اخبار ویژه
اصلاحطلبان دستپاچهاندیا کار دیگری بلد نیستند؟!
در حالی که قریب 2 سال تا انتخابات مجلس باقی است، افراطیون مدعی اصلاحات فعالیتهای انتخاباتی را کلید زدهاند.
طی روزهای اخیر از رضا خاتمی گرفته تا موسوی لاری و منتجبنیا و از کارگزاران و حزب منحله مشارکت تا روزنامههای زنجیرهای مشغول اظهارنظرهای تبلیغاتی مبنی بر حضور در انتخابات مجلس و یارگیری و تشکیل ستاد و ... هستند و البته بخشی از این فعالیتها از بهمن و اسفند سال گذشته کلید خورده است. این در حالی است که طیف مذکور صراحتا دولت روحانی را دولت گذار خوانده و حتی کسانی نظیر اصغرزاده از دولت اعتدال به عنوان رحم اجارهای اصلاحطلبان یاد کردهاند.
در این زمینه منتجبنیا در حاشیه مراسم ختم پدر همسر خاتمی گفت: ما نیز مثل بقیه اصلاحطلبان، منسجمتر و متحدتر برای انتخابات مجلس دهم شرکت خواهیم کرد و موسوی لاری نیز همانجا گفت «اصلاحطلبان حضوری قرص و محکم در انتخابات آتی خواهند داشت». رضا خاتمی نیز گفته «اصلاحطلبان در این باره مدام در حال تشکیل جلسه هستند» و کمالی دبیر حزب کار در حاشیه همین مراسم ختم میگوید ما مذاکراتمان برای انتخابات مجلس را در استانها شروع کرده و با کاندیداهای موردنظر گفتوگو کردهایم.
انتخابات مجلس دهم اسفندماه 1394 برگزار میشود و در این میان باید از افراطیون مدعی اصلاحات پرسید آیا غیر از جنجالهای انتخاباتی یا ایجاد تشنج و تنش، کار دیگری بلد نیستند؟!
شایان ذکر است انتخاباتی کردن پیش از موعد فضا از سوی رسانهها و حزببازان خاص، معمولا موجب به حاشیه افتادن خدمتگزاری مسئولان و مسائل اصلی و مهم جامعه میشود.
التماس از آمریکا به شیوه کارگزاران!
یک عضو کارگزاران میگوید ماموریت سفیر جدید کشورمان در سازمان ملل بهبود رابطه با آمریکا بود.
دولت آمریکا چند ماه است در اقدامی غیرقانونی از صدور ویزا برای حمید ابوطالبی- معاون سیاسی پیشین دفتر رئیس جمهور- امتناع میکند و برخی محافل آمریکایی حتی او را متهم به تروریست بودن کردهاند.
سعید لیلاز که به تازگی به حزب کارگزاران پیوسته در مصاحبه با سایت ضد انقلابی روز آنلاین با این سؤال روبرو شد: «آمریکاییها اعلام کردهاند به آقای ابوطالبی ویزا نخواهند داد در شرایطی که سیاست خارجی دولت روحانی مبتنی بر تنشزدایی است چرا او با توجه به حساسیتهایی که در آمریکا به خاطر گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی در ایران وجود دارد برای چنین پستی معرفی شده است؟!»
لیلاز در پاسخ گفت: من با توجه به شناختی که در این یکی دو هفته از آقای ابوطالبی پیدا کردم خیلیخیلی متاسفم که چرا آمریکاییها وی را رد کردند و به هوشمندی آقای روحانی و همین طور آقای ظریف احساس بهتری پیدا کردم. به دلیل این که آقای ابوطالبی اولا دیپلمات باسابقهای است و ثانیا با سواد و ثالثا افکار روشنی دارد. یعنی در صورتی که نماینده ایران در سازمان ملل شود دقیقا برخلاف آنچه که الان درباره ایشان ادعا میشود عمل خواهد کرد. حدس خود من این است که اصلا ماموریت آقای ابوطالبی، بهتر کردن روابط ایران و آمریکا و یا حداقل کاهش تشنج است.
وی با بیان این که آمریکاییها اشتباه میکنند، میافزاید: آقای ابوطالبی قبلا در آمریکا بوده. یعنی این که کسی از دیوار رفته باشد بالا و الان بگوید من مخالف از دیوار بالا رفتن هستم و کسی که از دیوار بالا نرفته باشد ولی الان بگوید موافق از دیوار بالا رفتن هستم برای آمریکاییها تفاوتی ندارد؟ یعنی شما تایید میکنید که آمریکاییها یک نفر تندرو را که معتقد به تشنج در روابط بین ایران و آمریکا است راحتتر بپذیرند تا یک نفر که در اشغال لانه جاسوسی نقشی نداشته بلکه به عنوان مترجم کار کرده. اگر باری روزن میتواند با عباس عبدی ملاقات و تعامل کند چرا آمریکا با ابوطالبی نتواند بکند؟ اگر در روابط بینالملل این منافع است که ابدی است نه دوستان و دشمنان، این بهانهگیری که آمریکا میکند باز علیه اصلاحطلبان تمام میشود. شگفتا که آمریکاییها هر وقت خواستند تکانی بخورند علیه اصلاحطلبان و به نفع محافظهکاران در ایران گام برداشتند و این حرکتشان هم کاملا به نفع محافظهکاران تمام خواهد شد.
لیلاز با وجود این ادعا توضیح نداد که چرا اصلاحطلبان کمترین اعتراضی به رفتار مستکبرانه و توهینآمیز نشان ندادند و حتی بسیاری از آنها تمکین به زورگویی آمریکا و کنار گذاشتن ابوطالبی شدند؟ خود لیلاز نیز در پاسخ این سؤال که «آمریکا کوتاه نیامده و رسما هم گفتهاند ویزا صادر نخواهند کرد، ایران هم گفته گزینه دیگری معرفی نخواهد کرد مسئله به چه صورتی خواهد بود؟!» اظهار داشت: اگر آقای ابوطالبی برای رفتن به آمریکا ویزا نگیرد اتفاق مهمی نمیافتد. یک مدت بالاخره ایران با کاردار ادامه میدهد. الان هم کاردارها هستند و بعد از یک مدت نماینده جدیدی انتخاب خواهد شد. بالاخره درست است که حوزه نمایندگی در سازمان ملل برای همه کشورها مهم است و بیشتر دیپلماتهایی که در کشورشان، وزیر خارجه میشوند قبل از آن یا سفیر آمریکا بودهاند یا سفیر سازمان ملل. در همه جای دنیا همین طور است. مثلا در روسیه سنت این است که کسی را که میخواهند وزیر خارجه کنند ابتدا میفرستند سازمان ملل. درست است که سازمان ملل مهم است اما بالاخره یک کاری میکنیم(!)
عضو کارگزاران همچنین با لحنی ملتمسانه و منفعلانه مجددا گفته است: آقای ابوطالبی در واقع یک فرصت برای روابط ایران و آمریکا بود، جدا از روابط ایران و سازمان ملل. مهم این است که ما با قصد دهنکجی به آمریکا این کار را نکردیم. آقای ابوطالبی قبلا هم در آمریکا کار کرده است.
اسرائیل: قورباغه به آمریکا بخورانیم بهتر از تحریک خرس روسی است
تنش بر سر ماجرای اوکراین و الحاق کریمه به روسیه، به تنش در روابط آمریکا و رژیم صهیونیستی منجر شده است.
روزنامه صهیونیستی هاآرتص گزارش داد آمریکا به خاطر خودداری دولت اسرائیل از حمایت از موضع غرب بر سر بحران اوکراین و الحاق شبه جزیره «کریمه» به روسیه، ناخشنود است. اسرائیل در رایگیری مجمع عمومی سازمان ملل متحد درخصوص بحران کریمه، رای ممتنع داد و از موضع آمریکا حمایت نکرد.
هاآرتص مینویسد: در هفتههای اخیر ناخشنودی و خشم کاخسفید و وزارت امور خارجه آمریکا از بیطرفی اسرائیل در ماجرای اوکراین عمیقتر شده است. یک مقام ارشد آمریکایی تاکید کرد واشنگتن از بیطرفی اسرائیل در رخدادهای اوکراین و عدم حمایت از غرب، شگفتزده شده است. چرا که در اکثر رایگیریها در سازمانملل میان اسرائیل و آمریکا هماهنگی کامل وجود دارد و نحوه رایدهی آمریکا رای دادن اسرائیل را نیز تعیین میکند اما اینبار اسرائیل تمرد کرده است.
هاآرتص افزود: مقامات وزارت خارجه اسرائیل گفته بودند، دلیل عدم حمایت از قطعنامه سازمانملل در خصوص حفظ تمامیت ارضی اوکراین، اعتصاب وزارت امور خارجه اسرائیل بود که به مدت دو هفته در جریان بود و امکان رایزنی بر سر این بحران سیاسی جهانی را فراهم نکرده بود اما آمریکا این توضیح اسرائیل را رد کرده و گفته است، اسرائیل حتی به هیئت نمایندگی آمریکا در سازمان ملل نگفته بود که رای ممتنع خواهد داد.
لیبرمن وزیر رژیم صهیونیستی که خود زاده جمهوریهای شوروی پیشین است، در مصاحبه با شبکه تلویزیون دولتی روسزبانهای اسرائیل گفته بود «دلیلی نمیبینیم که به موضعگیری درباره این نزاع میان روسیه و آمریکا بر سر اوکراین کشانده شویم».
هاآرتص نوشت: اسرائیل نگران است که موضعگیری علیه روسیه در ماجرای اوکراین، موجب واکنش تند روسیه شده و به منافع مهمتر اسرائیل لطمه بزند».
هاآرتص به قدرت روسیه در دخالت و اثرگذاری در پرونده هستهای ایران و سرنوشت حکومت سوریه اشاره کرده و نوشته است، برای اسرائیل اهمیت زیادی دارد که احتیاط کرده و موجب خشم روسیه نشود.
یک دیپلمات صهیونیست میگوید: برای ما آسانتر است که به آمریکاییها قورباغه بخورانیم تا اینکه خشم خرس روسی را تحریک کنیم.
از سوی دیگر، تنشی که میان آمریکا و اسرائیل بر سر ماجرای اوکراین بوجود آمده است، موجب شد که نتانیاهو برای جلوگیری از خشم بیشتر آمریکا، سفر برنامهریزی شده خود به روسیه را لغو کند.
حضور اوباش اغتشاشگر در این دو جلسه تصادفی است؟!
دو تن از برهمزنندگان سخنرانی دکتر جلیلی و دکتر فریدون عباسی در مراسم جشن هستهای، از عناصر قانونشکن و اغتشاش در دانشگاه هستند که پیش از این با حضور در دفتر هاشمی، با وی دیدار کرده و حتی در حضور وی سخنرانی کردهاند!
اخیرا مراسم جشن هستهای در دانشگاه امیرکبیر و با استقبال دانشجویان برگزار شد که ضمن آن سعید جلیلی، فریدون عباسی و پدر شهید احمدی روشن سخنرانی کردند. با این حال چند نفر از پادوهای میدانی فتنهگرا، سعی کردند با جنجال و عربدهکشیدن، نظم مراسم را به هم بزنند.
خبرنامه دانشجویان ایران در گزارشی مستند به تصاویر اعلام کرد «امیرحسین-ع» و «وحید-د» دو تن از برهمزنندگان مراسم جشن هستهای بودند و عجیب اینکه پیش از این در دفتر هاشمی با وی ملاقات داشته و در حضور وی سخنرانی هم کردهاند.
ارتباط این اغتشاشگران با برخی اعضای دفتر هاشمی در حالی است که جریان رسانهای و سیاسی مظلومنما، در موارد مشابه خواستار تشکیل کمیته تحقیق و پیگیری قضایی عاملان به هم زدن اجتماعات قانونی و معرفی عوامل پشت پرده میشوند.
صدور فرمان آشوب در دانشگاه!
تغییرات فلهای و گسترده در مدیریت دانشگاهها که با روندی تعجبآمیز و پرشتاب در دولت یازدهم شروع شده است، اندکاندک نخستین آثار خود را نشان می دهد. تلاش برای تبدیل دانشگاهها به اتاق جنگ جریان مدعی اصلاحطلبی، تجربهای تلخ از دوران اصلاحات است که به نظر میرسد عدهای قصد دارند همان فضا را بار دیگر پدید بیاورند. هرج و مرج، بلوا و آشوب، گزارههای مهم این روش مدیریت در دانشگاههاست که در روزهای اخیر شاهد آن بودهایم. در آخرین مورد، سخنرانی محمدرضا عارف، نامزد اصلاحطلبان در دانشگاه فردوسی مشهد با هیاهو و غوغاسالاری عدهای که به نفع سران فتنه شعار میدادند متشنج شد به گونهای که عارف مجبور شد چند بار سخنانش را متوقف کند! غوغاسالاران که فراموش کردهاند عارف به گفته خودشان اصلیترین و تنها نامزد اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم بوده، دلخوریها و برخی اعتراضات رقیق عارف از دولت را برنتافته و فرمان حمله به او را هم صادر کردهاند! کسانی که تا چند ماه قبل مدعی بودند دکتر روحانی اصلا اصلاح طلب نیست و اگر در بین تمام نامزدها، یک نامزد اصلاح طلب باشد، کسی جز عارف نیست، امروز فضا را به گونهای طراحی کردهاند که حتی او هم نمیتواند سخنانش را به راحتی بیان کند! این گروه چند روز قبل هم در دانشگاه امیرکبیر تهران سعی در بر هم زدن مراسم جشن روز ملی هستهای و جلوگیری از سخنرانی دکتر عباسی و دکتر جلیلی داشتند که با حضور دانشجویان ارزشی، موفق نشدند. اکنون به نظر میرسد مهرهچینیهای جریان تندرو در بدنه آموزش عالی، به دوران میوهدهی خود نزدیک شده و آشوب و بلوا، برنامه درسی ترمهای آتی دانشگاهها خواهد بود!
در حالی که قریب 2 سال تا انتخابات مجلس باقی است، افراطیون مدعی اصلاحات فعالیتهای انتخاباتی را کلید زدهاند.
طی روزهای اخیر از رضا خاتمی گرفته تا موسوی لاری و منتجبنیا و از کارگزاران و حزب منحله مشارکت تا روزنامههای زنجیرهای مشغول اظهارنظرهای تبلیغاتی مبنی بر حضور در انتخابات مجلس و یارگیری و تشکیل ستاد و ... هستند و البته بخشی از این فعالیتها از بهمن و اسفند سال گذشته کلید خورده است. این در حالی است که طیف مذکور صراحتا دولت روحانی را دولت گذار خوانده و حتی کسانی نظیر اصغرزاده از دولت اعتدال به عنوان رحم اجارهای اصلاحطلبان یاد کردهاند.
در این زمینه منتجبنیا در حاشیه مراسم ختم پدر همسر خاتمی گفت: ما نیز مثل بقیه اصلاحطلبان، منسجمتر و متحدتر برای انتخابات مجلس دهم شرکت خواهیم کرد و موسوی لاری نیز همانجا گفت «اصلاحطلبان حضوری قرص و محکم در انتخابات آتی خواهند داشت». رضا خاتمی نیز گفته «اصلاحطلبان در این باره مدام در حال تشکیل جلسه هستند» و کمالی دبیر حزب کار در حاشیه همین مراسم ختم میگوید ما مذاکراتمان برای انتخابات مجلس را در استانها شروع کرده و با کاندیداهای موردنظر گفتوگو کردهایم.
انتخابات مجلس دهم اسفندماه 1394 برگزار میشود و در این میان باید از افراطیون مدعی اصلاحات پرسید آیا غیر از جنجالهای انتخاباتی یا ایجاد تشنج و تنش، کار دیگری بلد نیستند؟!
شایان ذکر است انتخاباتی کردن پیش از موعد فضا از سوی رسانهها و حزببازان خاص، معمولا موجب به حاشیه افتادن خدمتگزاری مسئولان و مسائل اصلی و مهم جامعه میشود.
التماس از آمریکا به شیوه کارگزاران!
یک عضو کارگزاران میگوید ماموریت سفیر جدید کشورمان در سازمان ملل بهبود رابطه با آمریکا بود.
دولت آمریکا چند ماه است در اقدامی غیرقانونی از صدور ویزا برای حمید ابوطالبی- معاون سیاسی پیشین دفتر رئیس جمهور- امتناع میکند و برخی محافل آمریکایی حتی او را متهم به تروریست بودن کردهاند.
سعید لیلاز که به تازگی به حزب کارگزاران پیوسته در مصاحبه با سایت ضد انقلابی روز آنلاین با این سؤال روبرو شد: «آمریکاییها اعلام کردهاند به آقای ابوطالبی ویزا نخواهند داد در شرایطی که سیاست خارجی دولت روحانی مبتنی بر تنشزدایی است چرا او با توجه به حساسیتهایی که در آمریکا به خاطر گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی در ایران وجود دارد برای چنین پستی معرفی شده است؟!»
لیلاز در پاسخ گفت: من با توجه به شناختی که در این یکی دو هفته از آقای ابوطالبی پیدا کردم خیلیخیلی متاسفم که چرا آمریکاییها وی را رد کردند و به هوشمندی آقای روحانی و همین طور آقای ظریف احساس بهتری پیدا کردم. به دلیل این که آقای ابوطالبی اولا دیپلمات باسابقهای است و ثانیا با سواد و ثالثا افکار روشنی دارد. یعنی در صورتی که نماینده ایران در سازمان ملل شود دقیقا برخلاف آنچه که الان درباره ایشان ادعا میشود عمل خواهد کرد. حدس خود من این است که اصلا ماموریت آقای ابوطالبی، بهتر کردن روابط ایران و آمریکا و یا حداقل کاهش تشنج است.
وی با بیان این که آمریکاییها اشتباه میکنند، میافزاید: آقای ابوطالبی قبلا در آمریکا بوده. یعنی این که کسی از دیوار رفته باشد بالا و الان بگوید من مخالف از دیوار بالا رفتن هستم و کسی که از دیوار بالا نرفته باشد ولی الان بگوید موافق از دیوار بالا رفتن هستم برای آمریکاییها تفاوتی ندارد؟ یعنی شما تایید میکنید که آمریکاییها یک نفر تندرو را که معتقد به تشنج در روابط بین ایران و آمریکا است راحتتر بپذیرند تا یک نفر که در اشغال لانه جاسوسی نقشی نداشته بلکه به عنوان مترجم کار کرده. اگر باری روزن میتواند با عباس عبدی ملاقات و تعامل کند چرا آمریکا با ابوطالبی نتواند بکند؟ اگر در روابط بینالملل این منافع است که ابدی است نه دوستان و دشمنان، این بهانهگیری که آمریکا میکند باز علیه اصلاحطلبان تمام میشود. شگفتا که آمریکاییها هر وقت خواستند تکانی بخورند علیه اصلاحطلبان و به نفع محافظهکاران در ایران گام برداشتند و این حرکتشان هم کاملا به نفع محافظهکاران تمام خواهد شد.
لیلاز با وجود این ادعا توضیح نداد که چرا اصلاحطلبان کمترین اعتراضی به رفتار مستکبرانه و توهینآمیز نشان ندادند و حتی بسیاری از آنها تمکین به زورگویی آمریکا و کنار گذاشتن ابوطالبی شدند؟ خود لیلاز نیز در پاسخ این سؤال که «آمریکا کوتاه نیامده و رسما هم گفتهاند ویزا صادر نخواهند کرد، ایران هم گفته گزینه دیگری معرفی نخواهد کرد مسئله به چه صورتی خواهد بود؟!» اظهار داشت: اگر آقای ابوطالبی برای رفتن به آمریکا ویزا نگیرد اتفاق مهمی نمیافتد. یک مدت بالاخره ایران با کاردار ادامه میدهد. الان هم کاردارها هستند و بعد از یک مدت نماینده جدیدی انتخاب خواهد شد. بالاخره درست است که حوزه نمایندگی در سازمان ملل برای همه کشورها مهم است و بیشتر دیپلماتهایی که در کشورشان، وزیر خارجه میشوند قبل از آن یا سفیر آمریکا بودهاند یا سفیر سازمان ملل. در همه جای دنیا همین طور است. مثلا در روسیه سنت این است که کسی را که میخواهند وزیر خارجه کنند ابتدا میفرستند سازمان ملل. درست است که سازمان ملل مهم است اما بالاخره یک کاری میکنیم(!)
عضو کارگزاران همچنین با لحنی ملتمسانه و منفعلانه مجددا گفته است: آقای ابوطالبی در واقع یک فرصت برای روابط ایران و آمریکا بود، جدا از روابط ایران و سازمان ملل. مهم این است که ما با قصد دهنکجی به آمریکا این کار را نکردیم. آقای ابوطالبی قبلا هم در آمریکا کار کرده است.
اسرائیل: قورباغه به آمریکا بخورانیم بهتر از تحریک خرس روسی است
تنش بر سر ماجرای اوکراین و الحاق کریمه به روسیه، به تنش در روابط آمریکا و رژیم صهیونیستی منجر شده است.
روزنامه صهیونیستی هاآرتص گزارش داد آمریکا به خاطر خودداری دولت اسرائیل از حمایت از موضع غرب بر سر بحران اوکراین و الحاق شبه جزیره «کریمه» به روسیه، ناخشنود است. اسرائیل در رایگیری مجمع عمومی سازمان ملل متحد درخصوص بحران کریمه، رای ممتنع داد و از موضع آمریکا حمایت نکرد.
هاآرتص مینویسد: در هفتههای اخیر ناخشنودی و خشم کاخسفید و وزارت امور خارجه آمریکا از بیطرفی اسرائیل در ماجرای اوکراین عمیقتر شده است. یک مقام ارشد آمریکایی تاکید کرد واشنگتن از بیطرفی اسرائیل در رخدادهای اوکراین و عدم حمایت از غرب، شگفتزده شده است. چرا که در اکثر رایگیریها در سازمانملل میان اسرائیل و آمریکا هماهنگی کامل وجود دارد و نحوه رایدهی آمریکا رای دادن اسرائیل را نیز تعیین میکند اما اینبار اسرائیل تمرد کرده است.
هاآرتص افزود: مقامات وزارت خارجه اسرائیل گفته بودند، دلیل عدم حمایت از قطعنامه سازمانملل در خصوص حفظ تمامیت ارضی اوکراین، اعتصاب وزارت امور خارجه اسرائیل بود که به مدت دو هفته در جریان بود و امکان رایزنی بر سر این بحران سیاسی جهانی را فراهم نکرده بود اما آمریکا این توضیح اسرائیل را رد کرده و گفته است، اسرائیل حتی به هیئت نمایندگی آمریکا در سازمان ملل نگفته بود که رای ممتنع خواهد داد.
لیبرمن وزیر رژیم صهیونیستی که خود زاده جمهوریهای شوروی پیشین است، در مصاحبه با شبکه تلویزیون دولتی روسزبانهای اسرائیل گفته بود «دلیلی نمیبینیم که به موضعگیری درباره این نزاع میان روسیه و آمریکا بر سر اوکراین کشانده شویم».
هاآرتص نوشت: اسرائیل نگران است که موضعگیری علیه روسیه در ماجرای اوکراین، موجب واکنش تند روسیه شده و به منافع مهمتر اسرائیل لطمه بزند».
هاآرتص به قدرت روسیه در دخالت و اثرگذاری در پرونده هستهای ایران و سرنوشت حکومت سوریه اشاره کرده و نوشته است، برای اسرائیل اهمیت زیادی دارد که احتیاط کرده و موجب خشم روسیه نشود.
یک دیپلمات صهیونیست میگوید: برای ما آسانتر است که به آمریکاییها قورباغه بخورانیم تا اینکه خشم خرس روسی را تحریک کنیم.
از سوی دیگر، تنشی که میان آمریکا و اسرائیل بر سر ماجرای اوکراین بوجود آمده است، موجب شد که نتانیاهو برای جلوگیری از خشم بیشتر آمریکا، سفر برنامهریزی شده خود به روسیه را لغو کند.
حضور اوباش اغتشاشگر در این دو جلسه تصادفی است؟!
دو تن از برهمزنندگان سخنرانی دکتر جلیلی و دکتر فریدون عباسی در مراسم جشن هستهای، از عناصر قانونشکن و اغتشاش در دانشگاه هستند که پیش از این با حضور در دفتر هاشمی، با وی دیدار کرده و حتی در حضور وی سخنرانی کردهاند!
اخیرا مراسم جشن هستهای در دانشگاه امیرکبیر و با استقبال دانشجویان برگزار شد که ضمن آن سعید جلیلی، فریدون عباسی و پدر شهید احمدی روشن سخنرانی کردند. با این حال چند نفر از پادوهای میدانی فتنهگرا، سعی کردند با جنجال و عربدهکشیدن، نظم مراسم را به هم بزنند.
خبرنامه دانشجویان ایران در گزارشی مستند به تصاویر اعلام کرد «امیرحسین-ع» و «وحید-د» دو تن از برهمزنندگان مراسم جشن هستهای بودند و عجیب اینکه پیش از این در دفتر هاشمی با وی ملاقات داشته و در حضور وی سخنرانی هم کردهاند.
ارتباط این اغتشاشگران با برخی اعضای دفتر هاشمی در حالی است که جریان رسانهای و سیاسی مظلومنما، در موارد مشابه خواستار تشکیل کمیته تحقیق و پیگیری قضایی عاملان به هم زدن اجتماعات قانونی و معرفی عوامل پشت پرده میشوند.
صدور فرمان آشوب در دانشگاه!
تغییرات فلهای و گسترده در مدیریت دانشگاهها که با روندی تعجبآمیز و پرشتاب در دولت یازدهم شروع شده است، اندکاندک نخستین آثار خود را نشان می دهد. تلاش برای تبدیل دانشگاهها به اتاق جنگ جریان مدعی اصلاحطلبی، تجربهای تلخ از دوران اصلاحات است که به نظر میرسد عدهای قصد دارند همان فضا را بار دیگر پدید بیاورند. هرج و مرج، بلوا و آشوب، گزارههای مهم این روش مدیریت در دانشگاههاست که در روزهای اخیر شاهد آن بودهایم. در آخرین مورد، سخنرانی محمدرضا عارف، نامزد اصلاحطلبان در دانشگاه فردوسی مشهد با هیاهو و غوغاسالاری عدهای که به نفع سران فتنه شعار میدادند متشنج شد به گونهای که عارف مجبور شد چند بار سخنانش را متوقف کند! غوغاسالاران که فراموش کردهاند عارف به گفته خودشان اصلیترین و تنها نامزد اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم بوده، دلخوریها و برخی اعتراضات رقیق عارف از دولت را برنتافته و فرمان حمله به او را هم صادر کردهاند! کسانی که تا چند ماه قبل مدعی بودند دکتر روحانی اصلا اصلاح طلب نیست و اگر در بین تمام نامزدها، یک نامزد اصلاح طلب باشد، کسی جز عارف نیست، امروز فضا را به گونهای طراحی کردهاند که حتی او هم نمیتواند سخنانش را به راحتی بیان کند! این گروه چند روز قبل هم در دانشگاه امیرکبیر تهران سعی در بر هم زدن مراسم جشن روز ملی هستهای و جلوگیری از سخنرانی دکتر عباسی و دکتر جلیلی داشتند که با حضور دانشجویان ارزشی، موفق نشدند. اکنون به نظر میرسد مهرهچینیهای جریان تندرو در بدنه آموزش عالی، به دوران میوهدهی خود نزدیک شده و آشوب و بلوا، برنامه درسی ترمهای آتی دانشگاهها خواهد بود!