kayhan.ir

کد خبر: ۷۸۵۸
تاریخ انتشار : ۱۸ اسفند ۱۳۹۲ - ۲۱:۰۴

چرا عتاب؟ (نگاه)


سیده آزاده امامی

پنجشنبه گذشته رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری ضمن تشریح وظایف 12گانه مسئولین نظام در شرایط فعلی، از اوضاع فرهنگی کشور ابراز نگرانی و نارضایتی فرموده و نسبت به ادامه روند موجود به مسئولین حوزه فرهنگ هشدارهایی جدی دادند.
از 24 خرداد به این سو و در پی فضای حاکم شده بر مدیریت فرهنگی کشور، متاسفانه شرایطی در این عرصه رقم خورده که نگرانی‌هایی را در میان همه دلسوزان نظام برانگیخته است، شرایطی که خاطره تلخ سال‌های سیاه اصلاحات در هجمه هدفمند به ساختارها و بنیان‌های اصیل فرهنگی را تداعی می‌کند و نگرانی از احیای مجدد جریان‌های منحطی که به واقع سهم بسیار مشهود و قابل اعتنایی در نابسامانی‌های فرهنگی امروز دارند، را دامن می‌زند.
جریان‌هایی که تاختن بی‌مهابا به آرمان‌های انقلاب و باورهای مردم به نحوی نظام‌مند و هدف‌دار در دستور کار ایشان قرار داشت و متاسفانه پیامدهای خسارت‌بار بسیاری را برای انقلاب و نظام به همراه آورد تکرار مکرر اقداماتی که جهت و نتیجه آن حمله به اصول و ارزش‌های انقلاب بود و نیز تغذیه مداوم فکری و هدایت مشهود عناصر این جریان از بیرون از مرزهای ایران اسلامی، کمترین تردیدی در عامدانه بودن این تلاش‌ها باقی نمی‌گذارد، در این خصوص به حد کفایت دلیل و مدرک ارائه شده و پرداختن مجدد به آن، موضوع و انگیزه این جستار نیست.
جریان خزنده‌ای که به مثابه اژدهایی هفت‌سر در بیشتر ساحت‌های فکری و فرهنگی کشور رخنه کرده و چنان اهداف نامبارکی را به گونه‌ای همه‌جانبه و هماهنگ پی می‌گرفت. سری که در مطبوعات زنجیره‌ای و رسانه‌های مکتوب مبانی فکری غایات مورد نظر را ساخته و پرداخته می‌کرد و پشتوانه معرفتی برای آن مهیا می‌نمود و در واقع رسالت تئوریزه کردن آن اهداف را برعهده داشت؛ چه خدشه در آموزه‌ها و باورهای دینی، چه ایجاد تردید در اصول و آرمان‌ها و انگیزه‌های انقلاب، چه شکستن حرمت مقدسات، چه تابوشکنی نسبت به محرمات و ناهنجاری‌های اخلاقی، چه تطهیر و مشروعیت بخشی به دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب، چه تلاش ملموس در راستای سکولاریزاسیون و ترویج اباحی‌گری فرهنگی و اخلاقی و... و سرهای دیگری که در سایر حوزه‌ها منویات و اهداف این اتاق فکر را اجرایی می‌کرد و تحقق عینی می‌بخشید؛ چه در حوزه رسانه که با انعکاس و بازتاب فراگیر این ایده‌ها زمینه نشر و گسترش آن را فراهم می‌کرد، چه در عرصه فیلم و سینما که صورتی مصور به آن می‌داد و چه در صحنه اجتماع که نمونه ملموس آن را عرضه می‌کرد!
مشاهده قرینه‌هایی نظیر هجمه حساب شده به مقدسات و زیر سوال بردن مسلمات دینی در عرصه مطبوعات از جمله زیر سوال بردن ولایت ائمه (علیهم‌السلام) و ایجاد تردید در ولایت ایشان در حاکمیت سیاسی و نیز حمله به حکم قرآنی قصاص، طرح و بزرگداشت نویسندگان مسئله‌داری نظیر صادق هدایت، احمد شاملو و غلامحسین ساعدی، اقدامات جهت‌دار در حوزه ممیزی نشر و رفع توقیف ناشران بدسابقه، مسائل پیش آمده در جشنواره فیلم فجر با رویکرد تطهیر فتنه و ترویج اباحی‌گری، بی‌توجهی یا کم‌توجهی به مقوله حجاب و عفاف و سایر هنجارهای شرعی و اجتماعی، تلاش برای احیای کانون‌ها و محافل با سابقه تیره و کارنامه سیاه، عزل و نصب‌های سوال‌برانگیز در حوزه فرهنگ و به کارگیری افراد بی‌اعتقاد به مبانی و آرمان‌های انقلاب و در عوض دلداده به جریان دگراندیش، میدان دادن به عناصر دخیل در فتنه در مراکز تاثیرگذار فرهنگی و آموزشی، بی‌مهری به نیروهای انقلابی و متعهد در حوزه فرهنگ و... طی چند ماه گذشته، نگرانی از بازگشت و عرض اندام جریان مذکور به ساحت فرهنگی کشور را افزایش داده، و واکنش‌هایی را در میان نیروهای متعهد به انقلاب و نیز خیل مردم مومن و انقلابی سبب شده است و هشدارهای علما و مراجع عظام، انتقاد مطبوعات و رسانه‌های متعهد و بسیاری از مسئولین محترم و انقلابی را در پی داشته است.
احساس خطر نسبت به وضعیت پیش آمده عکس‌العمل نمایندگان ملت را نیز به دنبال داشت و آنان را وادار ساخت مستقیما وارد میدان شده و با ارائه کارت زرد به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نارضایتی خود را از شرایط موجود به نحوی عملی ابراز دارند تا مگر این ابزار نظارتی مجلس به مثابه عاملی بازدارنده عمل کرده و تغییراتی اساسی را در سیاست‌ها و عملکرد مسئولین فرهنگی کشور رقم بزند، اما متاسفانه بی‌توجهی معنادار به این هشدارها و حتی به سخره گرفتن شیوه‌های نظارتی نهادهای قانونی و اصرار مسئولین بر ادامه روندی که در پیش گرفته بودند، سبب آن شد که در نهایت مقام معظم رهبری خود به میدان آمده و از این وضعیت اعلام گله و نارضایتی نمایند.
البته بلافاصله پس از بیانات ایشان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به ندای رهبری لبیک گفت و عزم خود را برای نصب‌العین قرار دادن منویات ایشان اعلام کرد؛ این اهتمام مسئولین و سیاست‌گذاران عرصه فرهنگ به دغدغه‌ها و دلمشغولی‌های رهبر فرزانه انقلاب اقدامی درخور تحسین و ستایش است و امید به بهبود اوضاع فرهنگی کشور را فزونی می‌بخشد، لیکن سوال این است که چرا بعضی مواقع برخی مسئولین آن قدر نسبت به هشدارهای خیرخواهانه و مکرر بزرگان و دلسوزان بی‌توجه‌اند و یا خدای ناکرده در مواردی نادر عامدانه راهی دیگرگونه می‌پیمایند که رهبری شخصا ناگزیر از ورود به عرصه شده و به گونه‌ای صریح و علنی نسبت به شرایط پیش آمده واکنش نشان داده‌اند و حتی گاه تذکرات ایشان به متصدیان آن حوزه لحنی عتاب‌آلود نیز به خود گرفته است. نکته اینجاست که اگر مسئولین امر به نصایح مشفقانه و خیرخواهانه بزرگان و دلسوزان نظام ترتیب اثر می‌دادند، شاید هرگز کار بدانجا نمی‌رسید که رهبر انقلاب صریحا از حوزه تحت مدیریت ایشان اظهار ناخرسندی نمایند!
به یقین لبیک وزیر فرهنگ به این ارشاد رهبری امری تحسین‌برانگیز است، لیکن هیچ چیز بیش از اقدامات موثر عملی نمی‌تواند موید این لبیک لسانی باشد و آنچه از این پس در این عرصه از ایشان خواهیم دید ملاک و معیار این عنایت خواهد بود!
پس آیا بهتر نیست پیش از آنکه مجددا شاهد موضع‌گیری صریح و احیانا عتاب‌آلود رهبری در این موضوع نیز باشیم، مسئولین محترم به عوض بدبینی و بی‌توجهی به هشدارهای ناصحانه دلسوزان، اندکی واقع‌بینانه‌تر به اوضاع موجود و اطرافیان خویش و انتقادهای سازنده نظر داشته باشند و سپس با بهره‌گیری از پتانسیل عظیم حمایت‌های بی‌شائبه رهبری و سیل انبوه ملت پا به رکاب و انقلابی به هماوردی دشمنان انقلاب رفته و در این عرصه از رویارویی نظام اسلامی و نظام سلطه پیروزی و چیرگی دوباره‌ای را برای نظام اسلامی در برابر دشمنان دیرینه‌اش رقم بزنند.
که به فرموده سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین
(علیه السلام) مومن بد نمی‌کند و عذر نمی‌خواهد.