بنیانگذار حزب مردم ایران:
نراقی راه جذب روشنفکران را به ساواک میآموزد(پاورقی)
عملیاتِ کنترل تظاهرات دانشجویی در این موقع، به گونهای صورت گرفت که احسان نراقی و ابوالحسن بنیصدر کاملاً هماهنگ با هم وارد عمل شدند تا اینکه:
«حوالی غروب، بنیصدر به من تلفن زد و گفت: شما میتوانید به مهندس فریور و دکتر امینی بگویید حالا دیگر میتوانند به خانههایشان بروند.»244
پس از پایان یافتنِ این تظاهرات، آزادی برخی از دانشجویانی که دستگیر شده بودند، مرحله بعدی این عملیات بود که آن هم به خوبی صورت پذیرفت:
«صبح روز سهشنبه، 21/1/41 آقای دکتر نراقی، استاد علوم اجتماعی دانشکده ادبیات، با آقای نخستوزیر ملاقات و در مورد سه نفر دانشجویان اخراجی (فریبرز مجیدی، وحید همایونی و هرمز تهرانی) دانشسرایعالی، با نامبرده مذاکره و موافقت آقای دکتر امینی را در مورد پذیرش دانشجویان مزبور جلب نموده است.»245
بازی دوگانهای که در سال 1332ش، تجربه شده بود، در این موقع نیز به خوبی جواب داد تا احسان نراقی، در نزد دانشجویان جبهه ملی، چهرهای موجه از خود ارائه دهد، تا خود را در اختیار او قرار دهند:
«در جریانات اخیر، دکتر احسان نراقی، استاد دانشگاه و رئیس مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشکده ادبیات، نقش مهمی داشته و دارد و معمولاً دانشجویان وابسته به جبهه ملی دانشگاه، از نامبرده دستور میگیرند و هر روز با این شخص تماس دارند.»246
و این درحالی بود که وی، در پسِ پرده با پاکروان، در تماس بود:
«من، از مقامات مسئول خواهش کردم، دانشجویان زندانی را هر چه زودتر آزاد نمایند. آنها نیز قول مساعد داده و قرار است تا روز پنجشنبه 17/3/41 زندانیان مزبور آزاد شوند.»247
چهره موجهی که احسان نراقی در این جریانات از خود ارائه داد و اعتماد دانشجویان را جلب کرد، موجب شد تا در جریان نهضت امام خمینی(ره)، حرکت دانشجویان جبهه ملی، در کنترل او قرار گیرد:
«صبح روز سه شنبه، 14/12/41 هنگامی که دانشجویان وابسته به جبهه ملی، برای برگزاری میتینگ دانشگاه فعالیت میکردند، آقای دکتر احسان نراقی، استاد دانشکده ادبیات، در کریدور دانشکده ادبیات، به عدهای از دانشجویان رشته علوم اجتماعی اظهار داشته: شما تظاهرات خود را بدون هیچگونه ترس و بیمی انجام دهید.»248
و درحالی که کوچه و خیابان شهرهای مختلف، در التهابِ حمله به شهر قم و دستگیری گسترده طلاب بود، اقدام به برپاییِ میتینگ در داخل دانشگاه، برایِ پاسخگویی به شور و حرارت دانشجویان، بهترین گزینه به شمار میرفت:
«در تاریخ 15/12/41 دکتر احسان نراقی، استاد علوم اجتماعی دانشکده ادبیات، دانشجویان علوم اجتماعی را در قسمت شمال دانشکده دور خود جمع کرده و توصیه میکرد که در میتینگ شرکت کنند و عده زیادی از دانشجویان، روی توصیه ایشان در تظاهرات شرکت کردهاند.»249
و همین رویه بود که انتقالِ هیجانِ این سنخِ دانشجویان را، در حالی که در دوم فروردین ماه، مدرسه فیضیه در قم و مدرسه طالبیه در تبریز، مورد حمله قرار گرفت و طلاب مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفتند که شهادت برخی از آنان را به دنبال داشت، به سمت و سویِ عملیاتِ امدادرسانی به زلزلهزدگان کرمانشاه و کنگاور، سوق داد:
«روز شنبه، 14/2/42 آقای ناصر خدایار، به اتفاق دکتر احسان نراقی و پانزده نفر از دانشجویان دانشگاه، از جمله ابوالحسن بنیصدر و حسن پارسا، عضو جبهه ملی، با دسته گلهایی به فرودگاه مهرآباد رفته و در انتظار ورود چند نفر هلندی، که برای کمک به زلزله زدگان وارد ایران میشدند، بودهاند.»250
ادامه همین رویه سیاسی بود که منجر به تعطیلیِ جلسات خانگی غلامحسین صدیقی نیز شد:
«دکتر صدیقی، دیگر درب خانهاش را به روی مردم بسته است. او، گول دکتر احسان نراقی را خورده است و دارودسته مؤسسه تحقیقات و مطالعات اجتماعی، او را از مبارزه بازداشتهاند و هرچه هم که به او توصیه شد، خودش را از دسته نراقی جدا نکرد.»251
و به دلیلِ همین فعالیتها بود که نیروهای رده پایین ساواک که از مناسبات او آگاهی نداشتند، در زمانی که حسنعلی منصور، او را به عنوان یکی از اعضای شورای عالی اقتصاد به محمدرضا پهلوی معرفی کرد، نوشتند:
«این شخص، از اطرافیان و مؤمنین به دکتر مصدق و کاشانی بوده و هست و هنوز هم افکاری تند، به طرفداری مصدق و علیه مقام شامخ سلطنت دارد.»252
پس از اتفاقات گوناگونی که در صحنه سیاسی ایران حادث شد، از جمله قیام خونین 15 خرداد سال 1342ش، تصویب کاپیتولاسیون، دستگیری و تبعید امام خمینی(ره)، جبهه ملی که در طولِ این دوران، هیچگونه فعالیت و حمایتی از نهضت امام(ره) نداشت و به بررسی اختلافات درون گروهی مشغول بود، تصمیم به تعطیلیِ جلسات خود گرفت: «سران گروههای مختلف جبهه ملی، که به منظور رفع اختلاف، جلساتی تشکیل میدادند، پس از تبعید آقای خمینی، تصمیم گرفتهاند تا مدتی جلساتِ خود را تعطیل کنند تا تشکیل این جلسات، به موضوع تبعید خمینی، تعبیر و تفسیر نشود.»253