اخبار ویژه
اعتراض سر بسته عارف به جبهه اصلاحات
محمدرضا عارف میگوید اصلاحطلبان نشان خواهند داد که 8 درصد رأی دارند یا 80 درصد؟
عصر ایران به نقل از «امید»، به اظهارات عارف در دانشگاه شهید باهنرکرمان پرداخت و نوشت: «او تأکید کرد اصلاحطلبان در اسفند امسال نشان خواهند داد که 8 درصد رأی دارند یا 80 درصد. این سخنان عارف واکنشی به ادعای روزنامه کیهان بود که بعد از انتخابات ریاستجمهوری بارها به رأی 8 درصدی اصلاحطلبان تأکید کرد».
یادآور میشود رأی 8 درصدی عارف تحلیل کیهان نیست بلکه برخی اعضای منتقد جبهه اصلاحات بارها بر این موضوع تأکید کردهاند از جمله محمدعلی نجفی سخنگوی کمیته 7نفره اصلاحطلبان در انتخابات 92، 23 تیرماه همان سال در مصاحبه با نشریه زنجیرهای آسمان تصریح کرد در آخرین نظرسنجی اصلاحطلبان قبل از انتخابات عارف 8 درصد رأی داشت و به همین دلیل از روحانی حمایت کردیم. بنابراین اگر هم آقای عارف به این درصد معترض باشد، باید به مرکزیت جبهه اصلاحات اعتراض کند که چرا آن ارزیابی دقیق و ناامیدکننده را منتشر کرده و به بیپایگاهی مدعیان اصلاحطلبی اذعان کردهاند؛ ضمن اینکه در انتخابات همزمان شوراها نیز نامزدهای مدعیاصلاحطلبی بیش از 10 درصد آرا را در تهران به دست نیاوردند.
محمدرضا یزدانپناه از همکاران فراری نشریات اصلاحطلب 25خرداد 92 در مصاحبه با صدای آمریکا تصریح کرده بود: روحانی اصلاحطلب نیست و هیچ اصراری هم ندارد که خودش را اصلاحطلب بنامد. این در حالی است که آقای عارف خودش را اصلاحطلب میدانست. اما چون در نظرسنجیها حتی نظرسنجیهای اصلاحطلبانه او دارای رای بالایی نبود، اصلاحطلبان از روحانی حمایت کردند.
این نکته نیز گفتنی است که محمد عطریانفر عضو مرکزیت کارگزاران 29 اردیبهشت امسال در مصاحبه با روزنامه زنجیرهای آرمان و درباره انصراف عارف گفت: باید گفت کار او از خودگذشتگی نبود چرا که او جز این مسیر، مسیر دیگری نداشت. آقای عارف بر سر یک سهراهی خوب، بد و راه وسط نبود. او بر سر دو راهی خوب یعنی خروج و بد به معنای ماندن و تقبل شکست بود. بنابراین اینگونه نبود که اگر او در صحنه میماند نفرین اصلاحطلبان نصیب فرد دیگری به جز او میشد. اگر آقای عارف انصراف نمیداد چه میشد؟ قطعا برای آینده سیاسی ایشان هم بد بود و سختتر از همان بلایی که سال 84 بر سر آقای هاشمی آوردند او را مورد نقد قرار میدادند.
یادآور میشود پدرخواندههای افراطیون مدعی اصلاحطلبی سالهاست با تظاهر به همراهی با افرادی از قبیل هاشمی، روحانی، ناطق و... به زیست انگلی خود ادامه میدهند. این طیف بارها صراحتا از عارف به عنوان اصلاحطلب بدلی و قلابی یاد کردهاند!
پالسهای اشتباه به طرف مذاکره سوء تدبیر یا تعمد؟!
معاون وزیر اقتصاد دولت اصلاحات گفت: دولت علاقه دارد اقتصاد را به مذاکرات گره بزند.
حیدر مستخدمین حسینی معاون اسبق وزارت اقتصاد در گفتگو با نسیم با انتقاد از تقارن زمان افزایش قیمت بنزین با مذاکرات هستهای اظهار کرد: اگر افزایش قیمت حاملهای انرژی و نان به بعد از تعیین تکلیف مذاکرات در دهم تیرماه موکول میشد صورت خوشایندتری از برهه کنونی پیدا میکرد.
مستخدمین حسینی با تاکید بر لزوم بهبود شرایط داخلی اقتصاد کشور در آستانه مذاکرات برای حمایت از تیم مذاکرهکننده هستهای به نسیم تصریح کرد: تیم مذاکرهکننده هستهای زحمت و وقت زیادی را صرف مذاکرات میکند و مسئولیت سنگینی را برعهده گرفته است، بنابراین باید به آنها کمک شود تا با آرامش بهتری در مذاکرات حضور پیدا کنند؛ نه این که کاری کنیم آنها در پشت سر خود احساس کنند که مردم از وضع اقتصاد کشور با توجه به افزایش قیمتها ناراضی هستند.
در همین حال رجانیوز با طرح این سوال که آیا افزایش قیمت بنزین و گاز و ایجاد نارضایتی در مردم قرار است جامعه را به «توافق به هر قیمت» راضی کند؟ نوشت: به فاصله چند ساعت بعد از اعلام یکباره افزایش قیمت بنزین و قطع شدن سهمیه خودروها و موتورسیکلتهای شخصی، افزایش قیمت گاز خانگی و تجاری نیز قطعی شد. این روند عجیب در حالی از سوی «دولت تدبیر» صورت گرفته است که دولت میتوانست از عجله در تصمیمگیری دراینباره اجتناب کند زیرا در شرایط کنونی که تیم مذاکرهکننده هستهای در حال مذاکرات نهایی است، ممکن است این تلقی ایجاد شود که هدف نهایی دولت از افزایش شتابزده قیمت سوخت آن هم بدون اعلام قبلی، ایجاد یک «اهرم فشار» برای نارضایتی عمومی در جامعه بوده است تا با گره زدن حداکثری وضعیت اقتصادی مردم با مذاکرات هستهای، جامعه آماده «توافق به هر قیمت» باشد.
لازم به ذکر است اعلام گران شدن قیمت بنزین در حالی امسال همزمان با سالروز فتح خرمشهر از سوی دولت انجام شد که پیش از این نیز همزمان با دهه فجر در سال 92 دولت تصمیم به پخش سبد کالا گرفت و با تشکیل صفهای طولانی در شهرهای مختلف و درست کردن خوراک خبری برای رسانههای ضدانقلاب، عملا سی و پنجمین سالگرد جشن انقلاب اسلامی را با حواشی مختلف رسانهای مواجه کرد.
از سوی دیگر سایت راه دانا در تحلیلی نوشت: اظهارات مسئولان دولت تدبیر و امید به ویژه درخصوص مسائل اقتصادی هر روز موجب ابهامهای بیشتری در بین مردم میشود و ضد و نقیضگوییهای مطرح شده از یک سو و اقدامات بیسر و صدای دولتیها از سوی دیگر موجب شده تا مردم با نوعی سردرگمی در مسائل اقتصادی مواجه شوند. در این بین با توجه به نزدیک شدن زمان ضربالاجل برای نهایی شدن توافقات ایران و 5+1، این دست اقدامات دولتیها رشد بیشتری یافته است. از همین رو به نظر میرسد برخی دولتیها با افزایش قیمت بنزین و نان و حذف یارانهها قصد دارند تا به مردم اینگونه القا کنند که راهی جز پذیرش توافق هستهای با غرب وجود ندارد و مشکلات مالی فقط در صورت پذیرش این توافق است که حل خواهد شد.
2 سال پیش نیز برخی مسئولان دولتی به غلط گفته بودند خزانه خالی است!
کمالی: دولت، معطل مذاکرات و فاقد تدبیر اقتصادی است
رئیس حزب اصلاح طلبکار میگوید دولت ارادهای برای اصلاح اقتصاد کشور ندارد.
حسین کمالی که سابقه وزارت در دولتهای اصلاحات و سازندگی را دارد، گفته است: در رابطه با بحث یارانهها مدتی با تعدادی از استادان دانشگاهی جلسه داشتیم و طرحی را ارائه کردیم که براساس آن، سیستم یارانهها کلاً تغییر پیدا میکرد. یک سال قبل این طرح را به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ارائه کردیم و ایشان آن را برای رئیس جمهور ارسال کردند.
وی در مصاحبه با روزنامه شرق افزود: آقای روحانی هم طرح را برای معاونت اجرائی ارسال کرد که در نهایت، طرح به وزارت کار رسید. براساس این طرح از مجموعه یارانهای که ماهانه پرداخت میشد و رقمی بین سه هزار میلیارد تومان بود، درصدی را برای گروههای مستمریبگیر، افراد تحت حمایت کمیته امداد یا بهزیستی، دانشجویان، بیماران خاص و تمامی بیکاران جامعه در نظر گرفته و مابقی را هم پیشنهاد دادیم که قطع شود و همه مبلغ باقی مانده برای تولید و سرمایهگذاری در صنعت و کشاورزی که مزیتی بوده و رقابتی هستند، صرف شود. در ادامه آن، نتایج را نیز مورد ارزیابی قرار دادیم و با آمار و ارقام ارائه کردیم. رئیس محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام طرحها را بررسی کرده و با یادداشتی آن را برای ریاست محترم جمهور فرستادند. اما متأسفانه این طرح در وزارت تعاون، کار و امور اجتماعی بایگانی شد که نشان میدهد اراده تغییر در دولت وجود ندارد.
کمالی تصریح کرد: با این مسائل مشخص است که دیگر اعتماد بین مردم از بین میرود. سخنگوی دولت را باید آن قدر به چالش کشید تا جوابگو شود. دولت به دنبال استفاده از روشهای ساده است. دنبال دردسر و کارهای سخت و اصلاح ساختار به معنای واقعی نیست. دنبال این است که مورد هجوم عمومی قرار نگیرد. باید با مردم بحث و جدل و گفتوگو و مسائل را حل کرد. اینکه مدام نگران باشید که چه اتفاقی میافتد، فرصتها از دست میرود. بنابراین به نظرم دولت اصلاً ارادهای برای تغییر ندارد. اساس کارشان این است که اگر با 5+1 به نتیجه برسیم، بقیه مسائل به نتیجه میرسد، اما این چنین نیست. اصلاح سیاسی و اقتصادی باید در کنار هم به نتیجه برسد وگرنه شکست خواهیم خورد.
لسآنجلستایمز: چالشهای مهم سر راه توافق در مذاکرات وجود دارد
یک روزنامه آمریکایی اذعان کرد حساسیت افکار عمومی ایران به بازرسی از مراکز نظامی درست است.
لسآنجلستایمز با تأکید بر باقی ماندن چالشهای مهم بر سر راه مذاکرات نوشت: مذاکرات درباره برنامه هستهای ایران به علت اکراه مذاکرهکنندگان تهران از مکتوب کردن امتیازات قبلی که ممکن است نارضایتی شدید داخلی را در پی داشته باشد، با چالش مواجه شده است.
با توجه به اینکه تا ضربالاجل سیام ژوئن برای به نتیجه رسیدن مذاکرات فقط یک ماه باقی است، ژرار آرو سفیر فرانسه در آمریکا در نشست اندیشکده شورای آتلانتیک در واشنگتن گفت: این احتمال که تا اوایل ژوئیه توافق نهایی حاصل نشود، بسیار زیاد است و اگر توافقی صورت گیرد، ممکن است لازم باشد شرایط کلی توافق با ادبیات فنی خاص تدوین شود.
ریچارد نفیو کارشناس تحریم و عضو سابق تیم مذاکرهکننده آمریکا گفت: به عقیده من بزرگترین چالش بالقوه این است که آیا بازرسان بینالمللی به پایگاههای نظامی ایران دسترسی خواهند داشت یا نه. در تهران تندروها و مقامات نظامی- و در مواردی رهبری معظم ایران- اعلام کردهاند چنین دسترسیهایی ناقض حاکمیت جمهوری اسلامی است و هرگز قابل قبول نخواهد بود. اما از نظر دولتهای غربی دسترسی به این پایگاهها بخش مهمی از هر توافقی است چون اطمینان از اینکه ایران هیچ فعالیت سری در زمینه سلاح هستهای ندارد، مستلزم شفافیت کامل است.
وی گفت: مذاکرهکنندگان ایرانی تاکنون توانستهاند چند مسئله دشوار را با دقت حل و فصل کنند چون تعهدی به مکتوب کردن توافقات شفاهیشان نداشتهاند اما با لزوم تدوین متن فنی توافقنامه وضعیت فرق میکند و ممکن است همه چیز از هم بپاشد.
نفیو گفت: ایرانیان نسبت به این مسئله به شدت حساس هستند چون دسترسی به پایگاهها به معنای سرکشی نزدیک بازرسان به امکانات دفاعی ایران در زمانی است که مقامات آمریکا به طور علنی میگویند این حق را برای خود محفوظ میدارند که در صورت لزوم به منظور توقف برنامه هستهای ایران این کشور را بمباران کنند.
پیتر ویتیگ سفیر آلمان در آمریکا نیز با حضور در شورای آتلانتیک خاطرنشان کرد: مذاکرات در سطح کارشناسی روندی کند دارد و ممکن است دشوارترین مسیر هنوز پیش رو باشد.
لسآنجلستایمز خاطرنشان میکند: یک مسئله جنجالی دیگر که هنوز به قوت خود باقی است، سرعت لغو تحریمهای ایران است. مقامات ایرانی خواستار لغو تحریمها بلافاصله پس از حصول توافقند. اما ویتیگ گفت ممکن است تحریمها اصلا امسال لغو نشود چون ابتدا باید ایران فعالیتهای هستهایاش را کاهش دهد و سپس آن مسئله توسط بازرسان سازمان ملل مورد راستیآزمایی قرار گیرد. در بهترین حالت، تحریمها قبل از پایان سال میلادی جاری (دیماه) لغو نخواهد شد.
آمریکا اشغالگر عفلقی است یا قائل به صلح و تعامل سازنده؟!
میان دو موضع اخیر رئیسجمهور تناقض دیده میشود و چون جمع نقیضین محال است، لاجرم یکی از همین دو موضع را باید پذیرفت.
رئیسجمهور روز سهشنبه در سفر به غرب تهران گفت: مردم میدانند که با شعار و ادای جملات تند مشکلات جامعه و کشور حل و فصل نمیشود.
روحانی با اشاره به اینکه مردم ایران در 24 خرداد 92 به دنیا اعلام کردند که چهره ملت ما چهره صلح، عدالت و همزیستی با مردم جهان است، گفت: ما مصمم هستیم تا مشکلات را با جهان با منطق، استدلال و مذاکره به حل و فصل نهایی برسانیم. مردم ما با صدای بلند و رفتار مستحکم خود به همه جهانیان اعلام میکنند که دوران خشونت و افراطیگری به سر آمده و همه باید با منطق، استدلال و تدبیر راه آینده را که راه توسعه است طی کنیم.
وی گفت: دولت یازدهم با تیم مذاکراتی قوی در صحنه جهانی هر روز گامهای جدیدی را برای احقاق حقوق ملت ایران برمیدارد. با این وجود اقلیت بسیار کوچکی که بلندگوهای بزرگ را از دیگران عاریه کردهاند اکثریت قاطع ملت ایران پشتیبان مسیر صلح و آشتی و مسیر تعامل سازنده با جهان هستند.
این اظهارات در حالی است که رئیسجمهور روز یکشنبه در کنگره ملی تجلیل از ایثارگران به مناسبت سالگرد آزادسازی خرمشهر گفته بود:خرمشهر، نفت و اقتصاد ما توسط عفلقیان و توسط 5+1 اشغال شده و ما این خرمشهرها را آزاد خواهیم کرد.
بدین ترتیب معلوم نیست چگونه میتوان از «صلح، آشتی و منطق» با «اشغالگران عفلقی» سخن گفت حال آن که بنیاد اشغالگری و تعدی، بیمنطقی و دشمنی با صلح است و بر همین سیاق معلوم نیست چرا که آقای روحانی اصرار دارد برخی نگرانیهای جدی درباره انحراف روند مذاکرات را به جنگطلبی و تقابلطلبی اقلیت در برابر صلحطلبی و آشتیطلبی ملت ایران نسبت دهد؟ همچنان که روشن نیست آیا کاربست ادبیات صلح و آشتی با اشغالگران ادبیات به جایی است؟
یادآور میشود رهبر معظم انقلاب چندینبار به درستی تصریح کردند که چند کشور غربی مستکبر و زورگو و زیادهخواه، جامعه جهانی نیستند- همان کشورهایی که آقای روحانی به عنوان اشغالگر عفلقی نام میبرد- بنابراین تقسیم ملت ایران به دو طیف طرفدار «تعامل» یا «تقابل با جهان»، تقسیمبندی غیرواقعی است که ضمن ایجاد سوءتفاهم در داخل میتواند آب به آسیاب دشمن بریزد و او را از واقعیت «تعدیگری» و زیادهخواهی تبرئه کرده به عنوان «طرفدار عقلانیت و منطق و تعامل و صلح و آشتی» جا بزند. به عبارت دیگر چند رژیم خاصه غربی و آمریکا، یا اشغالگر عفلقی هستند که زبان مسالمت و آشتی و صلح و منطق و مذاکره نمیفهمند و یا این زبان را میفهمند که در آن صورت عفلقی و اشغالگر نیستند.