اهداف و پیامدهای اعدام آیتالله النمر(نگاه)
دکتر محمدحسین محترم
اقدام حکومت سعودی در اعدام آیتالله النمر از ابعاد مختلف قابل بررسی است. این اقدام نشان دهنده عدم بلوغ و بیتجربگی و فقدان هرگونه بینش سیاسی حاکمان ابله سعودی است. نکته مهم این است که منصور القفاری سخنگوی وزارت دادگستری عربستان اعتراف کرده این اعدام به درخواست قوه مجریه عربستان و پادشاه سعودی صورت گرفته است. لذا اعدام آیتالله النمر به دستور دولت و شخص پادشاه عربستان دلایل داخلی، منطقهای و بینالمللی دارد. دلایل داخلی: اولاً سیاست عربستان در دوره جدید بعد از به قدرت رسیدن سلمانبن عبدالعزیر سیاست مشت آهنین است. اولین مشت آهنین جنگ آلسعود علیه یمن بود و اکنون شاهد اعدامهای دسته جمعی با این سیاست هستیم. عربستان با اعدام آیتالله النمر پیامی به مردم این کشور داده که با هیچگونه مخالفتی مدارا نخواهد کرد و هرکسی بخواهد شعاری برخلاف منافع حاکمان آل سعود سر دهد، اعدام میشود و تفاوتی هم بین سنی و شیعه وجود ندارد. ثانیاً آلسعود در داخل با وضعیت امنیتی و اقتصادی نامناسبی روبهرو است. از یک طرف هر روز بر دامنه اعتراضات در این کشور افزوده میشود و آل سعود نگران این اعتراضات داخلی است که تغییر در کشور را خواستارند. وجود شخصیتی مثل آیتالله النمر که هم در منطقه اهل سنت و هم در میان شیعیان دارای نفوذ و اعتبار بود کابوسی برای آل سعود محسوب میشد که باید از آن رهایی پیدا میکرد. از سوی دیگر با سقوط قیمت نفت مشکلات اقتصادی و بغرنجتر شدن وضع مردم هم مکمل اعتراضات در داخل عربستان شده است. لذا آل سعود برای سرپوش گذاشتن بر مشکلات داخلی خود که به دلیل همراهی با سیاستهای آمریکا تشدید شده، دست به اعدام آیتالله النمر زد. ثالثاً عربستان با فرافکنی قصد دارد علت اعتراضات داخلی علیه جنایات آلسعود را قومی- مذهبی با منشأ خارجی القاء کند. اعتراضات در عربستان فقط مربوط به شیعه و یا سنی نیست بلکه قبل از دستگیری آیتالله النمر وهابیهای عربستان هم دست به اعتراض و تظاهرات زده بودند و این قبیل تظاهرات سه سال است که ادامه دارد. در حقیقت علت اصلی اعتراضات بیعدالتی حاکم در عربستان است. در عربستان نود درصد از سیهزار زندانی سیاسی را وهابیها تشکیل میدهند که مخالف سلطنت آل سعود هستند و از چهل و هفت نفری هم که اعدام شدند چهل و چهار نفر سنی وهابی بودند که تلاش داشتند رژیم عربستان را سرنگون کنند. درحالی که شیعیان همیشه به دنبال بیان مطالبات خود از طریق مسالمتآمیز و به روش دمکراتیک بودند.
دلایل منطقهای: اعدام آیتالله النمر با هدف به آتش کشیدن منطقه صورت گرفته است. عربستان هر روز با شکست در طرحهای خود در منطقه روبهرو است. از سوریه و لبنان گرفته تا عراق و یمن و بحرین و از کشته شدن زهران علوش تا آزادسازی الرمادی. لذا عربستان به دنبال به هرجومرج کشیدن طایفهای و امنیتی منطقه است. اعدام آیتالله النمر و متعاقب آن قطع روابط با ایران را نمیتوان جدای از اقدامات عربستان و ترکیه در ماههای اخیر در منطقه ارزیابی کرد. قطعاً این اقدام عربستان بخشی از پازل نقشه آمریکاست. آمریکا ابتدا ترکیه را به سوی تنش با همسایگان خود از جمله مسکو، بغداد و تهران سوق داد. آمریکا همزمان نیز براساس شواهد و قرائن فراوان که قبلاً به آنها پرداختیم با حادثه منا روابط عربستان را با کشورهای جهان اسلام به ویژه ایران دچار تنش کرد و حال با اعدام آیتالله النمر موجبات تنش هرچه بیشتر در روابط کشورهای منطقه را فراهم کرد. چنان که بلافاصله رسانههای آمریکایی و غربی با باز تولید واکنشها در دنیا و جهان اسلام و به کار بردن عناوینی چون «جنگی خطرناک و ژئوپولتیک و قماری پرخطر» درصدد القاء تنش بیشتر در منطقه برآمدند.
دلایل بینالمللی: شواهد و قرائن فراوانی نشان میدهد که دست آمریکا در پشت اقدامات عربستان است. چالش کنونی در منطقه، چالش بین اسلام ناب محمدی(ص) و اسلام آمریکایی است و در باطن و حقیقت امر ربطی به ایران و عربستان و یا شیعه و سنی ندارد. هرچند مقامات و رسانههای غربی- عربی درصدد القاء چنین مسئلهای هستند. لذا اولاً یکی از اهداف متعدد این القائات اسلام هراسی است و آمریکا درحال اجرای سیاست برخورد با اسلام ناب و ایجاد اسلامهراسی در دنیا به دست آل سعود است. نکته تأمل برانگیز این است که همزمان با تشدید تنشها در منطقه درپی اعدام آیتالله النمر و القاء اختلافات مذهبی و اسلامهراسی، نشریه فرانسوی شارلی ابدو که ماه ژانویه 2015 به علت چاپ تصاویر موهن و واکنشهای متعاقب آن موجی از اسلامهراسی را کلید زد، در شماره جدید خود تصویر موهن فردی با ریش انبوه و اسلحه کلاشینکوف به دست را ترسیم کرده و مدعی شده که این تصویر مربوط به خداوند است! تا موج دیگری از تنشها و اسلامهراسی را در جهان به راه اندازد. ثانیاً هدف آمریکا دامن زدن به اختلافات قومی مذهبی در جهت زمینهسازی برای حضور و دخالت یک قدرت خارجی به عنوان «میانجیگر و حلال مشکلات» است. قطعاً در شرایط فعلی این قدرت خارجی خود آمریکاست. ثالثاً آمریکا قصد دارد با تشدید واکنشها علیه عربستان، حکومت آلسعود را تحت فشار قرار دهد تا وابستگی آنها را به خود بیشتر کند و مجبور باشند برای حفظ خود به آمریکا متکی و مطیع سیاستهای واشنگتن باشند. رابعاً آمریکا قصد دارد با برانگیختن اعتراضات داخلی عربستان هم در سطح عموم مردمی و هم در سطح مقامات و شاهزادههای سعودی و سوءاستفاده از این اعتراضات به بیثبات کردن اوضاع داخلی عربستان دامن بزند و از این طریق مثل هر کشور اسلامی دیگر، در این کشور جنگ داخلی راه بیاندازد. خامسا آمریکا تلاش دارد تا از طریق ایجاد جنگ داخلی وتشدید اختلافات قومی حکومت وهابی آل سعود را وادار کند تا موجی از ریختن خون شیعیان به راه اندازد. سادساً آمریکا با سوءاستفاده از اعتراضات علیه حکومت آل سعود، میخواهد ظرفیت اعتراضی مردم عربستان را تخلیه و قیام و انقلاب آینده مردم این کشور اسلامی را به انحراف بکشاند و با مصادره آن، حکومتی جدید براساس سیاستهای خود با همان فرمانبرداری آلسعود اما در شکلی جدید جایگزین باند فعلی حاکم بر عربستان کند، مثل آنچه که در مصر و قبل از آن در ترکیه کرده است. سابعا در حقیقت آمریکا همان کاری را با عربستان دارد میکند که انگلیس با دولت عثمانی کرد. انگلیس ابتدا دولت سلطان سلیم عثمانی را در اوایل قرن شانزدهم وادار کرد تا با کشتن دهها هزار شیعه در آناتولی قبل از جنگ چالدران با ایران، مانع اتحاد آنها با شاه اسماعیل شود. بریتانیا بعد از اینکه خیالش از بابت شیعیان راحت شد، دولت عثمانی را از بین برد.
و اما: 1- تناقضات غربیها- اولا با اعدام آیتالله النمر و 46 نفردیگر دمکراسیخواهی غربیها بار دیگر به چالش کشیده شد. آیتالله النمر دست به هیچگونه اقدام خشونتآمیزی نزده بود و همواره بر برگزاری انتخابات و پرهیز از هرگونه خشونت تاکید میکرد. تحلیلگران این سؤال را مطرح کردند که چرا آمریکا و مدعیان غربی دموکراسی از کسی که برای برقراری دمکراسی و برگزاری انتخابات در کشورش قیام کرده بود، حمایت نکردند؟ ثانیا اعدام آیتالله النمر ادعای طرفداری از حقوق بشر و آزادیهای مدنی غربی را زیر سؤال برد. کسانی که اعدام شدند نه در دادگاهی محاکمه شدند و نه وکیلی داشتند تا از آنها دفاع کند. اعدام همزمان چهل و هفت نفر در عربستان سعودی به دلایل امنیتی، بزرگترین نمونه از نوع خود در این کشور است. عربستان 43 نفر از این 47 نفر را با شمشیر گردن زد و اجساد آنها را به دار آویخت. اما آمریکا و کشورهای غربی و سازمانها و نهادهای بینالمللی مدعی دروغین حقوق بشر هیچگاه به نقض آشکار حقوق بشر در عربستان اعتراض نکردند تا چه برسد این کشور را تحریم کنند! و جالب این است که با حمایت آمریکا سعودیها ریاست حقوق بشر سازمان ملل را برعهده دارند! اکنون جای این سؤال است که چرا اوباما آن بیست و نه صفحه مطلب درباره نقش عربستان در حملات یازدهم سپتامبر را منتشر نمیکند؟این موضعگیری ریاکارانه آمریکا نشان میدهد صدای پول و نفت در واشنگتن بلندتر از صدای اصول حقوق بشر است.
ثالثا اعدام آیت الله النمر نفاق آمریکا و آل سعود را آشکارتر کرد. چرا که حکام عربستان در حالی با آیتالله النمر و شیعیان این گونه برخورد میکنند و آمریکا و کشورهای غربی سکوت اختیار کردهاند که با ادعای حمایت از تحرکات اعتراضآمیز در سوریه این کشور را به کمک تروریستها با خاک یکسان کردهاند.
2- توهمات برخی عربها- نکته مضحک این است که عربستان با قطع رابطه با ایران و وادار کردن چند جوجه کشور دیگر به قطع رابطه با ایران، میخواهد به اصطلاح خود اجماع منطقهای علیه ایران را القاء کند. درحالی که کشورهای عربی و غربی همه با هم در دوران دفاع مقدس با حمایت و پشتیبانی کامل از صدام، اجماع خود خوانده بینالمللی را درست کرده بودند اما ایران با اقتدار از خود دفاع کرد و پیروز از جنگ خارج شد. در قضیه سلمان رشدی مرتد نیز سفرای کشورهای اروپایی از ایران خارج شدند اما با سرافکندگی مجبور شدند بعد از اجازه مقام معظم رهبری دوباره خودشان برگردند. حال این چند کشور عربی که محلی از اعراب در سیاست جمهوری ایران ندارند چگونه میخواهند با قطع رابطه تاثیری بر جمهوری اسلامی بگذارند؟
3- واقعیت منطقه- مشکل آل سعود در رابطه دوجانبه خود با ایران نیست. امروز مشکل حاکمان سعودی، قدرت رو به تزاید منطقهای ایران است که باعث تقویت ثبات و امنیت منطقه شده است. این وضع سعودیها را دچار یک سرخوردگی و سردرگمی مضاعف کرده. آمریکا خیلی تلاش کرده تا عربستان را به سوی درگیری با ایران سوق دهد اما خویشتنداری انقلابی ایران باعث عصبانیت هم آمریکا و هم سعودیها شده است. لذا سعودیها میخواهند با ایجاد بحرانهای چندگانه در منطقه، مسیر تحولات ژئوپلیتیک منطقه را تغییر دهند. البته در توانایی اجرای چنین سیاستی تردیدهای فراوانی وجود دارد و قطعا اعدام آیتالله النمر پیامدهای سختی برای هم رژیم آل سعود و هم آمریکا خواهد داشت که برخلاف انتظار و محاسبات آنها خواهد بود.