جدال مرجعیت بدلی با آرمان‌های انقلاب
مرضیه احمدی
1) بعد از انقلاب سال 1789 میلادی، انقلاب‌های دیگری نیز رخ داد اما انقلاب کبیر فرانسه را از آن جهت "کبیر” می‌گویند که انقلاب اول علیه حکومت سلطنتی فرانسه اثر گذارتر بود.
پس از انقلاب سال 1789 میلادی سه گروه با نام انقلاب سرکار آمدند. گروه اول، انقلابیونی بودند که با برخوردهای خشن، کور و فراموش نشدنی موجب ویرانیهای زیادی در فرانسه شدند. بعد از حدود پنج سال، گروه افراطیون سرکار آمدند و گروه اول را قلع و قمع کردند. گروه دوم، انقلابیون اولیه را متهم به سازشکاری کرده و شخصیت‌های برجسته‌ی انقلابی را اعدام کردند. سپس گروه سوم حکومت را به دست گرفتند و گروه دوم را متهم به تندروی کردند. بعضی از آنها را اعدام و تعدادی را تبعید نمودند. ولی هیچ کدام از این سه گروه نتوانستند اهداف انقلاب را پیاده کنند. درنهایت مردم فراری از حکومت سلطنتی، به خاطر رهایی از هرج و مرج، مجددا حکومت سلطنتی را با پادشاهی ناپلئون بناپارت پذیرفتند.
این پایان ماجرا نبود، صد سال بعد از انقلاب کبیر سال 1789 میلادی، فرانسه همانند یک کشتی در حال تلاطم شده بود، پادشاهان متعددی بر سرکار آمدند. بعد از ناپلئون، دوباره برنبها حاکم شدند؛ سپس کمونیستها بر سرکار آمدند. تا اینکه بالاخره بعد از یکصد و اندی سال، جمهوری فرانسه تثبیت شد.
به این دلیل که انقلاب فرانسه در آغاز پیدایشِ خود، این توان و ظرفیت را نداشت که اهدافش را در بین تمام طبقات مردم مستقر نماید و استمرار پیدا کند، در مسیر حرکت دچار انحراف‌های جبران ناپذیری شد.
انقلاب بی‌رهبر سرنوشت و مقصدی جز این نخواهد داشت...
2) در دوران نظام شاهنشاهی پهلوی، مبارزات بسیاری با حضور طیف‌های گوناگون صورت گرفت. همه آنها اگرچه تاثیراتی در کاهش مشروعیت رژیم داشت، اما هیچ کدام قدرت بسیج توده‌ها را نیافت و نتوانست مبارزه را به جمع عظیم مردم بکشاند.
در سال 1341 امام مرجع تقلید معروفی نبود، اما در خرداد 42 پایگاهش در دل‌های مردم به جایی رسید که قیام 15 خرداد همان سال به وقوع پیوست و هزاران نفر جان خود را در راه اسلام و حقانیت مسیر امام(ره) فدا کردند.
روح الله خمینی (ره) که فریاد برآورد، سخنش فریاد فرو خورده تاریخ ایران و تشیع بود و کلامش ندای اسلام و خواست قلبی مردم. این بود که دهان به دهان، دست به دست و دل به دل سِیر کرد و در همان سال‌ها مردی 63 ساله امام حق جویان شد و تنور دل جوانان را گرم کرد.
رهبری مرشدانه، حکیمانه و شجاعانه امام(ره) همراهی و بیعت مردم را در پی داشت. مردم با تمام جان و مال و ایمانشان به صحنه آمدند. این خاصیت حرکت و انگیزه دینی است. همه به دنبال انجام تکلیف بودند نه کسب حکومت و قدرت.
امام نیروی مردم را شناخت. آن را کشف کرد. از آن بهره گرفت و به مردم اعتماد کرد. اختناق همگانی به دنبالش انفجار همگانی است. همه منتظر یک نیشتر بودند و این عقده را روحانیت بیرون ریخت. وقتی در سال41 فریاد امام بلند شد، بغض مردم ترکید، و انفجار به وقوع پیوست.
امام در سطح ملت کادرسازی کرد. او ایمان و باور عمیق، همراه با بصیرت و آگاهی، تامل و تفکر را به قلب‌های مردم تزریق نمود. این کار بطور طبیعی استعداد‌ها را شکوفا می‌کرد و نیروها را در مسیری متعالی پرورش می‌داد.
انقلاب ایران یک جنبش دینی بود و سیاست در بطن آن.
واقعیت این است که بر خلاف بسیاری از انقلاب‌های دیگر، انقلاب اسلامی یک استثنا بود. این اتفاق شگفت انگیزی است که یک انقلاب پس از مرحله ایجاد و در مرحله تداوم و بقا، از مسیر اصلی خود منحرف نشود و تمام طبقات جامعه، یک صدا آن را فریاد بزنند، مطالبه کنند و همراهی نمایند. این عدم انحراف و همراهی مردم را صرفا یک اصل می‌تواند به درستی محقق نماید و آن رهبری حکیمانه، شجاعانه و بی‌بدیل خمینی کبیر است. به همین دلیل است که دشمنان این نظام هوشمندانه، در برهه‌های مختلف اصل ولایت فقیه را مورد تهاجم و شبهه افکنی قرار می‌دهند تا جایی که در فتنه 88 علنا علیه آن شعار سر داده و در شبکه‌های ماهواره‌ای به اسم مستند، برایش خط و نشان می‌کشند. غافل از آنکه مردم ایران آگاهند و با جان و دل پذیرفته‌اند که؛
رهبری ستون خیمه انقلاب اسلامی است...
3) تا جنسی اصل نباشد و خریدار نداشته باشد، بدلی اش عرضه نمی‌شود. تئوری ولایت فقیه امام(ره) و دیانتی که وی با نام «اسلام ناب محمدی(ص)» به جهانیان معرفی نمود، آنقدر تأثیر داشت که انگلیس خبیث را به فکر ایجاد مرجعیتی قلابی بیندازد. هر چقدر امام علیه استکبار و استعمار قیام می‌کند، این مرجعیت لندن نشین وامدار بیگانگان است و شبکه‌های ماهواره‌ای ملکه پیر در اختیارش.
هر چقدر امام امت(ره) بر وحدت و انسجام مسلمین تأکید دارند، این مرجعیت بدلی بر طبل تفرقه و عناد می‌کوبد. هر چقدر امام امت(ره) بر ارائه تصویری منطقی، عقلانی و در عین حال ایمانی و رحمانی از اسلام تأکید دارد، چنین مرجعیتی با عدم درک شرایط و اقتضائات زمان با اصرار بر قمه زنی و شعائری نامناسب آب به آسیاب دشمن می‌ریزد. هر چقدر امام امت بر مسئله دفاع از فلسطین و تلاش برای نابودی رژیم غاصب اسرائیل تأکید دارد، چنین مرجعیتی نسبت به آن بی‌تفاوت است. متاسفانه شناخت نادرست از اسلام تا جایی پیش می‌رود که این مرجعیت مورد حمایت دشمنان قسم خورده دیانت نبوی قرار می‌گیرد.
با چنین مرجعیتی چگونه می‌توان علیه ظلم و بی‌داد و استکبار قیام کرد و حکومتی براساس قسط تشکیل داد؟!
نه می‌توان پتانسیل جبهه حق و حزب الله را صرف مبارزه با چنین انحرافی در ساحت مرجعیت شیعی به عنوان یک فرع نمود و نه می‌توان از جبهه اصلی مبارزه یعنی آمریکای جنایتکار، انگلیس خبیث و دنیای استکبار به عنوان یک اصل غافل شد. این جاست که «بصیرت» راهگشاست. این مرجعیت بدلی شیعی روی دیگر اسلام تکفیری داعش محوراست و هر گز باعث نمی‌شود تا حق جویان و فرزندان امام روح الله(ره) از بازیگردانان این عروسکها غافل شوند.
ثمرات کادرسازی خمینی کبیر، همچون درختی تنومند است که هر بهار پیروزی شاخ و برگی جدید می‌دهد و با مراقبت‌های خامنه‌ای حکیم، هر سال بارورتر و تنومند‌تر می‌شود. ما به فرمورده رهبر حکیممان حتی در نوع برخورد با چنین انحرافاتی از روش هوشمندانه و عقلانیت محور ولی امرمان پیروی می‌کنیم:
"امروز یک عده‌ای در بخش‌های مختلف دنیای اسلام به نام گروه‌های تکفیری، وهابی و سلفی علیه ایران، علیه شیعه، علیه تشیع تلاش می‌کند... ما معتقدیم این‌ها دشمنان اصلی نیستند، فریب خورده هستند و دشمن اصلی آن دشمن پشت پرده است، آن دست نه چندان پنهانی است که از آستین سرویس‌های امنیتی بیرون می‌آید و گریبان مسلمانان را می‌گیرد، آنها را به جان هم می‌اندازد، این‌ها چالش‌های درونی ماست.( بیانات در پنجمین سالگرد ارتحال ملکوتی بنیانگذار انقلاب اسلامی در حرم مطهر حضرت امام خمینی (ره) )
خیال باطلی است که گمان کنند با ارائه جنسی بدلی از قیمت جنس اصلی کاسته می‌شود یا خریدارانش کم می‌شوند... اتفاقا وجود جنس تقلّبی، توجه هارا به جنس اصلی جلب نموده و تفاوت‌ها را عیان خواهد ساخت.
رهبری انقلاب اسلامی ایران اصلی بی‌بدیل است که هیچ جنس تقلبی‌ای نمی‌تواند حتی بر آن سایه‌ای اندازد...