به یاد روحانی بسیجی شهید «ابوالفضل عباسی»
امروز روز عمل است!(حدیث دشت عشق)
در سال 1346 در روز عاشورا در شهر کوچک آران، نوزادی در دامان مادری پرمهر متولد شد. این کبوتر سفیدبال دیار عشق را «ابوالفضل» نام نهادند تا به یمن قداست نامش، در سیرت و صورت، ادامهدهنده راه علمدار کربلا باشد.
ابوالفضل دوران خوش کودکی را در سایه پرمهر پدر و مادر سپری کرد. همگام با پدر، در مجالس مذهبی شرکت میکرد و از همان کودکی، عشق به اهل بیت- علیهمالسلام- در دل او زنده شد و قوت گرفت. او واقعاً شجاع بود و بر دیوارهای مدرسه، مرگ بر شاه مینوشت.
شهید ابوالفضل عباسی، پس از اتمام دوران ابتدایی و راهنمایی، با توجه به علاقهای که از کودکی به مکتب اهل بیت- علیهمالسلام- داشت، وارد حوزه علمیه آیتالله یثربی کاشان شد و با استعداد درخشانی که داشت تا دروس لمعتین و اصولین را با موفقیت ادامه داد.
در دوران دفاع مقدس، درس و بحث را علیرغم استعداد و علاقه وافرش، کنار گذاشت و با تلاش و کوشش مجدانه خویش، موفق شد از طریق نیروی بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به جبههها اعزام شود و با استغاثه از معبودش، وارد خدمت شود. در عملیاتهای متعددی از جمله عملیات کربلای چهار به عنوان بیسیمچی شرکت کرد. شهید ابوالفضل عباسی، چنان زمزمه شهادت را بر گوش خانواده میخواند که گویی یقین به شهادتش دارد و آنها چشمانتظار شهادت او بودند تا این که موعد انتظار و عهد ابوالفضل با خدای خویش سر رسید و در عملیات کربلای چهار در جزیره «ام الرصاص» با اصابت گلوله مستقیم، به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
اما انتظار پدر و مادر و خانواده ابوالفضل به سر نرسیده بود، چون پیکر پاک این شهید بزرگوار، یازده سال مفقود گشت تا در سال 1375 توسط گروه تفحص، از زیر خروارها خاک بیرون آورده و به وطنش بازگردانده شد.
.... از تو میخواهم]که[ همچنان حامی امام باش و در مسائل روز هوشیار باش و شرکت گسترده خود را در پایگاه و مساجد حفظ کن و مرا حلال کن و برایم طلب مغفرت بنما. جامعه روحانیت! بیدار باشید، این شمایید که باید بهعنوان پیشتازان این قافله جاوید، در این راه بهتر و بیشتر از دیگران کمر همت ]ببندید[ و قدم خدمت بر زمین بکوبید؛ پس مقابل این همه کارشکنیها و سهلانگاریها را بگیرید و همه اینها را به حساب جبهه داشته باشید که تنها بالای منبر رفتن و دم از اسلام زدن فایدهای ندارد؛ بلکه امروز روز عمل است و خود بهتر میدانید که:«الیوم یوم العمل و لاحساب و غدا یوم الحساب و لاعمل».