نگاهی به ماهیت سینمای پیش از انقلاب اسلامی-3
ناقوس مسخ و نفرین
پژمان کریمی
اشاره: در دو شماره پیش به چگونگی ورود ابزار سینما به ایران و ماهیت سیاسی این رویداد و نیز نقش جریان فراماسونری در آشنایی دربار قجری با هنر هفتم پرداختیم. و حال دنباله ماجرا:
پیشگام
نخستین فیلمبردار سینمای ایران را میرزا ابراهیمخان عکاسباشی پسر میرزا احمد صنیعالسلطنه معرفی میکنند. صنیعالسلطنه، عکاسباشی دربار ناصری بود. میرزا ابراهیمخان در سال 1276 هجری شمسی، به دستور مظفرالدین در سفر به فرانسه، دوربین فیلمبرداری را تهیه کرد. کار او در دربار، نمایش فیلم و فیلمبرداری از آیینهای گوناگون درباری و اشرافی بود.
جز وابستگی او و پدرش به دربار و نیز باجناق بودن با مظفرالدینشاه، صبغه خاص سیاسی در کارنامه او به چشم نمیخورد.
ردپای عبری
کلید فهم ماهیت سیاسی نمایش عمومی فیلم در ایران، شناخت چیستی و کارکرد مدارس «آلیانس» در ایران است.
صهیونیسم جهانی که دستیابی آسان به مقاصد سیاسی از جمله تشکیل دولت عبری را از رهگذار فرهنگ و مهندسی افکار یافته بود، رو به ابزار سینما آورد! اما حیطه عمل صهیونیستها محدود به اروپا نبود!
در سفر 1252 هجری شمسی، ناصرالدین شاه در کانون اعتنای یهودیان صهیونیست بود. صهیونیستها بر آن بودند با جلب نظر شاه نسبت به مودت با یهودیان، زمینه حضور تفکر صهیونیستی در ایران را کاملاً فراهم سازند. در همین راستا، اعضای کمیته مرکزی سازمان «آلیانس اسرائیلیت اونیورسال» یا بهتر بگوییم «اتحادیه جهانی یهود» در پاریس با شاه ایران دیداری صمیمانه برگزار کردند.
در این دیدار شاه، نه تنها خود که صدراعظم وقت میرزاحسینخان سپهسالار را حامی یهودیان ایران و بیرون از ایران معرفی میکند.
به گواهی تاریخ، در همین دیدار بود که به منظور گسترش تفکر صهیونی و مهرهسازی، موافقت صریح تأسیس مدارس صهیونیستی آلیانس در ایران از شاه قجری دریافت میشود!
در ایرانی که هنوز مدرسه به شیوه مدرن پا نگرفته بود و به ادعای برخی تاریخنویسان، 80درصد مردم کشور در بیسوادی مطلق به سر میبردند، تأسیس مدرسهای غربی، از مرعوبیت دولت در برابر بیگانگان، فراهم بودن بستر تحمیق و استعمار فرهنگی و نبود متولی و دغدغه فرهنگی در ایران قجری حکایت میکند.
مدرسه یا فراموشخانه؟
«آلیانس» چیزی شبیه به فراموشخانه و لژهای فراماسونری بود؛ کانونهای تربیت به شیوهای به «روز» و فارغ از سیاستهای رسمی دولت ایران!
مدرسه یا مدارس آلیانس، نهادی برآمده و تابع سازمان «آلیانس اسرائیلیت اونیورسال» بود. بنیانگذار و مدیر سازمان، یک یهودی صهیونیست به نام «اسحاق موسی آدولف کرمیو» بود که اصالت و تابعیت فرانسوی داشت.
کرمیو خود شخصاً با ناصرالدین شاه روبهرو شد و درباره مدارس آلیانس گفتوگو کرد.
مدارس آلیانس را که مدارس یهودی نیز خواندهاند، نهتنها شاگردان یهودی را جذب میکرد که دقیقاً پذیرش شاگردان مسلمان را هدف گرفته بود.
آلیانس در واقع محل جذب و تربیت هواداران تفکر صهیونیستی بود. بهطور مشخص فارغالتحصیلان این مدارس در تهران، اصفهان، یزد، رشت، سنندج و... نه تنها در بند آموزههای دینی نبودند که به جهان وطنی گرایش داشتند و از تفکر یهودی- صهیونیستی جانبداری میکردند و جالب اینکه دولت ایران چه در عهد ناصری و چه پس از آن در دوران مظفرالدین شاه، نه تنها از حیث فعالیت آلیانس و تفکر نهادینه شده در وجود تربیت شدگان این مدارس، احساس خطر نمیکرد بلکه مایه مباهات نیز قلمداد میشد. میتوان تاکید کرد در هیچ سند تاریخی، نکتهای منسوب به دولت ایران با موضوع مخالفت و بررسی و نظارت دولت بر رفتار و کارنامه مدارس آلیانس مشاهده نمیشود.
سنگ بنای نمایش در ایران با اراده ماسونی
پیش از اینکه دو تن از فارغالتحصیلان مدارس آلیانس به عنوان بانیان گسترش نمایش عمومی فیلم در ایران معرفی شوند، باید به نام «میرزا ابراهیمخان صحافباشی» اشاره کنیم! این عتیقهفروش که با ورود سینما به ایران در میان صحنه سینما آشکار شد، اولین تالار عمومی نمایش فیلم را در ایران بنیان گذاشت. آمده است که نخستین تالار نمایش فیلم در حیاط پشت مغازه صحافباشی گشایش یافت. اما بعدها؛ نخستین تالار عمومی سینما در خیابان چراغ گاز تهران بنا شد که به دلیل تکفیر سینما از سوی شیخ فضلا... نوری و واکنش مردم، یک ماه بیشتر فعالیت نکرد. صحافباشی هم دستگاه نمایش را به فردی به نام آرتاسش پاتماگریان واگذار کرد و چندی بعد به هند سفر کرد.جالب این است که میرزا ابراهیمخان صحافباشی کاملا هویت سیاسی داشته است! سند این ادعا را ناظمالاسلام کرمانی در کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» به دست میدهد. وی به روشنی میگوید که میرزا ابراهیمخان عضو انجمن مخفی دوم، در دوران مشروطه بوده است. انجمن مخفی دوم خود برآمدهای از انجمن بینالطلوعین بود.
به روایت پژوهشگری به نام محمود فاضلی، انجمن بینالطلوعین متشکل از تندروترین مشروطهخواهان همچون محمودخان منشیزاده، اسدا... ابوالفتحزاده، داوود خان علیآبادی، سید محمد کمرهای بود که اقدام مسلحانه را پایه حیات و رفتار سیاسی خود قرار داده بودند.
انجمن مجازات با رهبری افرادی چون ابوالفتحزاده از دل بینالطلوعین سربرآورد.
انجمن مجازات همان انجمنی است که علی حاتمی در سریال هزاردستان (1358-1367) از آن به عنوان کمیته مجازات یاد میکند. آنچه مسلم است اینکه؛ انگیزه سیاسی اعضای انجمنهایی چون انجمن مخفی دوم و... هیچیک رنگ دینی نداشت و هدف تأیید علمای بزرگ اسلام نبود.
ادامه دارد...