شیوههای نفوذ فرهنگی به روایت اسناد لانه جاسوسی
چهرهسازی روزنامههای اصلاحطلب از یک جاسوس(پاورقی)
تار عنکبوت آمریکا
برای شبه روشنفکران
مارتین هرتز در ادامه گزارش خود درباره رابطین سفارت آمریکا در میان شبه روشنفکران وطنی به برخی از نویسندگان معروف این دسته اشاره دارد که از نگاه وی، منابع بسیار مهمی برای جاسوسی و نفوذ در میان نویسندگان ایرانی به شمار میروند. هرتز افراد زیر را نام برده و خصوصیاتشان را در رابطه با منابع اطلاعاتی ذکر میکند:
1) سیروس غنی :
«...یکی از سودمندترین و مولدترین رابطینی که ما در تهران داشتهایم و همچنین یک دوست خوب میباشد... او از لحاظ اینکه در ارزشهای ما سهیم است و دانش عمیق و واقعا دائره المعارفی و علاقه به ایالات متحده دارد، طرفدار آمریکاست... سیروس یک مکالمه گر واقعی است. در بهترین مفهوم این کلمه و دارای ذخیرهای از اطلاعات درباره ایران است. او همچنین یک مبادله گر اطلاعاتی است... سیروس بدون شک دارای شهامت اخلاقی است ... روزی ممکن است برسد که او در شکل دادن یک ائتلاف ملی موثر است...»
گفتنی است که سیروس غنی به عنوان مورخ و پژوهشگر برجسته در میان شبه روشنفکران معروفیت یافت و بارها و بارها مصاحبه یا مقالات و مطالبی از وی درباره تاریخ در مطبوعات و نشریات شبه روشنفکری یا به اصطلاح اصلاحطلب، به چاپ رسیده است. غنی نویسنده و مورخی است که قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مقالات و کتب متعددی در زمینه تاریخ و سینما انتشار داد که از معروفترین آنها میتوان به کتاب «ايران؛ بر آمدن رضاخان، بر افتادن قاجار و نقش انگلیسیها« اشاره کرد که ابتدا در لندن به چاپ رسید و بعد ترجمه آن در ایران منتشر گردید.
کتابی که در آن چهرههای وابسته و روسیاهی مانند رضاخان و سید ضیاءالدین طباطبایی، به عنوان میهن پرست و حماسه ساز معرفی کرده و به تجلیل و اسطورهسازی از آنان میپردازد. اما ملاحظه نمایید که مطبوعات به اصطلاح دوم خردادی و اصلاح طلب از چنین موجود وابسته و تحریفگری چه انسان دانشمند و فرهیختهای میسازند!
روزنامه اعتماد در شماره 2338 خود به تاریخ 4 اسفند 1390 به بهانه معرفی کتاب «ایران؛ برآمدن رضاخان، بر افتادن قاجار و نقش انگلیسیها» مینویسد:
«... سیروس غنی فرزند دکتر قاسم غنی ادیب و سیاستمدار کشورمان، کارنامهای درخشان در زمینه پژوهش و تحقیق پیرامون تاریخ معاصر ایران دارد و کتاب یاد شده در بالا ( ايران؛ بر آمدن رضاخان، بر افتادن قاجار و نقش انگلیسیها)، بر تارک این مجموعه ارزشمند میدرخشد... غني به خوبي نقش واقعي بريتانيا را در اين مسئله مورد ارزيابي قرار مي دهد و از اين راه به روشن شدن برخي زواياي تاريك تاريخ ايران به خوبي كمك مي كند...»
2) یکی دیگر از رابطین با مارتین هرتز که وی در گزارشش ذکر میکند، داریوش همایون است. همایون، بنیانگذار اصلی روزنامه صهیونیستی آیندگان است که با سرمایه مستقیم رژیم اسرائیل تاسیس و راه اندازی شد او پس از کودتای آمریکایی 28 مرداد 1332، به مدیریت سازمان کتابهای جیبی و سپس موسسه انتشاراتی آمریکایی فرانکلین رسید. با تاسیس حزب رستاخیز شاه، قائم مقام حزب شد و در دولت جمشید آموزگار به وزارت اطلاعات و جهانگردی رسید. مقاله موهن ایران و استعمار سرخ و سیاه که در 17 دی ماه 1356 در روزنامه اطلاعات علیه امام خمینی رحمه الله علیه به چاپ رسید، در دوران همین وزارت از سوی عوامل رژیم شاه و بواسطه داریوش همایون تدارک دیده شد.
مارتین هرتز درباره داریوش همایون مینویسد:
«...من با داریوش مکالمات جالبی در جریان ماههای اخیر و در ارتباط با به راه انداختن روزنامه آیندگان به توسط او داشته ام. هر چند او زمینههای جبهه ملی دارد ولی بایستی سوابق دست راستی او را به خاطر داشت... به عنوان رئیس سندیکای روزنامه نگاران، وی ممکن است که در عین حال نفوذ فزایندهای داشته باشد. همایون که تحصیل کرده آمریکاست (در هاروارد و در پی بورسی که به توسط بیل میلر برای او فراهم شده بود) علاقمند به حفظ تماس با ما میباشد. من معتقدم که او بسیار فراتر خواهد رفت...»
برای اطلاعات بیشتر درباره داریوش همایون به جلد اول از مجموعه «نیمه پنهان» مراجعه نمایید که در مهرماه 1378 توسط دفتر پژوهشهای موسسه کیهان به چاپ رسید.