kayhan.ir

کد خبر: ۳۷۲۳۹
تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۸:۱۸

من انقلاب اسلامی، 36 سال دارم



 فائزه شریفیان

1)پنج سال پياپي درگير زندان هاي ساواك بود، تا مي‌آمد آبي از گلوي زخم خورده اش پايين برود، دوباره سر از زندان هاي ساواك درمي‌آورد. زندانی شماره (...)، به اتهام انتقاد از فلان مسئول یا فلان بخش رژیم شاهنشاهی.
بار آخركه به عيادتش رفتيم از شدت ضربه‌هاي شلاق پوست پايش كنده شده، گوشت آن ازبين رفته و استخوان پايش شكسته بود. از ظاهرش خيلي خوب ته دلش را می‌شد دید؛ ازهمان كاردي كه به استخوان رسيده بود.
حالا بعد از آن روزها و بعد از دميده شدن نور الهي دركشور، ديگر خبري از آن همه خفقان و سياهي دوران حكومت طاغوت نيست.
درواقع  «انقلاب آمد، فضاي آزاد را، فضاي نقد را، فضاي تذكر را و حتي فضاي مخالفت و اعتراض رابراي مردم باز كرد.» 1 حالا ديگر كسي براي انتقاد از عملكرد مسئولين كشور، چندين ماه زندان و شكنجه نمي‌بيند! حالا مردم  بی‌هیچ هراسی به دولت و مسئولان در اماکن عمومی و رسانه‌ها نقد می‌زنند و با تمام وجود، آنجا که لازم باشد حماسه 9 دی را رقم می‌زنند؛ اين مردمي كه خود، انقلاب را انتخاب كردند، صاحبان اصلي آن هستند و بهتراز هركسی هوايش را دارند.
2) آمريكا بعدازجنگ جهاني دوم و پس از سال 1945 به لحاظ اقتصادي، به قدرتمند ترين كشورجهان تبديل شد. بماند كه تاقبل از آن براساس دكترين مونروئه، سياست خارجي اين كشور درون گرايي و انزوا طلبي بود. آمریکا حالا بعد از قدرتمندي اقتصادي، خود را در زمينه‌هاي سياسي، فرهنگي و نظامي صاحب سبك می‌داند و در قامت یک شیطان بزرگ، تلاش می‌کند تا كشورهاي ديگر را به زير سلطه ي خود درآورد!
عده اي، همانند برژينسكي تمام تلاش خود را كردند كه آمريكا را تنها ابرقدرت جهان معرفي كنند و اين باور را ترويج دهند كه «آمريكا تنها ابرقدرت دست نخورده ي جهان است.» مردمی که سالها از نظر سطح رشد اقتصادی, تراز تجاری و قدرت نظامی انتهای جدول سازمان‌های بین‌المللی قرار داشتند، پذیرفته بودند که در دوران انحلال نظام برده داری و استعماری، تن به استعماری نو دهند، کدخدای این دهکده جهانی را به رسمیت بشناسند و رعیت‌های سربه زیر و گوش به فرمانی باشند.
اما ناگهان...
درمنطقه اي ازاين جهان به نام خاورميانه، درميانه اي از اين منطقه به نام ايران, کسی فریاد زد... علمای اسلام به داد اسلام برسید... یکی گفت: آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند...
و ناگهان ...
 انفجاري رخ داد از جنس نور.
انقلابی به نام اسلام و به کام آدمیان. انقلابی که ستون‌های کاخ کدخدا را لرزاند و شعله مجسمه ي به اصطلاح آزادیشان را، خاموش نمود.
انقلابی نه به این آسانی...
به قیمت جان و خون بهترین عزیزان...
حركتي كه محاسبات تمامی تئوری پردازان و اندیشمندان غربی را به هم زد، انقلابی اسلامی و به زعامت مرجعیت شیعی؛ «قیام عظیم مردمى و حركتي بى‌نظیر در عالم به نام انقلاب اسلامى, به رهبرى امام و با پشتیبانى قاطبه‌ى ملت و با میدان‌دارى جوانان به پیروزى رسید. فتحي بزرگ؛ هم فتح میدان مبارزه با استکبار بود، و هم بالاتر از آن، فتح سرزمین دل جوانان بود؛ که این را اسلام و انقلاب و امام کرده بودند.››2
3) از راه كه آمد، وضو گرفت و رفت طبقه ي بالا. نيم ساعتي گذشت. به پهناي صورت اشك مي‌ريخت و نماز می‌خواند.  گفتم:’’تو فقط هفده سالته ،مگه چقدر گناه كردي كه اين‌طوري گريه مي‌كني؟»
گفت: «شنيدي كه «فمن يعمل مثقال ذره شرا يره»  براي همان‌ها گريه مي‌كنم .’’3
 دانشجو بود؛ دانشجوي دانشگاه صنعتي اصفهان ! از همان سربازان درون گهواره، كه امام نويدش را سال 1342 داده بود. خط آخر زندگی اش را سرنوشت،اول اسفند 1364 در آبادان این گونه رقم زد؛ شهيد «ابراهيم نگهبان» و کسی چه می‌داند كه برای به دست آوردن  همان چهار حرف «ش ه ی د» اول اسمش به جای مهندس و دکتر و ...، چقدر مبارزه کرد با خودش و با دشمنان دین و کشورش...
براي همين‌ها بود كه امام  خميني(ره) فتح الفتوح انقلاب اسلامي را، تربيت اين جوان‌ها دانستند. البته بماند كه در همين بحبوحه‌ها، افرادي هم بودند و يا هستند كه درمقابل نفس اماره ي خود كم آوردند و بنده حرص و طمع دنیا شدند. عده اي كه تا آبی گل آلود شد ماهی خودشان را صید کردند یا اصلا آب را گل آلود کردند تا ماهی خودشان را صید کنند و از کشور بگریزند... که حکومت الهی مرز نمی‌شناسد و روزی» فمن يعمل مثقال ذره شرا يره» دامنشان را خواهد گرفت.
که فتح الفتوح هم نه به این آسانی میسر شد...به قیمت قربانی شدن بهترین اسماعیل‌های این سرزمین و اشک چشم مادرانشان...
و حالا انقلاب ساحت دیگری می‌طلبد؛ ‹›ملتي كه ايمان راسخ موجود در دلشان و عمل صالح دركنارايمانشان، آن هارا وارد ميدان كرده و هيچ مانعي درمقابل آنها، قادربه مقاومت نيست.››4 می‌خواهند در میدان جهاد اقتصادی, اقتصاد مقاومتی را تمرین کنند به شرط آنکه مسئولانشان فریب دستکش مخملین کدخدا را نخورند و «هر گاه با او دست می‌دهند، حواسشان باشد كه انگشتان دست خود را بشمارند.»5
4) از زمان انقلاب تاکنون دیگر سیاست و مصالح ایران را آمريكا و انگلیس مشق نمی‌کنند، حالا دیگر  خوب یا بد, درست یا غلط  این»مردم»‌اند که حاکمان اصلی این سرزمین را بر می‌گزینند و مصالحش را رقم می‌زنند.
اين انقلاب برومند 36ساله، حالا ديگر آنقدر قدرتمندو باتجربه شده است كه به ياري خدا ازتمامي خطرات به سلامت گذركند. اين خطرات هم شامل خطرات بيروني و هم خطرات دروني مي شود.
انقلابي كه هرلحظه دشمنان براي شكست دادنش دندان تيز كرده‌اند، انقلابي كه وقتي هنوز نوپا بود، جنگي هشت ساله را به آن تحميل كردند و پس از آن با سلاح نامرئی تهاجم فرهنگی به بانوان و جوانانش حمله ور شدند و اکنون با سلاح تحریم به میدان آمده‌اند. دشمن راست می‌گوید او برای زمین زدنمان تمام گزینه هایش را روی میز گذاشته ولی  ملت ما باور دارد که «من كان للّه كان اللّه له» و «ان تنصروا اللّه ینصركم و یثبت اقدامکم» و به همین دلیل؛
«ايراني،كه به پشتوانه ي اسلام حركتي را به راه انداخت، حركتي  پيامبرانه؛ كه راه خودش را دارد ادامه مي‌دهد و پيش مي‌رود ،اثر مي گذارد، روز به روز توسعه پيدا مي‌كند، روز به روز عمق پيدامي‌كند.»6
 5) اينجا ايران است. با انقلابی 36 ساله و مردماني از جنس سلمان، اباذر، عمار و مالک با ايماني كه به آنها آموخت؛
«اگر چنانچه فائق شديد و پيش برويد، پيروزيد. اگركشته هم بشويد، پيروزيد. اگر زندان هم افتاديد، پيروزيد. چون به وظيفه عمل كرديد ! وقتي كسي يك چنين اعتقادي و ايماني داشت ديگر شكست برايش معنا ندارد.»7
انقلاب ما انفجاري از جنس نور است. نوری که همانند خورشید همه را یکسان روشن می‌کند و گرما می‌بخشد و عدالت» فصل سنجش کارآمدی مسئولان این انقلاب است، عدالتي كه قرار است؛  ‹›فاصله ژرف ميان طبقات و برخورداري هاي نابه حق و محروميت‌ها را از ميان بردارد و مستضعفان و پابرهنگان كه همواره مطمئن ترين و وفادارترين مدافعان انقلابند؛  اين را  احساس و مشاهده كنند .
و همه كس احساس كند كه در برابر ظلم و تعدي مي تواند به ملجاء مطمئن پناه ببرد و همه بدانند كه با كار و تلاش خود خواهند توانست زندگي مطلوبي داشته باشند.»8
اگر چه استقلال, آزادی و عزت ملی و بین‌المللی جزء لاینفک انقلاب اسلامی است. ولی نبود عدالت اجتماعي صرفا یک آسیب و تهدید نیست؛ بلکه محقق نشدن «قسط» با هویت انقلاب در تعارض است. رمز پایداری، پويايي و نشاط این انقلاب تحقق قسط و عدل در سرزمینمان است که اگرچه براي رسيدن به آن هنوز راه هاي زيادي در پيش داريم ولی با غیرت مسولان و وحدت آنان, دوری از سیاست زدگی و اتکا به نیروی داخلی این راه هموار است...
_________________________
-1خطبه هاي امام خامنه اي در نماز جمعه تهران: 15 بهمن 1389
2- بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان:15 آبان 1370
3-كتاب «از نژاد چشمه››  خاطرات شهداي دانشگاه صنعتي اصفهان
4- بيانات امام خامنه اي: 9 دي ماه1388
5- بیانات آیت‌الله جوادی املی در رابطه با مذاکرات ژنو
6-بيانات امام خامنه اي درديدار با مسئولان نظام: 16 تيرماه 1393
7- بيانات امام خامنه اي: 21 آذر 1390  
 8- راهبرهاي ولايت جلد 6 صفحه 179-181