عملکرد تیم ملی در جام ملتهای آسیا «قابل قبول» بود
باز هم تکرار میکنیم فوتبال نیازمند «مدیریتی جهادی» است (نکته ورزشی)
دیروز تیم ملی فوتبال ایران، در مرحله یک چهارم نهایی مسابقات فوتبال جام ملتهای آسیا، مقابل تیم عراق بازی را واگذار کرد و از صعود به مرحله نیمه نهایی بازماند.
سرویس ورزشی-
شکست تیم ملی ایران در برابر عراق در حالی رقم خورد که تیم ما مثل سه بازی قبلی خود در مرحله مقدماتی این رقابتها، در مجموع بازی قابل قبولی ارائه داد و با وجود اشتباه مسلم- و البته غیرمغرضانه- داور استرالیایی که منجر به ده نفره شدن تیم ما شد، تا پایان 120 دقیقه بازی نفسگیر، نبرد پایاپای با حریف و تلاشی تحسینبرانگیز از خود به نمایش گذاشت.
بدون تردید اگر داور استرالیایی در اخراج مدافع بیجهت پیشتاخته ما (پولادی) عجله نمیکرد، و تیم ما ده نفره نمیشد، سرنوشت و نتیجه این بازی چیز دیگری بود و این «عراق» که دیدیم جلوی تیم ما قادر به عرض اندام نبود اما اشتباهی است که رخ داده و اتفاقی است که افتاده و «در اگر نتوان نشست».
فوتبال بازی غیر قابل پیشبینی است و همین اتفاقات، اشتباهات و... است که آن را غیر قابل پیشبینی کرده است و... به هر حال، قدر مسلم آن است که تیم ملی ایران علیرغم شایستگی، بار دیگر از صعود به مرحله نیمه نهایی و قرار گرفتن جزو 4 تیم برتر آسیا بازماند و علیرغم تلاش ستودنی بازیکنان و کادر فنی، آنها موفق نشدند به انتظارات دوستداران فوتبال ایران، به ویژه قرار گرفتن بر سکوی قهرمانی، پس از 39، 40 سال، پاسخ مثبت دهند.
با این حال به گمان ما نمایش ملیپوشان ایرانی در این رقابتها، با توجه به واقعیات فوتبال ما، با توجه به نحوه تدارک و آمادهسازی این تیم و بالاخره با توجه به آنچه از نظر مدیریتی به دست خود بر سر این فوتبال میآوریم، قابل قبول و سزاوار تحسین است. تیم ایران در این بازی بدون تردید به برتری حریف نباخت، گفتیم اشتباه داور استرالیایی را میتوان «حادثه ویژه» و تاثیرگذارترین اتفاق این بازی دانست، بدون اغراق تیم حریف با وجود اینکه یک یار هم بیشتر داشت در طول 120 دقیقه هرگز چهره یک تیم مقتدر و سرتر را نداشت و تیم ما موفق شد علیرغم اشتباهاتی که در کار دفاعی داشت، دو بار با رشادت و روحیه قابل تحسین، عقبافتادگی را جبران کند و سرنوشت بازی را به ضربات پنالتی بکشاند، که در ضربات پنالتی تاکتیک و تدبیر و... در سایه شانس و «میلیمتر»ها و... قرار میگیرد.
به علاوه در طی این رقابتها «کیروش» سرمربی تیم ملی ایران بار دیگر تسلط، ابتکار و توانایی تیمسازی خود را به رخ کشاند و مهمتر از همه با شجاعت و البته فکورانه به جوانانی که بیشک آینده روشنی در فوتبال ما خواهند داشت، دور و میدان داد و نام پورعلی گنجی، غفوری، آزمون، امیری، جهانبخش و... را بیش از پیش مطرح کرد و سر زبانها انداخت و... بر این اساس است که میگوییم کار تیم ملی، بازیکنان و کادر فنی آن در این رقابتها در مجموع قابل قبول است. آنها هرچه در چنته داشتند، «رو» کردند، باید به آنها «خسته نباشید» گفت. بدون تردید این تیم و این مربی اگر به کار خود ادامه دهند، قادر خواهند بود، در آینده بهتر از این ظاهر شوند و اسباب خشنودی اهالی فوتبال را فراهم آورند اما آنچه نیز غیر قابل انکار است وضعیت حاکم بر فوتبال است که «یکی داستانی است پر از آب چشم».
فوتبالی که همانطور که بالاتر اشاره شد با وجود اینکه درست اداره نمیشود، دلسوزانه مدیریت نمیشود، به آن و سرمایههای مادی و انسانی آن جفا میشود و با آن خوب «تا» نمیشود، فوتبالی که چند سالی است مورد هجوم غریبهها، انگلها، جریانات طماع و مخرب و سودجو قرار گرفته است و فوتبالی که «بیمار» شده است و جریانات مسموم، «بیمارش» کردهاند و منفعتطلبان شیره جانش را میمکند و... باز هم قادر است به لطف داشتههایش، استعدادهای خدادادی، غیرت و همت بازیکنان و نام و سابقهای که موجب هراس حریفان است و... در میادین بینالمللی و بزرگ، آبروداری کند و اگر در برابر آرژانتین در جام جهانی میبازد یا در جام ملتها حذف میشود، بیش از هر چیز رد پای «ناداوری» را در ناکامی خود پررنگ میبیند نه برتری یاران مسی یا تیم یازده نفره عراق را و...
سخن را کوتاه کنیم، این فوتبال بارها و بارها نشان داده هنوز هم که هنوز است با وجود همه ناملایمات، در مسیر بزرگی و در جمع بزرگان قرار دارد. برای چندمین بار تاکید و تکرار میکنیم اگر یقه این رشته جذاب و پرطرفدار را از چنگال خرابکاری مزاحمان، و حلقومش را از نیش و دندانهای زالوصفتان نجات دهیم و اداره و مدیریت آن را به دست «اهلش» بسپاریم و امور آن را به درستی اداره کنیم، جوانان و استعدادهای فراوان آن را دلسوزانه هدایت نمائیم و پرورش دهیم، ساختار و سازمان آن را «اصلاح» کنیم و... بدون تردید میتواند جایگاه خود را از این که هست ارتقا بخشد و خیلی بیش از گذشته، شادی دوستداران پرشمار خود را فراهم سازد.
قبلا هم نوشتهایم اگر «این فوتبال» قهرمان جام ملتها که هیچ، قهرمان جام جهانی هم شود، نباید واقعیات و آسیبها و نقایص را نادیده بگیریم. این فوتبال در هر حال بیش از هر چیز نیازمند «اصلاح» و مبارزه جدی با جریانات انگل رخنه کرده است که این امر و اتفاق نمیافتد جز با وجود «مدیریتی جهادی» و نه... مدیریت خنده و خوشمزگی...!
شکست تیم ملی ایران در برابر عراق در حالی رقم خورد که تیم ما مثل سه بازی قبلی خود در مرحله مقدماتی این رقابتها، در مجموع بازی قابل قبولی ارائه داد و با وجود اشتباه مسلم- و البته غیرمغرضانه- داور استرالیایی که منجر به ده نفره شدن تیم ما شد، تا پایان 120 دقیقه بازی نفسگیر، نبرد پایاپای با حریف و تلاشی تحسینبرانگیز از خود به نمایش گذاشت.
بدون تردید اگر داور استرالیایی در اخراج مدافع بیجهت پیشتاخته ما (پولادی) عجله نمیکرد، و تیم ما ده نفره نمیشد، سرنوشت و نتیجه این بازی چیز دیگری بود و این «عراق» که دیدیم جلوی تیم ما قادر به عرض اندام نبود اما اشتباهی است که رخ داده و اتفاقی است که افتاده و «در اگر نتوان نشست».
فوتبال بازی غیر قابل پیشبینی است و همین اتفاقات، اشتباهات و... است که آن را غیر قابل پیشبینی کرده است و... به هر حال، قدر مسلم آن است که تیم ملی ایران علیرغم شایستگی، بار دیگر از صعود به مرحله نیمه نهایی و قرار گرفتن جزو 4 تیم برتر آسیا بازماند و علیرغم تلاش ستودنی بازیکنان و کادر فنی، آنها موفق نشدند به انتظارات دوستداران فوتبال ایران، به ویژه قرار گرفتن بر سکوی قهرمانی، پس از 39، 40 سال، پاسخ مثبت دهند.
با این حال به گمان ما نمایش ملیپوشان ایرانی در این رقابتها، با توجه به واقعیات فوتبال ما، با توجه به نحوه تدارک و آمادهسازی این تیم و بالاخره با توجه به آنچه از نظر مدیریتی به دست خود بر سر این فوتبال میآوریم، قابل قبول و سزاوار تحسین است. تیم ایران در این بازی بدون تردید به برتری حریف نباخت، گفتیم اشتباه داور استرالیایی را میتوان «حادثه ویژه» و تاثیرگذارترین اتفاق این بازی دانست، بدون اغراق تیم حریف با وجود اینکه یک یار هم بیشتر داشت در طول 120 دقیقه هرگز چهره یک تیم مقتدر و سرتر را نداشت و تیم ما موفق شد علیرغم اشتباهاتی که در کار دفاعی داشت، دو بار با رشادت و روحیه قابل تحسین، عقبافتادگی را جبران کند و سرنوشت بازی را به ضربات پنالتی بکشاند، که در ضربات پنالتی تاکتیک و تدبیر و... در سایه شانس و «میلیمتر»ها و... قرار میگیرد.
به علاوه در طی این رقابتها «کیروش» سرمربی تیم ملی ایران بار دیگر تسلط، ابتکار و توانایی تیمسازی خود را به رخ کشاند و مهمتر از همه با شجاعت و البته فکورانه به جوانانی که بیشک آینده روشنی در فوتبال ما خواهند داشت، دور و میدان داد و نام پورعلی گنجی، غفوری، آزمون، امیری، جهانبخش و... را بیش از پیش مطرح کرد و سر زبانها انداخت و... بر این اساس است که میگوییم کار تیم ملی، بازیکنان و کادر فنی آن در این رقابتها در مجموع قابل قبول است. آنها هرچه در چنته داشتند، «رو» کردند، باید به آنها «خسته نباشید» گفت. بدون تردید این تیم و این مربی اگر به کار خود ادامه دهند، قادر خواهند بود، در آینده بهتر از این ظاهر شوند و اسباب خشنودی اهالی فوتبال را فراهم آورند اما آنچه نیز غیر قابل انکار است وضعیت حاکم بر فوتبال است که «یکی داستانی است پر از آب چشم».
فوتبالی که همانطور که بالاتر اشاره شد با وجود اینکه درست اداره نمیشود، دلسوزانه مدیریت نمیشود، به آن و سرمایههای مادی و انسانی آن جفا میشود و با آن خوب «تا» نمیشود، فوتبالی که چند سالی است مورد هجوم غریبهها، انگلها، جریانات طماع و مخرب و سودجو قرار گرفته است و فوتبالی که «بیمار» شده است و جریانات مسموم، «بیمارش» کردهاند و منفعتطلبان شیره جانش را میمکند و... باز هم قادر است به لطف داشتههایش، استعدادهای خدادادی، غیرت و همت بازیکنان و نام و سابقهای که موجب هراس حریفان است و... در میادین بینالمللی و بزرگ، آبروداری کند و اگر در برابر آرژانتین در جام جهانی میبازد یا در جام ملتها حذف میشود، بیش از هر چیز رد پای «ناداوری» را در ناکامی خود پررنگ میبیند نه برتری یاران مسی یا تیم یازده نفره عراق را و...
سخن را کوتاه کنیم، این فوتبال بارها و بارها نشان داده هنوز هم که هنوز است با وجود همه ناملایمات، در مسیر بزرگی و در جمع بزرگان قرار دارد. برای چندمین بار تاکید و تکرار میکنیم اگر یقه این رشته جذاب و پرطرفدار را از چنگال خرابکاری مزاحمان، و حلقومش را از نیش و دندانهای زالوصفتان نجات دهیم و اداره و مدیریت آن را به دست «اهلش» بسپاریم و امور آن را به درستی اداره کنیم، جوانان و استعدادهای فراوان آن را دلسوزانه هدایت نمائیم و پرورش دهیم، ساختار و سازمان آن را «اصلاح» کنیم و... بدون تردید میتواند جایگاه خود را از این که هست ارتقا بخشد و خیلی بیش از گذشته، شادی دوستداران پرشمار خود را فراهم سازد.
قبلا هم نوشتهایم اگر «این فوتبال» قهرمان جام ملتها که هیچ، قهرمان جام جهانی هم شود، نباید واقعیات و آسیبها و نقایص را نادیده بگیریم. این فوتبال در هر حال بیش از هر چیز نیازمند «اصلاح» و مبارزه جدی با جریانات انگل رخنه کرده است که این امر و اتفاق نمیافتد جز با وجود «مدیریتی جهادی» و نه... مدیریت خنده و خوشمزگی...!