ضرورت فرهنگسازی استفاده از وسایل ارتباط جمعی - بخش نخست
مبارزه با آثار تخریبی ابزار ارتباطی امروز(گزارش روز)
لبخندی روی لبمان میآید، عصبی میشویم، لحظهای خیره میشویم، از دستمان جدا نمیشود، چشمانمان را به آن میدوزیم و ... آیا رابطه این روزهای ما و ابزارهای ارتباطی این گونه نیست؟
گروه گزارش
مطبوعات، رادیو، تلویزیون، تلفن همراه، اینترنت و سایر ابزار ارتباطی دیگر مجالی برای تفکر به چیز دیگری را در زندگی ما نمیگذراند و در این مسیر پر پیچ و خم همراه شدن ما با پیشرفتهای روز باعث شده تا چشمانمان را به ابزارهای ارتباطی بسپاریم و گذر زندگیمان را با این ابزارها شریک شویم.
برای ورود به عرصه پهناور ارتباطات و نقش ابزارهای ارتباطی در عصر فعلی شاید بهتر باشد کمی با درون مایه این موضوع آشنا شویم.
چرا که وسایل گسترده ارتباطات و فن آوریهای اطلاعات امروز به ابزار ضروری عصر حاضر مبدل شده است و لازم است در زمینه استفاده از این وسایل فرهنگسازیهای خاصی صورت بگیرد.
آثار مثبت ابزار ارتباطی
ارتباطات و ابزارهای ارتباطی در طول تاریخ آثار مثبت و منفی بسیاری روی جوامع گذاشتهاند. نقش مثبت ابزارهای ارتباطی شاید نه در هنگام خواندن این گزارش بلکه با مقایسه شرایط پرداخت یک قبض در قبل و بعد از ظهور پدیدههای ارتباطی قابل درک باشد. روزگاری تحمل ترافیک سنگین خیابانها و صفهای طولانی تحمل بانکها لازمه پرداخت یک قبض بود اما امروز در زمانی بسیار کوتاه این امر برای ما صورت میگیرد.
این اما پایان ماجرا نیست و این روزها بسیاری از دستاوردهای علمی به واسطه همین ابزارهای ارتباطی حاصل شده و یا تعداد زیادی از افراد توانستهاند با استفاده از ابزارهای ارتباطی همچون تلویزیون و اینترنت بدون طی مسافتی با دست نیافتنیترین نقاط و رویدادهای جهان آشنا شوند.
تاثیر در روابط خانوادگی
در طرف مقابل اما این ابزارها نقشهای متفاوت و منفی نیز از خود بر جای گذاشتهاند و همواره شاهد وجود یک ارتباط متقابل میان توسعه ابزار ارتباطی و ارتباط اعضای خانواده با هم بوده ایم. به گونهای که این ابزار با ظهور خود روزبهروز اعضای خانواده را از یکدیگر دورتر کردهاند. برای روشنتر شدن موضوع، تلفن را برداشته با یک جامعه شناس تماس میگیرم.
دکتر امانالله قرایی مقدم یک جامعهشناس است. وی در خصوص نقش ابزارهای ارتباطی در خانواده به عنوان نخستین گروه اجتماعی که فرد در آن عضویت دارد میگوید: «ابزارهای ارتباطی ارتباطات ما را در خانه به صورت ارتباط موزائیکی درآورده است. منظور از روابط موزائیکی این است که افراد در خانواده در زیر یک سقف زندگی میکنند اما همدیگر را نمیفهمند.»
اما موضوع به اینجا ختم نمیشود و ما بعد از خانواده با جامعه مواجه هستیم. به راستی روابط اجتماعی ما در سالهای اخیر دچار چه تغییراتی شده است؟ آیا این نبوده که با ظهور تلویزیون کمکم اختلاف نظراتمان روی تماشای برنامههای تلویزیونی آغاز شد؟ و یا این نبوده که با ظهور اینترنت و با میخکوب شدن دستانمان بر روی کیبورد دیگر وقتی برای در جمع خانواده بودن برایمان نماند؟ و یا آیا اینگونه نیست که این روزها نرم افزارهای تلفن همراه و استیکرهای وایبر، واتس اپ، لاین و سایر برنامههای مجازی حتی جای محبت و ارتباطات حضوری ما با نزدیکترین افرادمان را گرفته است؟
روابط اجتماعی تحت تاثیر این ابزار
بی شک این تغییر رفتارها که حاصل ظهور ابزارهای ارتباطی است نقش بسزایی در روابط اجتماعی و باورهای ما نیز دارد.
مجددا سراغ دکتر قرایی مقدم میروم و او در این خصوص میگوید: «این موضوع در واقع یک تئوری بزرگ جامعه شناسی است. پیشرفت انسان و توسعه انسانی بر اثر ابزار بوده است و انسان بر اثر استفاده از ابزار به درجه فعلی رسیده است.»
وی میافزاید: «هر ابزاری وسیلهای برای ارتباط و تغییر سبک زندگی است، حال این ابزار میتواند یک دوچرخه باشد که با آمدنش در سبک زندگی مردم تغییر ایجاد کرد و یا ابزارهای ارتباطی فعلی باشد. نقش ابزار و ارتباطات یک تئوری عظیم به اندازه یک دنیا است و بهطور مثال باید چرایی تسلط ژاپن و یا کره جنوبی بر دنیا را در توسعه ابزار آنها یافت.»
قرایی مقدم در ادامه میگوید: «هر ابزاری وسیله یادگیری، تعامل و تغییر رویکرد و ذهنیت است. براساس تئوری تکنوکراسی که به معنای حکومت همراه با تکنیک است کشورهای دارای تکنیک دارای تسلط هستند و همین تکنیک، زندگی و تعاملات اجتماعی را تعیین میکند و در این مسیر انسان که در حال تبدیل شدن به فردی منفعت طلب است به صورت رباط در میآید.»
این جامعه شناس عنوان میکند: «امروز روابط خانوادهها را نیز ابزارها و به ویژه ابزارهای ارتباطی تعیین میکنند و تعاملات اجتماعی تحت تاثیر این ابزارها است. زندگی شتاب و سرعت گرفته است و متقابلا معنویات ضعیف میشود و در این چنین زندگی، همدلی و همزبانی تضعیف میشود و هرکس به فکر خودش است. همدلی و همزبانی یک تئوری عظیمی است که این تئوری با تغییر سبک زندگی حاصل میشود و بخشی از سبک زندگی ابزارهای ارتباطی است.»
افکار مردم در خدمت ابزار ارتباطی
در لحظه نگارش این خط از گزارش عقربههای ساعت نزدیک به ساعت 11 ظهر است. اما آیا در این ساعت ابزارهای ارتباطی همچون تلویزیون و برنامههای تلویزیونی، رادیو، مطبوعات و سایر وسایل ارتباطی به شکلی متحد در سراسر جهان در خدمت مردم در میآیند؟ پاسخ اولیه بسیار آسان است، جواب منفی است. این روزها در هر ساعت از شبانهروز برنامههای حاصل از این ابزار ارتباطی در هر نقطه از زمین با سبکی متفاوت به اجرا در میآیند و البته این برنامهها شاید در نظر اول ابزاری برای خدمت به مردم باشند اما در واقع بسیاری از این ابزارها و برنامههای حاصل از آنها در تلاشند تا افکار مردم را به خدمت خود در بیاوردند.
در سالهای اخیر شاهد بوده ایم رسانههای بزرگ جهان که از حمایت بیدریغ لابیهای صهیونیست برخوردار هستند در تلاش بودهاند تا تصویرسازیهایی متفاوت از واقعیات را برای مخاطبان به نمایش بگذارند و یا نسبت به سیاستها و مواضع خود در خصوص هر کشور و هر نقطه از جهان به جریانسازی و بهرهبرداری از ابزارهای ارتباطی بپردازند.
در این میان جمهوری اسلامی ایران نه تنها در دایره مورد نظر رسانهها و ابزار ارتباطی دست اندرکاران رسانههای جهان قرار دارد بلکه شاید بتوان گفت این روزها ایران در نقطه مرکزی این دایره قرار گرفته است.
برای درک بهتر افکار رسانهها و ابزار ارتباطی با حجتالاسلام محمد آفتابی کارشناس مسایل فرهنگی هم صحبت میشوم. این کارشناس فرهنگی در ابتدای صحبتهای خود برای ملموستر شدن درک موضوع مثالی میآورد: «ما باید در خصوص دروغهای رسانهای طرف مقابل روشنگری ایجاد کنیم. بهطور مثال میبینیم در مهاباد اتفاق کوچکی میافتد و در حالی که این موضوع میتواند در سطح همان استان حل شود، دشمنان تلاش میکنند تا با دروغپردازی هایشان از این موضوع سوء استفاده کنند».
نقش این ابزار در ایران
وی در ادامه در خصوص نقش ابزارهای ارتباطی در کشورمان میگوید: «ابزارهای ارتباطی میتوانند برای کشورهایی مثل ایران نقشهای متفاوتی را داشته باشند، یعنی اگر ما بتوانیم فرهنگسازی درستی در این خصوص انجام دهیم میتوانیم از فعالیتهای تخریبی این ابزار بکاهیم. در حال حاضر چندین هزار شبکه ماهوارهای و شبکههای موبایلی با محوریت ضدیت با فرهنگ ایرانی و اسلامی در حال فعالیت هستند.»
آفتابی میافزاید: «در مرحله اول باید خانوادهها، مدارس، صدا و سیما و دیگر رسانههای ما در تلاش باشند تا جوی علیه نظام ما شکل نگیرد. در این مسیر باید جوانان آگاه ما در میدان فعالیتهای فضای مجازی ساماندهی شوند و در عرصههای مختلف روشنگری کنند زیرا مردم به شکل افراطی در حوزه فضای مجازی ورود پیدا کردهاند و البته این نرم افزارهای مجازی علاوه بر تهدید، یک فرصت نیز به شمار میروند. و یا در بحث شبکههای ماهوارهای باید صداو سیما به عرصه ورود پیدا کند.»
بخواهیم موفق میشویم
این کارشناس فرهنگی در ادامه بیان میکند: «ما در تولیدات رسانهای به موفقیتهای نسبی رسیده ایم و این موفقیتها باید به درصد بالاتری برسند. اگر مردم ما برای کسب خوراک رسانهای خود به شبکههای خارجی مراجعه کردند این نشان از عدم موفقیت ما دارد اما ما شاهد بوده ایم هر جا که صدا و سیمای ما به صورت کارشناسی در صحنه حضور یافته به موفقیت رسیده است. بهطور مثال در بحث تجاوز عربستان به یمن نقش رسانههای ما خوب بوده است و به توفیق 100 درصدی رسیده ایم.»
آفتابی خاطرنشان میکند: «در حال حاضر شبکههای زیادی نیز در حوزه اعتقاداتی ما فعال شدهاند و اگر ما در این حوزه روشنگری نکنیم دشمن در این حوزه نیز تاثیرگذار خواهد بود.»
توجه به مخاطب عامل موفقیت
همانطور که آفتابی نیز تاکید میکند، هر گاه صدا و سیما و یا سایر عوامل مجری در راس ابزارهای رسانهای در کشورمان فعل خواستن را به معنای واقعی صرف کردهاند موفقیت نیز همراه با این خواستن برای ما همراه بوده است. حال نکتهای که در این میان نیاز به توجه دارد چرایی موفقیت و جاذبه برخی برنامههای داخلی برای مخاطبان است، جایی که به نظر میرسد میتوان با بهرهبرداری از الگوهای موفق سعی در تولید آثار فاخر در فضای صدا و سیما و البته فضای مجازی داشت.
برای آشنایی با این عامل موفقیت با محمد ذوقی مسئول مجتمع رسانهای متمم تماس میگیرم و از او در این باره سوال میکنم. ذوقی در این خصوص میگوید: «مهمترین عامل موفقیت و یا عدم موفقیت برنامههای رسانهای توجه و یا عدم توجه به این موضوع است که رسانه برای مخاطب ایجاد شده است. متاسفانه افرادی که کارهای رسانهای میکنند چارچوبهایی برایشان اهمیت پیدا میکند که یادشان میرود تولیداتشان قرار بوده برای مخاطب باشد.»
مدیرمسئول سابق خبرگزاری دانشجو، عامل موفقیت برنامههایی همچون «دکتر سلام» و سایر برنامههای موفق داخلی را توجه به خواستهای مخاطبان خود میداند و میگوید: «سازندگان این برنامهها خود را جای مخاطب قرار میدهند. ما برای تولید آثار موفق بیشتر باید ابتکارات، بحثها و ایدههای بیشتری را در نظر بگیریم.»
صحبتهای ذوقی اشاره خوبی است به یکی از عوامل موفقیت برنامههای داخلی که در قالب ابزارهای ارتباطی همچون تلویزیون و خبرگزاریها توانستهاند مخاطبان قابل توجهی را به خود جلب کنند. البته قطعا در کنار توجه به مخاطب باید با واکاوی دقیق در چگونگی تولید این برنامهها تلاش کرد تا با دستیابی به جزء به جزء عوامل موفقیت این برنامهها الگوهای بومی مناسب دیگری جهت موفقیت هرچه بیشتر برنامههای داخل کشورمان ایجاد کرد.
در هر حال آنچه که در موضوع نقش ابزارهای ارتباطی حائز اهمیت است هوشیاری مخاطبان بهمنظور بهره مندی بجا و صحیح از این ابزار است که در بخش بعدی گزارش این موضوع را بررسی خواهیم کرد.