ردپای 60 سال خیانت و جنایت - روایتی مستند از دخالتها و جنایات آمریکا در ایران 1392-1332
سایروس ونس: مواظب باشید ایران به ما مظنون است (پاورقی)
تالیف: کامران غضنفری
در یک سند به تاریخ ششم اوت 1979 (15 مرداد 1358) که دارای طبقهبندی «سری» میباشد، در مورد طرح اغتشاش همزمان در چندین استان کشور، چنین آمده است:
«اگر چنانچه نفرات کافی از طبقه بیبضاعتتر و محافظهکار مذهبی ایران، به اندازه کافی از [آیتالله] خمینی و عدم توانایی او در برآوردن انتظارات رو به تزاید آنها که در انقلاب پرورده شده است مأیوس و ناراحت بشوند، و اگر این گروه در یک سازمان قدرتمند در مقابل حکومت مشوش و رو به سقوط [آیتالله] خمینی وضع دیگری را ارائه دهد، آنگاه ما شاهد یک انقلاب پسزننده، و یا حداقل بر سر کار آمدن یک حکومت جدید «غیرخمینی» خواهیم بود. اگر چنانچه اقتصاد سست و لرزان بماند و تودهها یک رهبری جدید بخواهند، امکان بر سر کار آمدن چپیها و در نتیجه یک رژیم سوسیالیست وجود دارد. کردها ممکن است از قدرت کافی برای تضمین خودمختاری بیشتر برای خود در غرب ایران برخوردار باشند، اما ما درحال حاضر فکر میکنیم که آنها قادر به بسط قدرت و نفوذ خود در جهت براندازی دولت نیستند. اگر کردها، آذربایجانیها، اعراب و سایر گروههای قومی تلاشهای خود را هماهنگ کنند (اغتشاش همزمان) و در جهت مشترک سرنگونی دولت کنونی با یکدیگر همکاری و از یکدیگر حمایت کنند، به عقیده ما آنها امکان موفقیت دارند.»25
ملاحظه میشود که جاسوسان آمریکایی که با پوشش دیپلمات در سفارت آمریکا در تهران مستقر شده بودند، از همان اوایل سال 1358 به فکر «ایجاد آشوب در کشور» و سقوط نهایی جمهوری اسلامی بودهاند. یکی از طرحهای آنان عبارت از «ایجاد اغتشاش همزمان» گروههای تجزیهطلب، در جهت سرنگونی نظام جمهوری اسلامی بوده است که سفارت آمریکا به آن امید بسته بود.
همچنین در سند «سری» مورخ 15 سپتامبر 1979 (24 شهریور 1358) با عنوان تشکیل یک گروه مخالف در ارتش ایران، چنین آمده:
«1- یک گروه از افسران ارتش ایران که عمدتا تیمسارهای بازنشسته می باشند، تشکیل شده است تا برنامهای در جهت مخالفت با دولت موقت ایران به اجرا درآورند. افسران اصلی دستاندرکار عبارتند از: تیمسار فریدون جم که فعلا درلندن اقامت دارد، تیمسار امیربهمن باقری رئیس فعلی ستاد نیروی هوایی، تیمسار بیان وابسته نظامی سابق در پاکستان، تیمسار پزشکپور برادر رهبر حزب پان ایرانیست، تیمسار ناظم که سابقاً معاون تیمسار جم بوده، سرتیپ خسرو دانشپور و تیمسار اصغر سپهر.
2- در اواسط شهریور 1358، هرمز رزمآرا، پسر نخستوزیر سابق، که کار تشکیلاتی این گروه را انجام میدهد، در یک جلسه افسران دستاندرکار که در منزل تیمسار سپهر در تهران منعقد گردیده بود، سخنرانی کرد. رزمآرا ادعا کرد که از دولت ایالات متحده برای طرحهای گروه، چراغ سبز دریافت نموده است. برنامه آنها شامل بمبگذاری در شهرستانها و به دنبال آن یک حمله درتهران میشود. به طوری که ادعا شده، این گروه یک کشتی را مجهز به دستگاههای فرستنده کرده تا در خلیج فارس مستقر شود و تبلیغات مخالف ایران پخش کند.»26
میبینیم که دولت آمریکا طرحهای مختلفی را برای سرنگون کردن نظام جمهوری اسلامی ایران، به طور همزمان پیگیری میکند.
اما طبق سند «خیلی محرمانه» مورخ 22 سپتامبر 1979 (31 شهریور 1358)، سایروس ونس وزیر امور خارجه آمریکا، به سفارت آمریکا در تهران در مورد مراقبتهای اطلاعاتی، چنین پیام میدهد: «در تماس با ایرانیان تبعیدی در اروپا، به طور قطع نباید هیچگونه اثری وجود داشته باشد که نشانگر آن باشد که دولت آمریکا قصد مداخله در جریانات داخلی ایران را دارد یا اینکه با گروههایی که علیه دولت جدید ایران نقشه میکشند، همکاری میکند. لطفا این موضوع را به طور صریح برای کسانی که با شما تماس میگیرند، روشن کنید. ما روی این موضوع تأکید داریم زیرا حکومت کنونی ایران نسبت به مقاصد آمریکا شدیدا مظنون است.»27
معنای سند فوق اعتراف به آن است که اولا دولت آمریکا با گروههای مخالف جمهوری اسلامی ایران ارتباط داشته و ثانیا آمریکا قصد مداخله در امور داخلی ایران را داشته است.
در تأیید مطلب فوق، عباس امیرانتظام در خاطرات مربوط به تابستان سال58 خود، نقل میکند هنگامی که به عنوان سفیر ایران به کشور سوئد رفته بود، در ضمن ملاقات با سفرای کشورهای دیگر، با سفیر شوروی در سوئد نیز ملاقاتی داشته است. وی در این مورد میگوید:
سفیر شوروی در مدتی که با وی ملاقات داشتم، از دخالتهای آمریکا در امور ایران صحبت کرد و اظهار داشت که آمریکا در حال تجهیز سلاح و پرداخت پول به گروه مخالفان رژیم مذهبی ایران است.28
همچنین در یک گزارش «خیلی محرمانه» مورخ 14 اکتبر 1979 (22 مهر 1358) سفارت آمریکا، اینگونه توصیه به پنهانکاری شده است:
«در درازمدت به نفع آمریکاست که روابط ما با ایران محدود شود تا مشخص نگردد که ما در سیاستها و اقداماتی دست داریم که با نظریاتمان مغایرت دارد... اگر ایران برای ما اهمیت داشته باشد، منافع ملی ما چنین ایجاب میکند که برای آموختن نحوه موثر برقراری ارتباط با ملاها، مجاهدین، پاسداران و فدائیان خلق، مشکلات و مصائب را متحمل شویم و در عین حال طوری وانمود کنیم که با آنها و یا جناحهای دیگر همکاری نکردهایم.»29
یوسف مازندی خبرنگار آسوشیتدپرس، در کتاب خود در مورد توطئههای سال 58 مینویسد:
«روزنامه ساندی تایمز لندن گزارش داده بود که چندین نفر از ایرانیان ثروتمند که در کشورهای فرانسه، انگلیس و آمریکا به حالت تبعید زندگی میکردند، جلسات بسیار مهمی تشکیل داده بودند تا با صرف میلیونها دلار حکومت آیتالله خمینی را سرنگون کنند. در این خبر آمده بود:
«عملیات علیه رژیم جمهوری اسلامی را ارتشبد غلامعلی اویسی رهبری میکرد. اویسی که برای ملاقات با بعضی از سران نظامی سابق رژیم گذشته ایران به آمریکا رفته بود، به عنوان فرمانده «ارتش رهاییبخش ایران» در مصاحبهای با روزنامه نیویورک تایمز اعلام کرده بود: اوضاع ایران آماده انفجار است و از عمر رژیم جمهوری اسلامی بیش از چند روز باقی نمانده است».30
منابع در دفتر روزنامه موجود است