kayhan.ir

کد خبر: ۴۲۴۵
تاریخ انتشار : ۰۹ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۹:۲۴
کمینگاه‌های شیطان

تملق و چاپلوسی


 محمدرضا حقیقت
موضوع تملق و چاپلوسی و عواقب فردی و اجتماعی و نیز اخروی آن به عنوان یک رذیله اخلاقی مورد ابتلای بسیاری از جوامع انسانی بوده و به هر میزان این صفت رذیله درمیان آحاد جامعه بیشتر باشد، به همان میزان سرنوشت اجتماعی آن مردم به سوی قهقرا و سیر انحطاطی پیش می‌رود.
نویسنده دراین نوشتار کوشیده است به نحو اجمال شاخص‌های رفتاری تملق‌گویان و تملق دوستان و آثار سوء اعمال آنان را در جامعه مورد بررسی و مداقه قرار دهد که اینک تقدیم خوانندگان محترم می‌گردد.
***
تعریف تملق و چاپلوسی
تعریف و تمجید بیش از حد و نیز ستایش افرادی که شایستگی آن را ندارند و یا حداقل در این حد نیستند، تملق‌گویی است.
بازشناسی شخصیت تملق‌گویان
 و تملق‌دوستان
تملق‌گویان افراد بی‌هنر و بی‌تلاش و ضعیف‌النفسی هستند که به دلایلی که بیان شد و همچنین به خاطر حقارت شخصیتی و طمع‌ورزی، دور تملق دوستان جمع می‌شوند تا با چاپلوسی از موقعیت یا ثروت یا قدرت آنها سوءاستفاده کنند.
تملق دوستان هم هرچند در مصدر کاری باشند یا دارای ثروتی و یا قدرتی، افراد حقیرالنفسی هستند که فاقد قدرت و تهذیب نفس واقعی می‌باشند و دوست دارند بیش از آنچه هستند و انجام می‌دهند به نظر آیند و مورد تمجید و تشویق دیگران واقع شوند.
تملق دوستان و تملق‌گویان مثل دو تیغه قیچی، افراد صالح و توانمند را به حاشیه‌ها می‌رانند و بهره‌دهی آنها را به مردم و اجتماع قطع می‌کنند!
این دو گروه مضرترین اقشار برای خوشبختی فردی افراد و توسعه و سعادت جامعه هستند.
نظر قرآن درباره تملق دوستان
خداوند سبحان در آیه 188 آل‌عمران درباره تملق دوستان فرموده‌اند: لا تحسبن الذین یفرحون بما اتوا و یحبون ان یحمدوا بما لم یفعلوا فلا تحسبنهم بمفازه من‌العذاب و لهم عذاب الیم
گمان نکن آنهایی که از کارهای زشت خودشان خوشحال می‌شوند و دوست دارند (مردم آنها) را به خاطر کار (خوبی) که نکرده‌اند مورد تعریف قرار دهند از عذاب‌الهی برکنارند، (بلکه برعکس) برایشان عذاب دردناکی است!
دراین آیه خداوند سبحان به تملق دوستان وعده عذاب دردناک داده است!
شاید علت اینکه اولین آیه سوره حمد ستایش و حمد را فقط مخصوص خداوند متعال دانسته است برای پیش‌گیری از افتادن مومنان در دام تملق‌گویی و چاپلوس‌پروری باشد.
زیرا تملق‌گویان بزرگترین گروهی هستند که ابزار دست رندان روزگارند، ظالم‌پرورند و توجیه‌کننده ظلم‌ ظالمان می‌شوند. حاضرند برای به دست آوردن نان یا مقام و یا کسب شهرت دست به هر کاری بزنند و هرطور که صاحبان زر و زور و تزویر مایلند؛ به توجیه کارهایشان بپردازند.
تملق‌گویان هم ظالمند، هم توجیه کننده ظلم ظالمانند و هم ظالم‌پرورند!
تملق‌ دوستان نیز تملق‌پرورند و ضمن اینکه در جرم آنها شریکند به دلیل چاپلوس‌پروری عذاب دردناک و مضاعف دارند!
مفسر تفسیر نور ذیل این آیه نوشته است: مردم سه دسته‌اند:
1-گروهی که کار می‌کنند و انتظار پاداش یا تشکر از مردم ندارند. «لانرید منکم جزاء و لاشکورا» (انسان-9)
2-گروهی که کار می‌کنند تا مردم بدانند و ستایش کنند. «رئاء الناس» (نساء- 30)
3-«... گروهی که کار نکرده، انتظار ستایش از مردم دارند. «ان یحمدوا بمالم یفعلوا» از مواردی که غیبت جایز است، در مورد کسی است که ادعای مقام یا تخصص یا مسئولیتی را می‌کند که صلاحیت آن را ندارد. «یحبون ان یحمدوا بما لم یفعلوا» برای اینکه این تمایل نابجا- ستایش بدون عمل- کور شود، در اسلام هرگونه تملق و چاپلوسی منع شده است.
پیام‌های آیه
-رذایل اخلاقی، همچون عجب و غرور و انتظار تملق از مردم، هلاکت قطعی را به دنبال دارد. «یفرحون... یحبون... فلاتحسبنهم بمفازه»
-قرآن، هرگونه تحلیل و تفسیر نابجا را نسبت به هر کس و هر موردی محکوم می‌کند. «لاتحسبن... فلاتحسبنهم»
- خداوند نه تنها برای رفتار، بلکه برای خواسته‌های خیر و شر انسان نیز حساب باز می‌کند. «یحبون ان یحمدوا... لهم عذاب الیم»
ـ آنچه خطرش بیشتر است، توقع حمد است، نه توقع شکر و مدح. زیرا در حمد، نوعی ستایش آمیخته با پرستش نهفته است. «یحبون ان یحمدوا»
- گنهکار ممکن است پشیمان شده، توبه کند و نجات یابد، ولی افراد مغرور، حتی درصدد توبه هم برنمی‌آیند، لذا امیدی به نجات آنان نیست. «ولاتحسبنهم بمفازه من العذاب»
- کسانی که در دنیا گرفتار اوهام خودپرستی و اسیر زندان «منیت» هستند، در قیامت نیز اسیر و گرفتار عذاب الهی‌اند. «ولهم عذاب الیم»
از خود راضی‌ها!
در تفسیر نمونه هم درباره این آیه آمده است
افراد زشتکار دو دسته‌اند: دسته‌ای به راستی از عمل خود شرمنده‌اند، و روی طغیان غرایز، مرتکب زشتی‌ها و گناهان می‌شوند، نجات این دسته، بسیار آسان است، زیرا همیشه بعد از انجام گناه پشیمان شده، مورد سرزنش وجدان بیدارشان قرار می‌گیرند ولی دسته دیگری هستند، که نه تنها احساس شرمندگی نمی‌کنند، بلکه به قدری مغرور و از خودراضی هستند، که از اعمال زشت و ننگینشان خوشحالند و حتی به آن مباهات می‌کنند، و از آن بالاتر، مایل هستند مردم، آنها را نسبت به اعمال نیکی که هرگز انجام نداده‌اند، مدح وتمجید کنند آیه فوق می‌فرماید: گمان مبرید این گونه اشخاص که از اعمال زشت خود خوشحالند و دوست می‌دارند، در برابر آنچه انجام نداده‌اند، از آنها تقدیر و ستایش شود، از عذاب پروردگار به دورند و نجات خواهند یافت». (لاتحسبن‌الذین یفرحون بما اتوا و یحبون ان یحمدوا بما لم یفعلوا فلا تحسبنهم بمفازه من العذاب)
بلکه نجات برای کسانی است، که حداقل از کار بد خود شرمنده‌اند و از این که کار نیکی نکرده‌اند، پشیمانند.
در پایان آیه می‌فرماید: نه تنها این گونه اشخاص از خود راضی و مغرور اهل نجات... نیستند، بلکه «عذاب دردناکی در انتظار آنها است» (ولهم عذاب الیم) ضمنا تصور نشود، آیه فوق مخصوص به منافقانی است که در صدر اسلام بوده‌اند و یا مانند آنها، بلکه، همه افرادی که در عصر و زمان ما، در شرایط مختلف اجتماعی قرار دارند و از اعمال زشت خود شادند، و یا مردم را تحریک می‌کنند که آنها را با قلم، یا سخن، در برابر اعمالی که انجام نداده‌اند، تقدیر کنند، همگی مشمول این آیه‌اند این چنین افراد، نه تنها عذاب دردناک جهان دیگر در انتظارشان است، که در زندگی این جهان نیز، گرفتار خشم مردم و جدایی از خلق خدا و انواع نابسامانی‌ها، خواهند شد.
امام علی(ع) در این رابطه فرموده‌اند:
به راستی کسی تو را دوست دارد که تملق‌گویت نباشد، و در حضورت چاپلوسی نکند و دوست واقعی کسی است که نمی‌گذارد این تعریف و تمجید به گوش تو برسد (غررالحکم، فصل 15، شماره 17)
و نیز: کسی که مدح و ثنای تو را می‌گوید در حقیقت تو را با این کارش سربریده است. (غررالحکم، فصل 77، شماره 124)
امام هادی(ع) به کسی که در ستایش از ایشان افراط کرده بود فرمودند: از این کار خودداری کن که تملق بسیار بدگمانی به بار می‌آورد، و اگر برادر مؤمنت مورد اعتماد تو واقع شد، از تملق او دست بردار و حسن نیت نشان ده.
قال ابوالحسن الثالث(ع) لرجل و قداکثر من افراط الثناء علیه: اقبل علی شأنک، فان کثره الملق یهجم علی الظنه، و اذا حللت من اخیک فی محل الثقه فاعدل عن الملق الی حسن النیه (مسند امام الهادی، ص 30)