kayhan.ir

کد خبر: ۵۵۵۶۰
تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۸:۵۶
برای اصلاح وضع موجود قدمی برنمی‌دارند، پشت آمار قلابی سنگر می‌گیرند

غفلت مسئولان فوتبال، برنامه‌ریزی دشمنان این بی‌ سر و سامانی سازماندهی شده است!

به گمان ما ورزش و رشته‌های جذابی چون فوتبال یکی از مواضعی است که هرچند مسئولان ما آن را جدی نمی‌گیرند، با خنده و شوخی با آن برخورد می‌کنند، ولی دشمن آن را سخت جدی گرفته است.

سرویس ورزشی -

فوتبال کماکان با مشکلات عدیده و دردهای درونی دست به گریبان است. مسئولان و مدیران غیر فوتبالی و اشتباه  آمده آن نیز برای اثبات مدیریت و کارآمدی برنامه‌ها و طرح‌های خود، به آمار و ارقام گذرا تکیه می‌کنند که مثلا ما در ساحلی چنین و در بانوان چنان و در فوتسال بهمانیم و در فوتبال 6 گل به گوام زدیم و... پس  نتیجه می‌گیرند که فوتبال راه خود را به سمت پیشرفت پیدا کرده و در این رشته همه چیز سر جای خودش قرار دارد!! و... الخ. حال آنکه همان‌طور که بارها نوشته‌ایم و این بار هم می‌نویسیم و تاکید می‌کنیم، فوتبال ایران به لطف! مدیریت غلطی که طی ده، پانزده ساله اخیر بر آن حاکم بوده، مدیریتی که بیش از اعتلا و پیشرفت فوتبال، بیش از توجه داشتن به مصالح ملی، «منیت» را محور قرار داده بود و می‌خواست لیاقت و توان «خودش»‌را با کارهایی مثل صعود به جام جهانی - کاری که پیش از انقلاب آن هم در شرایط سخت‌تر صورت گرفته بود - اثبات کند،‌و به لطف مدیریتی واداده و مرعوب که امروز بر آن حاکم است و به هیچ عنوان توان و قدرت و جرات مقابله با کج‌روی‌های نهادینه شده را ندارد، در مسیر غلط و کژراهه، طی طریق می‌کند،‌ در این باره، با هر کارشناس واقعی، سینه سوخته‌های فوتبال،‌ پیشکسوتان و... صحبت کنید و نظرش را جویا شوید، پاسخی جز آنچه بالاتر گفته شد، نخواهد داشت و نخواهدگفت.
عزم و جسارت مبارزه ندارند
همین هفته پیش میزبان دو پیشکسوت فوتبال یعنی آقایان فرامرز ظلی و کیوان نیک‌نفس بودیم، مردانی از سال‌های گذشته و متعلق به مکتب پاس که اخلاق و مرام و تربیت و تعصب و مردانگی را مقدم بر تکنیک و فن و برد و باخت می‌دانستند. صحبت‌های این دو عزیز پر بود از حرف‌هایی با چاشنی تاسف و حسرت از آنچه که در فوتبال ما می‌گذرد، دلالی افسار گسیخته و شارلاتانیسم بی‌مهاری که جای همه مکتب‌های گذشته فوتبال ایران را گرفته است. وقاحت و دریدگی و منیت و منفعت‌پرستی که جای همه چیزهای باارزش را گرفته است و...
مسئولان فوتبال، آقای کفاشیان، آقای تاج و... زمین بیایند، آسمان بروند، پشت آمار و ارقام آبکی و قلابی سنگر بگیرند، حرف ما مثل اکثر قریب به اتفاق فوتبال‌دوستان، نه منفعت‌پرستان و پورسانت‌بگیرها و اجنبی‌پرست‌ها، درباره فوتبال این است که حال خوشی ندارد و برای نجات آن، برای اصلاح فساد و خرابی‌های آن، باید قدمی برداشت و کاری کرد و اولین کار و اقدام هم روشن کردن تکلیف مدیریت حاکم بر فوتبال است. مدیریتی که بارها عرض کرده‌ایم، وارث بسیاری از خرابی‌های به ارث مانده از  مدیریت قبلی است و چون قدرت و جسارت در افتادن با این خرابی‌ها و خرابکاران را ندارد، خود در افزایش حجم خرابی‌ها و پیچیده‌تر شدن مشکلات قبلی، نقش و تاثیر مستقیم دارد.
استعفا در کمیته اخلاق
تا موقع نوشتن این مقاله، آخرین نفری که به وضعیت فوتبال و مدیریت آن، اعتراض کرده، دبیر کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال است. اعتراضی که البته با استعفای ایشان همراه بوده است. محور این اعتراض بنا بر گفته خود آقای دبیر مستعفی «باز شدن پای قانون کاپیتولاسیون به فدراسیون فوتبال است.»! و ما البته وقتی خیلی از حرکات ضد انقلابی، علیه مصالح ملی، در مسیر خودکامگی و منفعت‌پرستی، مثل  اجنبی‌پرستی، تحقیر ایران و هر چه وطنی و خودی است و دلال‌بازی، شارلاتانیسم و سیاهکاری و... را در فوتبال خود می‌بینیم، زیاد جا نمی‌خوریم وقتی می‌شنویم دلیل استعفای دبیر کمیته اخلاق و البته رئیس کمیته اخلاق، باز شدن پای قانون کاپیتولاسیون به فدراسیون فوتبال است.
قانون کاپیتولاسیون
خوانندگان فهیم و ارجمند می‌دانند که قانون کاپیتولاسیون چیست و از لحاظ تاریخی و اجتماعی در کشور ما چه نقشی را بازی کرده است و اصولا یکی از دلایل اعتراض و حمله امام خمینی(ره) به رژیم وابسته و مرعوب گذشته در آبان ۱۳۴۳، اجرای قانون کاپیتولاسیون در عهد رژیم گذشته در کشور ما بود، قانونی تحقیرکننده که ایران و ایرانی را در کشور خودش خوار و خفیف می‌کرد و به اتباع خارجی امتیازی خاص و مصونیتی غیرمنطقی بخشیده بود. بگذارید برای اطلاع و آگاهی نسل جوان و خواننده محترم تعریف و هدف این قانون را از لسان حضرت امام خمینی(ره) به طور مختصر نقل کنیم.
«قانونی در مجلس بردند در آن قانون... مستشاران نظامی که تمام مستشاران نظامی آمریکا با خانواده‌هایشان، با کارمندان اداری‌شان، با خدمه‌شان، با هر کسی که بستگی به آنها دارد، اینها از هر جنایتی که در ایران بکنند مصون هستند. اگر یک خادم آمریکایی، اگر یک آشپز آمریکایی، مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کند، زیر پا منکوب کند، پلیس ایران حق ندارد جلوی او را بگیرد! داد‌گاه‌های ایران حق ندارند محاکمه کنند، بازپرسی کنند، باید برود آمریکا! آن جا در آمریکا ارباب‌ها تکلیف را معین کنند!».
امام(ره) در بخشی دیگر توضیح می‌دهد، «ملت ایران را از سگ‌های آمریکا پست‌تر کردند، اگر چنانچه کسی سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست از او می‌کنند، لکن اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست می‌کنند و اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام را زیر بگیرد هیچ کس حق تعرض ندارد، چرا؟ (بیانات در سال 43، صحیفه نور، جلد اول، صص 139 و 140).
عرق ملی یعنی چه؟!
فکر می‌کنیم این بیانات به هیچ توضیحی نیاز ندارد. البته ما وجود کاپیتولاسیون به این معنی را در جای جای این کشور انقلابی و ظلم‌ستیزی نفی و رد می‌کنیم، بساط این قوانین ننگین ضد ملی و منافع ایران به برکت انقلاب بزرگ و اسلامی مردم ایران و خون پاک شهدای این مرز و بوم خیلی وقت است جمع شده، اما تعارف و تردید نداریم که هنوز کسانی هستند که به هر دلیل و علتی، دل در گروی بیگانه دارند، یک خارجی را که می‌بینند، آب از لب و لوچه‌شان سرازیر می‌شود. این‌ها آدم‌هایی هستند که عرق ملی ندارند، اصلا نمی‌دانند عرق ملی، غیرت وطنی، یعنی چه؟!  و دلیلش هم این است که فرهنگ و تاریخ و شخصیت ملی خود را نمی‌شناسند و ... این افراد تا برای خودشان هستند، مشکلی برای دیگران ایجاد نمی‌کنند، اما وای به وقتی که در مسائلی که به هر شکل به اجتماع و مردم و مملکت و ... ارتباط دارد، ورود پیدا کنند.
خدمات ویژه به خارجی‌ها!
متاسفانه فوتبال ما سال‌هاست که جولانگاه چنین افراد بی‌مایه و بی‌شخصیتی شده که برای خوشامد خارجی‌ها، همه کار می‌کنند، تحقیر و تخریب «ایرانی» را در دستور کار قرار می‌دهند، برای خارجی‌ها خوش‌رقصی می‌‌کند، حتی بعضی «خدمات ویژه» ارائه می‌دهند و ... غافل از اینکه اگر آن خارجی سرش به تنش بیارزد، بهتر از هر کسی به ماهیت و پستی این گونه افراد پی می‌برند. این بساط اجنبی‌پرستی که در فوتبال ما راه افتاده و بعضی رسانه‌ها، از جمله تلویزیون‌ آن را دامن می‌زنند، ریشه در این دیدگاه و تاخت و تاز و رخنه این گونه افراد بی‌هویت اما پرمدعا دارد و موضوع وقتی نگران‌کننده‌تر می‌شود که مسئولان و مدیرانی که در یک مملکت انقلابی صاحب پست و مقام شده‌اند، به ساز این جماعت رفتار کنند و در برابر اوامر و نسخه‌های آن‌ها واداده و مرعوب عمل کنند و...
روزمرگی و حفظ وضع موجود
صحبت‌های آقای آبانگاه (دبیر کمیته اخلاق فدراسیون) هم نظر ما را درباره نحوه مدیریت و عملکرد روسای فعلی فوتبال تایید می‌کند و هم حکایت از آن دارد که جریانات و دیدگاه‌های خارجی‌پرست، در فدراسیون فوتبال حسابی نفوذ دارند و آنجا که لازم باشد، حتی قانون را نادیده و به بازی می‌گیرند آن چنان که قوانین ننگین و شرم‌آوری چون «کاپیتولاسیون» را در اذهان تداعی می‌‌کند. صحبت‌هایی که نظر ما را تایید می‌کند، آنجاست که دبیر مستعفی می‌گوید: «دلیل حضورم در کمیته اخلاق فدراسیون این بوده که می‌خواستم به کفاشیان در زمینه مبارزه با تخلف و فساد کمک کنم، اما به نظر می‌رسد خود آقایان نمی‌خواهند...» و این «نمی‌خواهند» یعنی همان حرف ما درباره مدیریت فعلی فوتبال که جرات و همچنین اراده درافتادن با فساد و تخلف را ندارد و به «وضع موجود» راضی است و سیاست «روزمرگی» پیش گرفته و طرح و برنامه‌ای برای نجات فوتبال و برهم زدن وضع موجود در چنته ندارد...
و اما آنجا که ایشان هم به سهم خود از نفوذ جریانات خارجی‌پرست ضدقانون در کار و بار فوتبال آن هم در بالاترین سطح یعنی تیم ملی، حکایت می‌کند، آنجاست که می‌گوید: کمیته اخلاق فردی به نام (م.خ) را به دلیل مصاحبه و توهین به وزیر ورزش، رئیس فدراسیون و مسئولان فدراسیون، محروم و جریمه کرد، بنابراین وی نباید تیم ملی را در سفر هند همراهی می‌کرد، او این موضوع را به پیروانی و کی‌روش انتقال داد و در نهایت آن‌ها بدون اعتنا به حکم صادر شده از «خ» خواستند با تیم ملی به هند بیاید و کفاشیان نیز این حرکت آن‌ها را تایید کرد و...!
آقای «خ» اصلا کی هست؟!
با مطالعه این حرف‌ها این طور دستگیر ما می‌شود که در فدراسیون چنان هر کی به هر کی حاکم است و چنان جریانات قانون‌شکن و گردنکش قوی هستند که امثال آقای «خ» که اصلا معلوم نیست کی هست، روی نیمکت تیم ملی چه می‌خواهد، کجای فوتبال بوده و ... به راحتی به مسئولان ورزش و فوتبال توهین می‌کنند و بعد هم حتما برای خدمت و افتخارآفرینی!! بدون توجه به حکم قانون و محرومیت قانونی در حمایت یک مربی خارجی مثلا حرفه‌ای مثل کی‌روش، راهشان را می‌گیرند و به سفر خارجی می‌روند! راستی در این فوتبال چه خبر است که آدمی مثل کی‌روش که ادعای حرفه‌ا‌ی‌گری دارد برخلاف مرام و مشی حرفه‌ای یعنی عمل به قانون، اجرای تعهدات و ... عمل می‌کند!!
آقای کفاشیان چکاره این فوتبال است که به جای دفاع از قانون، قانون‌شکنان قلدر را حمایت می‌کند و قانون‌گریزی و قانون‌ستیزی را عملا در فوتبال تشویق می‌کند و ...؟!
شیرین‌زبانی بلد نیستیم!
ما، نه با کسی در فدراسیون فوتبال پدرکشتگی داریم و نه خودمان قصد کاندیدا شدن داریم و می‌خواهیم جای روسای فعلی را بگیریم، اما چه کنیم که نمی‌توانیم واقعیات را انکار کنیم، نمی‌توانیم سرمان را زیر برف کنیم و با این بلبشوی حاکم در فوتبال کنار بیاییم، نمی‌توانیم مثل برخی‌ها باج‌مان را بگیریم و برخلاف اعتقاد و انصاف و وجدان و عقل، در رسانه‌ها، به ویژه تلویزیون شیرین‌زبانی کنیم و ...
آخر به چه زبانی بگوییم در این مملکت انقلاب اسلامی شده است، نهضت «بازگشت به خویشتن» برپا شده، «جنبش احیاء» راه افتاده، هفته آینده، هفته جنگ و دفاع مقدس است. برای دفاع از عرض و ناموس این سرزمین جوان‌ها جان‌ عزیز خود را نثار کرده‌اند، مادران داغ عزیزان خود را تحمل کرده‌اند و ... آخر چرا سکوت؟
برای رعایت کدام مصلحت باید حرف نزد؟ بارها گفته‌ایم اصلا بحث فوتبال به عنوان یک رشته ورزشی نیست، صحبت بر سر تحقیر و تخریب فرهنگی، سرمایه‌های ملی، ارزش‌های اخلاقی و ... و دلالیسم، اجنبی‌پرستی، فریبکاری، رواج ضد ارزش‌ها و ... است که عده‌ای از طریق ورزش جذاب فوتبال دارند به جسم و جان جامعه و جوانان ما تزریق می‌کنند. همین هفته پیش بود که رهبر معظم انقلاب در دیدار با هیئت دولت خطاب به مسئولان فرمودند: «اگر غفلت کنید، دشمن از مواضع و جاهایی رخنه خواهد کرد و ضربات فرهنگی خود را وارد خواهد آورد و ...» (نقل به مضمون). به گمان ما، همان طور که پیش از این هم بارها نوشته‌ایم، ورزش و رشته‌های جذابی مثل فوتبال یکی از این مواضع و جاهاست که هر چند مسئولان ما آن را جدی نمی‌گیرد، با خنده و شوخی با آن برخورد می‌کنند، دشمن آن را سخت جدی گرفته است و به همین دلیل ما این اتفاقات، این بی سر و سامانی، اوضاع و شرایط حاکم بر فوتبال را طبیعی و عادی نمی‌دانیم. بلبشوی فوتبال کاملا سازماندهی شده است... و تا جان در بدن و قلم در دست داریم، در این باره می‌نویسیم و فریاد می‌زنیم ... مهم نیست، چه اتفاقی بیفتد. به قول آن بزرگمرد «ما مامور به انجام تکلیف هستیم»!