تاریخ قیام 15 خرداد به روایت اسناد(بخش پایانی)
بهائیت جزیی از شبکه اطلاعاتی صهیونیسم
نقش بهائیان در اقتصاد ایران
بهائیان شاغل در مناصب بالای دولتی و سرمایهداران بزرگ وابسته به آنان با روشهای خاصی در کلیه سیاستگذاریها و انعقاد قراردادها اعمال نفوذ میکردند و با دادن هدایای زیاد به مناسبتهای مختلف سعی در نزدیک شدن به مقامات بالای رژیم شاه را داشتند. در جلسات علنی و غیر علنی سعی میکردند با ابراز تملق، چابلوسی و اعلام سرسپردگی نسبت به شاه، قوانین و مقررات کشور را نقض و منافع و مصالح کشور را زیر پا بگذارند:
به گفته یکی از بهائیان:
«برای این بهائیان اسمی و نامی شدهاند که، مثل زنجیر به هم پیوند دارند، و بهترین پستهای مملکتی به عهده آنها میباشد... ایران برای ما بهائیان بسیار خوب شده است. سرمایهداران ما (بهائیان) و آمریکا و اسرائیل در ایران رشد نمودهاند و سودی که میبرند در صندوق خیریه ریخته میشود...»
(سند 2/88)
با همکاری مشترک رژیم شاه و دولتهای بزرگ غربی خصوصاً آمریکا و انگلستان و دخالتهای آشکار اسرائیل، وضعیت بهائیان به جایی رسید که به قول یکی از آنان:
«رئیس جمهور آمریکا «جانسون» مرتب به احبای ایران تبریک میگوید، و از طرف «دکتر براند اسکات» نامهای آمده که، ای احبای ایران، ما به اندازه کافی پول و ثروت برای شما باقی گذاشتهایم. بنابراین اگر به ما رسمیت دهند پولدار و ثروتمند خواهیم شد... خوشبختانه امروز دیگر مسلمانان زیر دست بهائیان خواهند بود... معاون بانک ملی اظهار داشت، تا زمانی که من در بانک ملی هستم سعی میکنم که افراد مورد نیاز بانک را از احبا بپذیریم. همچنین تا آنجایی که برایم مقدور است نسبت به کارمندان مسلمان از نظر تأمین حقوق و پرداخت مزایا و فوقالعاده آزار و اذیت بنمایم.»
(سند 2/89)
بهائیت و صهیونیسم
در برخی از کشورها نظیر هند، تعداد قابل ملاحظهای بهایی وجود دارد. صرف نظر از ابعاد اعتقادی و سیاسی، آنان به نام ایرانی، در سرتاسر جهان پراکنده و در خدمت اهداف صهیونیسم و آمریکا قرار گرفتهاند.
پیوند تشکیلاتی با صهیونیسم که هدف تسلط بر جهان را دارد، بهائیت را به صورت اهرمی برای تأمین نیازهای خود به کار گرفته است. زیرا میخواهد که اولاً از ضربهپذیریهای اطلاعاتی در مجموعه گسترده فعالیتهای خود- از جمله نفوذپذیری- مصون بماند، ثانیاً پوششهای مناسب را برای به اجرا درآوردن نیات و اهداف خود در اختیار داشته باشد.
بهائیت یکی از مهمترین حلقههای ارتباطی صهیونیسم با کلیه جریانهای مذهبی عموماً و اسلامی خصوصاً میباشد. بنابراین هر فرد بهایی در هر کشور از نظر گاه اطلاعاتی یک عنصر غیرقانونی و در عین حال مطلوب برای اسرائیل به شمار میآید و به وسیله شبکه گسترده و قدرتمندی به دستگاههای اطلاعاتی صهیونیسم متصل میشود. از این رو حیات بهائیت به منزله جزئی از شبکه اطلاعاتی صهیونیسم در جهان، به حیات صهیونیسم پیوند خورده است.
بهائیت پس از تأسیس اسرائیل همواره بخشی از مؤسسات آن کشور و در خدمت اهداف آن بوده است. بهائیان بنا بر دستور رهبران خود و به دلیل وجود مرکز جهانی بهائیت در اسرائیل همواره از اشغال سرزمینهای اعراب حمایت کرده و از بیم آن که مبادا در صورت پیروزی اعراب، مرکز جهانی آنان در خاک اسرائیل از بین برود. از اسرائیل در مقابل کلیه قطعنامههای سازمان ملل حمایت میکنند.
فعالیت بهائیان به نفع اسرائیل و بر ضد مسلمانان به اندازهای روشن است که جمال عبدالناصر رئیس جمهور مصر در سال 1349 بهائیان را جاسوس اسرائیل در جهان معرفی کرد. دفتر دبیر کل «رابطه العالم الاسلامی» در اسفند 1352 در مکه، طی اعلامیهای توصیه «دفتر تحریم معامله با اسرائیل» را مبنی بر تحریم معامله با فرقه بهائیت در کشورهای عربی و قلمداد کردن نام فرقه مزبور «در لیست سیاه» به علت روابط ویژه با اسرائیل را تأیید و از کشورهای مسلمان خواست تا فعالیتهای مخرب این فرقه را در کشورهای خود تحریم کنند.
در سال 1357 نیز «کمیسیون عمومی برای بایکوت اسرائیل» به علت کمکها و مساعدهای بیدریغ بهائیان به اسرائیل، تمام مجامع بهایی در کشورهای عربی منحل و تشکیل مجدد آن ممنوع شد.
حمایت مالی بهائیان از اسرائیل- خصوصاً در مورد ارسال نفت- به قدری مورد توجه و حمایت اسرائیل بود که در سال 1344 اسرائیل یکصد و چهلهزار متر مربع زمین در فلسطین به هویدا نخستوزیر بهایی واگذار کرد. در ملاقات رئیس جمهور اسرائیل با «شوقی افندی» (نوه بهاء) یکی از سران بهائیت در 26 آوریل 1954 (6 اردیبهشت 1333) در «حیفا» پس از گفتوگو و اهدای هدایا، شوقی افندی گفت:
«امید است مرکز جهانی بهائی در اسرائیل بتواند در ترقی و تعالی مملکت و سعادت اهالی مستمراً و فزاینده مؤثر واقع شود، از ابتدای تأسیس حکومت اسرائیل بهائیان همواره روابط صمیمانه با دولت اسرائیل و شهرداری حیفا داشتهاند.»
بهائیان در خدمت به اسرائیل از هیچ اقدامی فروگذار نکردند. در مقابل اسرائیل با بهائیان رفتاری ویژه داشت، به طوری که رفتار مأمورین اسرائیلی نسبت به افراد سازمان بهائیت، متفاوت از رفتار آنان نسبت به سایر افراد و حتی خود کلیمیان اعلام میشد.
یکی از بهائیان به نام «فریدون رامشفر» پس از دیدار از اسرائیل گفت:
«... دولت اسرائیل آن قدر نسبت به بهائیان خوشبین است که در فرودگاه خود، احباء (بهائیان) را بازرسی نمیکند. به طوری که وقتی رئیس کاروان به پلیس اظهار میدارد اینها بهایی هستند، حتی یک چمدان را باز نمیکنند، ولی بقیه مسافرین و حتی کلیمیها را بازرسی میکنند. به طوری که یک کلیمی اعتراض کرده بود که چرا بهائیان را بازرسی نمیکنید و ما را که اینجا موطنمان است مورد بازرسی قرار میدهید.»
(سند 2/90)
اسناد زیادی وجود دارد که علت این اعتماد بیش از اندازه اسرائیل را نسبت به بهائیان روشن میکند که به چند نمونه از آنها اشاره میشود:
«محفل ملی ایران در تهران طی نامه محرمانه به کلیه محفلهای سراسر ایران ابلاغ نموده افراد بهایی که در سازمانهای دولتی مشغول به کارند، موظفند از کارهای روزمره که انجام میدهند و بخشنامههای اداری که از طریق وزارتخانههای متبوعه صادر میگردد، به دفتر حضیرهًْالقدس محلی که خدمت مینمایند ارسال دارند، و هر گونه اتفاقی رخ دهد، حضیرهًْالقدس محل را آگاه سازند.
... خبر سپس از طریق بیتالعدل به کامپالای افریقا ابلاغ تا اجرا و نتایج آن به اطلاع «دکتر براند اسکات» برسد.
(سند 2/91)
همچنین سند دیگری حاکی است که:
«... کلیه بهائیانی که در نیروهای مسلح شاهنشاهی خدمت مینمایند زیر نظر داشته، و فوراً آمار کلیه افراد نظامی ارتش، از سرباز تا امراء، طی یک یادداشت، به حضیرهًْالقدس تهران ارسال تا به بیتالعدل و به مراجع تقلید لندن و «براند اسکات» در آمریکا ارسال گردد، و آقای براند اسکات آمار مورد نظر را خواسته (است).»
(سند 2/92)
در سال 1347، در یکی از کمیسیونهای فرقه مزبور، سخنگوی کمیسیون پس از ابراز خرسندی از پیروزی اسرائیل در جنگهای با اعراب گفت:
«پیشرفت و ترقی ما بهائیان این است که در هر اداره ایران و تمام وزارتخانهها یک جاسوس داریم و هفتهای یک بار طرحهایی تهیه شده، و به وسیله دول به عرض شاهنشاه میرسید. گزارشهایی در زمینه آن طرحها به محافل روحانی بهایی میرسد. مثلاً در لجنه پیمانکار، کادر بهائیان ایران هر روز گزارش خود را در زمینه ارتش ایران و این که چگونه چتربازان را آموزش میدهند به محفل روحانی بهائیان تسلیم مینمایند.»
(سند 2/93)بنابر گزارش اختصاصی تهیه شده جهت رئیس ساواک:
«با توجه به اینکه دولت اسرائیل در سال 1972 (1351 شمسی) فرقه بهایی را به منزله یک مذهب به رسمیت شناخته است، به نظر میرسد با اجرای برنامه تحبیب از این فرقه، میشود از اقلیت بهائیان سایر کشورهای جهان- به ویژه ایران- بهرهبرداری سیاسی- اطلاعاتی و اقتصادی کرد.»
(سند 2/94)
بهائیت به مثابه ابزار کار و بهائیان به منزله عوامل اسرائیل با استفاده از تمامی امکانات دربار، ارتش و دولت در خدمت اسرائیل و بر ضد مسلمین خصوصاً ملت ایران بود. به طوری که سران ارتش و دولت شاه سرسپرده و گوش به فرمان سازمان بهائیت و عوامل اسرائیل بودند و اعتنایی به مقامات ایران نداشتند.
«... به استحضار رسانیده شد که چگونه بیتالعدل اعظم به تیمسار «سپهبد صنیعی» فرمان داده بود که از مقام وزارت استعفا نماید و تیمسار نامبرده در نهایت عجز و عبودیت دستور مذکور را پذیرفته و درصدد استعفا از مقام خود میباشد.
... بهائیان کورکورانه مطیع بیتالعدل اعظم که در اسرائیل قرار دارد میباشند و اختیار جان و مال و ناموس خود را به دست چند نفرافراد مشکوک در حیفا سپرده و چون عروسکهای بیجان مقاصد این عده را اجرا مینمایند... چنانچه سریعاً برای مبارزه با فعالیتهای آنان اقدامی نشود، این امکان هست که در آینده نزدیک گرفتاریهایی برای مملکت ایجاد نمایند.»
(سند 2/95)
تشکیلات مرکزی بهائیت در شهر حیفا در کنار قبر «عباس افندی» قرار دارد. در هر نقطهای از جهان که بهائیان تشکیلات و مؤسساتی دارند، زیر نظر هیئت نه نفره بیتالعدل اعظم قرار دارد. در یکی از نشریات فرقه آمده است که:
«با نهایت افتخار و مسرت بسط و گسترش روابط بهائیت با اولیای امور دولت اسرائیل را به اطلاع بهائیان میرسانیم و در ملاقات با «بن گوریون» نخستوزیر اسراسیل احساسات صمیمانه بهائیان را برای پیشرفت دولت مزبور به او ابراز نمودند و او در جواب گفته است: «از ابتدای تأسیس حکومت اسرائیل، بهائیان همواره روابط صمیمانه با دولت اسرائیل داشتهاند.»(1)
پس از جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل در سال 46، بهائیان علاوه بر تبلیغ به نفع اسرائیل فعالیت زیادی برای جمعآوری پول و خرید مایحتاج و کمک به ارتش آن کشور کردند.
«... مبلغی در حدود 120 میلیون تومان به وسیله بهائیان ایران جمعآوری گردید، و تصمیم دارند این مبلغ را در ظاهر به بیتالعدل در حیفا ارسال نمایند. ولی منظور اصلی آنها از ارسال این مبلغ کمک به ارتش اسرائیل میباشد. مقدار قابل ملاحظهای از این پول به وسیله حبیب ثابت تعهد و پرداخت شده است...»
(سند 2/96)
مبارزه بر ضد بهائیت
همزمان با شروع فعالیت فرقه بابی و بهایی، روحانیون با شناختی که از ماهیت این فرقه و وابستگی آن داشتند، مخالفت و مبارزه بر ضد آنان را در اشکال مختلف انجام میدادند.
به همین دلیل فرقه مزبور همیشه به صورت «حزب زیرزمینی» و با پوششهای مختلف عمل کرده است. اگرچه حمایت دولتهای استعماری مانع از بین رفتن آنان شد، ولی نتوانستند پایگاه مردمی و نفوذ اجتماعی قابل ملاحظه پیدا نماید.
به دنبال فتوای مرحوم آیتالله بروجردی مبنی برعدم معاشرت، مخالطه و معامله با بهائیان، اقدامات متعددی علیه شرکت زمزم تولیدکننده نوشابه پپسی کولا، از جمله تحریم نوشابه و چاپ اعلامیه در شهرهای مختلف که برای نمونه به یکی از آنها اشاره میشود، صورت گرفت.
(سند 2/97)
شرکت تولید کننده «پپسی کولا» در واکنش به فتوای علما و تحریم نوشابه به وسیله مردم طی نامهای به ریاست ساواک نوشت:
«... چند ماهه اخیر فعالیتهای تهدیدآمیزی بر ضد فروشندگان پپسی کولا در حوالی بازار و سایر نقاط به موقع اجرا گذاشته شد... با نوشتن نامههای بدون امضا فروشندگان پپسی کولا را تهدید به قتل میکنند.»
(سند 2/98)
نارضایتی روحانیون از سیاست دولت در قبال بهاییها مورد تأیید ساواک قرار داشت و به همین دلیل به دنبال راهی برای چگونگی برخورد با موضوع بود.
«... به طور کلی در این مورد (بهاییها)، در میان روحانیون حوزه علمیه قم، بر ضد دربار شاهنشاهی انتقادات فراوانی صورت میگیرد.»
(سند 2/99)
و در گزارش دیگری نوشت:
«سهامداران شرکت زمزم (پپسی کولا) قریب به اتفاق بهایی میباشند و از بدو تأسیس نمایندگی پپسی کولا در شهر مذهبی قم مواجه با مخالفت «آیتالله بروجردی» گردیده... ساواک مزبور (قم) ضمن گزارش خود، نمایندگی پپسی کولا را در آن شهر فوقالعاده مضر، و موجب بدبینی محافل روحانیت به اولیاء امور تشخیص داده بود.»
(سند 2/100)
پس از بیانات و تحلیلها حضرت امام (ره) درباره بهائیت و نقش آن در سیاستهای رژیم شاه، مخالفت و ضدیت با آنان در میان مردم گسترش یافت. در گزارش مورخ 43/5/19 ساواک آمده است:
«یکی از برنامههای تبلیغاتی روحانیون مخالف، مبارزه با بهائیت و افراد بهایی بوده، که این مبارزه تا آخر ماه صفر به شدت ادامه داشت،...»
(سند 2/101)
مبارزه منفی برای مقابله با قدرت گرفتن بهاییها، و نفوذ آنان در امور کشور به اشکال مختلف جریان داشت. برای مثال:
«عدهای از بازرگانان اهواز در اعتراض به یکی از کارمندان بانک صادرات و معادن اهواز که چرا در بانک «پپسی کولا» مینوشد، حساب بانکی خود را مسدود نمودهاند، جریان به اطلاع سرپرست بانک میرسد نامبرده دستور میدهد که من بعد کلیه کارکنان بانک حق صرف نوشابه پپسی کولا را ندارند...»
(سند 2/102)
به هر حال علیرغم تلاشها و توطئههای داخلی و خارجی، بهائیان هیچ گاه نتوانستند پایگاه مردمی پیدا کنند و همیشه مورد تنفر و انزجار بودند و به همین دلیل پس از پیروزی انقلاب اسلامی اکثر آنان با فرار از کشور به اسرائیل، آمریکا و کشورهای مورد نظر آنها مهاجرت و در آن کشورها پایگاه جاسوسی برای کشورهای حامی ایجاد کردند.