تقدیر از برنامه 30 شهریور خندوانه
آرش فهیم
برنامه «خندوانه» 30 شهریور یکی از به یادماندنیترین برنامههای سیما شد. حتی من که علاقه چندانی به برنامههای طنزآمیز ندارم و همین برنامه خندوانه را هم کمتر دنبال میکنم، این بار در برابر این قسمت خاص از خندوانه تسلیم شدم و به تحسین مجبور! برنامهای که فراتر از یک کمدی و طنز صرفا سرگرم کننده، به پاسداشت قهرمانان گمنام سرزمین ما پرداخت. همان برنامهای که میزبان مردان بزرگ جانباز بود. جانبازان اعصاب و روان که شخصیت اول و قهرمان این برنامه پربیننده بودند. قهرمانانی که نه در دنیای خیال، که همین اطراف ما زندگی میکنند و ما اغلب در غبار زندگی روزمره و جان بازی هایشان برای ما آنها را از یاد میبریم و نمیبینیم. اما خاصیت رسانه همین است که میتواند گاهی موضوعاتی را که کمتر دیده و شنیده میشوند را در کادر قرار دهد و حس و حال آنها را به قلب مخاطب بنشاند.
خندوانه اغلب، پذیرای مردمی است که پس از یک روز کار و تلاش و دوندگی ساعتی پای گیرندههای خود مینشینند تا خستگی خود را فراموش کنند، این بار به نمایش خستگیهای آدمهایی پرداخت که نباید فراموش شوند، دریغ از اینکه خاموش شوند. در همه جای دنیا، برنامههای طنز تلویزیون ابزاری برای غفلت و سرگرم کردن مردم هستند. اما برنامه «خندوانه» 30 شهریور، نماد و نمودی از طنز متعهد و مسئول بود. به جای غفلت، بیداری را برای مخاطب به ارمغان آورد و انسانیت را به مخاطب خود یادآوری کرد.
رامبد جوان در این قسمت از برنامه خندوانه به همه یاد داد که چگونه باید برای ارزشها کار رسانهای کرد. بدون هیچ تظاهر و شعارزدگی، در آرامش و سادگی و بدون هیچ ادعا! میتوان به همین سادگی و در یک استودیوی کوچک، بدون گفتن حرفهای پرطمطراق و گرفتن ژستهای خاص و عجیب و غریب یک برنامه دفاع مقدسی خلق کرد. همین برنامه و استقبال عموم مردم از آن نشان داد که هنوز هم ارزشها برای همه مردم این کشور یک مسئله مهم است. که اگر نبود، برنامه 30 شهریور «خندوانه» این همه تشویق را به دنبال نداشت. استقبالی که اتفاقا بیشتر از طرف بینندگان جوان این برنامه شده است. همانهایی که بیش از بقیه به کمک مردان روزگار جنگ نیاز دارند تا در جنگ روزگار سربلند بمانند. جنگ، چیز منفوری است اما جنگ ما گنجی است که با بازخوانی آن میتوانیم هر مسئلهای را بگشاییم و هر بحرانی را کنار بزنیم. تجربه هم نشان داده که جوانهایی که از تاریخ انقلاب و دفاع مقدس بیشتر آگاهی دارند، کمتر تحت تأثیر امواج مضر و خطرناک فرهنگی قرار میگیرند و مسیر زندگی را بهتر میپیمایند. همه چیزها، طی زمان و در فراز و نشیبهای اجتماعی، شکلهای متفاوت و مختلفی میگیرند. اما برخی از واقعیات تاریخی و فرهنگی، نه تنها تحت تأثیر کشمکشهای اجتماعی نابود نمیشوند که خود عامل نجات تاریخ و جامعه هستند. فرهنگ دفاع مقدس، نمونهای از این نوع است. فرهنگی که فراتر از محدوده زمانی جنگ تحمیلی هشت ساله، ابعاد و شئون مختلف فرهنگی، سیاسی، ایدئولوژیک و به ویژه سبک زندگی اسلامی و ایرانی را تجلی بخشید. ولایتمداری، ایثار و ازخودگذشتگی، عدالتخواهی، آزادگی، نیک خویی، ذوب شدن در خدا و ... همه از زیربناهای فرهنگی ما هستند که در «دفاع مقدس» خلاصه شدهاند. شهید سیدمرتضی آوینی از راویان صادق دفاع مقدس میگفت: "جنگ عارضهای نیست كه شهابسان، لمحهای در آسمان انقلاب ظاهر شود و بعد به درونسیاهی شب بگریزد” بلکه همان طور که برنامه 30 شهریور خندوانه نمایش داد، هر چه از زمان میگذرد روشنایی آن افزوده میشود.
برنامه «خندوانه» 30 شهریور یکی از به یادماندنیترین برنامههای سیما شد. حتی من که علاقه چندانی به برنامههای طنزآمیز ندارم و همین برنامه خندوانه را هم کمتر دنبال میکنم، این بار در برابر این قسمت خاص از خندوانه تسلیم شدم و به تحسین مجبور! برنامهای که فراتر از یک کمدی و طنز صرفا سرگرم کننده، به پاسداشت قهرمانان گمنام سرزمین ما پرداخت. همان برنامهای که میزبان مردان بزرگ جانباز بود. جانبازان اعصاب و روان که شخصیت اول و قهرمان این برنامه پربیننده بودند. قهرمانانی که نه در دنیای خیال، که همین اطراف ما زندگی میکنند و ما اغلب در غبار زندگی روزمره و جان بازی هایشان برای ما آنها را از یاد میبریم و نمیبینیم. اما خاصیت رسانه همین است که میتواند گاهی موضوعاتی را که کمتر دیده و شنیده میشوند را در کادر قرار دهد و حس و حال آنها را به قلب مخاطب بنشاند.
خندوانه اغلب، پذیرای مردمی است که پس از یک روز کار و تلاش و دوندگی ساعتی پای گیرندههای خود مینشینند تا خستگی خود را فراموش کنند، این بار به نمایش خستگیهای آدمهایی پرداخت که نباید فراموش شوند، دریغ از اینکه خاموش شوند. در همه جای دنیا، برنامههای طنز تلویزیون ابزاری برای غفلت و سرگرم کردن مردم هستند. اما برنامه «خندوانه» 30 شهریور، نماد و نمودی از طنز متعهد و مسئول بود. به جای غفلت، بیداری را برای مخاطب به ارمغان آورد و انسانیت را به مخاطب خود یادآوری کرد.
رامبد جوان در این قسمت از برنامه خندوانه به همه یاد داد که چگونه باید برای ارزشها کار رسانهای کرد. بدون هیچ تظاهر و شعارزدگی، در آرامش و سادگی و بدون هیچ ادعا! میتوان به همین سادگی و در یک استودیوی کوچک، بدون گفتن حرفهای پرطمطراق و گرفتن ژستهای خاص و عجیب و غریب یک برنامه دفاع مقدسی خلق کرد. همین برنامه و استقبال عموم مردم از آن نشان داد که هنوز هم ارزشها برای همه مردم این کشور یک مسئله مهم است. که اگر نبود، برنامه 30 شهریور «خندوانه» این همه تشویق را به دنبال نداشت. استقبالی که اتفاقا بیشتر از طرف بینندگان جوان این برنامه شده است. همانهایی که بیش از بقیه به کمک مردان روزگار جنگ نیاز دارند تا در جنگ روزگار سربلند بمانند. جنگ، چیز منفوری است اما جنگ ما گنجی است که با بازخوانی آن میتوانیم هر مسئلهای را بگشاییم و هر بحرانی را کنار بزنیم. تجربه هم نشان داده که جوانهایی که از تاریخ انقلاب و دفاع مقدس بیشتر آگاهی دارند، کمتر تحت تأثیر امواج مضر و خطرناک فرهنگی قرار میگیرند و مسیر زندگی را بهتر میپیمایند. همه چیزها، طی زمان و در فراز و نشیبهای اجتماعی، شکلهای متفاوت و مختلفی میگیرند. اما برخی از واقعیات تاریخی و فرهنگی، نه تنها تحت تأثیر کشمکشهای اجتماعی نابود نمیشوند که خود عامل نجات تاریخ و جامعه هستند. فرهنگ دفاع مقدس، نمونهای از این نوع است. فرهنگی که فراتر از محدوده زمانی جنگ تحمیلی هشت ساله، ابعاد و شئون مختلف فرهنگی، سیاسی، ایدئولوژیک و به ویژه سبک زندگی اسلامی و ایرانی را تجلی بخشید. ولایتمداری، ایثار و ازخودگذشتگی، عدالتخواهی، آزادگی، نیک خویی، ذوب شدن در خدا و ... همه از زیربناهای فرهنگی ما هستند که در «دفاع مقدس» خلاصه شدهاند. شهید سیدمرتضی آوینی از راویان صادق دفاع مقدس میگفت: "جنگ عارضهای نیست كه شهابسان، لمحهای در آسمان انقلاب ظاهر شود و بعد به درونسیاهی شب بگریزد” بلکه همان طور که برنامه 30 شهریور خندوانه نمایش داد، هر چه از زمان میگذرد روشنایی آن افزوده میشود.