افول داعش در عراق
در سال جاری نیز «امنیت» نخستین دغدغه دولت عراق بود و در داخل کشور در شکل نبرد نیروهای دولتی با گروه تروریستی داعش جریان داشت.
سبحان محقق
در فصل بهار عناصر داعش توانستند به درون اعتراضات آرام ضددولتی برخی مناطق سنینشین رخنه و از صفوف راهپیماییهای خیابانی به سمت نیروهای امنیتی و پلیس تیراندازی کنند. اما، روزهای آخر خردادماه بود که خبر سقوط یکباره پنج استان الانبار، صلاحالدین، نینوا، دیاله و کرکوک به دست داعش، همه را غافلگیر و نگران کرد. ولی دیری نپایید که مشخص شد این تسلط در بسیاری از مناطق مثل استانهای کرکوک و دیاله، بیشتر خیالی است و خیلی زود داعش مناطق را به نیروهای دولتی واگذار کرد.
در هرحال، این پیشروی غیرعادی مشخص میکرد که داعش علاوه بر بهرهگیری از جریانهای خائن داخلی، حمایتهایی را هم از کشورهای همسایه و عربی و رژیم صهیونیستی دریافت میکند و این حمایتها بسیار گسترده است. این پدیده خلق الساعه به همراه تبلیغات زهرآگین مذهبی و قومیتی، خطر بزرگی برای دولت و مردم عراق محسوب میشد، اما خوشبختانه حماقتهای عناصر تکفیری باعث شد که جوامع اهل سنت خیلی سریع به ماهیت تروریستی آن پی ببرند و درمورد دولتهای حامی نیز حمایت از این گروه تروریستی شکل کاملاً مخفی به خود بگیرد؛ در روزهای پایانی مرداد ماه داعش یک خبرنگار آمریکایی را سر برید و تصاویر این جنایت خود را نیز از طریق اینترنت منتشر کرد. اوایل شهریور هم عناصر داعش دومین خبرنگار آمریکایی را سر بریدند.
این حرکت تروریستها، عربستان، ترکیه و قطر را در شرایط سختی قرار داد و آنها (به جز ترکیه) مجبور شدند به ائتلاف آمریکایی ضدداعش بپیوندند. در یک جمعبندی، هر چند این ائتلاف واقعاً نمیخواهد داعش را ریشهکن کند، ولی در ارتباط با این گروه تروریستی در عمل دچار تناقض شده است و این وضعیت، برای دولتهای عراق و سوریه یک امتیاز بزرگ محسوب میشود.
تا اینجا این حماقت داعش بود که به داد مردم عراق رسید و جبهه مبارزه را شفاف کرد و جامعه اهل سنت دوشادوش شیعیان به جنگ با تکفیریها رفتند.
ضربه دیگری که داعش خورد، شکست رسانهای این گروه تروریستی در ماجرای فتح بغداد (پاییز گذشته) بود. تا آن زمان بهرهبرداری داعش از رسانه بهگونهای بود که کارشناسان، داعش را رسانهایترین گروه تروریستی لقب داده بودند.
در ماجرای بغداد، این شهر در فضای مجازی فتح شده بود و در عمل این واقعیت «بر ساخته» مثل حباب ترکید و همه فهمیدند تسخیر بغداد فقط بلوف رسانهای بوده است.
همین شکست رسانهای به همراه عوامل دیگر ذکر شده، زمینه را برای شکستهای سنگین داعش در مناطق «جرف الصخر» و «آمرلی» فراهم کرد و اکنون نیز بزرگترین پیروزی علیه تروریسم در «تکریت» رقم خورده است و نهایتاً به نظر میرسد بهار آینده همراه با گرم شدن هوا در عراق، یخ داعش نیز به تدریج ذوب شود.
از لحاظ تحولات سیاسی، عراق سال موفقیتآمیزی را پشت سر گذاشت؛ تا خرداد گذشته، «نوری مالکی» از طرف رقبای سیاسی داخلی و خارجی به شدت تحت فشار قرار داشت و مخالفان همه مشکلات را به او نسبت میدادند. این نسبتهای ناروا هر چند باعث نشد مردم در انتخابات پارلمانی اردیبهشت ماه از حزب مالکی اعراض کنند، ولی جامعه در کل به سمت قطبی شدن پیش میرفت.
مالکی که شرایط را اینگونه میدید، اقبال مردم به خود را نادیده گرفت و کنار رفت و «حیدر عبادی» جای او نخستوزیر شد. این واقعه باعث شد که آتش فتنه داخلی خاموش شود.
مورد دیگری که طی سال جاری باید به عنوان یک تحول مثبت در عراق از آن یاد شود، تخفیف یافتن اختلافات میان دولت بغداد و دولت خودمختار کردستان عراق بود.
پر واضح است که این تخفیف اختلاف در سایه خطر مشترک داعش حاصل شده است و احتمالاً با رفع شدن این خطر، بگومگوهای سرزمینی و نفتی میان طرفین شروع میشود. بغداد و اربیل میتوانند از فرصت صلحآمیز موجود استفاده کنند و با هم گفت و گوهای سازندهای داشته باشند.
اما، نمیتوان از تحولات سال جاری عراق سخن گفت و به مهمترین بازیگر این عرصه یعنی «مرجعیت عراق» اشاره نکرد. مرجعیت در ارتباط با داعش، نقش بسیجکننده همه نیروها را برعهده داشته و در واقع، نهاد بسیج مردمی (حشد الشعبی) را به همین منظور ایجاد کرده است. درحال حاضر، همه محافل سیاسی و خبری (چه دوست و چه دشمن) نمیتوانند نقش برجسته مرجعیت را در حذف تروریسم انکار نمایند.
مرجعیت در رابطه با روند سیاسی عراق و انتقال قدرت از دولت مالکی به دولت جدید هم نقش یک میانجی خیرخواه و البته موثری را بازی کرده است. مرجعیت از کنارهگیری مالکی استقبال و همه را به وحدت و پرهیز از تنش دعوت کرده و در ارتباط با مبارزه با تروریسم نیز مردم و دولت را به اتکا به نیروی خود و نه نیروی بیگانه توجه داده است.