kayhan.ir

کد خبر: ۷۸۲۳۱
تاریخ انتشار : ۰۱ تير ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۵

پایان مسالمت‌جویی یک انقلاب(نگاه)



 محمدرضا مرادی
«رژیم آل خلیفه پایان انقلاب مسالمت‌آمیز بحرین را اعلام کرد.» بحرین از بهمن سال 1389 صحنه برگزاری اعتراضات خیابانی مردم است که خواستار اصلاحات سیاسی، برکناری رژیم آل‌خلیفه و آزادی زندانیان سیاسی هستند. اما مردم بحرین بر خلاف دیگر انقلاب‌های منطقه، سلاح به دست نگرفته‌اند و به خشونت روی نیاورده‌اند. اما پاسخ رژیم آل خلیفه به این انقلاب و  رفتار صلح‌آمیز، «دستگیری» و «انحلال» بوده است. مردمی که به هیچ یک از حقوق ابتدایی خود نیز دست نیافته‌اند. در چند هفته اخیر آل خلیفه اقدامات خود علیه انقلابیون بحرین را شدت بخشیده است: رژیم بحرین در این هفته‌ها «نبیل رجب» رئیس انجمن حقوق بشر بحرین را بازداشت، جمعیت وفاق ملی اسلامی را به همراه دو جمعیت اسلامی دیگر تعطیل و شماری از فعالان حقوق بشری را از سفر به خارج از کشور ممنوع کرده و تعدادی از علمای دینی شیعه را نیز احضار کرده است. این امر علاوه بر موارد دیگر نقض حقوق بشر است که اکثرا علیه شهروندان شیعه اعمال می‌شود.  اما اوج اقدامات آل خلیفه سلب تابعیت از «شیخ عیسی قاسم» رهبر معنوی انقلاب بحرین است که به اتهام «فرقه‌گرایی» صورت گرفته است! در اطلاعیه وزارت کشور بحرین آمده «با توجه به اینکه...  کارشناسان این تصمیم آل‌خلیفه را «احمقانه» ارزیابی کرده‌اند، چرا که «شیخ عیسی قاسم» از یک خانواده قدیمی بحرینی است که حتی از خاندان قطری‌تبار حاکم نیز اصالت بیشتری در این جزیره شیعه‌نشین دارد و سلب تابعیت «شیخ عیسی قاسم» حاوی این پیام به شهروندان حقیقی بحرین است که آنها نیز باید سرزمین آبا و اجدادی‌ خود را ترک کنند. از سال 2012 تاکنون 280 بحرینی سلب تابعیت شده‌اند و حدود 200 مورد آن فقط در سال 2015 صورت گرفته و در میان افرادی که سلب تابعیت شده‌اند اساتید دانشگاه، رهبران مذهبی، تجار و نیز نمایندگان سابق پارلمان قرار دارند. پیش از این هدف از سلب تابعیت شیعیان بحرین و اعطای تابعیت به برخی از مهاجران، تغییر بافت جمعیتی این کشور به سود آل‌خلیفه تحلیل می‌شد، چرا که بیش از 70 درصد جمعیت بحرین را شیعیان تشکیل می‌دهند و این امر همواره برای دیکتاتوری آل خلیفه یک تهدید محسوب شده است اما سلب تابعیت از رهبر شیعیان معنایی دیگر دارد و به نظر می‌رسد آل خلیفه به دنبال سرکوب جدی شیعیان است. اما این امر می‌تواند انقلاب مسالمت‌آمیز بحرین را وارد فاز دیگری کند.
شیعیان بحرین در 5 سال گذشته بر خلاف مردم مصر، لیبی به جای برداشتن سلاح و خشونت سعی کرده‌اند از طریق برگزاری راهپیمایی و تظاهرات مسالمت‌آمیز احقاق حق کنند. البته همواره جواب ماموران آل‌خلیفه به این نوع اعتراض، تفنگ و زندان بوده است اما مردم این کشور هیچ‌گاه به دنبال خشونت و برخورد سخت نبوده‌اند. ظاهرا در این مدت آل خلیفه این نوع اعتراض را نشانه ضعف انقلابیون تفسیر کرده اکنون بزرگ‌ترین حمله را به انقلابیون انجام داده و رهبر آنها را محکوم به اخراج از کشور و تابعیت آن کرده است. این امر می‌تواند پایان انقلاب صلح‌آمیز مردم بحرین باشد چرا که آل خلیفه وقتی می‌تواند رهبر شیعیان را از کشور اخراج کند شهروندان دیگر را می‌تواند به راحتی به اعدام محکوم کند، با این تصور که انقلاب  مسالمت‌آمیز 5 ساله بحرین را می‌تواند خاموش سازد. ولی آل‌خلیفه دست به قمار خطرناکی زده چرا که این اقدام همانند جرقه‌ای در انبار باروت می‌تواند همه مردم بحرین را متقاعد کند انقلاب خود را وارد فاز سخت و خشونت‌آمیز کنند.
البته نباید این تصمیم آل خلیفه را مستقل تحلیل کرد و بی‌شک آل سعود نیز در این مورد نقش دارد. عربستان در چند دهه اخیر نشان داده از روی کار آمدن رهبران قدرتمند و مردمی هراس دارد از این رو تمام تلاش خود را برای سرکوبی آنها به کار گرفته است. آل‌سعود شیخ زکزاکی رهبر شیعیان نیجریه را سرکوب کرد، علیه عبدالملک الحوثی رهبر انصارالله یمن جنگی 18 ماهه را به راه انداخته است، آیت‌الله نمر رهبر شیعیان عربستان را اعدام کرد و اکنون نیز نوبت به شیخ عیسی قاسم رسیده تا وی را از تاثیرگذاری در انقلاب بحرین دور کند. بدون شک سلب تابعیت این روحانی شیعه می‌تواند قطعه‌ای از پازلی بزرگتر باشد که هدف آن مقابله با نفوذ معنوی فرهنگ انقلاب اسلامی در منطقه است. در واقع سعودی‌ها تمامی میدان‌های نبرد در سوریه، لبنان، عراق، یمن و... را به نفوذ معنوی ایران باخته‌اند و اکنون تنها میدان باقیمانده برای آنها بحرین است که نمی‌خواهند آن را نیز در مقابل نفوذ فزاینده ایران از دست دهند. بنابراین سعی کردند سنگ بزرگی را به سمت انقلابیون بردارند که ظاهراً این بار این سنگ بزرگ نشانه نزدن نیست و سعی دارند به جبران تمام شکست‌ها، شیعیان بحرین را یک بار برای همیشه سرکوب کنند! اما این اقدام نسنجیده آل خلیفه و آل سعود نیز همانند دیگر اقدامات اشتباه به نتیجه مورد نظر آنها ختم نخواهد شد و چه بسا خروش مسلحانه مردم بحرین علیه آل خلیفه را برانگیزد. آل خلیفه نشان داد که لیاقت مبارزه به شکل مدنی را ندارد و تنها باید با زبان خود یعنی زبان زور با آن سخن گفت.