طرحهای بینالمللی و منطقهای در حکم جنگهایی است که طایفهگرایی و تعصبات مذهبی آنها را شعلهور میکند. پس از خودداری ایالات متحده آمریکا از حمایت کشورهای معتدل عربی و وخامت اوضاع و به صحنه آمدن قدرتهای منطقهای و در راس آنها ایران و ترکیه، دولت صهیونیستی فرصت را غنیمت شمرد تا نقش مورد انتظار تاریخی صهیونیستها را ایفا کند با این بهانه که ایران دشمن اول اسرائیل است و میخواهد آن را نابود کند.
این امر محافل مهمی را در دولت صهیونیستی بر آن داشت که در اندیشه ایجاد قدرتی با حضور طرفهای «اردوگاه اهل سنت» باشند و امیدوارند خودشان هم رهبر این اردوگاه باشند. بنابراین دولت صهیونیستی میکوشد دایره نفوذ و حمایت از مرزهایش را گسترش دهد و واقعیت را چنین جلوه دهد که جنگ میان سنی و شیعه برقرار است و «مصلحت مشترک» آن ایجاب میکند که با «اردوگاه اهل سنت» باشد.
* آیا میتوان در سالهای آینده شاهد روابط رسمی اسرائیل و عربستان بود؟
در سیاست هیچ چیز بعید نیست خصوصا اگر درگیری میان کشورهای اسلامی ادامه داشته باشد. در حال حاضر ما شاهد مثال روشنی از تغییر 180 درجهای موضع ترکیه هستیم. با کمال تاسف کشورهای اسلامی منطقه بنا به مواضع و مصالح منطقهای خود و نه مصالح اسلامی، از سیاستهای منطقهای پیروی میکند.
* وضعیت ارتباطی دیگر کشورهای عربی با اسرائیل چگونه است؟
همانطور که میدانید پیمانهای صلح با کشورهای عربی وجود دارد و روابط تجاری با سایر کشورها برقرار است و همانطور که گفتم تا زمانی که کشورهای اسلامی شیوه چالش و درگیری و جنگ با یکدیگر را در پیش گرفتهاند و به جای ایجاد طرح اسلامی همه جانبه و گسترده از طرحهای طایفهای و تنگنظرانه حمایت میکنند، هیچ چیز در سیاست بعید نخواهد بود.