kayhan.ir

کد خبر: ۴۲۳۵۷
تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱۳۹۴ - ۲۲:۱۳

چرا به دانش هسته‌ای و موشکی نیاز داریم (نگاه)

علی ‌اکبری
گروکشی و عدم‌فروش سوخت بیست درصد به ایران حتی به قیمت جان هزاران بیمار سرطانی محتاج به رادیو داروها، نشان دادکه نظام سلطه برای تسلیم ایران اسلامی هیچ خط و مرز انسانی و بشری را رعایت نخواهد کرد و قطعا این راهبرد در آینده و هم‌زمان با رشد دانش و فناوری در جهان ادامه خواهد داشت و اگر نتوانیم خود را به مرزهای دانش برسانیم هر روز باید شاهد شرایطی مشابه باشیم. یک مثال ساده شاید بتواند بازگوکننده نقش دانش و فناوری و از جمله دانش هسته‌ای در پیشرفت کشور باشد. شما قصد دارید ماهواره بسازید و این ماهواره باید در مداری قرار گیرد که به علت نبودن لایه محافظ زمین، در معرض تابش پرتوها و اشعه‌های کیهانی و خورشیدی است. قطعا باید امکان شبیه‌سازی و آزمونه مدل این ماهواره در سطح زمین را داشته باشید. اگر به دانش هسته‌ای مسلط نباشید، آیا قادر به آزمونه تجهیزات و ماهواره فضایی در محیط شبیه‌سازی شده و آزمایشگاهی بر روی زمین خواهید بود؟ چگونه می‌توانید اثر برخورد پرتوهای کیهانی را بر ماهواره آزمونه کنید زمانی که فاقد تجهیزات و امکانات هسته‌ای مرتبط با این اقدام باشید. با این وصف آیا می‌توان ضریبی از موفقیت را برای ساخته خود تصور نمایید؟
سوال دوم اینکه چرا دشمن این مقدار در برنامه موشکی کشور حساسیت به خرج می‌دهد. آیا واقعا مشکل نظام سلطه، ترس از موشک‌های به اصطلاح بالستیک ایران است؟ ایران اسلامی به صراحت اعلام کرده که ظرفیت دفاعی موشکی خود را متناسب با تهدیدات رژیم کودک‌کش و نامشروع منطقه و سگ‌ هاری که اعتمادی به گاز نگرفتن او وجود ندارد طراحی نموده تا بتواند بازدارندگی ایجاد کند و این توان و قدرت را داشته باشد که چنانچه این رژیم دست از پا خطا کرد، تل‌آویو و حیفا را با خاک یکسان نماید؛اما در کجای دکترین دفاعی و بازدارنده خود، به سمت تولید موشک برای تهدید کشورهای اروپایی و آمریکایی گام برداشته‌ایم و اصولا ایران اسلامی چه زمانی این کشورها را تهدید نظامی نموده است؟ بیشترین حجم مراودات ما با کشورهای اروپایی است و ما حتی طرفداری و حمایت‌های گسترده این دولت‌ها از رژیم صدام را با کرامت و بزرگواری نادیده انگاشتیم. بنابراین قطعا ایران اسلامی در بحث موشکی نیازی به برد بیش از آنچه تاکنون اعلام کرده ندارد و این موضوع در دکترین دفاعی و امنیتی ایران قرار ندارد؛ اما یک سوال اساسی در این خصوص باید پاسخ داده شود. آیا دانش موشکی تنها در ساخت موشک نظامی کاربرد دارد؟ آیا می‌توان ماهواره مخابراتی را با موشک شهاب و سجیل در فضا قرار داد؟ آیا ایران نیاز به موشک ماهواره‌بر ندارد؟ اگر قرار باشد تحقیق و توسعه در بحث موشکی متوقف شود، چگونه می‌توانیم در صنعت فضایی حضور پیدا کنیم. نباید بدعهدی برخی کشورها در عدم همکاری با ایران در پرتاب برخی ماهواره‌های ساخته شده را از یاد ببریم. نکته دیگر اینکه عصر آینده عصر فضا است. قدرت در اختیار کشورهایی است که در عرصه فضایی دارای دانش و فناوری باشند و اگر کشوری فاقد دانش و فناوری در این حوزه باشد، توان تأمین نیازهای ضروری مردم و ملت خویش را ندارد. وضعیتی مشابه عدم فروش سوخت بیست درصد و گروکشی برای تأمین نیازهای ضروری کشورمان. در این وضعیت و با این سرعت رشد دانش و فناوری، کدام انسان عاقل و با بصیرتی می‌پذیرد که تحقیق و پژوهش در کشور به بهانه اعتمادسازی آن هم برای دو، سه کشور مستکبر که سابقه جنایات علیه بشریت را دارند، متوقف شود؟
سؤال بعدی با نگاه به محیط زیست مطرح می‌گردد. در سال‌های اخیر اجلاس‌ها و حتی معاهده‌های بین‌المللی فراوانی به منظور حفظ محیط زیست برگزار گردیده است. بالا رفتن دمای کره زمین، آب شدن یخ‌های قطبی و بالا آمدن آب دریاها، تأثیرات اثر گلخانه‌ای و... از مشکلاتی است که استفاده از سوخت‌های فسیلی ایجاد کرده است. استفاده از سوخت هسته‌ای به جای سوخت فسیلی در نیروگاه‌های برق راهکاری مناسب برای رفع این مشکل است. از سوی دیگر برای حمل بار و مسافر در مسافت‌های طولانی با استفاده از کشتی، سوخت فراوانی مصرف می‌گردد که علاوه بر آلودگی، به واسطه حجم وسیع اشغال شده توسط مخازن سوخت و وزن آن، بازدهی و حجم جابجایی بار و مسافر به شدت کاهش می‌یابد. استفاده از سوخت هسته‌ای در زیردریایی و کشتی‌های تجاری و باربری، راهکاری است که مورد توجه است. چرا ایران اسلامی باید با خودداری از تولید سوخت حدود شصت درصد، خود را از این دانش محروم سازد؟ مگر سوخت‌های فسیلی تا چند سال دیگر وجود خواهند داشت و مگر ما اجازه داریم سرمایه آیندگان را این طور راحت و بی‌برنامه استخراج و مصرف نماییم.
موضوع دیگر آن چیزی است که فرار مغزها نامیده می‌شود. آقایان در توجیه علت این مسئله اظهار می‌دارند نبود ظرفیت‌های لازم و ضروری در ایران و سطح بالای دانش در کشورهای پیشرفته از دلایل مهم فرار مغزها است. هر چند به این استدلال ایراداتی وارد است و شهدایی از قبیل شهریاری، علی‌محمدی، رضایی‌نژاد و احمدی روشن و صدها دانشمند و استاد دیگر دانش آموخته دانشگاه‌های کشور، نشان دادند که سطح علمی کشور بالا است لیکن در مقام پاسخ باید آقایانی که اصرار بر توقف این فناوری و تحقیق و توسعه در چنین دانش‌ها و فناوری‌های بالا را دارند پاسخ دهند که در آن شرایط کدام نخبه و استعداد برتری در کشور باقی خواهد ماند تا در یک آزمایشگاه صد متری زیر زمین، بر روی سانتریفیوژ نسل یک و یا در مراکز فضایی کشور بر روی راکت کاتیوشا! تحقیق کند. آیا جلوگیری از تحقیق و توسعه در چنین علوم و فناوری‌هایی به منزله سرازیر شدن نخبگان کشور به سمت دنیای غرب نخواهد بود؟ چرا اکنون که کشور در مسیر توسعه و پیشرفت قرار گرفته و حتی مجامع جهانی و بین‌المللی به سرعت رشد دانش و دستیابی به لبه‌های دانش در حوزه‌های مختلف توسط دانشمندان کشورمان اذعان و اعتراف دارند، باید این سیر صعودی متوقف گردد؟ تنها به عنوان یک نمونه، یکی از علل حضور تیم بازرسی آژانس در ایران بررسی یک مقاله منتشره در مجامع بین‌المللی توسط دانشمندان کشورمان است؛ یعنی اگر در این علوم متوقف شویم و عقب‌نشینی کنیم، حتی انتشار مقالات علمی از دانشمندان کشورمان سلب خواهد شد.
آمریکا و نظام سلطه به خوبی واقفند که عمق راهبردی نظام مقدس اسلامی، مستضعفان و مسلمانانی هستند که در اقصی نقاط عالم به این انقلاب عشق می‌ورزند. محبانی که در قضیه صدور فتوای تاریخی حضرت امام علیه سلمان رشدی مرتد، در قلب اروپا و آمریکا به خیابان‌ها آمدند. آزادیخواهانی که هر سال در روز قدس، فریاد نابودی رژیم صهیونیستی و حمایت از مظلومان فلسطینی را سر می‌دهند. مستضعفانی که در هنگام دستگیری تفنگداران دریایی انگلیسی توسط غیورمردان کشورمان، در سرزمین‌هایی که هنوز داغ تلخ برده‌داری و ظلم‌های این مستکبران برای آنها وجود دارد، به جشن و پایکوبی می‌پردازند. اینها عمق راهبردی ایران اسلامی هستند. بنابراین بهانه‌جویی در خصوص سلاح هسته‌ای و یا موشکی، تنها مستمسکی برای ممانعت از دستیابی ایران اسلامی به قله‌های علم و فناوری و الگو شدن برای دیگر کشورهای مظلوم است.
نگرانی نظام سلطه بر این است که دروغ بودن تمام شعارهای پوچ و تبلیغاتی آنها مبنی بر اینکه دین افیون توده‌های و باعث عقب‌ماندگی است و کشور را نمی‌توان با دین‌داری اداره کرد، برای ملت‌ها آشکار شود و مستضعفان ببیند که می‌توان هم مسلمان بود و هم پیشرفته و دانشمند. علم سلطان است و هر کس که بر علم و دانش مسلط باشد، ابرقدرت آینده خواهد بود. سخن برخی آقایان- که متأسفانه القابی از قبیل استاد دانشگاه و دکتر و امثالهم را یدک کشیده و به این قشر از فرهیختگان جامعه خیانت می‌کنند- مبنی بر اینکه کشور چه نیازی به دانش هسته‌ای دارد و چرا باید این هزینه‌ها را به کشور تحمیل نمود، ما نیازی به چرخش سانتریفیوژ نداریم چرا که نمی‌خواهیم بمب هسته‌ای بسازیم و عمداً خود را به بی‌اطلاعی می‌زنند که دانش هسته‌ای مساوی با پیشرفت در تمام صنایع و دانش‌ها است و نه مساوی با تولید بمب و این چنین نسخه بردگی و حقارت را برای کشور تجویز می‌نمایند، مشابه شاهانی است که نفت را یک ماده بدبو و عفن می‌دانستند و اصطلاح طلای سیاه باعث خنده و استهزا ایشان می‌گردید. این تفکر همیشه بوده و همواره خواهد بود لیکن ملت ایران که به رهبری حضرت امام بیدار شده و سابقه این خیانت‌ها را دیده و اثر آن را با گوشت و جان درک کرده، راضی نخواهد شد که بار دیگر عزت و شرف این ملت لکه‌دار شود و آیندگان ما را همانند خطابی که ما به شاهان قاجار داریم، سرزنش و ملامت نمایند.