تلاشهای دشمنان و وظایف ما(2)
اصلیترین وظیفه فرهیختگان(زلال بصیرت)
در طول تاریخ، موارد زیادی از شخصیتهای معروف وجود دارد که دارای تعدد شخصیت بودند و امروزه نیز هستند. نه اینکه اینها کافر و بیدینند و اسلام را قبول ندارند؛ بلکه نماز میخوانند، روزه میگیرند، توسل دارند و گاهی گریه میکنند؛ ولی وقتی این گونه منافع در میان باشد، متحیر میمانند و نمیتوانند سریع تصمیم بگیرند و گاهی این کفه میچربد. به هر حال، همیشه در جامعه این طور افراد وجود دارند؛ در زمان خود پیغمبر(ص) نیز بودند: مذبذبین بین ذلک لا الی هولاء و لا الی هولاء (1) منافقینی که نه طرفدار مومنان بودند و نه طرفدار مومنان بودند و نه طرفدار کافران؛ بر اساس منافعشان، گاهی از اینها حمایت میکردند و گاهی از آنها. این موضوع همیشه در جوامع وجود داشته و خواهد داشت و به سادگی ریشهکن نمیشود. این نفاق، مراتبی نیز دارد. به هر حال، این افراد، عواملی هستند که دشمنان خارجی میتوانند از آنها استفاده کنند و مقاصد خودشان را به وسیله این افراد در داخل اجرا کنند.
ضربه زدن به کشور با نام حمایت از اقتصاد مقاومتی!
همیشه از این نوع کارها انجام میشده است؛ البته هر روز به یک شکل و با یک ابزار خاصی متناسب با شرایط زمان و مکان. امروزه نیز دهها توطئه هست تا از هر صنفی که این حالت نفاق و تعدد شخصیت در آنها وجود دارد، به صورتهای مختلف استفاده کنند؛ برای مثال، در مسائل اقتصادی با عنوان حمایت از اقتصاد مقاومتی، بزرگترین ضربه را به اقتصاد داخلی میزنند؛ این افراد با نهایت دلسوزی هم با مردم صحبت میکنند، ولی کارهایی میکنند که ضرر زدن به کشور است. برای نمونه، برای ایجاد رقابت بین خودروسازان، خودروهای خارجی را وارد میکنند و از این راه، مقادیر کلانی سود شخصی میبرند! اسمش هم این است که برای دفاع از صنعت کشور میخواهیم در بخش صنعت رقابت ایجاد کنیم! و چیزهایی از این قبیل که حتی به ذهن ما نیز خطور نمیکند. در مسائل دفاعی، علمی، هستهای، بینالمللی، ارتباطات خارجی و کنسولی، افتتاح سفارتخانهها و موارد دیگر نیز همیشه این نوع کارها وجود دارد. شیطان برای هر صنفی دامی گسترده است.
اگر ما بخواهیم برای همه اینها نقشهای بکشیم و با همه اینها مبارزه کنیم، اولا چقدر تخصص آن را داریم؟ ثانیا چقدر نیروی انسانی لازم برای این کار را داریم؟ ثالثا چقدر نیروی مادی آن را داریم؟ پس نباید هیچ کاری بکنیم؟! ما چیزی داریم که پابرهنگان با آن، شاه و آمریکا را از ایران بیرون کردند و آن ایمان به خدا و توکل بر اوست. سرمایه اصلی ما در مقابل همه این توطئههای شیطانی تقویت ایمان قلبی و تعهد به اسلام و ارزشهای اسلامی است.
تسلط رهبری بر توطئههای دشمن
خوشبختانه خداوند رهبری به ما داده است که این مسائل را بهتر از همه ما درک و به موقع یادآوری میکند و مسیر هدایت را نشان میدهد. ایشان به بهترین وجه کشتی انقلاب را در طول این چند دهه اخیر به ساحل امن هدایت کردند و اجازه ندادند طوفانهای مرگباری که دشمنان تدارک دیده بودند تا انقلاب را از پا دربیاورد، این کشور را از مسیر اصلی خود منحرف کند. دعا میکنیم خدای متعال بر طول عمر، عزت، توفیقات و تائیدات ایشان بیفزاید تا همواره این مسئولیت سنگین را به نحو احسن انجام دهند و این امانت را به دست صاحبش، وجود مقدس ولیعصر ارواحنا فداه بسپارند. ایشان ضعفهای دشمن را به خوبی میشناسد و آنها را به ما نشان میدهد و ما باید این علامتها را دنبال کنیم و بکوشیم خودمان دچار این هوسهای شیطانی نشویم.
کار کردن با خود مردم
الگوی برگرفته از امام
اگر فکر کنیم در مقابل هر یک از این توطئهها میتوانیم یک نیروی کوبنده و براندازانهای داشته باشیم که آنها را نابود کنیم، چنین نیرویی نداریم و در هر صحنهای هم با این قصد وارد شویم، شکست میخوریم؛ اما نیروی ایمان داریم و باید کار مثبت انجام دهیم. تمام تلاش آنها این است که ایمان مردم را ضعیف کنند و ما نیز برای تقویت ایمان مردم ابزارهایی داریم؛ بهترین ابزاری که هیچ دشمنی نمیتواند آن را از دست ما بگیرد و نیز نمیتواند مشابه آن را ایجاد کند، در اختیار ماست. باید این را بشناسیم، قدر آن را بدانیم و روی آن کار کنیم. وظیفه ما کار مثبت است؛ چه بسا کارها و تلاشهای زیادی صورت گیرد و با گروههای مختلف مبارزه شود و در نهایت شبکهای امنیتی یا نظامی را کشف کنیم که برای مثال چند صد عضو دارد که هر کدام از آنها با داشتن جایگاهی مهم، اختیارات فراوانی دارند. ظاهرشان هم خیلی مطلوب است و هیچکس هم جرئت ندارد به آنها چپ نگاه کند! چگونه ما موفق میشویم تا اینها را نابود کنیم؟ اگر نگاهی اجمالی به حرکت امام داشته باشیم، میتوانیم برای این کار خود الگو بگیریم. آیا ایشان در مقابل ارتش شاه، ارتشی دیگر ایجاد کرد تا با آنها بجنگد و بیرونشان کند؟ هر پیشنهادی برای انجام دادن کارهای نظامی ارائه کردند، ایشان قبول نکرد و گفت باید با مردم کار کرد؛ باید مردم را بیدار کرد؛ باید به مردم ایمان و خودباوری داد.
حتی برخی از افراد بسیار معتبر، بعضی از موضوعهای خاص به امام پیشنهاد میدادند تا در مورد شاه اجرا شود، ولی ایشان میفرمود صلاح نیست و من باید با مردم کار کنم. بر فرض اگر شاه را ترور میکردند، چه میشد؟ دهها مورد از افراد دیگر و تیمساران در ارتش وجود داشتند که جای او را میگرفتند؛ اینها که با ترور شاه نابود نمیشدند؛ ولی امام کاری کرد که سربازها و افسران متدین ارتش به تدریج فهمیدند که دشمن به وسیله آنها در حال آسیب زدن به کشور است و خود آنها کار را شروع کردند.
انجام دادن کار فرهنگی
اصلیترین وظیفه فرهیختگان
بنابراین، مهمترین و اصلیترین کار، به ویژه برای دانشجویان، طلاب، اساتید و تحصیلکردگان فرهیخته، انجام دادن کار فرهنگی است. نخست باید مبانی فکری و فرهنگی خودتان را تقویت کنید و بعد بکوشید این را به دیگران نیز سرایت دهید. هر قدمی بتوانید در این زمینه بردارید و حتی یک نفر را هدایت و راهنمایی کنید، فتح بزرگی انجام داده و قدرتی ایجاد کردهاید که در مقابل توپ، تانک و سلاحهای هستهای مقاومتر و موثرتر است. شاهد آن نیز همین خود انقلاب است.
سخنرانی آیتالله مصباح یزدی(دامظله) در دیدار با جمعی از اعضای شورای مرکزی و فعالان اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان خراسان رضوی؛ قم؛ 94/6/26
_________________________
1) نساء/ 143.
زلال بصیرت روزهای پنجشنبه منتشر میشود.