اخبار ویژه
فشار افراطیون برای قبضه معاونت سیاسی وزارت کشور
وزیرکشور تاکنون زیر بار فشارها برای انتصاب افراطیون به عنوان معاون سیاسی خود نرفته است.
رحمانی فضلی ماههاست برای انتصاب یکی از افراطیون مدعی اصلاحطلب یا برخی فعالان فتنه در استانداریها و فرمانداریها و به ویژه معاونت سیاسی وزارت کشور که مسئولیت برگزاری انتخابات را هم بر عهده دارد، از سوی برخی گروهها و نشریات زنجیرهای اصلاحطلب و برخی مقامات ارشد دولت تحت فشار است اما به ویژه درباره معاون سیاسی تأکید کرده که خط قرمزهای نظام را خط قرمز خود میداند. گفته میشود وی آخرین بار با پیشنهاد انتصاب صالحی امیری (رئیس فعلی کتابخانه ملی) مخالفت صریح کرده است. صالحی نامزد تصدی وزارت ورزش و جوانان در دولت یازدهم بود که به خاطر برخی سوابق منفی با مخالفت نمایندگان مجلس مواجه شد.
افراطیون در عین حال رحمانی فضلی را برای کنارهگیری و استعفا(!؟) از وزارت کشور تحت فشار گذاشتهاند که وی استعفا را رد کرده است.
وزارت کشور در دوره قدرت مدعیان اصلاحطلبی به ستاد ساماندهی و حمایت از گروهکهای تشنجآفرین و آشوبگر تبدیل شده بود.
آقای شیر خر هم از لندن نوشابه باز کرد
اقدام زیباکلام در دست انداختن علی مطهری و پیشنهاد وی برای جایزه صلح نوبل با گاف همراه بود.
عصر ایران درباره نامه زیباکلام به سفیر سوئد که با آرزوی موفقیت برای «پادشاه جمجاه مملکت سوئد» همراه بود، تصریح کرد: اساسا کشور سوئد و سفیرش هیچ ارتباطی با موضوع جایزه صلح نوبل ندارند و ساز و کار انتخاب جایزه صلح نوبل تماما در کمیته صلح نوبل وابسته به پارلمان نروژ انجام میشود و شاید اگر هم نامهای قرار بود نوشته شود باید خطاب به سفیر نروژ نگاشته میشد نه سفیر سوئد که اساسا ربطی به صلح نوبل ندارد(!)
در همین حال داریوش سجادی مشاور سابق کروبی و از همکاران نشریات اصلاحطلب، مطهری را به قزلآلایی که خلاف موج شنا میکند تشبیه کرد و نوشت: با انتشار نامه زیباکلام میتوان به وضوح قطعات پازلی را دید که طی آن قرار است «علی مطهری» به عنوان یک «پروژه» همان نقشی را عهدهداری کند که پیشتر بر عهده «شیرین عبادی» گذاشته شده بود. پروژهای که میتوان آن را «پروژه قزلآلا» نامید که فرجام محتومش پایان سیاسی و اجتنابناپذیر «علی مطهری» در سپهر سیاسی ایران است.
وی با بیان اینکه از مطهری به عنوان ابزار علیه نظام استفاده میکنند، نوشت: نقطه مشترک عبادی و مطهری سطح نازل شعور سیاسی این دو در فهم تحولات دنیای سیاست بود و هست و همین سادهاندیشی بهترین ابزار جهت استفاده ابزاری از چنین اشخاصی است. ظاهرا اکنون نیز قرار است «پردهداران»، مطهری را در قامت یک دون کیشوتی قهرمان به مصاف آسیابهای بادی بفرستند.
سجادی پیشبینی کرد مطهری نیز سرانجام مانند محمد-ن سیاست «پلیس بیا منو بگیر» را پیشه کرده و اسباب بهجت و عبرت را در فضای سیاست فراهم کند.
در همین حال بیبیسی که پیش از این از مطهری به عنوان اصلاحطلب جدید یاد کرده در گزارشی اعلام کرد: مطهری را نمیتوان نماینده طیف خاصی دانست کما اینکه در مجلس هم موفق به تشکیل یک فراکسیون نشد و نمایندگان حاضر به همکاری با او نشدند.
بیبیسی اضافه کرد: اصلاحطلبان هم نمیخواهند به صراحت در کنارش بایستند، چون احساس میکنند اگر در شرایط فعلی به مطهری پیوند بخورند، ممکن است نظام سیاسی با قاطعیت بیشتری با اینها برخورد کند و این مسیر در حال پیشروی، کاملا مسدود شود. الان مسئله این نیست که مطهری تا کجا میایستد، مساله این است که بازیگران سیاسی اطراف او که قصد دارند از وضعیت به سود خودشان و یا علیه دیگران استفاده کنند، چه خواهند کرد. به عبارت دیگر، مساله این است که آیا اصلاحطلبان و دولت روحانی این مهارت را دارند که از فضای ایجاد شده توسط مطهری، برای پیشبرد منافعشان مثلا در زمینه رفع حصر و ... استفاده کنند یا خیر. بنابراین بهرهبرداری بازیگران سیاسی، مهمتر از مقاومت مطهری است.
یادآور میشود پس از جلاییپور عضو مرکزیت حزب منحله مشارکت که گفته بود دعا میکنم روزی شجاعت علی مطهری را پیدا کنم، عطاءالله مهاجرانی رئیس اتاق فکر فتنه سبز در لندن نیز در سایت جرس مدعی شده «واقعیت این است که بسیاری از ما آرزو میکنیم، یا دست کم در اندیشه و دغدغهایم که رنگ ستم نگیریم. در برابر بیرسمی و بیداد ساکت نمانیم... اما! مصلحتها از راه میرسند. سایه سنگین هزینههایی که بایست پرداخت، فضا را تاریک میکند و بسیاری در سکوتی سرد، بر آن چه میگذرد؛ مینگرند. در این سرما و تاریکی و سکوت وقتی فردی مثل علی مطهری از مهمترین تریبون کشور سخن میگوید، و حتما میداند که از هر گوشه و کناری بر او خواهند تاخت... بیاختیار با خود میگویم او دیگر یک فرد و یا تنها نماینده مجلس نیست، انسانی است که در این زمانه عسرت، نماد مروت و مردانگی و پاکبازی است(!)
مهاجرانی پس از ایجاد حرمسرا در داخل و فریب چند زن سادهلوح که منجر به شکایت آنان شد از کشور گریخت و به همکاری با بیبیسی انگلیس و آلسعود پرداخت.
بازگشت گاه به گاه و تند و تیز مهاجرانی به عرصه سیاست و شیرین کاری آخر وی برای شیر کردن علی مطهری در حالی است که مهاجرانی به هنگام حضور در ایران گفته بود حضور در صحنه سیاست محصول شیر خر خوردنش بوده و دیگر به این عرصه باز نمیگردد.
دو صد سمینار چون نیم درصد رشد اقتصادی نیست!
سیاسیکاری برخی دولتمردان در همایش اقتصادی صدای روزنامه حامی دولت را موجب شد.
روزنامه آرمان در باره همایش اقتصاد ایران که هفته گذشته با حضور روحانی برگزار شد و به حرفهای سیاسی گذشت، از قول محمدقلی یوسفی استاد اقتصاد دانشگاه علامه نوشت: اینکه هدف کنفرانس اقتصاد ایران از سوی مسئولین «همگرایی نظرات اقتصاددانان در مورد پیدا کردن راهحل برای مشکلات کشور» مطرح شد را میتوان بهعنوان یک هدف مثبت ارزیابی کرد. اما اینکه تا چه حد این اهداف ممکن است تحقق عملی یابند، تجربه نشان داده است که چنین چیزی امکانپذیر نیست. ضمن اینکه کنفرانسها بیشتر جنبه سیاسی دارند و آنگونه که شاهد بودیم بعضا افرادی خاص و برخی از مسئولین اجرایی کشور در این کنفرانس حضور داشتند اما حضور اقتصاددانانی که کار اجرایی بر عهده ندارند، در چنین کنفرانسی خیلی کمرنگ بود.
یوسفی میافزاید: سؤال این است؛ هدف از برگزاری این نوع همایشها و کنفرانسها چیست، آیا هدف حل مشکلات اقتصادی مردم است؟ آن چیزی که در این سمینار صورت گرفت، این بود که پروژههایی در اختیار برخی از اقتصاددانان قرار داده شد که روی این پروژهها کار کنند، اما اینکه روش اجرای این پروژهها و نتیجه آن به چه شکلی خواهد بود، مشخص نیست. باید پذیرفت کلیگویی درباره مسائل اقتصادی به هیچ عنوان چاره کار نیست و تجربه گذشته هم این را نشان میدهد. بنابراین باید در موفقیت برگزاری چنین کنفرانسهایی تامل کرد.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه خاطرنشان میکند: اعتقاد من بر این است که برخی از مسئولین در برخی موارد دچار اشتباه شدند، به طور مثال مشاور رئيسجمهور بیان کردند که رشد اقتصادی را اندازهگیری میکنیم و مشاهده نمیکنیم؛ این حرف بیشتر به طنز شبیه است تا واقعیت! چرا که اگر نتوانیم چیزی را مشاهده کنیم، چگونه میتوان آن را اندازهگیری کرد. به هر حال رشد اقتصادی مبتنی بر علم معنی شناختی است و اینکه استنباط شود که رشد اقتصادی تخیلی و محرمانه است اینها جایگاهی در علم اقتصاد ندارد. باید در عمل مشخص شود که چه انتظاری از رشد اقتصادی میرود و حال این انتظارات تحقق یافته است یا خیر؟ یا اینکه بگوییم رشد اقتصادی صورت گرفته اما تبعات آن بعدا مشخص میشود.
این در حالی است که رشد اقتصادی خودش نتیجه و ثمره است؛ یعنی رشد اقتصادی ثمره ارتقای کارایی و بهرهوری و سرمایهگذاریهاست. اما آمارها در کشور نشان میدهد که هم بهرهوری نیروی کار و هم سرمایهگذاری کاهش پیدا کرده، پس چگونه میتوان گفت که رشد اقتصادی صورت گرفته است؟!
آخرین شیرینکاری روزنامه اجارهای
روزنامه زنجیرهای تازه تاسیس ذوقیات خود درباره مطهری را به نماینده نور نسبت داد.
روزنامه اجارهای مردم امروز از قول عبدالوحید فیاضی نماینده مردم به ماجرای اعتراض نمایندگان علیه نطق مطهری پرداخته و نوشته بود: این حوادث آبروی مجلس را تحتالشعاع قرار میدهد. شجاعت آقای مطهری قابل تحسین است!
اما فیاضی با تکذیب این ادعا نوشت: اینجانب هیچگونه مصاحبهای با آن روزنامه نداشته و مطالب مندرج کذب محض و خلاف اصول و اخلاق رسانهای است. من از چنین سخنانی برائت میجویم.
مردم امروز پیش از این به هنگام تکذیب ادعای آسوشیتدپرس توسط سخنگوی وزارت خارجه نیز، خبر جعلی آسوشیتدپرس را برجسته کرده و به عنوان تیتر اول خود درج کرده بود.
شرق: تحریمها لغو شد اما عملا برداشته نشد!
مدیرعامل اسبق بانک صادرات میگوید تحریم بانکهای ایران با وجود لغو تحریم عملا برداشته نشد.
احمد حاتمییزد در گفتوگو با شرق اظهار داشت: عملا تحریم بانکهای ایرانی برداشته نشده است. تحریمها قانونی نبود که برداشته شود، تحریمها سیاسی است. بانکهای ایرانی هزینههای حقوقی هنگفتی به وکلا و دادگاهها پرداخت کردند اما اینها حداکثر توانستند یک رای در دادگاه بگیرند. از دیدگاه دادگاههای اروپایی بانکهای ایرانی تخلفی نکردند و به همین دلیل رای بر ابطال تحریمها داده شده اما نخستوزیر کشوری همچون انگلیس میگوید؛ ولو اینکه بانک ایرانی تخلف نکرده، ما میخواهیم روی ایران فشار سیاسی بیاوریم و به همین دلیل بانک را تحریم کردیم. بر اساس این اقدام دولت انگلیس بانکهای ایرانی میتوانند علیه دولت هم شکایت کنند، شاید یک روزی هم این شکایت به نتیجه برسد اما موجبی برای برداشتن تحریم نخواهد بود. چون تحریم یک توافق سیاسی است، نه حقوقی.
آیا هولوکاست مقدستر از پیامبری است که 1/5 میلیارد پیرو دارد؟!
روزنامهنگار و نویسنده سرشناس عرب با اشاره به موضعگیری برخی مسلمانان ساکن کشورهای غربی پس از هر اقدام تروریستی در این کشورها، این سؤال را مطرح کرد که آیا 300 میلیون آمریکایی به خاطر جنگ کشورشان در عراق عذرخواهی کردند؟ و آیا 66 میلیون فرانسوی به خاطر بمباران لیبی عذرخواهی کردند؟
«عبدالباری عطوان» در سرمقاله روزنامه اینترنتی «رای الیوم» نوشت: واکنشهای تحریک برانگیزی که در پاسخ به حمله خونبار به مجله شارلی ابدو در فرانسه صورت گرفت، بسیار خطرناکتر از این جنایت است؛ زیرا راه را برای همه کینهتوزان علیه اسلام و مسلمانان باز کرد تا اقدامات تحریکآمیز خود را علیه 10میلیون مسلمان ساکن کشورهای اروپایی آغاز کنند.
این روزنامهنگار عرب که مقیم لندن است، خاطرنشان کرد: چرا مسلمانان اروپا در معرض اتهام قرار میگیرند و از ما خواسته میشود که از خود دفاع کنیم و چرا از تکتک این 10 میلیون نفر که ساکن کشورهای اروپایی هستند خواسته میشود که در تظاهرات ضدتروریسم شرکت و از عاملان این حمله اعلام برائت کنند، تا به عنوان یک شهروند پذیرفته شوند؟!
عطوان تاکید کرد: بار دیگر میپرسم؛آیا ما از بیش از 300 میلیون آمریکایی خواستیم که تکتک از حمله کشورشان به عراق اعلام برائت کنند؟ حملهای که یک میلیون زن را بیوه و 4 میلیون کودک را بیسرپرست کرد، آن هم براساس اطلاعات ساختگی و دروغی که به صورت ویژه برای انجام این حمله ساخته و پرداخته شد. برای بار سوم میپرسم، دولت فرانسه که جنگندههای خود را برای بمباران سربازان و شهروندان لیبیایی فرستاد و اکنون هم این کار را علیه سوریها و عراقیها تکرار کرده است؛ آیا ما از مردم فرانسه خواستیم از ما عذرخواهی کنند یا برای اعلام همبستگی با کشتههای ما تظاهرات کنند. آمریکا 4 روز قبل فقط اعلام کرد که درخصوص کشته شدن شهروندان سوری در حملات هواپیماهای این کشور، تحقیق خواهد کرد.
وی افزود: بله ما مخالف حمله به مجله شارلی ابدو هستیم، البته از آن جهت که با خشونت و کشتار و تروریسم مخالفیم؛ ولی با مواضع توهینآمیز این مجله علیه پیامبر اسلام(ص) که احساسات یک میلیارد و 500 میلیون مسلمان را خدشهدار کرد، مخالفیم؛ ما با اقدامات تحریکآمیز علیه مسلمانان و مهاجران مخالفیم.
عطوان گفت: این مجله و سردبیر و کاریکاتوریستهای آن به خوبی میدانند که بیش از 500 مسلمان در جریان تظاهرات اعتراضآمیز ضدکاریکاتورهای توهینآمیز آن علیه پیامبر اسلام(ص) کشته شدند؛ ولی در مقابل دیدیم که آنگلا مرکل صدراعظم آلمان از کاریکاتوریست این مجله در مراسمی تقدیر کرد.
عطوان تاکید کرد: این مجله از سال 2006 همچنان در حال انتشار دوباره این کاریکاتورهای توهینآمیز است؛ آیا این آزادی بیان است؟
وی با انتقاد از قوانین نژادپرستانه بیشتر کشورهای اروپایی خاطرنشان کرد: بسیاری از کشورهای اروپایی هرگونه تلاش برای انکار «هولوکاست» و یا تشکیک در ارقام و آمار آن را بهعنوان جرم دانسته و برای آن تا 7 سال زندان مجازات تعیین کردهاند؛ اکنون هم طبق این قوانین «دیوید اروینگ» تاریخدان انگلیسی در اتریش پشت میلههای زندان قرار دارد؛ آیا هولوکاست مقدستر از پیامبری است که یکمیلیارد و پانصد میلیون مسلمان به او احترام میگذارند؟!
وزیرکشور تاکنون زیر بار فشارها برای انتصاب افراطیون به عنوان معاون سیاسی خود نرفته است.
رحمانی فضلی ماههاست برای انتصاب یکی از افراطیون مدعی اصلاحطلب یا برخی فعالان فتنه در استانداریها و فرمانداریها و به ویژه معاونت سیاسی وزارت کشور که مسئولیت برگزاری انتخابات را هم بر عهده دارد، از سوی برخی گروهها و نشریات زنجیرهای اصلاحطلب و برخی مقامات ارشد دولت تحت فشار است اما به ویژه درباره معاون سیاسی تأکید کرده که خط قرمزهای نظام را خط قرمز خود میداند. گفته میشود وی آخرین بار با پیشنهاد انتصاب صالحی امیری (رئیس فعلی کتابخانه ملی) مخالفت صریح کرده است. صالحی نامزد تصدی وزارت ورزش و جوانان در دولت یازدهم بود که به خاطر برخی سوابق منفی با مخالفت نمایندگان مجلس مواجه شد.
افراطیون در عین حال رحمانی فضلی را برای کنارهگیری و استعفا(!؟) از وزارت کشور تحت فشار گذاشتهاند که وی استعفا را رد کرده است.
وزارت کشور در دوره قدرت مدعیان اصلاحطلبی به ستاد ساماندهی و حمایت از گروهکهای تشنجآفرین و آشوبگر تبدیل شده بود.
آقای شیر خر هم از لندن نوشابه باز کرد
اقدام زیباکلام در دست انداختن علی مطهری و پیشنهاد وی برای جایزه صلح نوبل با گاف همراه بود.
عصر ایران درباره نامه زیباکلام به سفیر سوئد که با آرزوی موفقیت برای «پادشاه جمجاه مملکت سوئد» همراه بود، تصریح کرد: اساسا کشور سوئد و سفیرش هیچ ارتباطی با موضوع جایزه صلح نوبل ندارند و ساز و کار انتخاب جایزه صلح نوبل تماما در کمیته صلح نوبل وابسته به پارلمان نروژ انجام میشود و شاید اگر هم نامهای قرار بود نوشته شود باید خطاب به سفیر نروژ نگاشته میشد نه سفیر سوئد که اساسا ربطی به صلح نوبل ندارد(!)
در همین حال داریوش سجادی مشاور سابق کروبی و از همکاران نشریات اصلاحطلب، مطهری را به قزلآلایی که خلاف موج شنا میکند تشبیه کرد و نوشت: با انتشار نامه زیباکلام میتوان به وضوح قطعات پازلی را دید که طی آن قرار است «علی مطهری» به عنوان یک «پروژه» همان نقشی را عهدهداری کند که پیشتر بر عهده «شیرین عبادی» گذاشته شده بود. پروژهای که میتوان آن را «پروژه قزلآلا» نامید که فرجام محتومش پایان سیاسی و اجتنابناپذیر «علی مطهری» در سپهر سیاسی ایران است.
وی با بیان اینکه از مطهری به عنوان ابزار علیه نظام استفاده میکنند، نوشت: نقطه مشترک عبادی و مطهری سطح نازل شعور سیاسی این دو در فهم تحولات دنیای سیاست بود و هست و همین سادهاندیشی بهترین ابزار جهت استفاده ابزاری از چنین اشخاصی است. ظاهرا اکنون نیز قرار است «پردهداران»، مطهری را در قامت یک دون کیشوتی قهرمان به مصاف آسیابهای بادی بفرستند.
سجادی پیشبینی کرد مطهری نیز سرانجام مانند محمد-ن سیاست «پلیس بیا منو بگیر» را پیشه کرده و اسباب بهجت و عبرت را در فضای سیاست فراهم کند.
در همین حال بیبیسی که پیش از این از مطهری به عنوان اصلاحطلب جدید یاد کرده در گزارشی اعلام کرد: مطهری را نمیتوان نماینده طیف خاصی دانست کما اینکه در مجلس هم موفق به تشکیل یک فراکسیون نشد و نمایندگان حاضر به همکاری با او نشدند.
بیبیسی اضافه کرد: اصلاحطلبان هم نمیخواهند به صراحت در کنارش بایستند، چون احساس میکنند اگر در شرایط فعلی به مطهری پیوند بخورند، ممکن است نظام سیاسی با قاطعیت بیشتری با اینها برخورد کند و این مسیر در حال پیشروی، کاملا مسدود شود. الان مسئله این نیست که مطهری تا کجا میایستد، مساله این است که بازیگران سیاسی اطراف او که قصد دارند از وضعیت به سود خودشان و یا علیه دیگران استفاده کنند، چه خواهند کرد. به عبارت دیگر، مساله این است که آیا اصلاحطلبان و دولت روحانی این مهارت را دارند که از فضای ایجاد شده توسط مطهری، برای پیشبرد منافعشان مثلا در زمینه رفع حصر و ... استفاده کنند یا خیر. بنابراین بهرهبرداری بازیگران سیاسی، مهمتر از مقاومت مطهری است.
یادآور میشود پس از جلاییپور عضو مرکزیت حزب منحله مشارکت که گفته بود دعا میکنم روزی شجاعت علی مطهری را پیدا کنم، عطاءالله مهاجرانی رئیس اتاق فکر فتنه سبز در لندن نیز در سایت جرس مدعی شده «واقعیت این است که بسیاری از ما آرزو میکنیم، یا دست کم در اندیشه و دغدغهایم که رنگ ستم نگیریم. در برابر بیرسمی و بیداد ساکت نمانیم... اما! مصلحتها از راه میرسند. سایه سنگین هزینههایی که بایست پرداخت، فضا را تاریک میکند و بسیاری در سکوتی سرد، بر آن چه میگذرد؛ مینگرند. در این سرما و تاریکی و سکوت وقتی فردی مثل علی مطهری از مهمترین تریبون کشور سخن میگوید، و حتما میداند که از هر گوشه و کناری بر او خواهند تاخت... بیاختیار با خود میگویم او دیگر یک فرد و یا تنها نماینده مجلس نیست، انسانی است که در این زمانه عسرت، نماد مروت و مردانگی و پاکبازی است(!)
مهاجرانی پس از ایجاد حرمسرا در داخل و فریب چند زن سادهلوح که منجر به شکایت آنان شد از کشور گریخت و به همکاری با بیبیسی انگلیس و آلسعود پرداخت.
بازگشت گاه به گاه و تند و تیز مهاجرانی به عرصه سیاست و شیرین کاری آخر وی برای شیر کردن علی مطهری در حالی است که مهاجرانی به هنگام حضور در ایران گفته بود حضور در صحنه سیاست محصول شیر خر خوردنش بوده و دیگر به این عرصه باز نمیگردد.
دو صد سمینار چون نیم درصد رشد اقتصادی نیست!
سیاسیکاری برخی دولتمردان در همایش اقتصادی صدای روزنامه حامی دولت را موجب شد.
روزنامه آرمان در باره همایش اقتصاد ایران که هفته گذشته با حضور روحانی برگزار شد و به حرفهای سیاسی گذشت، از قول محمدقلی یوسفی استاد اقتصاد دانشگاه علامه نوشت: اینکه هدف کنفرانس اقتصاد ایران از سوی مسئولین «همگرایی نظرات اقتصاددانان در مورد پیدا کردن راهحل برای مشکلات کشور» مطرح شد را میتوان بهعنوان یک هدف مثبت ارزیابی کرد. اما اینکه تا چه حد این اهداف ممکن است تحقق عملی یابند، تجربه نشان داده است که چنین چیزی امکانپذیر نیست. ضمن اینکه کنفرانسها بیشتر جنبه سیاسی دارند و آنگونه که شاهد بودیم بعضا افرادی خاص و برخی از مسئولین اجرایی کشور در این کنفرانس حضور داشتند اما حضور اقتصاددانانی که کار اجرایی بر عهده ندارند، در چنین کنفرانسی خیلی کمرنگ بود.
یوسفی میافزاید: سؤال این است؛ هدف از برگزاری این نوع همایشها و کنفرانسها چیست، آیا هدف حل مشکلات اقتصادی مردم است؟ آن چیزی که در این سمینار صورت گرفت، این بود که پروژههایی در اختیار برخی از اقتصاددانان قرار داده شد که روی این پروژهها کار کنند، اما اینکه روش اجرای این پروژهها و نتیجه آن به چه شکلی خواهد بود، مشخص نیست. باید پذیرفت کلیگویی درباره مسائل اقتصادی به هیچ عنوان چاره کار نیست و تجربه گذشته هم این را نشان میدهد. بنابراین باید در موفقیت برگزاری چنین کنفرانسهایی تامل کرد.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه خاطرنشان میکند: اعتقاد من بر این است که برخی از مسئولین در برخی موارد دچار اشتباه شدند، به طور مثال مشاور رئيسجمهور بیان کردند که رشد اقتصادی را اندازهگیری میکنیم و مشاهده نمیکنیم؛ این حرف بیشتر به طنز شبیه است تا واقعیت! چرا که اگر نتوانیم چیزی را مشاهده کنیم، چگونه میتوان آن را اندازهگیری کرد. به هر حال رشد اقتصادی مبتنی بر علم معنی شناختی است و اینکه استنباط شود که رشد اقتصادی تخیلی و محرمانه است اینها جایگاهی در علم اقتصاد ندارد. باید در عمل مشخص شود که چه انتظاری از رشد اقتصادی میرود و حال این انتظارات تحقق یافته است یا خیر؟ یا اینکه بگوییم رشد اقتصادی صورت گرفته اما تبعات آن بعدا مشخص میشود.
این در حالی است که رشد اقتصادی خودش نتیجه و ثمره است؛ یعنی رشد اقتصادی ثمره ارتقای کارایی و بهرهوری و سرمایهگذاریهاست. اما آمارها در کشور نشان میدهد که هم بهرهوری نیروی کار و هم سرمایهگذاری کاهش پیدا کرده، پس چگونه میتوان گفت که رشد اقتصادی صورت گرفته است؟!
آخرین شیرینکاری روزنامه اجارهای
روزنامه زنجیرهای تازه تاسیس ذوقیات خود درباره مطهری را به نماینده نور نسبت داد.
روزنامه اجارهای مردم امروز از قول عبدالوحید فیاضی نماینده مردم به ماجرای اعتراض نمایندگان علیه نطق مطهری پرداخته و نوشته بود: این حوادث آبروی مجلس را تحتالشعاع قرار میدهد. شجاعت آقای مطهری قابل تحسین است!
اما فیاضی با تکذیب این ادعا نوشت: اینجانب هیچگونه مصاحبهای با آن روزنامه نداشته و مطالب مندرج کذب محض و خلاف اصول و اخلاق رسانهای است. من از چنین سخنانی برائت میجویم.
مردم امروز پیش از این به هنگام تکذیب ادعای آسوشیتدپرس توسط سخنگوی وزارت خارجه نیز، خبر جعلی آسوشیتدپرس را برجسته کرده و به عنوان تیتر اول خود درج کرده بود.
شرق: تحریمها لغو شد اما عملا برداشته نشد!
مدیرعامل اسبق بانک صادرات میگوید تحریم بانکهای ایران با وجود لغو تحریم عملا برداشته نشد.
احمد حاتمییزد در گفتوگو با شرق اظهار داشت: عملا تحریم بانکهای ایرانی برداشته نشده است. تحریمها قانونی نبود که برداشته شود، تحریمها سیاسی است. بانکهای ایرانی هزینههای حقوقی هنگفتی به وکلا و دادگاهها پرداخت کردند اما اینها حداکثر توانستند یک رای در دادگاه بگیرند. از دیدگاه دادگاههای اروپایی بانکهای ایرانی تخلفی نکردند و به همین دلیل رای بر ابطال تحریمها داده شده اما نخستوزیر کشوری همچون انگلیس میگوید؛ ولو اینکه بانک ایرانی تخلف نکرده، ما میخواهیم روی ایران فشار سیاسی بیاوریم و به همین دلیل بانک را تحریم کردیم. بر اساس این اقدام دولت انگلیس بانکهای ایرانی میتوانند علیه دولت هم شکایت کنند، شاید یک روزی هم این شکایت به نتیجه برسد اما موجبی برای برداشتن تحریم نخواهد بود. چون تحریم یک توافق سیاسی است، نه حقوقی.
آیا هولوکاست مقدستر از پیامبری است که 1/5 میلیارد پیرو دارد؟!
روزنامهنگار و نویسنده سرشناس عرب با اشاره به موضعگیری برخی مسلمانان ساکن کشورهای غربی پس از هر اقدام تروریستی در این کشورها، این سؤال را مطرح کرد که آیا 300 میلیون آمریکایی به خاطر جنگ کشورشان در عراق عذرخواهی کردند؟ و آیا 66 میلیون فرانسوی به خاطر بمباران لیبی عذرخواهی کردند؟
«عبدالباری عطوان» در سرمقاله روزنامه اینترنتی «رای الیوم» نوشت: واکنشهای تحریک برانگیزی که در پاسخ به حمله خونبار به مجله شارلی ابدو در فرانسه صورت گرفت، بسیار خطرناکتر از این جنایت است؛ زیرا راه را برای همه کینهتوزان علیه اسلام و مسلمانان باز کرد تا اقدامات تحریکآمیز خود را علیه 10میلیون مسلمان ساکن کشورهای اروپایی آغاز کنند.
این روزنامهنگار عرب که مقیم لندن است، خاطرنشان کرد: چرا مسلمانان اروپا در معرض اتهام قرار میگیرند و از ما خواسته میشود که از خود دفاع کنیم و چرا از تکتک این 10 میلیون نفر که ساکن کشورهای اروپایی هستند خواسته میشود که در تظاهرات ضدتروریسم شرکت و از عاملان این حمله اعلام برائت کنند، تا به عنوان یک شهروند پذیرفته شوند؟!
عطوان تاکید کرد: بار دیگر میپرسم؛آیا ما از بیش از 300 میلیون آمریکایی خواستیم که تکتک از حمله کشورشان به عراق اعلام برائت کنند؟ حملهای که یک میلیون زن را بیوه و 4 میلیون کودک را بیسرپرست کرد، آن هم براساس اطلاعات ساختگی و دروغی که به صورت ویژه برای انجام این حمله ساخته و پرداخته شد. برای بار سوم میپرسم، دولت فرانسه که جنگندههای خود را برای بمباران سربازان و شهروندان لیبیایی فرستاد و اکنون هم این کار را علیه سوریها و عراقیها تکرار کرده است؛ آیا ما از مردم فرانسه خواستیم از ما عذرخواهی کنند یا برای اعلام همبستگی با کشتههای ما تظاهرات کنند. آمریکا 4 روز قبل فقط اعلام کرد که درخصوص کشته شدن شهروندان سوری در حملات هواپیماهای این کشور، تحقیق خواهد کرد.
وی افزود: بله ما مخالف حمله به مجله شارلی ابدو هستیم، البته از آن جهت که با خشونت و کشتار و تروریسم مخالفیم؛ ولی با مواضع توهینآمیز این مجله علیه پیامبر اسلام(ص) که احساسات یک میلیارد و 500 میلیون مسلمان را خدشهدار کرد، مخالفیم؛ ما با اقدامات تحریکآمیز علیه مسلمانان و مهاجران مخالفیم.
عطوان گفت: این مجله و سردبیر و کاریکاتوریستهای آن به خوبی میدانند که بیش از 500 مسلمان در جریان تظاهرات اعتراضآمیز ضدکاریکاتورهای توهینآمیز آن علیه پیامبر اسلام(ص) کشته شدند؛ ولی در مقابل دیدیم که آنگلا مرکل صدراعظم آلمان از کاریکاتوریست این مجله در مراسمی تقدیر کرد.
عطوان تاکید کرد: این مجله از سال 2006 همچنان در حال انتشار دوباره این کاریکاتورهای توهینآمیز است؛ آیا این آزادی بیان است؟
وی با انتقاد از قوانین نژادپرستانه بیشتر کشورهای اروپایی خاطرنشان کرد: بسیاری از کشورهای اروپایی هرگونه تلاش برای انکار «هولوکاست» و یا تشکیک در ارقام و آمار آن را بهعنوان جرم دانسته و برای آن تا 7 سال زندان مجازات تعیین کردهاند؛ اکنون هم طبق این قوانین «دیوید اروینگ» تاریخدان انگلیسی در اتریش پشت میلههای زندان قرار دارد؛ آیا هولوکاست مقدستر از پیامبری است که یکمیلیارد و پانصد میلیون مسلمان به او احترام میگذارند؟!