بانگاهی به فيلم «عمر»
شکست اسکار از غزه!
آرش فهيم
دنياي هاليوود و چماق پر زرق و برق آن؛ اسکار، دنياي شگفتانگيزي است! شگفت انگيز اينکه هر کشوري که در يک زمان، بيشتر با غضب و ستم غرب مواجه مي شود، در هاليوود و اسکار هم بيشتر مورد توجه قرار مي گيرد. مثلا در شرايطي که کشور ايران، مرکز سيبل سياستهاي ناجوانمردانه غربي ها قرار داشت، در دو سال پي در پي توجه اسکار به طرف ايران جلب شد.
در سال جاري ميلادي نيز نام يک فيلم فلسطيني در آئين هاي سينمايي غربي شنيده شد. اين فيلم «عمر» نام دارد و به کارگرداني هاني ابواسعد ساخته شده است. فيلمي که نامش در ميان نامزدهاي جايزه بهترين فيلم غيرانگليسي زبان اسکار سال 2014 ميلادي ديده مي شد. در پي اين اتفاق، خيلي ها ساده دلانه از اينکه يک فيلم فلسطيني نامزد اسکار شده بود شگفت زده شدند. مسئله قابل تأمل اين است که درست چند ماه پس از مطرح شدن يک فيلم فلسطيني در اسکار، رژيم صهيونيستي به غزه حمله کرد. تهاجمي که موجب قتل عام هزاران انسان بي گناه شد. اتفاقا دست اندرکاران هاليوود و مديران اسکار نيز از اين حملات حمايت کردند و برخي از هنرمندان معترض به جنايت هاي اسرائيل را تحت فشار قرار دادند.
«عمر» از نظر محتوايي و هنري فيلم مهمي نيست. اما براي دانشجوها و کارشناسان علوم ارتباطات نمونه قابل مطالعه اي درباره نحوه انحراف در انتقال پيام و فريب مخاطب است. چگونه مي توان به انتقال يک پيام تظاهر کرد و در عين حال، مفهومي معکوس آن پيام را به ذهن مخاطب رساند؟ پاسخ به اين پرسش را با بررسي فيلم «عمر» مي توان يافت. اين فيلم در ظاهر به بيان دردهاي مردم فلسطين و افشاي ستم هاي اسرائيل مي پردازد. اما معناي نهفته در اين فيلم، کاملا برعکس است.
اين فيلم روايت يک جوان فلسطيني به نام عمر است که مبارزه با اشغالگرها او را به تعدادي از جوانان هموطنش پيوند زده است. او قصد دارد با خواهر يکي از دوستانش ازدواج کند، اما قتل يک سرباز اسرائيلي زندگي او را دچار تلاطم مي کند. عمر با اينکه مي داند قاتل سرباز چه کسي است اما حتي زير شکنجه هم حاضر به لو دادن دوست خود نمي شود. اما همان دوست، به او خيانت مي کند و ...
شايد در نگاه نخست و براي مخاطبي که فلسطيني ها را داراي حق مسلم مي داند، فيلم «عمر» نگاه درستي به مسائل آن کشور دارد. اما واقعيت به گونه ديگري است. مثلا در فيلم مي بينيم، همان طوري که اسرائيلي ها دشمنان خود را شکنجه مي کنند، فلسطيني ها هم اين کار را ميکنند. به طوري که در يکي از سکانس ها، جوانان مقاومت فلسطين، يکي از هموطنان خود را به اتهام خبرچيني براي صهيونيستها شکنجه مي کنند. اما آنچه تکليف فيلم «عمر» را مشخص مي کند اين است که در طول فيلم، فلسطيني ها دائم درحال کشتن و خيانت و شکنجه هستند؛ آن ها سرباز اسرائيلي را درحالي که در پادگان مشغول نگهباني است و آزارش به کسي نمي رسد را به طور ناجوانمردانه اي مي کشند(به زعم فيلم). فيلم «عمر» نشان مي دهد که فلسطيني ها چگونه بر سر يک دعواي شخصي دوست خود را به قتل مي رسانند، در زندان همرزمان خود را کتک مي زنند، به راحتي نزديک ترين رفقاي خود را فريب مي دهند و به يکديگر خيانت مي کنند، هموطن خود را تحت شديدترين شکنجه ها قرار مي دهند و ... با اين حال، حتي يک نما از جنايت هاي اسرائيل در اين فيلم ديده نمي شود؛ حتي يک نما!
معمولا هويت و جهت گيري يک رسانه يا يک فيلم را براساس آن چيزي که نشان مي دهد تعيين و تعريف مي کنند. اما درواقع، آنچه از سوي يک رسانه يا محصول رسانه اي ناديده گرفته مي شود، اهميت بيشتري دارد. براساس چنين فرضيه اي، فيلم «عمر» نه تنها فيلمي در حمايت از فلسطين به حساب نمي آيد که دقيقا يک فيلم صهيونيستي و به سود اسرائيل است. بايد توجه داشت که اين فيلم اساسا براي مردم فلسطين ساخته نشده و مخاطب اصلي آن جشنوارههاي غربي است. به همين دليل هم بازتاب واقعيت هاي فلسطين در فيلم «عمر» شبيه به سبک رسانه هاي غربي است. رسانه هايي که طي دو ماه اخير، ترجيح دادند که جنايت هاي رخ داده در غزه را نبينند.
مردم فلسطين در جنگ 50 روزه سال 2014 فقط با رژيم صهيونيستي نمي جنگيد. تراست هاي خبري، هاليوود و اسکار هم در برابر غزه بودند. پيروزي غزه فقط بر اسرائيل نبود. اسکار و هاليوود و رسانه هاي غربي نيز از غزه شکست خوردند.