نگاهی به تصویر فتنه 88 در سینمای ایران
حوادث سیاسی سال 1388 در تهران، مثل هر رویداد سیاسی و اجتماعی دیگری بر فرهنگ و هنر کشورمان نیز تأثیر گذاشته است. این تأثیر در رسانه ها و سینمای ما نمود بیشتری یافته است. علاوه بر اینکه تعدادی فیلم درباره آن حوادث تولید شده، برخی هنرمندان جوان نیز اصلا تحت تأثیر همان حوادث گام به وادی فعالیت رسانه ای نهادند و فیلم ساز شدند. با وجودی که سینمای داستانی دچار نوعی فقر در این زمینه است، سینمای مستند ایران کارنامه نسبتا پرباری درباره آن مقطع از تاریخ کشورمان را داراست. نکته قابل تأمل این که اغلب فیلم های سینمایی که با بودجه دولتی ساخته شده اند، به نوعی در راستای حمایت از جریان کودتا قرار دارند! تنها فیلم سینمایی که خلاف این جریان خلق شده، «قلاده های طلا» به کارگردانی ابوالقاسم طالبی است. فیلم «لکه» نیز جدیدترین فیلم داستانی با پس زمینه کودتای مخملین سال 88 است.
آرش فهیم
محاکمه در خیابان
«لکه» به کارگردانی محمدباقر مفیدی کیا یک فیلم داستانی و نیمه بلند است که در ژانر ملودرام، حوادث سال 88 را با پس زمینه ای جامعه شناسانه نمایش می دهد. این فیلم از یک طرف، نشان می دهد که غائله آفرینان اصلی آن حوادث، یک طیف اجتماعی – اقتصادی خاص بودند که سیاست را به مثابه میدانی برای کاسب کاری می بینند. از طرفی، این فیلم به شدت متکی به شخصیت پردازی است. یعنی موتور محرک درام فیلم، با کنش ها و واکنش هاو دیالوگ های آدم های درون داستان میچرخد. به همین دلیل هم برای ثبت تصاویر فیلم، غالبا از نمای نزدیک استفاده شده تا تمرکز بیشتری بر بازتاب روح و روان شخصیت ها بر چهره و پیکر آن ها صورت پذیرد. از این منظر، «لکه» فیلم دقیق و ظریفی است. بخش اعظم داستان و مضمون فیلم در گفتارها و کردارهای کاراکترها شکل گرفته است. این ویژگی به خصوص در صحنه اختتامیه فیلم بیشتر دیده می شود. جایی که سکوت قهرمان فیلم، سرشار از فریادهاست و ناتوانی ضدقهرمان فیلم در ادامه سخنرانی اش، بازتاب شکست درونی او و امثال اوست. به همین دلیل هم «لکه» را می توان یک فیلم روان شناسانه و درون کاوانه نیز دانست. با اینکه حجم زمانی و موقعیت های مکانی فیلم محدود است اما غنای بصری، استعاره های تصویری و به ویژه دیالکتیک گفت وگوهای کنایی فیلم، آن را به أثری تبدیل کرده که مخاطب را با خودش درگیر می کند.
«لکه» روایت مهندسی است که به تازگی به ریاست یکی از سازمانهای دولتی منصوب شده است. وی به همراه مشاورش درحال رفتن به مراسم معرافه هستند که ناگهان زنی بر سر راهشان سبز میشود. این زن، مادر یکی از کشته شده های درگیری های سال 88 است. جوانی که در آن دوران شاگرد مهندس بوده و با فریبکاری های او، بر خون پدر شهیدش پاگذاشته و مادرش را تکفیر کرده بود. مادر داغداری که در این فیلم به نمایندگی از طرف همه مادران داغدیده سال 88 با «مهندس» روبرو می شود و .... این فیلم داستان همان هایی است که در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، منفعت خود را در ترویج افسانه دروغین تقلب 11 میلیونی (!) دیدند. همان ها که در آن دوره سعی کردند نظر خودشان را بجای رأی مردم تحمیل کنند، اما پس از یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفتند که انتخابات ایران دموکراتیک ترین انتخابات در جهان است! «لکه»، داستان تقابل آرمان گرایی مردمی با قدرت طلبی اشراف است.
فیلم «لکه» هم مثل خیلی از فیلم های آرمانگرایانه و انقلابی با حاشیه هایی از سوی کانون های قدرت و ثروت مواجه شد. تا آنجا که حتی از نمایش آن در برخی از دانشگاه ها هم جلوگیری به عمل آمد. نکته جالب این است که روزنامه «اعتماد» این فیلم داستانی را به عنوان یک فیلم مستند معرفی کرده بود! این نشان می دهد که آن ها اصلا این فیلم را ندیده و بنابر دستورات اتاق های فرمان به تخریب فیلم پرداختند.
سینمای مستند علیه کودتای 88
با وجود کم کاری در سینمای داستانی، مستندسازهای جوان ایرانی، حضور فعالی در جریان حوادث سال 1388 داشتند که نتیجه آن تولید دهها فیلم مستند کوتاه و بلند درباره متن و حواشی آن دوره از تاریخ ایران بود. نکته قابل توجه اینکه برخی از این مستندسازها به صورت خودجوش و با امکانات شخصی ساخته شده اند و نهادهای دولتی و رسمی، نقش چندانی در تولید محصولات فرهنگی درباره این موضوع نداشته اند.
تقلب واقعی
یکی از جدی ترین فیلم های مستند ساخته شده درباره کودتای سال 88 «تقلب واقعی» نام دارد. مستندی به کارگردانی نادر طالب زاده که البته هدف گیری اش مخاطب خارجی بوده است. به همین دلیل هم این مستند تنها در شبکه های برون مرزی، مثل شبکه «پرس تی وی» به نمایش درآمده است. طالب زاده در اين فيلم سعي كرده بخشي از واقعيات حول وقایع پس از انتخابات سال 88 را به مخاطب خارجي نشان دهد. شايد براي بيننده غربي اين فيلم كه منبع كسب اطلاعش رسانههايي چون سي ان ان، بي بي سي، فرانس 24، العربيه، صداي آمريكا، فاكس نيوز و مانند اين شبكه هاست، تماشاي آنچه در این فیلم نمایش داده شده عجيب باشد. يك نكته قابل توجه درباره مستند «تقلب واقعي» نگاه بيطرفانه نادر طالب زاده است. در يك اثر اسنادي آن هم درمورد موضوعي سياسي مثل وقايع پس از انتخابات ، بي طرف ماندن بسيار دشوار است. اما طالب زاده به خوبي از پس اين مهم بر آمده است. در اين فيلم به همه فرصت ابراز نظر داده مي شود، همه مردم خود نمايي ميكنند و همه طيف ها حضور دارند. و از همه مهم تر اين كه هيچ گونه پيش داوري صورت نمي گيرد و به كسي اهانت نمي شود. نتيجه گيري هم به خود مخاطب واگذار شده است.
یزدان تفنگ ندارد
داستان فیلم «یزدان تفنگ ندارد» به کارگردانی حسین شمقدری به این شرح است که پس از برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، یکی از دانشجوهای دانشگاه صنعتی شریف و از برگزیده های المپیاد فیزیک به تحقیق درباره عواقب این رویداد سیاسی می پردازد. این بررسی از تظاهرات روز 25 خرداد شروع می شود و به قتل نداآقاسلطان می رسد. او در این تحقیقات به نتایج عجیب و تازه ای می رسد. نتایجی که کمتر درباره آنها بحث می شود. در نهایت نیز به یکی از حامیان جنبش سبز(!) میرسد؛ عبدالمالک ریگی! در همان روزهایی که همه رسانههای جهان روی موج سبز افتاده بودند و ماجرای آقاسلطان به علم این موج سواری تبدیل شده بود، یکی از سربازهای همان موج در استان سیستان و بلوچستان تعدادی از مردم را ترور می کند. اما همان رسانه ها کوچکترین اشاره ای به این جنایت ضدبشری نمی کنند. «یزدان تفنگ ندارد» هم به همین موضوع می پردازد.
ايران سبز
«ایران سبز» یک فیلم مستند 43 دقیقه ای به کارگردانی محمدرضا دهشیری است که نظر مردم در مناطق مختلف کشور درباره دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را نشان می دهد. ساختار اين مستند، به شيوه استدلال استقرايي طراحي شده است. به اين ترتيب كه ابتدا طرح مسئله شده و سپس، پاسخهايي مستند و مستدل براي حل مسئله ارائه میشود. فيلم با صحبت هاي ميرحسين موسوي در كنفرانس خبري قبل از اعلام نتيجه شمارش آراي دهمين انتخابات رياست جمهوري آغاز ميشود. آنجا كه اين نامزد مدعي ميشود «برنده قطعي با فاصله بسيار زياد از رقيب است» و متعاقب آن، آشوب ها و اغتشاشاتي رخ ميدهد. پس از آن، دوربين به اقصي نقاط كشور مي رود و نظرات هموطنانمان را درباره بروز تقلب در انتخابات مي پرسد. هموطناني كه در سال 88 توسط هيچ يك از رسانه هاي غربي، ضدانقلاب و اصلاح طلب، به عنوان شهروند اين كشور به حساب نمي آمدند! افرادی كه تنها منبع كسب اطلاعاتشان، برخی از وبگاه ها و شبكه هاي ماهواره اي است، با ديدن اين مستند، با واقعيتي دگرگونه از ايران سال 88 مواجه مي شود. بيننده اين مستند ميبيند كه اوضاع ايران و نظرات مردم اين كشور، با آنچه رسانه هاي مذكور منعكس مي كنند بسيار متضاد است. مخاطب «ايران سبز» ميتواند به اين آگاهي برسد كه حد فاصل ميدان هفتم تير تا ميدان وليعصر و محله هايي همچون سعادتآباد، گيشا، اكباتان و ساير محلات شمال تهران، نماينده خودشان هستند و نه كل ايران. ايران را مردم آن تشكيل مي دهند و همه مردم به طور يكسان «حق رأي» دارند.
من مدیر جلسه ام
مستند کوتاه «من مدیر جلسه ام» به کارگردانی سید مقداد سیدصالحی به دیدار نماینده های نامزدهای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با رهبر انقلاب می پردازد. بعد از برگزاری آن انتخابات و طرح اعتراض هایی، رهبر انقلاب نمایندگان هر چهار نامزد را دعوت می کنند تا مطالبات و نظرات آن ها را بشنوند. پس از آن هم دستور می دهند که به همه شکایت های نامزدهای معترض به نتیجه انتخابات رسیدگی شود و حتی برای نخستین بار، برخی از صندوق های رأی بازشماری شود. این جلسه در تاریخ 26 خرداد سال 88 برگزار شد و البته همه این مطالب آن جلسه، به طور علنی و در صداوسیما هم پخش شده بود. اما ویژگی خاص مستند «من مدیر جلسه ام» بیان ناگفته ها و پشت صحنه آن جلسه است. جایی که نماینده های نامزدها، حرف های خصوصی خود را مطرح می کنند. مثلا یکی از نماینده های موسوی در آن جلسه این طوری ابراز نظر می کند که ما در درستی نتیجه انتخابات تردیدی نداریم و مطمئن هستیم که حتی اگر همه صندوق ها هم بازشماری شوند هیچ تغییری در نتیجه حاصل شده به وجود نخواهد آمد. اما هدف ما این است که رئیس جمهور منتخب از کار برکنار شود. (نقل به مضمون) و رهبر انقلاب هم صراحتا بیان می کنند که هیچ گاه زیر بار ابطال آرای مردم نخواهند رفت.
خیابان شهادت
شهید حسین غلام کبیری، یکی از مظلوم ترین قربانی های کودتای سال 88 بود. این جوان 18 ساله جنوب شهری که در یکی از محله های سرمایه دار نشین تهران و به دست آشوب گرها به شهادت می رسد، عملا در محاق سانسور رسانه ای قرار می گیرد. با این حال مستند «خیابان شهادت» به بررسی زندگی و نحوه شهادت این جوان می پردازد. مستند کوتاهی که برای نخستین بار به سلوک شخصی شهید کبیری پرداخته و با پدر و مادر و دوستان و هم محله ای های او گفت وگو می کند.
نمازجمعه تاریخی
مستند «نمازجمعه تاریخی» به کارگردانی محمدتقی رحمانی، وقایع سال 88 را از زاویه دید یکی از طرفداران میرحسین موسوی بررسی کرده است. روز 29 خرداد سال 88 یکی از باشکوه ترین نمازهای جمعه تاریخ به امامت آیت الله خامنه ای برگزار می شود. رویدادهای جاری در حوالی آن روز، باعث شد که بسیاری از افرادی که هیچ گاه اهل شرکت در نمازجمعه نبوده اند پایشان به این مناسک باز شود. مستند «نماز جمعه تاریخی» به سراغ یک جوان هنرجوی موسیقی می رود که اتفاقا هیچ علاقه ای هم به فرد منتخب دهمین انتخابات ریاست جمهوری نداشته و بلکه به رقیب اصلی وی هم رأی داده است. او در این مستند توضیح می دهد که برای اعلان مخالفت خودش با کسانی که کشور را با خطر مواجه کردهاند، برای نخستین بار در نمازجمعه حضور پیدا کرده است.
دوپینگی ها
یکی از فیلم هایی که به عواقب حوادث سال 88 پرداخته، «دوپینگیها» به کارگردانی محمدصادق باطنی است. این فیلم مستند به پروندهسازی های جریان موسوم به جنبش سبز، علیه چهره های هنری مخالف این جریان می پردازد. شهاب حسینی، پروانه معصومی، علیرضا افتخاری، حامد کمیلی و ... ازجمله هنرمندهایی بودند که در آن دوران با برخوردهای قهرآمیز آن جریان مواجه شدند. دوپینگی ها یک مستند تحلیلی درباره علل و زمینه های برخوردهای هیستریک در فضای مجازی و رسانه های مخالف، با این هنرمندان می پردازد.
ما بیشماریم
یکی از کلیدواژه های رسانه های تبلیغ کننده کودتا در سال 88، توهین به روستائیان ایران بود. این بهانه ای شد تا سیدمحمد محمدی سرشت و محمود رضا فرقانی با تمرکز بر یکی از روستاهای کشور در مستند «ما بیشماریم» به این موضوع بپردازند. این فیلم مستند نیم ساعته، به سراغ یک زوج تهرانی تحصیل کرده که از تهران به یک روستای کوچک مهاجرت کرده اند می رود. آن ها و سایر اهالی آن روستا، درباره علت «نه» گفتن خود به میرحسین موسوی در سال 88 صحبت می کنند.
پایان فراموشی
بعد از برگزاري دهمين انتخابات رياست جمهوري و اعلام نتايج اوليه، وقتي آمار آراي استاني مشخص شد، با كمال شگفتي ديديم كه بيشترين راي به رقیب متحد حزب کارگزاران سازندگی در استان كرمان به دست آمد. اين در حالي است كه سران حزب كارگزاران سازندگي در اين استان نفوذ بسيار زيادي دارند و براي متحدان خود هم تبليغات بسيار زيادي را انجام دادند. اين پارادوكس اجتماعي، محور مضمونی فيلم مستند «پايان فراموشي» است. فیلمی به کارگردانی محمدمهدی خالقی.
دختر لر
«دختر لر» یک فیلم مستند کوتاه به کارگردانی محمدرضا دهشیری درباره واکنش های مردم استان لرستان به وقایع سال 88 است. ماجرا از آنجا آغاز می شود که زهرا رهنورد، همسر میرحسین موسوی در مصاحبه با بي بي سي فارسي در پاسخ به این پرسش که چه اسنادی دال بر وقوع تقلب در انتخابات موجود است، مي گويد: «بارها گفته ام که من لر هستم و میرحسین موسوی هم داماد لرستان است. مگر مي شود لرها داماد خود را بگذارند و به فرد دیگری رأي دهند»! اما مردم استان لرستان در مصاحبه با مستند «دختر لر» مي گويند: «همه ما ايراني هستيم و هدفمان از شركت در انتخابات، نه قوميت گرايي، كه انتخاب فردي است كه بهتر به كشور خدمت كند» (مضمون كلي صحبت هاي چند شهروند لر)
دیدار با تاریکی
یکی از گروه های فعال در جریان کودتای سال 88، بهائیت بود. مجموعه مستند «دیدار با تاریکی» به کارگردانی ایمان گودرزی به نقش این فرقه در آن وقایع می پردازد.
انتخاب دهم
فیلم «مستند دهم» به کارگردانی مهدی نقویان، یک مستند تاریخچهای است. این فیلم به طور مختصر و گویا به مرور حوادث قبل و پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری می پردازد. نوع نگاه این مستند به آن وقایع، سندمحور است. برخی از اسناد کمتر مطرح شده نیز در این فیلم بررسی شده اند. مثل نامه های جعلی منتشر شده توسط ستاد موسوی و ...
کمان بی زه
نمی توان به حوادث سال 88 پرداخت و درباره رسانه های خارجی سخن نگفت. مستند «کمان بی زه» آن حوادث را با تمرکز بر رسانه های عربی و غربی بررسی کرده است. این فیلم مستند نیم ساعته به کارگردانی محمدرضا محمدی نجات ساخته شده است.
محاکمه در خیابان
«لکه» به کارگردانی محمدباقر مفیدی کیا یک فیلم داستانی و نیمه بلند است که در ژانر ملودرام، حوادث سال 88 را با پس زمینه ای جامعه شناسانه نمایش می دهد. این فیلم از یک طرف، نشان می دهد که غائله آفرینان اصلی آن حوادث، یک طیف اجتماعی – اقتصادی خاص بودند که سیاست را به مثابه میدانی برای کاسب کاری می بینند. از طرفی، این فیلم به شدت متکی به شخصیت پردازی است. یعنی موتور محرک درام فیلم، با کنش ها و واکنش هاو دیالوگ های آدم های درون داستان میچرخد. به همین دلیل هم برای ثبت تصاویر فیلم، غالبا از نمای نزدیک استفاده شده تا تمرکز بیشتری بر بازتاب روح و روان شخصیت ها بر چهره و پیکر آن ها صورت پذیرد. از این منظر، «لکه» فیلم دقیق و ظریفی است. بخش اعظم داستان و مضمون فیلم در گفتارها و کردارهای کاراکترها شکل گرفته است. این ویژگی به خصوص در صحنه اختتامیه فیلم بیشتر دیده می شود. جایی که سکوت قهرمان فیلم، سرشار از فریادهاست و ناتوانی ضدقهرمان فیلم در ادامه سخنرانی اش، بازتاب شکست درونی او و امثال اوست. به همین دلیل هم «لکه» را می توان یک فیلم روان شناسانه و درون کاوانه نیز دانست. با اینکه حجم زمانی و موقعیت های مکانی فیلم محدود است اما غنای بصری، استعاره های تصویری و به ویژه دیالکتیک گفت وگوهای کنایی فیلم، آن را به أثری تبدیل کرده که مخاطب را با خودش درگیر می کند.
«لکه» روایت مهندسی است که به تازگی به ریاست یکی از سازمانهای دولتی منصوب شده است. وی به همراه مشاورش درحال رفتن به مراسم معرافه هستند که ناگهان زنی بر سر راهشان سبز میشود. این زن، مادر یکی از کشته شده های درگیری های سال 88 است. جوانی که در آن دوران شاگرد مهندس بوده و با فریبکاری های او، بر خون پدر شهیدش پاگذاشته و مادرش را تکفیر کرده بود. مادر داغداری که در این فیلم به نمایندگی از طرف همه مادران داغدیده سال 88 با «مهندس» روبرو می شود و .... این فیلم داستان همان هایی است که در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، منفعت خود را در ترویج افسانه دروغین تقلب 11 میلیونی (!) دیدند. همان ها که در آن دوره سعی کردند نظر خودشان را بجای رأی مردم تحمیل کنند، اما پس از یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفتند که انتخابات ایران دموکراتیک ترین انتخابات در جهان است! «لکه»، داستان تقابل آرمان گرایی مردمی با قدرت طلبی اشراف است.
فیلم «لکه» هم مثل خیلی از فیلم های آرمانگرایانه و انقلابی با حاشیه هایی از سوی کانون های قدرت و ثروت مواجه شد. تا آنجا که حتی از نمایش آن در برخی از دانشگاه ها هم جلوگیری به عمل آمد. نکته جالب این است که روزنامه «اعتماد» این فیلم داستانی را به عنوان یک فیلم مستند معرفی کرده بود! این نشان می دهد که آن ها اصلا این فیلم را ندیده و بنابر دستورات اتاق های فرمان به تخریب فیلم پرداختند.
سینمای مستند علیه کودتای 88
با وجود کم کاری در سینمای داستانی، مستندسازهای جوان ایرانی، حضور فعالی در جریان حوادث سال 1388 داشتند که نتیجه آن تولید دهها فیلم مستند کوتاه و بلند درباره متن و حواشی آن دوره از تاریخ ایران بود. نکته قابل توجه اینکه برخی از این مستندسازها به صورت خودجوش و با امکانات شخصی ساخته شده اند و نهادهای دولتی و رسمی، نقش چندانی در تولید محصولات فرهنگی درباره این موضوع نداشته اند.
تقلب واقعی
یکی از جدی ترین فیلم های مستند ساخته شده درباره کودتای سال 88 «تقلب واقعی» نام دارد. مستندی به کارگردانی نادر طالب زاده که البته هدف گیری اش مخاطب خارجی بوده است. به همین دلیل هم این مستند تنها در شبکه های برون مرزی، مثل شبکه «پرس تی وی» به نمایش درآمده است. طالب زاده در اين فيلم سعي كرده بخشي از واقعيات حول وقایع پس از انتخابات سال 88 را به مخاطب خارجي نشان دهد. شايد براي بيننده غربي اين فيلم كه منبع كسب اطلاعش رسانههايي چون سي ان ان، بي بي سي، فرانس 24، العربيه، صداي آمريكا، فاكس نيوز و مانند اين شبكه هاست، تماشاي آنچه در این فیلم نمایش داده شده عجيب باشد. يك نكته قابل توجه درباره مستند «تقلب واقعي» نگاه بيطرفانه نادر طالب زاده است. در يك اثر اسنادي آن هم درمورد موضوعي سياسي مثل وقايع پس از انتخابات ، بي طرف ماندن بسيار دشوار است. اما طالب زاده به خوبي از پس اين مهم بر آمده است. در اين فيلم به همه فرصت ابراز نظر داده مي شود، همه مردم خود نمايي ميكنند و همه طيف ها حضور دارند. و از همه مهم تر اين كه هيچ گونه پيش داوري صورت نمي گيرد و به كسي اهانت نمي شود. نتيجه گيري هم به خود مخاطب واگذار شده است.
یزدان تفنگ ندارد
داستان فیلم «یزدان تفنگ ندارد» به کارگردانی حسین شمقدری به این شرح است که پس از برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، یکی از دانشجوهای دانشگاه صنعتی شریف و از برگزیده های المپیاد فیزیک به تحقیق درباره عواقب این رویداد سیاسی می پردازد. این بررسی از تظاهرات روز 25 خرداد شروع می شود و به قتل نداآقاسلطان می رسد. او در این تحقیقات به نتایج عجیب و تازه ای می رسد. نتایجی که کمتر درباره آنها بحث می شود. در نهایت نیز به یکی از حامیان جنبش سبز(!) میرسد؛ عبدالمالک ریگی! در همان روزهایی که همه رسانههای جهان روی موج سبز افتاده بودند و ماجرای آقاسلطان به علم این موج سواری تبدیل شده بود، یکی از سربازهای همان موج در استان سیستان و بلوچستان تعدادی از مردم را ترور می کند. اما همان رسانه ها کوچکترین اشاره ای به این جنایت ضدبشری نمی کنند. «یزدان تفنگ ندارد» هم به همین موضوع می پردازد.
ايران سبز
«ایران سبز» یک فیلم مستند 43 دقیقه ای به کارگردانی محمدرضا دهشیری است که نظر مردم در مناطق مختلف کشور درباره دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را نشان می دهد. ساختار اين مستند، به شيوه استدلال استقرايي طراحي شده است. به اين ترتيب كه ابتدا طرح مسئله شده و سپس، پاسخهايي مستند و مستدل براي حل مسئله ارائه میشود. فيلم با صحبت هاي ميرحسين موسوي در كنفرانس خبري قبل از اعلام نتيجه شمارش آراي دهمين انتخابات رياست جمهوري آغاز ميشود. آنجا كه اين نامزد مدعي ميشود «برنده قطعي با فاصله بسيار زياد از رقيب است» و متعاقب آن، آشوب ها و اغتشاشاتي رخ ميدهد. پس از آن، دوربين به اقصي نقاط كشور مي رود و نظرات هموطنانمان را درباره بروز تقلب در انتخابات مي پرسد. هموطناني كه در سال 88 توسط هيچ يك از رسانه هاي غربي، ضدانقلاب و اصلاح طلب، به عنوان شهروند اين كشور به حساب نمي آمدند! افرادی كه تنها منبع كسب اطلاعاتشان، برخی از وبگاه ها و شبكه هاي ماهواره اي است، با ديدن اين مستند، با واقعيتي دگرگونه از ايران سال 88 مواجه مي شود. بيننده اين مستند ميبيند كه اوضاع ايران و نظرات مردم اين كشور، با آنچه رسانه هاي مذكور منعكس مي كنند بسيار متضاد است. مخاطب «ايران سبز» ميتواند به اين آگاهي برسد كه حد فاصل ميدان هفتم تير تا ميدان وليعصر و محله هايي همچون سعادتآباد، گيشا، اكباتان و ساير محلات شمال تهران، نماينده خودشان هستند و نه كل ايران. ايران را مردم آن تشكيل مي دهند و همه مردم به طور يكسان «حق رأي» دارند.
من مدیر جلسه ام
مستند کوتاه «من مدیر جلسه ام» به کارگردانی سید مقداد سیدصالحی به دیدار نماینده های نامزدهای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با رهبر انقلاب می پردازد. بعد از برگزاری آن انتخابات و طرح اعتراض هایی، رهبر انقلاب نمایندگان هر چهار نامزد را دعوت می کنند تا مطالبات و نظرات آن ها را بشنوند. پس از آن هم دستور می دهند که به همه شکایت های نامزدهای معترض به نتیجه انتخابات رسیدگی شود و حتی برای نخستین بار، برخی از صندوق های رأی بازشماری شود. این جلسه در تاریخ 26 خرداد سال 88 برگزار شد و البته همه این مطالب آن جلسه، به طور علنی و در صداوسیما هم پخش شده بود. اما ویژگی خاص مستند «من مدیر جلسه ام» بیان ناگفته ها و پشت صحنه آن جلسه است. جایی که نماینده های نامزدها، حرف های خصوصی خود را مطرح می کنند. مثلا یکی از نماینده های موسوی در آن جلسه این طوری ابراز نظر می کند که ما در درستی نتیجه انتخابات تردیدی نداریم و مطمئن هستیم که حتی اگر همه صندوق ها هم بازشماری شوند هیچ تغییری در نتیجه حاصل شده به وجود نخواهد آمد. اما هدف ما این است که رئیس جمهور منتخب از کار برکنار شود. (نقل به مضمون) و رهبر انقلاب هم صراحتا بیان می کنند که هیچ گاه زیر بار ابطال آرای مردم نخواهند رفت.
خیابان شهادت
شهید حسین غلام کبیری، یکی از مظلوم ترین قربانی های کودتای سال 88 بود. این جوان 18 ساله جنوب شهری که در یکی از محله های سرمایه دار نشین تهران و به دست آشوب گرها به شهادت می رسد، عملا در محاق سانسور رسانه ای قرار می گیرد. با این حال مستند «خیابان شهادت» به بررسی زندگی و نحوه شهادت این جوان می پردازد. مستند کوتاهی که برای نخستین بار به سلوک شخصی شهید کبیری پرداخته و با پدر و مادر و دوستان و هم محله ای های او گفت وگو می کند.
نمازجمعه تاریخی
مستند «نمازجمعه تاریخی» به کارگردانی محمدتقی رحمانی، وقایع سال 88 را از زاویه دید یکی از طرفداران میرحسین موسوی بررسی کرده است. روز 29 خرداد سال 88 یکی از باشکوه ترین نمازهای جمعه تاریخ به امامت آیت الله خامنه ای برگزار می شود. رویدادهای جاری در حوالی آن روز، باعث شد که بسیاری از افرادی که هیچ گاه اهل شرکت در نمازجمعه نبوده اند پایشان به این مناسک باز شود. مستند «نماز جمعه تاریخی» به سراغ یک جوان هنرجوی موسیقی می رود که اتفاقا هیچ علاقه ای هم به فرد منتخب دهمین انتخابات ریاست جمهوری نداشته و بلکه به رقیب اصلی وی هم رأی داده است. او در این مستند توضیح می دهد که برای اعلان مخالفت خودش با کسانی که کشور را با خطر مواجه کردهاند، برای نخستین بار در نمازجمعه حضور پیدا کرده است.
دوپینگی ها
یکی از فیلم هایی که به عواقب حوادث سال 88 پرداخته، «دوپینگیها» به کارگردانی محمدصادق باطنی است. این فیلم مستند به پروندهسازی های جریان موسوم به جنبش سبز، علیه چهره های هنری مخالف این جریان می پردازد. شهاب حسینی، پروانه معصومی، علیرضا افتخاری، حامد کمیلی و ... ازجمله هنرمندهایی بودند که در آن دوران با برخوردهای قهرآمیز آن جریان مواجه شدند. دوپینگی ها یک مستند تحلیلی درباره علل و زمینه های برخوردهای هیستریک در فضای مجازی و رسانه های مخالف، با این هنرمندان می پردازد.
ما بیشماریم
یکی از کلیدواژه های رسانه های تبلیغ کننده کودتا در سال 88، توهین به روستائیان ایران بود. این بهانه ای شد تا سیدمحمد محمدی سرشت و محمود رضا فرقانی با تمرکز بر یکی از روستاهای کشور در مستند «ما بیشماریم» به این موضوع بپردازند. این فیلم مستند نیم ساعته، به سراغ یک زوج تهرانی تحصیل کرده که از تهران به یک روستای کوچک مهاجرت کرده اند می رود. آن ها و سایر اهالی آن روستا، درباره علت «نه» گفتن خود به میرحسین موسوی در سال 88 صحبت می کنند.
پایان فراموشی
بعد از برگزاري دهمين انتخابات رياست جمهوري و اعلام نتايج اوليه، وقتي آمار آراي استاني مشخص شد، با كمال شگفتي ديديم كه بيشترين راي به رقیب متحد حزب کارگزاران سازندگی در استان كرمان به دست آمد. اين در حالي است كه سران حزب كارگزاران سازندگي در اين استان نفوذ بسيار زيادي دارند و براي متحدان خود هم تبليغات بسيار زيادي را انجام دادند. اين پارادوكس اجتماعي، محور مضمونی فيلم مستند «پايان فراموشي» است. فیلمی به کارگردانی محمدمهدی خالقی.
دختر لر
«دختر لر» یک فیلم مستند کوتاه به کارگردانی محمدرضا دهشیری درباره واکنش های مردم استان لرستان به وقایع سال 88 است. ماجرا از آنجا آغاز می شود که زهرا رهنورد، همسر میرحسین موسوی در مصاحبه با بي بي سي فارسي در پاسخ به این پرسش که چه اسنادی دال بر وقوع تقلب در انتخابات موجود است، مي گويد: «بارها گفته ام که من لر هستم و میرحسین موسوی هم داماد لرستان است. مگر مي شود لرها داماد خود را بگذارند و به فرد دیگری رأي دهند»! اما مردم استان لرستان در مصاحبه با مستند «دختر لر» مي گويند: «همه ما ايراني هستيم و هدفمان از شركت در انتخابات، نه قوميت گرايي، كه انتخاب فردي است كه بهتر به كشور خدمت كند» (مضمون كلي صحبت هاي چند شهروند لر)
دیدار با تاریکی
یکی از گروه های فعال در جریان کودتای سال 88، بهائیت بود. مجموعه مستند «دیدار با تاریکی» به کارگردانی ایمان گودرزی به نقش این فرقه در آن وقایع می پردازد.
انتخاب دهم
فیلم «مستند دهم» به کارگردانی مهدی نقویان، یک مستند تاریخچهای است. این فیلم به طور مختصر و گویا به مرور حوادث قبل و پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری می پردازد. نوع نگاه این مستند به آن وقایع، سندمحور است. برخی از اسناد کمتر مطرح شده نیز در این فیلم بررسی شده اند. مثل نامه های جعلی منتشر شده توسط ستاد موسوی و ...
کمان بی زه
نمی توان به حوادث سال 88 پرداخت و درباره رسانه های خارجی سخن نگفت. مستند «کمان بی زه» آن حوادث را با تمرکز بر رسانه های عربی و غربی بررسی کرده است. این فیلم مستند نیم ساعته به کارگردانی محمدرضا محمدی نجات ساخته شده است.